کد مطلب : ۱۳۸۸۹
شادیهای پایدار درونی
شادی در اسلام
اسلام شادی را جزئی از زندگی هدفمند مؤمن میداند و آن را تا آنجا که در خدمت کل مجموعه باشد، ارزشمند میداند. مخالفت اسلام با شادی آنجاست که انسان، هدفی جز شادی و خوشگذرانی نداشته باشد و این همان معنای لهو است.
اسلام هم در تئوری و اندیشه، هم در عمل و احکام، شادی را جای داده و در برخی موارد به شادی و شادکردن دستور داده و به صراحت از تظاهر به غم و نمایانکردن اندوه درونی نفی کرده است.
همانگونه که سخن از جهنم و عذابهای الهی به میان آورده، از بهشت و نعمتهای بینظیر آن و عفو و رحمت الهی نیز سخن گفته است. در اسلام، ایامی هستند که برای رعایت حرمت آن ایام، باید شاد بود و دیگران را هم شاد کرد. ۲ عید بزرگ قربان و غدیر شاهد مثال این مدعا هستند. در روز عید قربان، روزه حرام و خوردن برخی چیزها توصیه شده تا متفاوت از روزهای قبل باشد و عید رعایت شود. رسول خدا(ص)حتی در پوشش خود نیز اعیاد را رعایت میکرد. نقل است که آن حضرت در عیدها عمامه مشکی و در ایام دیگر سبز میپوشیدند.
معصومین(ع)نیز همانطور که در ایام شهادت بزرگان دین عزاداری میکردند، در ایام میلاد و اعیاد بزرگ اسلامی شادی میکردند؛ البته همه شادیهای عرفی در اسلام یک مرتبه و جایگاه ندارند. برخی مهم و اجتنابناپذیر، بعضی فقط در حد مباح و جایز و برخی هم حراماند؛ زیرا در باطن و حقیقت امر اصلاً شادی نیستند یا اینکه موجب زیاناند؛ مثل شادی معتاد از استعمال مواد مخدر یا شادی حسود از بلایی که بر سر محسود آمده است؛ پس میتوان گفت که اسلام شادیهایی را میپذیرد که به تأیید عقل رسیده باشند و مضر برای انسان و دیگری یا جامعه نباشند.
اسلام و مصادیق شادیهای عرفی
از آنجا که مفهوم شادی، مفهومی کلی است و امکان فرافکنی و اختلاط مباحث در آن بسیار است، باید منظور از شادی را با ذکر مصادیق آن روشن کرد.
در عرف ما شادی در دامنه دوستیها، مهمانیها، سفرهای سیاحتی، لذتهای جنسی، موسیقی و سرگرمیهای مفرح و ... تعریفشدنی است که تبیین نظر اسلام در این موارد، مبین موضعگیری اسلام در قبال شادیهای عرفی است.
بسیاری شادیهای عرفی فقط در سایه رابطه با دوستان به دست میآیند که اسلام نه فقط مخالفتی با آنها ندارد، بلکه به آن سفارش میکند. اسلام شوخیهای بین دوستان را هم به دیده مثبت مینگرد و ضمن سفارش به پرهیز از زیادهروی و تخریب شخصیت خود و دیگران به آن توصیه میکند.
رسول اکرم(ص)میفرمود: «من شوخی میکنم؛ ولی جز حق نمیگویم.» مفاد این حدیث این است که برای شادکردن خود یا دیگران نباید پا را از جاده حق بیرون نهاد؛ ولی شوخی شادیآفرین در چارچوب ارزشها، سنتی از سنن ایشان به شمار میرود.
حضرت در سخنی دیگر میفرماید: «مؤمن، شوخ و خندهرو و منافق، اخمو و عصبانی است.» امام صادق(ع)نیز هیچ مؤمنی را بیبهره از شوخی نمیداند. روزی حضرت به یکی از یارانش به نام یونس شیبانی فرمود: «با یکدیگر شوخی میکنید؟» گفت: «کم.» حضرت فرمود: «اینگونه نکنید؛ زیرا شوخی از خوشخویی است و تو به وسیله آن، برادرت را شاد میکنی.» (تابناک، گفتوگو با حجتالاسلام علوی)
مهمانی و دیدوبازدید هم یکی از اسباب شادی و برطرفکننده غم و افسردگی است که اسلام با مفاهیمی چون صله رحم و مهماننوازی، مؤکد بدان تشویق و ترغیب کرده و هیچ ابهامی در این باره باقی نگذاشته است.
در بسیاری موارد نیز همچون تولد فرزند، مجلس عروسی، بازگشت از سفر حج و ... به مهمانیدادن و ولیمهدادن سفارش کرده است. هماکنون بسیاری مجالس شاد ما به دلیل رعایت همین سنتهای اسلامی است.
سفرهای سیاحتی نیز در اسلام مقبول است. دین ما اساساً نظر مثبتی نسبت به سفر دارد. اسلام برای رعایت حال مسافر روزه را از ذمهاش برداشته، در نمازش تخفیف داده، حقوقی هم برای وی قائل شده و برای نشاط و فرح سفر نیز دستورهایی داده است. در روایت است: «وقتى به سفر مىروید، سفره با خود بردارید و غذاهاى خوب (مناسب) در آن نهید.» (آداب سفر در فرهنگ نیایش، فصل ۳: تهیه غذا جهت مسافرت و آداب و اذكار آن... ص ۱۳۶)
در ضمن دلیلی هم قرار نداده که مؤمن مجبور باشد، سفرش را به زیارات و اماکن مقدس مختوم کند، بلکه نفس سفر برای شادبودن و شادکردن را میپذیرد و بههیچوجه آن را لهو تلقی نمیکند.
نقل است: «از وطنهاى خود دور شوید و مسافرت كنید كه در سفر پنج فایده است؛ سفر باعث تفریح و انبساط روح است و اندوه و آزردگیها را برطرف میكند. یكى از راههاى تحصیل درآمد و تأمین معاش است و وسیله فراگرفتن علم و تجربه است. مسافرت به انسان آداب زندگى مىآموزد. آدمى در سفر با افراد با فضیلت و خلیق برخورد میكند و با آنان دوست مىشود.» (الحدیت-روایات تربیتى، ج ۲، ص ۱۴۶/ فوائد مسافرت... ص ۱۴۶)
شادی از کانال لذتهای جنسی نیز در متن ازدواج در اسلام جریان دارد. ازدواج دائم و ازدواج موقت (آنجا که دائم مشکلزا و به خلاف مصلحت است) مستحب مؤکد و جزو سنت معرفی شده است؛ اما روابط جنسی نامشروع را از آنجا که مشتمل بر ستم، سوءاستفاده، بیتعهدی در قبال خانواده و فساد در جامعه است، جایز نمیداند و معتقد است که شادیهای غیرمجاز باعث اندوههای طولانی و طاقتفرسا برای خود یا دیگران و حتی نسلهای بعد میشود.
اما شادشدن از طریق موسیقی که امروز بیشتر از هر زمان دیگری رونق پیدا کرده و همیشه بحثی جنجالی در محیط افکار اسلامی بوده و هست، نه در اسلام محکوم است و نه کنار گذاشته شده است. اسلام به علاقه فطری بشر به موسیقی و آوازهای زیبا توجه داشته و در مواردی همچون قرائت قرآن و اذان به رعایت خوشصدایی و قرائت هر چه زیباتر سفارش کرده است. استفاده از شعر و موسیقی را در مجالس عروسی حرام نکرده و فقط دستور به پرهیز از غنا داده است.
در كتاب مولد فاطمه تألیف شیخ صدوق در خبرى آمده: «پیامبر به دختران عبدالمطلب و زنان مهاجرین و انصار دستور داد تا همراه فاطمه باشند و شادى كنند و رجز بخوانند و تكبیر و تحمید خداوند را بگویند و چیزى كه رضاى خدا در آن نباشد، بر زبان نیاورند.» (زندگانى حضرت زهراh(روحانى)، ص ۴۷۹، ترجمه: ص ۴۷۵)
وقتی در عروسی حضرت زهراhسخن از شادی و شعر و آواز است، بر کسی جایز نیست که به بهانه رعایت مقدسات، مجلس عروسیاش را چون مجلس ماتم خشک و افسرده برگزار کند.
ایجاد شادیهای پایدار درونی
اسلام با اِشرافی که به روح و روان آدمی دارد، در زمینه شادی، راهکارهای اساسی دارد که رعایت آن راهکارها شادی را در انسان نهادینه میکند و از ظاهر به باطن میبرد. اسلام با ریشههای اساسی غمانگیزی مبارزه میکند و غمی که افسردگی را موجب شود، از شیطان میداند.
عذاب وجدان یکی از مهمترین عوامل سلب شادی است که هیچ مجلس طربانگیزی برای ارتفاع آن از دل انسان قدرت ندارد. فقط پرستش خداوند و عمل به دستورهای او چون نیکی به پدر و مادر، احسان به دیگران، خدمت به خلق و ... میتواند انسان را به صورت پایدار شاد نگه دارد.
دکتر علیاصغر احمدی، روانشناس و عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه تهران با بیان اینکه نگاه اسلام به شادی عمیق است، میگوید: «خندهها و شادیهایی که در حال حاضر در جامعه ما وجود دارد، شادی ظاهری است. شادی ظاهری، نوعی شادی موقت ایجاد میکند؛ در حالی که اسلام شادی را عمیق میبیند؛ نه ظاهری.
شادی حقیقی، شادی باطنی است. این نوع شادی در ظاهر لبخند، در باطن اعتماد و در عمل اطمینان ایجاد میکند. خندههای بلند افراد در شادی ظاهری است که حالت نمایشی پیدا میکند و این رفتار عکسالعملی در مقابل افسردگی درونی است. (فردا، گفتوگو با دکتر احمدی)
مجالس عزاداری ما نیز اگر مبتلا به افراط و تفریط نباشند، از این قائده مستثنی نیستند و نه فقط به شادیهای پایدار اشاره دارند، از شادیهای عرفی نیز بیبهره نیستند؛ زیرا برگزاری مجالس سوگواری همیشه مستلزم همکاری عده بسیاری از مردم بهویژه جوانان در کنار یکدیگر است که همواره برای جوانان شیرین و دوستداشتنی بوده و استقبال بسیار ایشان را موجب میشود.
فقط آنچه باید مد نظر قرار گیرد، این است که وعاظ و مداحان محترم هر ۲ طرف غم و شادی را رعایت بکنند و به بهانههای مختلف مجالس شادی را نیز رنگ و بوی ماتم ندهند. متدینان و مسئولان بهویژه در امور مذهبی توجه داشته باشند که نبود رعایت اعتدال همیشه حرکتی تدافعی از سمت مخالف را به وجود میآورد و تفریط به دنبال خواهد داشت و تفریط نیز متقابلاً به افراط بیشتر منجر خواهد شد که برای گریز از این سلسله افراط و تفریط باید جامعه را با آگاهی، تبلیغ و تلاش همهجانبه به سمت اعتدال باز گرداند.