تاریخ انتشار
شنبه ۱ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۰۰:۰۰
۰
کد مطلب : ۱۴۸۹۹
گفت‌وگو با عبدالحسين فرهنگ

عزاداران فرهیخته

پوریا شیرآشیانی
عزاداران فرهیخته
مردم‌شناسی: «شب شعر عاشوراي شيراز»، امروز بعد از حدود يک ربع قرن جريان فکري، عقيدتي، فرهنگي و مذهبي آشنايي در بين اهل ادب و هنر است.

وقتي «حاج عبدالحسين فرهنگ» فرزند «حاج حسين فرهنگ» دربارة پدرش که از بانيان اصلي اين کنگرة ادبي است، مي‌گويد: «پدرم نه گوينده بود، نه مداح بود، نه شاعر بود، هيچ چيز نبود. فقط در مجلس امام حسين (ع) مستمع بود ...» با خودم فکر مي‌کنم، عجب آدم بزرگي بوده اين مرد. خدايش بيامرزد.

با عبدالحسين فرهنگ دربارة پيشينه، خروجي‌ها و سازوکار ستاد شب شعر عاشورا گفت‌وگو کرديم. الگوبرداري از رفتار نبوي و اهل بيت (ع) در اجراي اين همايش ارزشمند ادبي، جلوة خاصي به اين فعاليت بخشيده که از ديد هيچ‌يک از دوستاني که تا به حال دربارة اين موضوع با آنها صحبت کرده‌ايم پوشيده نبوده است.

لطفاً از تاريخچة «شب شعر عاشورا» برايمان بگوييد. اين کنگره از چه زماني شروع شد؟ دغدغة چه کساني بود؟
دربارة شب شعر عاشورا دو مطلب وجود دارد: يکي تاريخچه و اينکه از چه زماني شروع شد، چه کساني شروع کردند و ديگري «انگيزة» تشکيل اين همايش است. به نظر من انگيزة آن مهم‌تر از تاريخچة آن است. مرحوم پدرم و دوستانش در يکي از هيئت‌هاي قديمي شيراز دغدغة احياي يکي از سنت‌هاي فراموش‌شدة اهل بيت (ع) را داشتند. سنتي که مخصوصاً امام صادق (ع) و حضرت علي بن موسي الرضا (ع) نسبت به آن اهتمام داشتند و آن تکريم شعراي عاشورايي بود. اين انگيزة اصلي برپايي شب شعر عاشورا بود. نيت بانيان اصلي اين برنامه عرض ادب به پيشگاه حضرت صديقة طاهره و جلب رضايت ايشان بود. در طول مسير هم دوستاني به جمع اوليه پيوسته و ايده‌هاي تازه‌اي را مطرح کرده‌اند. بانيان جلسه هم تا به امروز از هر ايده و فکري براي تقويت مراسم استفاده کرده‌اند.

چرا مرحوم «حاج حسين فرهنگ» براي ابراز ارادت به اهل بيت (ع)، برگزاري شب شعر عاشورا را انتخاب کرد؟ ايشان دستي در ادبيات داشت؟
معمولاً بانيان هيئت‌ها، خودشان در برپايي مراسم نقشي دارند. يکي کفش جفت مي‌کند، يکي مداحي مي‌کند، يکي سفره پهن مي‌کند، هر کس کاري مي‌کند، اعضاي هيئت هر کدام مسئوليتي دارند؛ ايشان وقتي در هيئتي بود يا در هر مراسمي که بود، هيچ نقشي نداشت.

کمي بيشتر توضيح دهيد. فکر مي‌کنم براي خيلي‌ها جالب باشد که دربارة مرحوم «حاج حسين فرهنگ» رئيس چاپخانة فرهنگ شيراز و باني يکي از غني‌ترين جريان‌هاي ادبي و مذهبي کشور بيشتر بدانند.
مرحوم پدر ما، حقيقتاً امام حسين (ع) را دوست داشت. کافي بود نام سيدالشهدا جلوي ايشان برده شود تا اشک‌شان جاري شود. يک پيوند عميق دروني با نام حسين (ع) داشت. با ياد امام حسين (ع) اشکش جاري مي‌شد. هر هفته صبح‌هاي جمعه در منزل مراسم روضه‌اي داشت که هنوز هم ادامه دارد. ايشان روضه‌خوان و واعظ را دعوت مي‌کرد در خانه روضه بخوانند تا خودش گريه کند.

دغدغة اين را که مردم بيايند، گريه کنند، نداشت. براي خودش اين کار را انجام مي‌داد. بهترين پذيرايي و احترام را از مدعوين مراسم به جاي مي‌آورد و براي کساني که در مراسم امام حسين (ع) شرکت مي‌کردند، احترام ويژه‌اي قائل بود. هر جا که اسمي از امام حسين (ع) بود، هر جا که مجلسي از امام حسين (ع) بود، مي‌رفت و مستمع بود. نه گوينده بود، نه مداح بود، هيچ چيز نبود، فقط مستمع بود. از پيامبر (ص) نقل است که ايمان واقعي نمي‌آورد مگر کسي که من را بيشتر از خودش و فرزندان من را بيشتر از فرزندان خودش دوست داشته باشد؛ مرحوم پدر اين را رعايت مي‌کرد.

ان‌شاءالله امسال دورة بيست و پنجم مراسم برگزار مي‌شود؟
بله.
مراسم در چه تاريخي برگزار مي‌شود؟
نزديک به اربعين. ممکن است قبل اربعين باشد يا بعد از آن.

يعني يک تاريخ معيني براي هر سال ندارد؟
خير، تاريخ مشخصي ندارد. بسته به مناسبت‌هاي سال و بنابه اختلاف ماه‌هاي شمسي و قمري، تاريخ برگزاري هر سال تغيير مي‌کند. معمولاً بين دهة دوم و سوم صفر برگزار مي‌شود.

در طول ۲۵ سال گذشته، هر سال برگزار شده است؟
يک سال برگزار نشد. امسال بايد سال ۲۶ام باشد.

دليل خاصي داشت؟
خير، با يک سمينار فرهنگي تداخل داشت، به خاطر همين ترجيح داده شد که برگزار نشود.

اين همايش در طول ۲۵ دوره‌اي که برگزار شده، تغيير و تحولي داشته يا برنامه‌ها عيناً تکرار مي‌شود؟
سير تحول آن محسوس است. در سال اول صرفاً عده‌اي از دوستان شاعر را دعوت کرديم و با کمک آقاي «ده‌بزرگي»، آقاي «جمالي» و آقاي «مرداني» و ساير دوستاني که پيش‌تر براي امام حسين (ع) شعر گفته بودند، مراسم برگزار شد؛ البته بعضي هم مشخصاً براي همان مراسم، شعر گفتند. مرحوم «نصرالله مرداني» شاعر معروفي بود و شعرهايي راجع به امام و دفاع مقدس سروده بود که بعضي حتي جزو سرودهاي ملي شده بودند و هنوز هم پخش مي‌شوند؛ مثل شعر «پير دلاور ما ...». ايشان جايگاه مخصوصي در ادبيات معاصر دارد؛ اما تا آن موقع براي امام حسين (ع) شعر نگفته بود و اولين شعرش را براي شب شعر عاشورا گفت. جالب است که بدانيد آقاي مرداني به سرطان مبتلا شدند و با عنايتي که مقام معظم رهبري به ايشان داشتند و ارتباطي که ايشان با دکتر حداد عادل داشت و به خاطر آرزويي که داشت، مقدمات سفر ايشان به کربلا مهيا شد و ايشان در سال ۸۲ وارد صحن سيدالشهدا (ع) شدند و شعري را که براي
سيدالشهدا (ع) گفته بودند: «آنچه در سوگ تو اي پاک‌تر از پاک گذشت / نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت ...»، خواندند، از حرم بيرون آمدند و فوت کردند؛ سپس ايشان را به ايران آوردند.

يکي دو سال برنامه به همين شکل بود و ما ميهمان‌ها را دعوت مي‌کرديم؛ بعد از آن فراخوان مي‌داديم و به همت دوستان به خصوص آقاي «ده‌بزرگي»، «دکتر سنگري»، آقاي «خسرو آقاياري» و مرحوم «حاج محمدعلي مرداني» از فرصت‌ها استفاده مي‌کرديم، مثلاً در اردوهاي دانش‌آموزي رامسر شب شعر عاشورايي دانش‌آموزي را برگزار کرديم و از سال ۱۳۷۳ به بعد يعني همزمان با شب شعر هشتم، دانش‌آموزان هم به اين جمع پيوستند.

همزمان با پيوستن دانش‌آموزان به شعراي عاشورايي، خدا توفيق داد و ۲ ماهنامة «فرزدق» را براي بچه‌ها منتشر کرديم که تأثير بسيار خوبي داشت و تاکنون نزديک به ۳۰ شماره منتشر شده است. بسياري از شعراي آييني مطرح کشور محصول همان دوره‌ها هستند و به اذعان خودشان اين فعاليت‌ها تأثير محسوسي در شعر آنها داشته است.

شب شعر عاشوراي شيراز، ‌اولين شب شعر آييني کشور است و زماني که آغاز به کار کرد هنوز ۳-۲ سال به پايان جنگ مانده بود. فضاي آن‌ سال‌ها، خيلي سرد بود. همان سال‌ها روزي به همراه آقاي ده‌بزرگي در يکي از کنگره‌هاي شعر دانش‌آموزي در تهران شرکت کرده بوديم. يادم مي‌آيد که يکي از عزيزان، جناب آقاي «ياري» آن شب گريه مي‌کرد و مي‌گفت، بچه‌ها به اينجا کشيده شده‌اند که شعرها همه بوي يأس، نااميدي و بي‌هدفي مي‌دهد. حتي شعرهاي برگزيده هم رنگ و بوي يأس و نااميدي داشت گرية آن شب آقاي ياري تأثير عجيبي روي من گذاشت و با خود فکر مي‌کردم، اين مرد چقدر دغدغة بچه‌ها را دارد. بعد از آن با برپايي کنگره‌هايي نظير شب شعر عاشورا، بحمدالله بسياري از شعراي نوجوان و جوان براي اهل بيت (ع) شعر مي‌گويند و خيلي هم خوب شعر مي‌گويند و اين محصول همان دوره‌هاست.

گويا فعاليت ستاد شب شعر عاشورا به برگزاري کنگرة شب شعر محدود نمي‌شود و فعاليت‌هايي نظير سفر به کربلا هم در برنامه بوده است؟
يکي از ويژگي‌هاي شب شعر عاشوراي شيراز نحوة پذيرايي آن است. بچه‌ها در هتل اقامت نمي‌کنند؛ بلکه دور هم جمع مي‌شوند. فضا، فضاي هيئت است. بچه‌ها زير يک سقف يا دو سقف هستند؛ طبقة بالا و پايين. گاهي با حداقل امکانات، بچه‌ها دور هم جمع مي‌شوند و با هم گفت‌وگو مي‌کنند. مخصوصاً در سال‌هاي اول که دست‌مان بازتر بود و مي‌توانستيم عزيزان بيشتري را دعوت کنيم؛ مثلاً «دکتر مظلومي» بود، جناب آقاي «حسام» بودند، آن موقع وضع جسمي‌شان روبه‌راه‌تر بود و مي‌توانستند با بچه‌ها دور هم بنشينند و بچه‌ها هم نهايت بهره را مي‌بردند. روزهاي آخر هر دوره هم «دکتر سنگري» با بچه‌ها صحبت و گفت‌وگو داشت. برنامة مداحي و مراسمي از اين قبيل هم بود. بله، صرفاً به شعرخواني اکتفا نمي‌کنيم و اين برنامه‌ها هم هست. دورة بيست و دوم اولين دوره‌اي بود که پيشنهاد کردند به کربلا برويم و خدا را شکر تا به حال سه مرتبه دوستان موفق شده‌اند که به کربلا بروند؛ البته هزينة سفر با خود عزيزان است و ستاد شب شعر، باني مخارج سفر نيست.

هزينه‌هاي معمول برگزاري کنگره، چگونه تأمين مي‌شود؟ کدام نهادهاي دولتي براي تأمين هزينه‌هاي اين مراسم کمک مي‌کنند؟
اين مجموعه، مردمي بودن خود را حفظ کرده است و کمک‌هاي اين چنيني را استفاده نمي‌کند، البته از کمک‌هاي غيرريالي بهره مي‌بريم؛ مثلاً براي استفاده از تالار حافظ که متعلق به ادارة کل ارشاد اسلامي و تالار شهيد دستغيب که براي دانشگاه شيراز است، هزينه‌اي پرداخت نمي‌کنيم. صدا و سيما براي آگهي‌ها وجهي دريافت نمي‌کند؛ اما در کل از امکانات مالي هيچ نهادي استفاده نمي‌کنيم.

يعني به شما پيشنهاد کمک شده و شما قبول نکرده‌ايد؟
خير. پيشنهاد نشده است اما خودمان هم درصدد جلب حمايت‌هاي مالي نبوده‌ايم. قصد نداريم برنامه‌اي که حاصل زحمت بسياري از دوستان و دوستداران اباعبدالله (ع) است (کساني که در طول سال زحمت زيادي مي‌کشند؛ ولي اسمي از آنها در جايي شنيده نمي‌شود و خودشان هم علاقه‌اي ندارند که شناخته شوند) برچسب حمايت نهادي را بخورد.

نحوة اجراي برنامه و فراخوان به چه شکلي است؟ ساز و کار ستاد شب عاشورا چگونه است؟
در حقيقت فرداي آخرين روز مراسم هر سال، آغاز شب شعر بعدي است؛ يعني اختتاميه هر سال و افتتاحية هر سال آتي همزمان است. هر سال، موضوع سال آينده مطرح مي‌شود و گاهي در همان جلسات بچه‌ها شعرهايشان را مي‌سرايند. هر سال «دکتر سنگري» دربارة موضوع سال بعد صحبت مي‌کند و بچه‌ها با تأثير از صحبت‌هاي ايشان، رباعي، دوبيتي يا غزلي کوتاه مي‌گويند. هر سال کتابي با موضوع همان سال تهيه مي‌کنيم که در واقع پيش‌درآمدي بر موضوع آن سال است و در اختيار شاعران قرار مي‌گيرد. موضوع امسال هم «پيوند معنوي اميرالمؤمنين (ع) با فرزند گرامي‌شان سيدالشهدا (ع)» است. دکتر سنگري کتابي با نام «يک مشرق و دو آفتاب» را تهيه کرده‌اند که در اختيار شاعران و مدعوين قرار خواهد گرفت.

موضوع هر سال چگونه انتخاب مي‌شود؟
در ۳-۲ سال اول موضوعات، آزاد بود
و سال‌هاي بعد موضوعات تک‌شخصيتي داشتيم؛ مثلاً حضرت مسلم بن عقيل، حضرت زينب (س)، حضرت ابوالفضل (ع)؛ سپس شخصيت‌هاي غيرفاطمي نظير: حبيب بن مظاهر يا «جون» غلام امام حسين (ع) مطرح شدند و بعد از آن هم سراغ مناسبت‌ها مثل اربعين، غروب عاشورا و ... رفتيم.

نحوة انتخاب اين موضوعات چگونه است؟ آيا اين موضوعات توسط يک شورا انتخاب مي‌شوند؟
موضوعات توسط جمع دوستان انتخاب مي‌شود؛ اما اين‌گونه نيست که ما يک برنامة مثلاً ۲۰ ساله داشته باشيم. گاهي انتخاب موضوع يک سال ايدة انتخاب سال‌هاي بعد را هم مي‌دهد.

شما که يکي از بانيان و دست‌اندرکاران اين جريان فکري، فرهنگي و مذهبي هستيد از منظر باني‌اي که خودش هم مخاطب برنامه هست، چه ويژگي مخصوصي در اين فعاليت مي‌بينيد؟
شب شعر عاشورا بذري است که با دستي پاک کاشته شده و اکنون درخت تنومندي شده است. اين کار با توسل همراه بوده است. رفع تکليف نبوده و با آن به صورت اداري برخورد نشده است. من شاهدم بسياري از بچه‌ها با جان و دل براي برگزاري شب شعر عاشورا زحمت مي‌کشند و حاضر نيستند جايي از آنها اسمي برده شود. خيلي‌‌ها وقت مي‌گذارند، هزينه مي‌کنند و در عين حال خيلي کم و زيادها را به روي خودشان نمي‌آورند. در اين برنامه از شخصيت‌هاي سياسي، تجليل خاصي صورت نمي‌گيرد. گاهي شخصيت‌هاي تراز اول سياسي داخل جمعيت مي‌شوند و کسي متوجه آنها نمي‌شود. همة حضار با يک چشم ديده مي‌شوند. از حضور بزرگان در جلسه خوشحال مي‌شويم؛ اما رفتارمان مطابق با الگوي نبوي و رفتار اهل بيت (ع) است. در يک مقطعي گروهي به دنبال گرفتن پيام از يک مسئول براي برنامه بودند، اما در نهايت گفتيم ضمن احترامي که براي همه قائل هستيم، ‌معتقديم شأن مجلس امام حسين (ع) بالاتر از اين حرف‌هاست.

خروجي نهايي شب شعر عاشورا چيست؟
ما حداقل سه دسته خروجي داريم:
اول، يادوارة هر دوره که سال آينده به مدعوين اهدا مي‌شود. امسال هم يادوارة دورة بيست و چهارم را آماده کرده‌ايم و در بيست و پنجمين دورة‌ کنگره در اختيار شاعران قرار خواهيم داد.
دوم، پيش‌درآمدهايي با موضوع هر سال که پيش‌درآمد امسال هم با نام «يک مشرق و دو آفتاب» آماده شده و در اختيار شاعران قرار خواهد گرفت.
سوم، در چند دوره از از پيشکسوت‌هاي شعر عاشورايي مثل مرحوم «محمدعلي مرداني»، مرحوم «جماليان» (که آن موقع در قيد حيات بودند)، مرحوم «پيروي» و ... تقدير شد و يادواره‌اي هم براي آن عزيزان تهيه و تقديم شد.
خروجي ديگر هم نشريات «فرزدق» است که تاکنون نزديک به ۳۰ شمارة آن منتشر و توزيع شده است.

گويا نرم‌افزارهايي هم محتوي شعر روايي آماده کرده‌ايد؟
در اين حوزه خيلي موفق نبوده‌ايم؛ ولي روي آن کار مي‌کنيم.

حاج آقا! اگر موضوع خاصي از منظر سؤالات من مغفول مانده و براي معرفي شب شعر عاشوراي شيراز ضرورت دارد، بفرماييد.
ما در ستاد شب شعر عاشورا از همة دوستان تشکر مي‌کنيم. اين خيمه‌ايست که برافراشته شده و همه در آن سهيم هستند. خاطرم هست که سال ۶۵ به يکي از دوستان که مديرعامل صدا و سيماي استان فارس بود دربارة برگزاري اين همايش گفتم و ايشان گفتند: «قدم اول را خيلي سنگين برداريد؛ اگر سنگين برنداريد، در جا مي‌زنيد و به همان قانع خواهيد شد.» جملة کوتاهي بود، ولي مسير ما را عوض کرد. بعدها ايشان را نديدم، ولي برايشان پيغام فرستادم که جملة آن روز شما مسير ما را عوض کرد. در اين برنامه کارهاي زيادي انجام شده و اشخاص زيادي زحمت کشيده‌اند. اين قضيه فقط به «حاج‌حسين فرهنگ» يا آقاي «ده‌بزرگي» يا عزيزاني که ديده مي‌شوند، ختم نمي‌شود. کساني از ابتدا تا به حال و کساني در طول اين سال‌ها به مجموعه پيوسته‌اند و زحمات زيادي مي‌کشند. خدا را شکر اين برنامه الگويي براي ديگران در استان‌هاي ديگر هم شده است و من از آنها تقاضا مي‌کنم، خودشان را به اجراي مراسمي که صرفاً در آن دور هم بنشينند و شعر بخوانند قانع نکنند. بايد يک کار هيئتي با برنامه و با خروجي‌هاي مفيد انجام دهند.

در بين عزيزاني هم که نقش ويژه‌اي در مراسم شب شعر عاشورا داشتند، بايد يادي کنم از «حاج علي‌اصغر سيف» که يک فرهنگي تحصيل‌کردة ۶۰-۵۰ سال پيش بودند و با تحصيلات دانشگاهي و رتبة اول و مدرک ليسانس در آن زمان هيئتي راه انداختند و ضمن انجام کارهاي نو و ارزنده به تربيت نيروي متعهد و کادرسازي پرداختند برخي از مسئولان مملکتي در تهران و شيراز در کابينة فعلي و در دولت نهم از شاگردهاي ايشان بودند؛ وقتي ايشان در قيد حيات بودند «خيمه» با ايشان مصاحبه کرد و در مجله چاپ شد.*

فکر مي‌کنم جناب دکتر کافي هم شعري دربارة ايشان سروده‌اند.
«کجاست آنکه مرا با نگاه مي‌آموخت / کجاست آنکه مرا از گناه وامي‌داشت ...»

ايشان نقش مؤثري در راه‌اندازي شب شعر عاشورا داشت؛ در عين حال از هرگونه اظهارنظر پرهيز مي‌کرد. نهايت مساعدت، همکاري و همراهي را داشت؛ ولي مي‌گفت شعر و شاعري در تخصص من نيست. من در ابتدا دربارة پدرم گفتم؛ ولي در حقيقت پدرم عضوي از اين مجموعه بود و براي شب شعر عاشورا دوست‌داران زيادي از اباعبدالله (ع) زحمت کشيده و مي‌کشند.

پي‌نوشت‌:
* مصاحبة اختصاصي خيمه با «حاج علي‌اصغر سيف» در شمارة ۳۲-۳۱ ماهنامه در صفحة ۳۲ آمده است.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما