کد مطلب : ۱۳۸۹۲
درباره تعریف زیارت
بار معرفتی و آثار وجودی زیارت در انسان و جامعه بسیار فراوان است و باید ذهن را از تفسیرهای نادرست و برداشتهای غیر منطقی از معنا و مفهوم زیارت، نهی ساخت و با نگاه واقعی و درست، این معنا را تعقیب کرد.
«زیارت» که به زبان انگلیسی، آن را (Pilgrimage) گویند، واژهای است عربی که استفاده از آن در زبان فارسی نیز با همین ماده و شکل، معمول است.
پژوهشگران معنای زیارت را در سه دسته، ردهبندی کرد:
۱. دیدار حضوری از کسی با هدف گرامیداشت او
۲. رویکردی قصد شده و حضوری، به منظور گرامیداشت، ارجگذاری و انسگیری با زیارتشونده که بر پایة شأن و مقام و منزلت مزور، متفاوت است.
۳. آبادسازی (شیء، جا یا شخص)؛ یعنی عملی است که مکان، شیء، انسان یا آرمان و فرهنگ ویژهای را آباد و جاودان میسازد و البته در آبادشدن جان زیارتکننده نیز کارگر است.
البته معنای دوم، یعنی «رویکرد قصد شده و حضوری...»، نزدیکترین معنا به واژة زیارت است.
مفهوم اصطلاحی معمولاً در ساحت علمی یا دینی و مذهبی یا در باور و فرهنگ عرفی، با سبقة ذهنی خاص طرح میشود و فراتر از معنای حقیقی کلمه و البته در محدودة برگزیده، مقصود ویژهای را دنبال میکند. مفهوم اصطلاحی در نگاه درون دینی، ناظر به یک حقیقت شرعی است و خواست آیینگزار در آن دخالت دارد؛ چنانکه دربارة زیارت چنین است.
زیارت اصطلاحي دینی است و مفهوم آن، همواره بار دینی و مذهبی داشته و با قصد آیینگزار همراه بوده است؛ مثلاً «زائر بیتالله، مسلمانی است که بنابر وجوب دینی یا از روی استحباب به زیارت خانة خدا میرود و حاجی میشود... بيشتر مسلمانان به زیارت قبر پیغمبرsو قبول ائمهaنیز میروند و با خواندن زیارتنامه، ادای احترام میکنند.»
اکنون به چند تعریف اصطلاحی اشاره میشود:
۱. «زیارت، برقرارکردن ارتباط روحی و به وجود آوردن پیوند قلبی است.»
۲. «زیارت در عرف شیعه، حضور در یکی از مشاهد مقدس است.»
۳. «زیارت نزد شیعه، حضوری روحی است و روحانیت بزرگتر از آن مزور است و نفسیت ممتاز و صفات قدسی او بر نفس زائر، افاضه میشود و او از آن بهره میجوید تا بعد از اضطراب به اطمینان و پس از شقاوت به سعادت و بعد از ناامیدی به امیدواری و پس از رویکردن به روشنی
برسد.»
۴. «زیارت به کسر زاء به معنی قصد و ملاقات و قصد مزور به منظور گرامیداشت و ارجمندی و انس با اوست. در حدیث آمده است: «یکدیگر را زیارت و ملاقات و امر ما را یاد و احیا کنید.» و باز در حدیث ديگري: «هر کس چنان کند، همانا خدا را در عرشش زیارت کرده است.» شیخ صدوق گوید: «زیارت خدای تعالی، زیارت پیامبران و حجتهای اوست. هر کس آنان را زیارت کند، همانا خدای عزوجل را زیارت کرده است، چنانکه هر کس آنان را پیروی کند، همانا خدا را پیروی کرده و هر کس آنان را نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده است.»
[زیارت] در عرف، به دیدار کسی به منظور تکریم و تعظیم یا انسگیری رفتن است؛ آنچنانکه حج خانة خدا را زیارت بیت گویند؛ چنانکه به کنار قبور معصومینaبه قدص تعظیم و توسل و دعا رفتن زیارت آن بزرگواران و به کنار قبر مردگان براي استرحام نیز زیارت آنها گویند.
امام صادقaمیفرماید: «إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِکُمُ الشُّقَّـ‹ُ وَ نَأَتْ بِهِ الَّدارُ فَلْیعْلُ أَعْلَی مَنْزِلٍ لَهُ فَیصَلِّی رَکْعَتَینِ وَلْیومِ بِالسَّلَامِ إِلَی قُبُورِ نَا فَإِنَّ ذَلِکَ یصِیرُ إِلَینَا»؛ «هرگاه منزل و وطن یکی از شما به ما دور بود، بالاترین مکان منزل را انتخاب کند و در آنجا ۲ رکعت نماز بخواند و با اشاره به قبور ما سلام دهد. سلام وی حتماً به ما خواهد رسید.»۷
۵. برخی واژهشناسان نیز بر این باورند که زیارت در اصطلاح دینی، تمایلی است، همراه با حرکت حسی (دور یا نزدیک) و البته با شرط نیت و قصد قلبی (حرکت باطنی) و نیز انس روحی و پاسداشت و کرنش زیارتشونده.
در تعاریف یادشده اصطلاحی، ۶ قید برای زیارت یاد شده است.
۱. رودررو: (حضوری)
۲. حرکت حسی
۳. نیت
۴. موضوع: (به آن مکان یا نزد آنکس رفتن)، (بازدیدکردن، دیدارکردن از بزرگي، رفتن به مشاهد متبرک)؛ (دیدارکردن از اشیا و انسانها و اماکن ارزشمند و بااهمیت)
۵. هدفمندی: (کسب فیض از قبر شخصیتهای متعالی یا کسب ثواب و تبرک)؛ (به سبب انس و الفت به آن یا برای انس دادن او)
۶. زبان: (خواندن دعا «به عنوان تشرف باطنی برای مزور»)
در نهایت باید اشاره شود؛ از آنجا که زیارت مفهوم بسیار گستردهاي دارد و نمیشود آن را در حد فراگیري محدود ساخت؛ از اینرو تعریف جامع آن ناممکن است و فقط باید به معرفی ویژگیهای برجسته و متعارف آن قناعت کرد.