تاریخ انتشار
سه شنبه ۱ تير ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۱۷
۰
کد مطلب : ۱۳۸۸۸

راهكارهای نشاط‌افزایی در اندیشه دینی

راهكارهای نشاط‌افزایی در اندیشه دینی
مجید مبینی:در وهله نخست، باید سه واژه اصلی را كه در این حوزه مفهومی قرار دارند، از یكدیگر بازشناسیم: شادی، نشاط و تفریح. گرچه در زبان عربی به‌ندرت می‌توان واژگانی را یافت كه از نظر معنایی، كاملاً برابر با یكدیگر باشند، در زبان فارسی، بسیاری كلمات، دارای مفهومی یكسان هستند. در فرهنگ لغت دهخدا ۲ واژه شادی و نشاط مترادف با یكدیگر و به معنای خوشحالی و شادمانی آمده است.
واژه تفریح نیز شادكردن معنا شده است.
با توجه به این امر به منظور تبیین بهتر مقوله شادی و نشاط از دیدگاه اسلامی، ناگزیر از تعریف قراردادی این واژه‌ها در این نوشتار هستیم. شادی: آن بخش از شادمانی كه در ظاهر انسان نمود می‌یابد. نشاط: آن بخش از شادمانی كه در باطن انسان تجلی می‌یابد. تفریح: هر شیوه‌ای كه به نشاط بینجامد. در ادامه به تفصیل به هر یك خواهیم پرداخت.

الف) شادمانی در ظاهر (شادی)

شادمانی در ظاهر، سفارش امیرمؤمنان(ع)به همه مؤمنان است: «المؤمن بِشره فی وجهه و حزنه فی قلبه» شادی مؤمن در چهره اوست و اندوهش در دل.۱ در سیره پیامبر اعظم(ص)نیز آمده است: «كان النبی لایحدث حدیثا الا بتبسم»؛ «پیامبر(ص)هیچ‌گاه سخن نمی‌گفتند؛ مگر با تبسم.»۲

اصل شادمانی در ظاهر، نه فقط منافاتی با آموزه‌های آسمانی ندارد كه معصومان(ع)خود به آن امر كرده اند؛ البته این شادمانی آدابی دارد كه نباید از آن تخطی كرد. اگر شادی به گونه‌ای باشد كه بتوان صدای پای شیطان را شنید و آدمی را از یاد خدا و حقیقت هستی غافل ساخت، نهی شده است؛ از جمله این شادی‌های نهی‌شده، رقص و غناست كه به جز در مواردی خاص -مانند غنا در مجلس عروسی و رقص زن برای همسرش- به فتوای اكثر مراجع عظام تحریم شده است.

نكته‌ای كه در این میان باید مورد توجه باشد، آن است كه میان حالات ظاهری و حالات باطنی انسان رابطه‌ای متقابل برقرار است. شادمانی در ظاهر، می‌تواند به نشاط باطنی منجر شود و نشاط در باطن نیز می‌تواند ظاهری شادمان بیافریند.
شهید مطهری در این باره می‌گوید: «میان حالات روحى و تجلیات بدنى رابطه طبیعى و ذاتى هست. همان‏طور كه هریك از حالات روحى تظاهر خاص را در بدن ایجاد مى‏كند، هریك از این تظاهرات ولو به طور مصنوعى آن حالت روانى را (مثلاً شادى، اندوه، تعجب، شهوت، غضب) ایجاد مى‏كند. با اضافه كردن اینكه در اثر عمل و تكرار ایجاد، آن حالت روانى كم‏كم رسوخ پیدا مى‏كند و مستحكم مى‏شود، جمله معروف امیرالمؤمنین(ع)در جنگ: «عضّ على ناجذك...» ناظر به تأثیر تظاهر بدنى در ایجاد حالت روحى است.»۳

ب) شادمانی در باطن (نشاط)
امر وجوبی و نهی حرمتی شارع، متوجه اعمال ظاهری آدمی است و باطن انسان غالباً مورد امر و نهی مولوی قرار نمی‌گیرد؛ اما با این حال اگر کسی باطن خویش را نیز برای رضایت معبود، سامان دهد، به رضایت معبود دست خواهد یافت. شادمانی باطنی در ایام سرور اهل بیت(ع)و نیز حزن قلبی در ایام سوگ معصومان(ع)امری مطلوب و مورد تأكید بزرگان است. همان طور كه گذشت میان رفتار ظاهری و حالات باطنی رابطه‌ای ۲ سویه برقرار است؛ از این رو هر گونه شادمانی یا حزن باطنی انسان، نمودی بیرونی خواهد یافت؛ از این رو اگر در ایام عزای اهل بیت(ع)قلباً متأثر و غمگین باشیم، این تأثر باطنی به ظاهر نیز سرایت خواهد كرد و اگر در ایام سرور اهل بیت(ع)، قلباً شادمان باشیم، این نشاط درونی،‌ به ظاهر نیز تسری می‌یابد و دیگران را نیز به حزن یا شادی فرا خواهیم خواند كه خود جلوه‌ای از «امر به معروف» خواهد بود.

ج. تفریح (شیوه‌های نشاط‌افزایی)
شیوه‌های نشاط‌افزایی در دین مبین اسلام به چند مورد خاص محدود نمی‌شود. اگر نگاهی جامع به بسیاری دستورهای دینی داشته باشیم، در ورای آنها می‌توان كاركرد نشاط‌آفرینی را نیز مشاهده كرد. پرهیز از كینه‌توزی و انتقام‌گیری، حسن ظن به خدا و مؤمنان، توكل و امیدواری، یاری‌رساندن به دیگران، صله رحم و... همه اعمالی است كه گذشته از نتایج نیك فردی و اجتماعی، نشاط روحی را نیز به دنبال خواهد داشت؛ اما برخی دیگر از دستورهای دینی‌ به طور خاص به منظور افزایش نشاط مسلمانان طرح شده است.

اسلام هیچ‌گاه نخواسته است كه مؤمنان غم‌زده باشند و جامعه‌ای افسرده بسازند كه جامعه‌ای پرنشاط و پویا به منظور دست‌یابی به اهداف بزرگ الهی و انسانی،‌ مورد سفارش بزرگان دین بوده است. «پیاده روی، سواركاری، شنا، نگریستن به سبزه»۴ نگریستن به آب جاری،۵ مزاح و شوخی، خوشرویی و تبسم، سفر تفریحی، پوشیدن لباس‌های روشن، خودآرایی، استفاده از عطر، و... از جمله دستورهای دینی است كه كاركرد اصلی آنها نشاط‌افزایی و حفظ سلامت روحی در جامعه است.

با وجود نظر مثبت اسلام درباره اصل نشاط، گاه شاهد نهی از برخی شیوه‌های به ظاهر نشاط‌آفرین هستیم. باید این نكته را مد نظر داشت كه نهی‌های دینی هیچ‌گاه به منظور محدودساختن قلمروی شیوه‌های نشاط‌افزایی آدمی نیست، بلكه این نواهی، به منظور راهنمایی و ارشاد انسان‌ها برای دستیابی به نشاط حقیقی و راستین و پرهیز از گرفتارآمدن در گرداب نشاط سطحی و ظاهری است.

از نگاه دینی رسیدن به نشاط واقعی و پایدار با گناه و نقض‌كردن قوانین خلقت امكان‌پذیر نیست و هیچ شیوه گناه‌آلودی نمی‌تواند نشاط حقیقی را برای روح ملكوتی آدمی هدیه آورد. «قل الروح من امر ربی»‌؛ «بگو، روح از [سنخ‏] امر پروردگار من است.»۴ و روحی این چنین كه از سنخ و جنس امر و ملكوت پروردگار است، هیچ‌گاه با نافرمانی از دستورهای پروردگار نمی‌تواند به نشاطی حقیقی، حتی نشاطی دنیوی، دست یابد.

متولیان نهادهای خرد و گسترده فرهنگی كشور، باید شیوه‌های نوین نشاط‌افزایی دینی را یابند، با گسترش آن، به‌ویژه در اعیاد مذهبی، روح نشاط و شادابی را در جامعه و به‌ویژه مؤمنان فزونی بخشند و مانع از آن شوند كه جوانان، نشاط واقعی را در مجالس گناه‌آلودی جست‌وجو كنند كه هیچ‌گاه نشاط حقیقی را به آنان نخواهد داد.

رهبر انقلاب در دیداری با متصدیان یكی از جشن‌های ملی، آنان را به طراحی شیوه‌های ابتكاری شادی‌آفرین فراخواندند كه می‌توان، با تعمیم فرمایش ایشان به همه اعیاد دینی و ملی، مخاطب این سخنان را همه مدیران نهادها و مجموعه‌های فرهنگی كشور از جمله هیئت‌های دینی دانست. ایشان فرمودند: «جلساتی كه برپا می‌شود، باید شاد باشد. شیرینی‌ای بدهند، شربتی بدهند، مداحی شعر بخواند، شعرا شعر بخوانند و یك نفر هم صحبت مختصری بكند، اشكالی ندارد. همین‌قدر مردم بدانند كه به مناسبت دهه فجر، شب، یك چراغ در اینجا روشن است و دسته دسته بیایند و بروند. اگر این كار را بتوانید ان‌شاءلله انجام بدهید، حائز اهمیت است؛ البته از قشرهای مختلف، به‌ویژه از علما، خیلی باید كمك بگیرید. در سال‌های گذشته به برادران عرض كردیم كه از همه چیز مهم‌تر این است كه شیوه‌های ابتكاری و جدید و كم خرجی برای شادی مردم فكر كنید.»

پی‌نوشت:
۱. نهج‌البلاغه، حكمت ۳۳۳
۲. كنزالعمال، ج ۷، ص ۱۴۰
۳. مطهری، مرتضی، یادداشت‌ها، ج ۴، ص ۵۲۵؛ عض علی ناجذك (دندان‌هایت را به یكدیگر بفشار)، این جمله سفارش امیرمؤمنان(ع)به فرزندشان محمد بن حنفیه در جنگ جمل است. شهید مطهری، این سخن امیرمؤمنان(ع)را ناظر به تأثیر تظاهر بدنى در ایجاد حالت روحى می‌داند.‏
۴. خصال، ج ۲، ص ۴۴۲
۵. بحارالانوار، ج ۵۹، ص ۱۴۴
۶. سوره مباركه إسراء، ‌آیه ۸۵؛ علامه طباطبایی در تفسیر كلمه «امر» در این آیه می‌گوید: «امر، عبارت است از وجود شیء، از این نظر كه فقط مستند به خداى تعالى است‏.» (المیزان،‌ ج۱۳، ص۱۹۷)
۷. در دیدار با مسئولان ستاد برگزاری مراسم دهه فجر، ۱۱/۱۰/۱۳۶۹
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما