کد مطلب : ۱۴۵۲۲
بیان راز و عرض نیاز
قانون دعا
دعا هم یکی از امور معنوی است که به وسیلة پروردگار حکیم از فرمول و قانون خاصی پیروی میکند و مانند هر موجود معنویی دارای اثر است که تقویت نیرو و اراده، دوری از اضطراب و احساس آرامش از جمله آثار آن است. لوازمی نیز دارد که اعتقاد قوی به شنود و پاسخ از سوی معبود مهمترین آنهاست؛ به همین دليل مادیگرایان معتقدند که این امر جاری در قائدة تلقین است. کسي که دعا میکند، معتقد است که خدایی قدرتمند از او حمایت خواهد کرد؛ بنابراين با نیرویی بیشتر و بدون اضطراب به دنبال طلب خود حرکت میکند. این عامل شانس او را در رسیدن به هدف بیشتر میکند؛ اما قرآن کریم از اثر واقعی دعا سخن گفته و میفرماید: «ادعونی استجب لکم»؛ «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.»
بنا بر این سند، هیچ دعایی بدون اجابت نمیماند؛ البته در بسیاری تفاسیر «مصلحت» بنده در اجابت شرط دانسته شده است: «دعا مشروط به این است که مصلحت و خیر برای نیایشگر باشد؛ زیرا حکیم، مصلحت احوال بندگان را با مقتضای شهوات آنها عوض نمیکند. امام سجاد (ع) میفرماید: «ای کسی که وسایل، حکمت او را دگرگون نمیکند.»» (آداب راز و نیاز به درگاه بینیاز، ص ۳۱۴) البته ممکن است مصلحت از طریق دعا و اصرار در آن ایجاد شود. علامه مجلسی میگوید: «شاید در صورت دعا بخشش و اعطا صلاح باشد و در صورت دعانکردن اعطا صلاح نباشد.»
در جایی نیز اجابت را به معنی شنیدن و قبولکردن گرفتهاند که لزوم برآوردن فوری حاجت در آن نیست. «مراد از اجابت لازم اجابت است؛ یعنی شنیدن که لازمة اجابت است؛ زیرا تا دعا شنیده نشود، اجابت نمیشود؛ پس دعای مؤمن را در همان لحظه اجابت میکند؛ ولی گاهی اعطای حاجت را به تأخیر میاندازد.»
نقطة عطفی که در پروندة دعا وجود دارد، این است که هیچ دعایی بیاثر نیست، بلکه اثر دعا نسبت به بنده ضرورى و جداييناپذير است؛ زيرا يادآورى خدا و توجه به درگاهش و استمداد از مقام كبريائيش سبب قرب است و اين اثر پيوسته وجود دارد. (قاموس قرآن، ج ۲، ص ۳۴)
در اصل دعا عبادت است و به دليل آنکه دارای روح تواضع و ایمان است، از بالاترین انواع عبادت محسوب میشود و ثواب بسیاری بهويژه برای دعاهای مستجابنشده وعده شده است. در روایت است: «خدای تعالی به کسی که صلاحش را نمیداند و دعا میکند، چندین برابر در آخرت میدهد؛ به طوری که وقتی در آخرت ثواب آن را میبیند، آرزو میکند که هرگز دعایی از وی در دنیا به اجابت نمیرسید؛ پس تصدیق میکند که دعای او به وجه اکمل به اجابت رسید.» (همان)
شرایط اعمال قانون
اینکه در همة ادیان جهان همواره دعاکنندگان بسیاری وجود دارند که دعايشان اجابت شده، نشان میدهد که قانون دعا عمومی است و به قشر و گروهی خاص تعلق ندارد. گويا فقط چیزی که در قانون دعا شرط است، خواستن خالصانه است و منظور از اخلاص در خواستن نیز عمیق و متواضعبودن در طلب و اعتقادداشتن به توانایی معبود در اجابتکردن است. امر اول یعنی تواضع و تضرع در مقابل اجابتکننده، در زمان درماندگی و اضطرار بیشتر ایجاد میشود. قرآن کریم در این باره میفرماید: «امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السوء» گويا همانطور که بیمار اورژانسی بدون ضوابط وقتگیر پذیرش و درمان میشود، دعاکنندة مضطر نیز بدون دارابودن شرایط استجابت -که در برخی اخبار به آن اشاره شده- اجابت میشود. (در تعریف مضطر گفتهاند که راه علاج از هر سو بر انسان بسته باشد.)
منطق این امر مثل جایی است که کسی آتش گرفته و فریاد میزند؛ بنابراين هرکس مطلع شود، بیتردید برای کمک اقدام خواهد کرد. در چنین حالتي هیچکس توجهی ندارد که انسان گرفتار حریق، مسلمان است یا کافر، محرم است یا نامحرم و....
از دیگر شرایط اجابت قطعی حاجت، آن است که نیایشگر با رعایت آداب دعا توجه و عنایت خاص پروردگار را نصیب خود کند؛ همچنانکه پروردگار متعال نیز میفرماید: «فستجیبوا لی»؛ «پس بكوشيد تا در راه اجابت به سوى من و براى من برآييد.» (پرتوى از قرآن، ج ۲، ص ۶۹)
آداب دعا در خبری از امام صادق (ع) چنین نقل شده است: «مبادا هیچیک از شما از خداوند تقاضایی کند؛ مگر اینکه نخست حمد و ثنای او را به جا آورد و بر پیامبر و آلش درود فرستد؛ بعد به گناه خود نزد او اعتراف کند؛ سپس دعا نماید.» (سفینه البحار، ج ۱، ص ۴۴۸)
نیز آمده است که بهتر است دعا در مکانهای شریف (مثل مساجد و حرمهای متبرکه) و در اوقات شریف (مثل روز و شب جمعه و ماه رمضان) و پس از نماز باشد و نیز بهتر است دعاکننده، انگشتری عقیق در دست داشته باشد.
بهترین و مطمئنترین راه برای گرفتن اجابت هم به دستآوردن دعای خیر دیگران بهويژه والدین است. در حدیث نبوی است که چهار تن دعایشان ردی ندارد: ۱. دعای پدر و مادر در حق فرزند و... (خصال، ترجمه گیلانی، ج ۱، ص۱۵۲)
در صورتی که فرزند به پدر و مادر احسان کند، دعای ایشان زودتر در حقش مستجاب میشود. (اشاره به حدیث مذکور در طرائف الحکم، ج ۱، ص۱۴۸) که از بین آن دو، مادر دارای مقامی بالاتر و اولویتی بیشتر است. این مدعا مستند به احادیثی معتبر از جمله این حدیث نبوی است: «مردی نزد رسول اکرم آمد و عرض کرد: «گناهی نیست که نکرده باشم. آیا توبهای برایم هست؟» فرمود: «آیا پدر و مادرت باقیاند؟» گفت: «بلی؛ پدرم.» فرمود: «برو و در حق او نیکی کن.» وقتی مرد برگشت، حضرت فرمود: «ای کاش مادرش زنده بود.»» (آیین بندگی و نیایش، ص ۱۳۱)