تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۰۰
۰
کد مطلب : ۱۴۶۳۵

شقاق افکنی؟

شقاق افکنی؟
فرهنگ-اندیشه: دیری است که در گوشه و کنار از انطباق و ارتباط قرآن با رفتار امامان (ع) در کنش‌های اجتماعی و فردی سخن می‌رود؛ اما کمتر این ارتباط واکاوی شده است. ما در این شماره تلاش کردیم، اندکی در این عرصه گام برداريم و ابتدا «حسین در قرآن» را بیابیم و سپس حضور «قرآن در کربلا» را جست‌وجو کنیم. پایان‌بخش مطالب این شماره در ادامة پرده‌های عاشورایی، «پردة سوم و چهارم: شقاق افکنی؟» تقدیم خوانندگان می‌شود.
***
بسیاری عاشورا‌پژوهان بر این باورند که زیبایی نمایش عاشورا در انطباق کامل این حرکت با قرآن است. به بیان واضح‌تر بارها گفته شده و می‌شود که علی (ع) قرآن مجسم است یا اگر می‌خواهید جامعه‌ای را ببنید که در آن قرآن به اجرا درآمده، می‌شود به دوران حکومت علی (ع) در تاریخ رجوع کرد. از طرفی اگر شیوة حکومتداری علی (ع) اجرای قرآن در دوران استقرار است، مبارزة حسین (ع) نیز به ظهور رسیدن قرآن در عصر و عرصة مبارزه است.

شیعیان همانند دیگر فرق و مذاهب همواره این ادعا را دربارة امامان خویش طرح کرده و می‌کنند؛ اما شاید حتی اگر از بسیاری از ایشان بپرسید که نمود چنین ادعایی کجاست و به چه اعتباری این فرضیه طرح شده و با کدام دلیل به کرسی تحقیق و اثبات رسیده است، جز ادعایی کلی، مبهم، غامض و گاه پوک چیزی عاید نمی‌شود و از دل این همه ادعا پاسخ پنهان این پرسش مهم پیدا نمی‌گردد.

به‌راستی پاسخ این پرسش را در کجا باید جست‌وجو کرد؟ آیا به‌راستی علی (ع) و حسین (ع) و دیگر ائمة هدی قرآن ناطق یا تجسم قرآن‌اند؟ اگر چنین است حدیث مشهور ثقلین که قرآن را ثقل اکبر و امامان (ع) را ثقل اصغر می‌خواند، به چه مفهوم است؟ آیا شیعیان با خود اندیشیده‌اند که اگر علی (ع) قرآن ناطق است، در دوران حضور وی جایگاه قرآن کجاست؟ آیا ما در ذهن خود برای قرآن شخصیتی مستقل از امامان (ع) قائلیم یا بر این باوریم که در دوران حضور امامان (ع) از مراجعة مستقیم به قرآن بی‌نیازیم؟ اگر شخصیت قرآن مستقل است، قرآنِ ناطق بودنِ علی (ع) به چه معنی است؟ و اگر چنین نیست و ما برای قرآن شخصیتی مستقل از امامان (ع) قائل نیستیم، ثقل اکبر بودن قرآن به چه معناست و به چه کار می‌آید؟

اینها فقط سؤالاتی است که مسئله را طرح می‌کند و اهمیت موضوع را بر ما آشکار می‌سازد و اگرچه ما در یافتن پاسخ این سؤالات خوانندگان خیمه را نیز به یاری می‌طلبیم،‌ قرار نیست بحث را تا همین مختصر رها کنیم و ذهن خوانندگان را با این سؤالات تنها گذاریم. در کنار آن بسیار ادعا و فراوان مدعی، هستند کسانی که پاسخی خرد‌پذیر برای چنین پرسش‌هایی دارند و در فرصت‌هایی آن را عرضه کرده و می‌کنند و ما در این بخش تلاش می‌کنیم تا به یاری چنین بزرگانی به سؤالات محوری این گروه سؤالات بپردازیم.

در ادامه ‌این بخش ابتدا به حضور امام حسین (ع) در قرآن از زبان و بیان یکی از برجسته‌‌ترین قرآن‌پژوهان حال حاضر یعنی استاد بهاء‌الدین خرمشاهی پرداخته که نیازی به معرفی ندارد و پس از آن نیز به حضور قرآن در زندگی امام حسین (ع) و به طور مشخص کربلا اشاره رفته است تا مشخص شود که ثقل اصغر مادامی ثقل است که نقشة‌ راهش از ثقل اکبر استخراج شده باشد و «سیه‌روی شود هرکه در او غش باشد» و دعوی تبعیت از قرآن داشته باشد و چون یزیدیان دشمنی قومی او را از اجرای عدالت دربارة آنان بازداشته باشد.

این بخش از پرونده چکیده‌ای از گفتار استاد مهدی چهل‌تنی با عنوان «مصادیق آیات کریمة قرآن در صحنة کربلا» است. ایشان از معدود اسلام‌شناسان ایرانی است که به‌نیکی نقل و عقل را در هم می‌آمیزد و با اشرافی که بر آراء فلسفی فیلسوفان اسلامی و غربی از طرفی و آیات، روایت و نهج‌البلاغه از طرف دیگر دارد، همواره در عرصة پاسخ به شبهات مردافکن دین‌ستیزان جهانی و ایرانی گوی سبقت را از هم‌نسلان فعال در این عرصه ربوده است.

از جملة آثار اخیر ایشان در این عرصه مقالة «نقض بی‌طرفی در کتاب مکتب در فرآیند تکامل» است که در شمارة‌ ۱۴۲ کتاب ماه دین به چاپ رسید؛ همچنین کتاب «هزار تقلب دیگر از شجاع‌الدین شفا در «تولدی دیگر»» که نقد و بررسی کتاب «تولدی دیگر» است.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما