کد مطلب : ۱۳۸۸۴
شیعهترین سنّیها در کشور ما زندگی میکنند
گفتوگو با قاسم آلجان روزنامهنگار شیعه اهل ترکیه
کمی در مورد فعالیتهای رسانهای شیعیان ترکیه در گذشته و حال توضیح دهید.
قبل از انقلاب اسلامی ایران، ما در منطقه قارص زندگی میکردیم. آن موقع رسانههای مختلف مربوط به شیعیان در این سطح وجود نداشت و فقط کانالهای دولتی فعال بود. بعد از اینکه به استانبول مهاجرت کردیم، برای شناساندن و معرفی، برای اولین بار هفتهنامه علمدار راهاندازی شد که در حقیقت اولین نشریه مستقل شیعیان در ترکیه است. این نشریه در سال ۱۹۹۱ شروع به فعالیت کرد، ۲۹۲ شماره از آن منتشر شد و در سال ۱۹۹۷ دولتِ وقت، آن را تعطیل کرد. کانالی رادیویی هم به نامART به معنی رادیو و تلویزیون علمدار راهاندازی کرده بودیم که آن را هم دولت وقت به دلیل بعضی مسائل سیاسی تعطیل کرد.
قبل از علمدار، نشریه مستقلی برای شیعیان وجود نداشته است. بعد از آن نشریههای مختلفی منتشر شده و میشود؛ یکی از آنها نشریه «جعفرییول» است که به عنوان ارگان انجمن زینبیه، فعالیتهای این مرکز را منعکس میکند و تاکنون ۳۲ شماره از آن منتشر شده است.
پس از اینکه برای اطلاعرسانی و شناساندن خود به خلأ رسانهای دچار شدیم، به فکر برگزاری مراسم عاشورا به صورتی باشکوه افتادیم. این فعالیت ما کمکم به رسانههای مختلف ترکیه راه پیدا کرد و معرفی شد. با شبکههای مختلف وارد مذاکره شدیم و سعی کردیم با مطبوعات رابطه خوب و مؤثری برقرار کنیم.
هماکنون ارتباط شما با مردم و رسانهها چگونه است؟
به طور کلی ارتباطمان با همه از قبیل احزاب، گروهها و فرقهها و طریقتها دوستانه و انسانی است و خواهد بود. ما راه میانه را در پیش گرفتهایم و در پی وحدت و یگانگی با همه هستیم. در ترکیه بیش از ۵۰ شبکه تلویزیونی فعال است؛ اما ما فعلاً شبکه مستقل نداریم؛ در عین حال اگر به یکی از همین شبکهها زنگ بزنیم و بگوییم، مثلاً میخواهیم در مورد حضرت زهرا(س)برنامه داشته باشیم، هیچکس نه نمیگوید. انگار شبکه خود ماست. ما این را حاصل تلاش خود در راه عمل به دستورها و تعالیم ائمه(ع)میدانیم؛ یعنی اخلاق اسلامی و آن شیوه ارتباطی که مکتب اسلام و شیعه به ما آموخته است. حضرت علی(ع)میفرماید که شیعه ما در هرجا باشد، باعث صلح و دوستی در آنجا خواهد بود.
ما هم روی آن حرف ایستادهایم؛ به همین دلیل هماکنون هم در برنامههای گوناگونی که برگزار میکنیم، از همه اقشار از شیعه، سنی، علوی و سیاسی و غیر سیاسی حضور پیدا میکنند. ما همه زیر یک پرچم هستیم. حضرت زهراhفقط حضرت زهرای شیعیان نیست، بلکه وجه مشترک میان همه مسلمانان و بلکه همه انسانهاست. ما در هر کاری به این مسئله اهمیت میدهیم. مراسم روز عاشورا هم همینطور است. سنی، شیعه، علوی و مسیحی همه و همه میآیند.
در سال ۱۹۹۱ پول میدادیم و میگفتیم در فلان روز برنامه ویژه عاشورا برگزار میشود و شما زیرنویس کنید؛ ولی این کار را انجام نمیدادند؛ اما الآن آنها به سراغ ما میآیند و میخواهند مطلب و گزارش تهیه کنند. این بار ما میگوییم که وقت داریم یا نه؛ به طوری که الآن برای پوشش برنامههای ما از خارج از کشور حتی از چین و ژاپن هم میآیند. این یک دلیل دارد و آن هم اعتبار و اعتمادی است که نسبت به این مجموعه و صداقت آن و مدیریت توانمند مجموعه زینبیه ایجاد شده است. ما اینجا آرشیوی از انعکاس فعالیتها و پروژههایمان در میان رسانههای ترکیه تهیه کردهایم؛ البته این را هم بگویم که رسانهها عاشق چشم و ابروی ما نیستند، بلکه امروز فعالیتهای شیعیان طوری شکل گرفته و پیش رفته و جایگاه خود را در میان مردم و رسانهها یافته که رسانههای مختلف به سراغ ما میآیند تا برای شبکههای خود برنامه و گزارش تهیه کنند.
تعامل شیعیان با اهل سنت و علویان چگونه است؟
ما حرفی داریم که میگوییم، برادران اهل سنت ما نسبت به اهل سنت کشورهای دیگر، شیعهترین سنیان هستند. ملت ترک از گذشتههای دور شخصیت مولا علی(ع)را الگوی خود قرار داده و همواره سعی میکند، مانند آن حضرت باشد. این هم شامل اهل سنت و هم شامل شیعیان میشود. محبت اهل بیت(ع)از زمان عثمانیها در شخصیت و وجود ملت ترک وجود دارد؛ یعنی این چیزی نیست که بعدها به وجود آمده باشد. آنها در کنار امام علی(ع)و امام حسین(ع)و در برابر معاویه ایستادهاند؛ ولی اگر بعدها بعضی چیزها کمی تغییر پیدا کرده، نتیجه برخی فعالیتهای موذیانه وهابیت است. این باور در ملت ترک وجود دارد که اگر کسی کمونیست باشد، کمونیست ترکیه است؛ نه روسیه. اگر مسلمانم، مسلمان ترکیه هستم؛ نه عربستان.
اگر این تفاهم وجود داشته باشد، هیچکس با دیگری مشکلی پیدا نمیکند؛ مگر اینکه از بیرون مداخلهای صورت بگیرد؛ به همین دلیل ما با برادران اهل سنت خود در ترکیه هیچ مشکلی نداریم. با آنها دوستی داریم. میدانید که چند روز پیش در شهر سیواس سمپوزیوم عاشورا برگزار شد. ما با اهل سنت کنفرانسهای وحدت برگزار میکنیم. مناسبتهایی مثل روز زن، روز قدس و روز شهیدان را اولین بار ما شیعیان در ترکیه برگزار کردهایم؛ ولی میبینید، سنیها هم به ما پیوستهاند. اهل سنت ترکیه را نباید با اهل سنت کشورهایی مثل عربستان مقایسه کرد.
برادران علوی هم جان و جگر ما و بخشی از وجود ما هستند. آنها هم پیرو مذهب جعفری هستند و دوازده امام(ع)را دوست دارند؛ یعنی اعتقاد آنان از امثال ما هم بیشتر است؛ ولی تحریفاتی در طول تاریخ برای آنان پیش آمده است.
چرا شاهد این میزان محبت به اهل بیت(ع)در میان اهل سنت ترکیه هستیم؟
نمیتوان گفت این از تأثیر شیعیان است، بلکه پیش از این هم وجود داشته است. اگر به مساجد ترکیه سری بزنید، نام امام حسن(ع)و امام حسین(ع)در همه آنها نقش شده است؛ یعنی محبت اهل بیت(ع)در شخصیت ملت ترک وجود دارد.
مسئلهای در جهان اسلام به نام مهدویت وجود دارد که کسی به نام مهدی(عج)خواهد آمد. در این باره بین ما و اهل سنت هیچ اختلافی نیست؛ اما در اینکه آنکس، چه کسی خواهد بود، اختلاف وجود دارد؛ مثلاً میگویند، اگر بدانیم، آن مهدی که خواهد آمد، فرزند یازدهمین امام شیعیان(ع)است، ما هم پشت سر او میایستیم؛ ولی متأسفانه برخی سلفیها و وهابیها سعی میکنند، ریشه این باورها در میان مردم ترکیه را از میان ببرند؛ در عین حال این تعصبورزی و اینکه همه باید به یکگونه بیندیشند، در میان ما وجود ندارد و ما چنین عقیدهای نداریم. به هیچکس نمیتوان با زور عقیدهای را باوراند. به هر حال ملت ترک اهل بیت(ع)را دوست میدارند.
اینجا شافعیها هم زندگی میکنند. اگر در نماز، صلوات بر آل محمدsفرستاده نشود، نماز باطل است. کسانی که پیرو شافعی هستند، طبیعتاً چیزی به جز این را باور نخواهند داشت.
ابوحنیفه که بسیاری از مردم ترکیه پیرو او هستند، شاگرد امام صادق(ع)بوده است؛ به همین دلیل است که ما میگوییم، همه سنیها شیعه هستند. چرا این حرف را میزنیم؟ به این دلیل که هر حنفی، هر عملی که انجام میدهد، به دستور ابوحنیفه است و ابوحنیفه هم شاگرد امام صادق(ع)بوده است؛ یعنی علمش را از امام صادق(ع)گرفته است؛ پس امام صادق(ع)پدر فقهی ابوحنیفه است. حال بگذریم از تحریفاتی که بعدها به وجود آمده است.
ابوحنیفه ۲ سال در مکتب امام صادق(ع)درس خوانده و خودش میگوید که اگر آن ۲ سال نبود، من در جهالتم هلاک میشدم. زمانی ابوحنیفه شاگرد امام صادق(ع)بوده و ما هماکنون شاگردان چندمین نسل از شاگردان امام صادق(ع)هستیم و از آنها پیروی میکنیم؛ یعنی مجتهدان این روزگار مثل آقای وحید خراسانی یا آیتالله سیستانی. ما در این باره اختلافی نداریم و به همین دلیل این اعتقاد که چون فلان گروه از پیروان اسلام فلان عمل را انجام میدهند یا چنان عقیدهای دارند، پس دشمن ما هستند، در میان ما وجود ندارد.
کتابهای اهل سنت و تشیع میراث اسلام است و به ما رسیده و ما اگر چیزی از دین داریم، از درون همین کتابها بیرون آمده است. اگر اینها نبود، چه میخواستیم بگوییم؟ آنوقت هرکس از خودش حرفی میزد؛ به همین دلیل خدا را شکر میکنیم که هیچ مشکلی نداریم. الآن دوران بسیار خوبی را میگذرانیم و با هم کنفرانسها و نشستها و برنامههای متعددی برگزار میکنیم.