کد مطلب : ۱۵۲۶۰
دکترین هیئتهای مذهبی/بخش دوم
قاسم واثقی
دکترينهاي مرتبط متعددي برای بیان اهميت و ضرورت احياي مجدد هيئتهاي مذهبي وجود دارد و در این مجال بخشي از مهمترين دکترينهاي مرتبط با هيئتهاي مذهبي آمده است:
۱. دکترين مردمسالاري ديني
۲. دکترين مهدويت
۳. دکترين امکان ارتجاع حکومتگران
۱. دکترين مردمسالاري ديني
يکي از عقايد، قواعد و اصول قطعي اسلامي و انقلابي در مورد نظام سياسي و حکومت، «مردمسالاري ديني» است. اين دکترين به نحو انکارناپذيري مستند به شواهد فراواني در منابع ديني (اسلامي)، کلمات و انديشههاي سياسي حضرت امام خميني (قدس سره) و ديدگاهها و سخنان مقام معظم رهبري (حفظه الله تعالي) است.
الهي و اسلامي و مردميبودن، آنهم به نحو «ادغامي» -نه «ترکيبي»- جزو عقايد قطعي سياسي ماست. تجلي و ظهور دکترين مردمسالاري در نظام اسلامي در چند عرصه است که در اينجا به توضيح مختصر هر يک از آنها ميپردازم:
۱-۱. مردم و استقرار نظام اسلامي
اولين جلوه و نمود مردمسالاري در نظام اسلامي، تشکيل و استقرار نظام جمهوري اسلامي است. بدون حضور و دخالت مردم، حکومت اسلامي شکل نميگيرد. مردم مسلمان ايران، همانگونه که در اصل انقلاب و ايجاد اين نهضت بزرگ نقش داشتند و با اراده و ايمان و فداکاري خود، آن را به پيروزي رساندند، در استقرار اين نظام برآمده از آن نهضت هم، نقش کليدي داشتند.
در همان نخستين سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي (سال ۱۳۵۸) بارها پاي صندوقهاي رأي حاضر شدند و نظر و رأي دادند. اين حضور و حرکت، يعني نقشآفريني در استقرار نظام. دکترين مردمسالاري ديني، حضور مردم را در شکلپذيري نظام، تعيينکننده ميداند؛ چنانچه قبلاً گفتم، دکترين هم مشروعيتساز است و هم تکليفآفرين؛ بنابراين، اين جلوة مردمسالاري ديني، هم حق مردم است و هم تکليف آنان.
کلمات امام (ره) در اين مورد، از شماره بيرون است. چند واژه است که در زبان و قلم امام (ره) از پراستعمالترين واژههاست؛ يکي از آنها، کلمة «مردم» است. به چند فراز از بيانات امام (ره) اشاره ميکنم:
۱. «اين پابرهنهها و اين زاغهنشينها و اين دانشگاهيهاي محروم و اين مردم کوچه و بازار با هم جمع شدند و براي خدا قيام کردند و نهضت کردند و... آن سدهاي بزرگي که در تصور کسي نميآمد که شکسته شوند، شکستند و ما را به آنجا رساندند که وزير، رئيسجمهور و وکيل شويم. همه از اين ملت است. ما هر چه داريم، از اين ملت است.»۱
۲. «ميزان، رأي ملت است.»۲
۳. «ما، تابع آراء ملت هستيم. ملت ما هر طوري رأي داد، ما هم از آنها تعبيت ميکنيم.»۳
۲-۱. مردم و دفاع از نظام اسلامي
دومين جلوة نقشآفريني مردم، حمايت و دفاع از نظام اسلامي است. جمهوري اسلامي، به علت آرمانها و اهدافش، همانگونه که دلهاي فراواني را به سوي خود جلب کرد و دوستان زيادي پيدا کرده است، به علت تضاد آن اهداف با منابع ستمگران و سلطهطلبان، دشمنان زيادي نيز در داخل و خارج کشور براي خود تراشيده است. اين خاصيت انقلاب است. انقلابها، هم دوستسازند و هم دشمنتراش.
همينطور نقطة شروع انقلاب درهمريختن و برهمزدن و ويرانکردن و متعاقب آن هم شکلدادن و ساختن و سامانبخشيدن است. مردم، هم در عرصة ساختن و ساماندادن و هم در مقابله با دشمنان نظام اسلامي، حضور مؤمنانه، عاشقانه و فداکارانه داشتند و توانستند انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي را از گردونههاي شکننده و خطرخيز برهانند. اين اراده و اقدام به عنوان جلوهاي از مردمسالاري ديني در نظام اسلامي، هم حق و نقش و سهم است و هم وظيفه و تکليف.
در اينجا هم به کلماتي از بنيانگذار جمهوري اسلامي، اشاره ميکنم:
۱. «... وقتي حکومتي پاية قدرتش به دوش ملت نباشد و ملت با قلبش با آن موافق نباشد، هر چه قدرتمند باشد هم نميتواند پايداري کند.»۴
۲. «اگر مردم پشتيبان يک حکومتي باشند، اين حکومت سقوط ندارد.»۵
۳. «حضور شما مردم عزيز و مسلمان در صحنه است که توطئههاي ستمگران و حيلهگران تاريخ را خنثي ميکند.»۶
۴. «اگر ملت بنشيند کنار و بخواهد دولت يک کاري کند، دولت همچو قدرتي ندارد.»۷
۳-۱. مردم و نظارت بر حکومتگران
سومين جلوة نقشآفريني مردم در حکومت اسلامي، بر اساس دکترين مردمسالاري ديني، نظارت بر حکومتگران است. خيليها وقتي از نقش مردم در حکومت اسلامي سخن ميگويند، عمدتاً روي دو نقش استقرار نظام و حمايت و دفاع از نظام تکيه ميکنند و بهندرت از نقش نظارتي مردم، به روشني و شفافيت، حرف ميزنند.
اين نماد مردمسالاري ديني نيز، هم حق و نقش مردم است و هم تکليف مردم. کلمات حضرت امام (ره) در اين بخش هم بهراستي شفاف و گوياست و حاکي از عمق اعتقاد ايشان به اين بخش از نقشآفريني مردم است.
عباراتي را از ايشان ميآورم:
۱. «بايد همة زنها و همة مردها در مسائل اجتماعي، در مسائل سياسي وارد شوند؛ ناظر باشند. هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهاي دولت ناظر باشند. اظهارنظر کنند.»۸
۲. «اگر من پايم را کج گذاشتم، ملت موظف است که بگويد پايت را کج گذاشتي؛ متوجه باش و خودت را حفظ کن. همه بايد مراعات اين مسئله را بکنيم.»۹
۳. «اين يک سفارش عمومي است که پيش من اهميت دارد و بايد عرض کنم به همه... همة ملت موظفاند به اينکه نظارت داشته باشند در همة کارها... اگر خداي ناخواسته يک کسي پيدا شد که يک کار خلاف کرد، اعتراض کنند مردم؛ مردم همه به او اعتراض کنند که آقا! چرا اين کار را ميکني؟... تربيت اسلامي اين است که در مقابل اجراي احکام خدا و در مقابل راه انداختن نهضتهاي اسلامي، هيچ ملاحظهاي از کسي نکند؛ اين، آقا است، اين غير آقا؛ اين پدر است، اين پسر است؛ اين رئيس است، اين مرئوس است. ابداً اين مسائل نباشد.»۱۰
مقام معظم رهبري (مدظله العالي) هم در مورد نقش و مسئوليت نظارتي مردم بر حکومتگران، بيانات عديدهاي دارند. از جمله ميفرمايند:
«مردم بايد رفتار مسئولان، دولتمردان، برگزيدگان و کساني که در جامعه اثرگذار هستند را زيرنظر داشته باشند. خطاست؛ اگر خيال کنيم که ما مسئوليت را به دست کساني سپردهايم و آنها مسئولاند؛ ما برويم مشغول کار و زندگي خودمان باشيم و به کار آنها کاري نداشته باشيم؟ نخير، اگر اين طور شد. ملت ضرر خواهد کرد. اگر غفلت واقع شد، حوادث غلبه خواهد کرد.»۱۱
از نظر حضرت امام (ره)، نقش و حق و تکليف نظارتي مردم، فقط تماشاکردن و احياناً اظهارنظرکردن و پيشنهاددادن و گاهي هم تذکردادن نيست. امام (ره) نقش و تکليف نظارتي مردم را -حسب مورد و شرايط- تا مرحلة واداشتن و بازداشتن و برخوردکردن نيز توسعه ميدهند. شواهد و مستندات فراواني در اين مورد از کلمات امام (ره) وجود دارد. ۱۲ لکن اکتفا ميکنم به عبارتي که در وصيتنامة ايشان آمده است.
نکتة حائز اهميت و شايان دقت اين است که اين عبارت، در «وصيتنامة» امام (ره) نوشته شده است. ايشان واقفاند که اين عبارت و ساير عبارات وصيتنامه را مردم در زماني ميخوانند که وجود مبارکشان در ميان مردم نيست. امام (ره)، مردم را پس از ارتحالش مورد خطاب و سفارش قرار داده است.
نکتة ديگر اين است که اين عبارت، با ساير عبارات وصيتنامه از نظر سنديت هيچ تفاوتي ندارد. اين جملات هم قطعاً از امام (ره) صادر شده است و ايشان، اين عبارات را هم در کمال هشياري و هوشمندي نوشتهاند. آن عبارت اين است:
«از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه خلاف مسير ملت و کشور اسلامي و مخالف با حيثيت جمهوري اسلامي است، به طور قاطع اگر جلوگيري نشود، همه مسئول هستند و مردم و جوانان حزباللهي اگر برخورد به يکي از امور مذکور کردند، به دستگاههاي مربوطه ارجاع کنند و اگر کوتاهي کردند، خودشان مکلف به جلوگيري هستند. خداوند تعالي مددکار همه باشد.»۱۳
مقام معظم رهبري (حفظهالله تعالي)، موضوع «مفاسد اقتصادي» و «ثروتهاي بادآورده» و مبارزه با آنها را از آغاز دورة رهبريشان مورد توجه و تأکيد قرار دادند. در سال ۱۳۷۶ لحن و آهنگ کلام آقا شدت بيشتري گرفت و بارها طرح فرمودند و قاطعانه تذکر دادند. در تاريخ ۱۰/۲/۸۵، فرمان هشت مادهاي را صادر فرمودند و رؤساي قواي مجريه، قضائيه و مقننه را به جديت و پي گيري اين موضوع فراخواندند. سرانجام در تاريخ ۱۵/۴/۸۳، در اجتماع پرشور مردم اصفهان فرمودند:
«آنچه من عرض ميکنم فقط اين نيست که بخواهم زباني مسئولان را نصيحت کنم، به شما مردم عرض ميکنم، تا بدانيد و بخواهيد و مطالبه کنيد.»
۴-۱. مردم و مشارکت در اجرا
آخرين جلوهاي که از دکترين مردمسالاري ديني در نظام اسلامي بيان ميکنم، نقش و سهم و تکليف مردم در عرصة اجرائيات حکومت ديني است. اين نقش و تکليف از آن موارد سهگانهاي که گفتم، متمايز است. در اينجا هم کلماتي از بنيانگذار جمهوري اسلامي ميآورم:
۱. امام خميني (ره) در تاريخ ۴/۶/۶۳ در ديدار با رئيسجمهور وقت و اعضاي هيئت دولت فرمودند:
«بدون پشتيباني مردم نميشود کارکرد و پشتيباني هم به اين نيست که مردم اللهاکبر بگويند. اين پشتيباني نيست. پشتيباني اين است که همکاري کنند؛ همکاري اين است که در تجارت همکاري کنند. شما مجال به آنها بدهيد همکاري کنند. وقتي اين مجال را شما داديد، مردم کمک شما هستند... بايد ما مجال دهيم به همة اينها. همانطوري که در کشاورزي شما عمل ميکنيد، ... که پشتيباني ميکنيد و کشاورزي را آنها ميکنند... در اينطور امور هم چيزهايي را که مردم ازشان کار برميآيد، معني پشتيباني اين است که خود آنها عمل کنند.»۱۴
۲. همچنين در تاريخ ۱۴/۱۲/۶۲ در ديدار با وزير کشور و استانداران سراسر کشور فرمودند:
«توجه دارند آقايان که تا ملت در کار نباشد، نه از دولت و نه از استانداران، کاري نميآيد؛ يعني همة دستگاههاي دولتي، به استثناي ملت، کاري ازشان نميآيد.»۱۵
۳. در مسائل امنيتي نيز مشارکت مردم را مهم دانستند و فرمودند: «آنهايي که مشغول خرابکاري هستند و تعرض ميکنند به مراکز عمومي... و به منازل اشخاص، اينها خائن هستند... و اگر سرجاي خود ننشينند، من ملت را آگاه ميکنم که با آنها چه کنند... اگر ديديد که شلوغکاريهايي ميشود در مملکت، هر کس هر جايي هست، موظف است جلوگيري کند؛ از خرابيها جلوگيري کند؛ اگر حمله شد به يکي از منازل مردم... شما موظفيد که جلوگيري کنيد... همة مردم موظفاند در اين معني که اسلحهها را اگر در دست اشرار است، بگيرند از آنها، ولو به کشتن آنها باشد.»۱۶
نمونههاي فراواني از بيانات امام (ره) در لزوم مشارکت مردم -به همان معنايي که گفته شد- در عرصههاي اطلاعاتي، سياسي، نظامي، اجتماعي و فرهنگي وجود دارد. مردم در عرصة حکومت اسلامي، هم در موضوعات مختلف و هم در سطوح گوناگون، ميتوانند و بايد مشارکت داشته باشند. اين نقش و سهم و وظيفه، جلوة ديگري از دکترين مردمسالاري در نظام ديني است.
پينوشتها:
۱. صحيفة نور، جلد ۱۳، ص ۷۲.
۲. همان، جلد ۵، ص ۳۴.
۳. همان، جلد ۱۵، ص ۵۹.
۴. همان، جلد ۷، ص ۵.
۵. همان، ص ۲۵۳.
۶. کلمات قصار، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، ص ۱۲۲.
۷. همان.
۸. صحيفة نور، جلد ۱۳، ص ۷۰.
۹. در جستوجوي راه از کلام امام (ره) جلد ۶، ص ۴۲.
۱۰. صحيفة نور، جلد ۹، ص ۱۹۴ و ۱۹۵.
۱۱. روزنامة جمهوري اسلامي، ۲۰/۱۰/۷۹، ص ۳.
۱۲. در يکي از بياناتشان فرمودند: «... ملت وظيفه دارد که در جمهوري اسلامي، پشتيباني از دولتها کند ...، اگر دولتي را ديدند که خلاف ميکند، ملت بايد به او تو دهني بزند.» (صحيفة نور، جلد ۵، ص ۲۳۷.)
۱۳. همان، جلد ۲۱، ص ۱۹۵.
۱۴. صحيفة نور، جلد ۱۹، ص ۳۶ و ۳۷.
۱۵. همان، جلد ۱۸، ص ۲۵۱.
۱۶. همان، جلد ۶، ص ۱۴۵.