کد مطلب : ۸۳۶۴
حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی
شماره اول ماهنامه خيمه - محرم 1424 - اسفند 1381
اخلاص آیت الله حائری و عنایت حضرت امام حسین علیه السلام به ایشان فقیه بزرگوار، مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد علی اراکی(ره) از مراجع بزرگ تقلید دربارهی اخلاص استاد بزرگورشان نسبت به امام حسین(ره) فرمودند:
در ایام عاشورا در خدمت ایشان بودم. دیدم آن بزرگوار، مکرّر این شعر را میخواند و اشک میریخت:
تبکیک عینی لا لاجل مثوبه لکنّما عینی لاجلک باکیه
چشمان من، نه از بهر ثواب که تنها و تنها برای تو گریان است.
آیت الله حائری یزدی، در سالهایی که مقیم سامرا بودند و در محضر درس مرحوم میرزای شیرازی بزرگ شرکت میفرمودند، چون بسیار خوش صوت بودند خوانندهی هیأت اهل علم و دستهی عزای حوزهی علمیه سامرا، به ویژه در دههی عاشورا بودند و میفرمودند: که من شبی در خواب دیدم حضرت سید الشهدا(ع) به من مشتی نقل دادند.
گریه در شب تولد امام حسین(ع)
در یکی از سالها که مجلس باشکوهی از طرف آقایان خطبا و اهل منبر قم در شب تولد حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) در مسجد اعظم قم بر پا شده بود و حضرت آیت الله بروجردی نیز دعوت شده و در آن شرکت فرموده بودند، هنگامیکه خطیب مجلس، میلاد امام حسین(ع) را به پیشگاه زعیم عالی قدر شیعه تبریک میگفت، آقای بروجردی گریان شده و فرمودند: تسلیت هم بگویید؛ چون این مولود، دارای وضع خاص و سرنوشت عجیبی است همین موضوع، آن چنان صحنهی تأثر انگیزی در مجلس ایجاد کرد که حد نداشت.
شفا یافتن چشم از گل پای عزادارن
مرحوم آیت الله بروجردی نقل فرمودند که : در یکی از سالها که در بروجرد بودم، مبتلا به درد چشم عجیبی شدم که بسیار مرا نگران ساخته بود. معالجه اطبّا هم مفید واقع نشد و درد چشم، هر روز بیشتر و ناراحتی من افزون تر میگردید ؛ تا اینکه ماه محرم فرا رسید و دستهی عزاداری گل گیرها (یعنی دسته ای که گل بر سر و پیشانی شان میمالیدند) که نوعاً سادات و اهل علم و محترمان شهر بروجردند و در روز عاشورا سر و سینه خود را گل آلوده کرده، با وضع رقت بار و مهیج و در عین حال، با سوز و گداز فراوان و ذکری جان سوز در آن روز، تا ظهر عزاداری میکنند، به خانه من آمدند و وضع مجلس با ورود آنان هیجان عجیبی به خود گرفت.
من نیز در گوشهای نشسته و آهسته آهسته اشک میریختم. در این بین یک مقدار گل همین توسل، چشمهایم خوب شد و تا امروز علاوه بر اینکه مبتلا به درد چشم نشده ام، از نعمت بینایی کامل برخوردارم و به برکت حضرت امام حسین (ع) به عینک هم نیازی ندارم.
ایشان با اینکه همهی قوای جسمیشان تحلیل رفته بود، تا واپسین ساعت زندگانی، از بینایی کامل برخوردار بودند.
گفتنی است که مرحوم آیت الله بروجردی، پیش از آمدن به قم، همه ساله مجلس روضه خوانی مفصّلی را در ایام عاشورا در منزلشان در بروجرد برگزار میکردند و دستههای مختلف عزا از جمله دسته گل گیرها، در آن شرکت میکردند.
اخلاص آیت الله حائری و عنایت حضرت امام حسین علیه السلام به ایشان فقیه بزرگوار، مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد علی اراکی(ره) از مراجع بزرگ تقلید دربارهی اخلاص استاد بزرگورشان نسبت به امام حسین(ره) فرمودند:
در ایام عاشورا در خدمت ایشان بودم. دیدم آن بزرگوار، مکرّر این شعر را میخواند و اشک میریخت:
تبکیک عینی لا لاجل مثوبه لکنّما عینی لاجلک باکیه
چشمان من، نه از بهر ثواب که تنها و تنها برای تو گریان است.
آیت الله حائری یزدی، در سالهایی که مقیم سامرا بودند و در محضر درس مرحوم میرزای شیرازی بزرگ شرکت میفرمودند، چون بسیار خوش صوت بودند خوانندهی هیأت اهل علم و دستهی عزای حوزهی علمیه سامرا، به ویژه در دههی عاشورا بودند و میفرمودند: که من شبی در خواب دیدم حضرت سید الشهدا(ع) به من مشتی نقل دادند.
گریه در شب تولد امام حسین(ع)
در یکی از سالها که مجلس باشکوهی از طرف آقایان خطبا و اهل منبر قم در شب تولد حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) در مسجد اعظم قم بر پا شده بود و حضرت آیت الله بروجردی نیز دعوت شده و در آن شرکت فرموده بودند، هنگامیکه خطیب مجلس، میلاد امام حسین(ع) را به پیشگاه زعیم عالی قدر شیعه تبریک میگفت، آقای بروجردی گریان شده و فرمودند: تسلیت هم بگویید؛ چون این مولود، دارای وضع خاص و سرنوشت عجیبی است همین موضوع، آن چنان صحنهی تأثر انگیزی در مجلس ایجاد کرد که حد نداشت.
شفا یافتن چشم از گل پای عزادارن
مرحوم آیت الله بروجردی نقل فرمودند که : در یکی از سالها که در بروجرد بودم، مبتلا به درد چشم عجیبی شدم که بسیار مرا نگران ساخته بود. معالجه اطبّا هم مفید واقع نشد و درد چشم، هر روز بیشتر و ناراحتی من افزون تر میگردید ؛ تا اینکه ماه محرم فرا رسید و دستهی عزاداری گل گیرها (یعنی دسته ای که گل بر سر و پیشانی شان میمالیدند) که نوعاً سادات و اهل علم و محترمان شهر بروجردند و در روز عاشورا سر و سینه خود را گل آلوده کرده، با وضع رقت بار و مهیج و در عین حال، با سوز و گداز فراوان و ذکری جان سوز در آن روز، تا ظهر عزاداری میکنند، به خانه من آمدند و وضع مجلس با ورود آنان هیجان عجیبی به خود گرفت.
من نیز در گوشهای نشسته و آهسته آهسته اشک میریختم. در این بین یک مقدار گل همین توسل، چشمهایم خوب شد و تا امروز علاوه بر اینکه مبتلا به درد چشم نشده ام، از نعمت بینایی کامل برخوردارم و به برکت حضرت امام حسین (ع) به عینک هم نیازی ندارم.
ایشان با اینکه همهی قوای جسمیشان تحلیل رفته بود، تا واپسین ساعت زندگانی، از بینایی کامل برخوردار بودند.
گفتنی است که مرحوم آیت الله بروجردی، پیش از آمدن به قم، همه ساله مجلس روضه خوانی مفصّلی را در ایام عاشورا در منزلشان در بروجرد برگزار میکردند و دستههای مختلف عزا از جمله دسته گل گیرها، در آن شرکت میکردند.