تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۱ ساعت ۱۳:۰۳
۰
کد مطلب : ۸۳۸۷

شيوه‌ها و راه‌كارهاي ارزيابي يك برنامه‌ي مداحي

سيد مهدي حسيني
شماره اول ماهنامه خيمه - محرم 1424 - اسفند 1381

بي‌گمان برجسته‌ترين و بارزترين ويژگي محافل و هيئات مذهبي، «مردمي»‌بودن آن است؛ هر جا كه خيمه‌اي برپا مي‌شود و نام نوراني اهل‌بيت(ع) بر فراز آن نقش مي‌بندد، چونان شمعي، پروانه‌هاي عاشق را به سمت روشني خود مي‌كشد و گرد خويش مي‌آورد.

همين مشخصه ـ يعني مردمي بودن هيئات ـ در انسجام جريان‌هاي انقلابي عليه طاغوت ستمشاهي به رهبري قائد عظيم‌الشأن انقلاب، حضرت امام خميني(س) نقش بسيار بارز و مؤثري ايفا نمود. نقطه‌ي اوج اين حركت مردمي را ـ كه به پشتوانه‌ي همدلي و همراهي هيئات مذهبي، جريان‌ساز مي‌شد ـ در جريان هشت سال دفاع مقدس مردم، عليه تجاوز استكبار جهاني به ارزش‌هاي آييني و مرزهاي ملي، براحتي مي‌توان ديد.

پس از دفاع مقدس و با شكوه هشت ساله، كه عزت و سرفرازي امت اسلامي ايران را رقم زد و قدرت پوشالي دشمن را زير سؤال برد و درهم كوبيد، هر وجدان بيدار و دل‌آگاهي اين قطعيت را در نظر داشت كه پس از آن شكست سنگين، استكبار جهاني از پاي ننشسته، و پس اندك درنگي، ديگر باره از مرزي ديگر و با روشهايي متفاوت، ارزش‌ها و باورهاي ملي و آييني مردم مسلمان ما را مورد هجمه همه‌جانبه خود قرار خواهد داد... و اكنون اين حقيقت، به صورتي عيني و ملموس، مشاهده مي‌شود؛ هجمه‌‌اي كه از آن با عنوان «شبيخون فرهنگي» ‌ياد مي‌شود.

با توجه به نقش جريان‌ساز و مردمي كه هيئات مذهبي در گذشته پيشين و پرافتخار خود داشته‌اند، انتظار مي‌رفت كه در برابر اين هجوم فرهنگي ـ كه تأثير و فجايع و نتايج آن بسيار مخرّب‌تر از حملات و تجاوزات رودرروي دشمنان است ـ هيئات مذهبي، نقش روشنگرانه‌اي در تعميق باورهاي مردمي وافكار ايشان ـ بويژه جوانان و نوجوانان، كه هدف اصلي تهاجم دشمن‌اند ـ داشته باشند و ضمن آشناسازي مردم ـ هيأتي‌ها ـ با سنّت‌هاي آييني و ميراث‌هاي شكوهمند ميهني و آييني، باورها و فرهنگ‌هاي اسلامي، بنيان‌هاي ديني، اخلاقي و بطور كلي فكري آنان را تقويت كنند تا در برابر دشمن پنهان شده در پشت تكنولوژي عصر، زبون و شكست‌خورده نباشند. مع‌الاسف، آنچه امروزه در برنامه‌هاي برخي هيئات مذهبي مي‌بينيم، بسيار كمتر از حد انتظار و نياز اين برهة زماني‌ست!

آنچه امروزه در برخي هيئات مذهبي بدان پرداخته مي‌شود ـ بويژه در برنامه‌هاي مداحي ـ پرداختن به سنت‌هاي غلطي چون «شور زدن‌»هاي ممتد، «كف‌زدن»هاي خارج از حد و شأن محافل مذهبي، و بعضي رفتارهاي ناشايست در عزاداري‌ها و جشن‌هاست كه با روح مجالس اهل‌بيت سازگاري ندارد و نوعي بدعت به شمار مي‌آيد. آنچه امروزه در برخي هيئات مذهبي به نام «ابراز ارادت» به ساحت مقدس اهل‌بيت(ع) ارائه مي‌شود ـ در قالب جشن يا عزاداري ـ در بسياري موارد نه صبغه‌ي مذهبي دارد و نه رنگ و بوي آييني و مردمي؛ و نه حتي بنيان فكري و عقيدتي.

به نظر مي‌رسد كه ـ اگر چه ذكر اين نكته، نوعي جسارت صاحب قلم به شمار مي‌آيد ـ برخي صاحبان هيئات و تعدادي مداحان، بيشتر درصدد «تنوع طلبي»، «نوآوري»، «رضايت خاطر خود»، «راضي كردن مستمع» ـ و هدفهايي از اين دست ـ مي‌باشند و در اين ميان آنچه فراموش شده و كنار گذاشته شده، فرهنگ واقعي عزاداري و ابراز ارادت به اهل‌بيت است؛ اگر چنين حقيقتي در نزد اهل فن،‌ پيش‌كسوتان و صاحب‌نظران، اثبات شده و قابل تأمل است، تذكر به «بانيان»‌ و «صاحبان هيئات»، هم‌چنين «مداحان خاطي» و «هيأتي»هايي كه غير مستقيم در اين بدعتها نقش دارند، به هر شيوه ممكن، از اوجب واجبات است.

اگر به هدف اصلي از برگزاري اين خيمه‌هاي باشكوه و تشكيل هيئات مذهبي تأملي داشته باشيم و پيشينه و سابقه‌ي آن را از گذشته دور تا امروز بررسي كنيم خواهيم يافت كه تمامي آنها با هدف «ابراز ارادت» به اهل‌بيت(ع) و «زنده نگه داشتن بُعد حماسي و الهي سيره و رفتار» آنان است و در كنار «حماسه‌پردازي»‌،‌ كه با «عواطف»‌آدمي ارتباط مي‌يابد، بعد «مظلوميت» ايشان نيز مطرح شده، مخاطب و مستمع با گريه خويش ـ كه از سوز دل برخاسته‌ـ ارادت و همدلي خويش را با آن ذوات مقدس ابراز مي‌دارد. اما اگر قرار باشد تمامي يك برنامه مداحي صرفاً تلاش براي «گرياندن مستمع» باشد و مستمع نيز جهت پرشور كردن مجلس به جاي گريه، صرفاً فرياد ـ و احتمالاً گاهي نعره ـ بكشد؛ در اينجاست كه بايد احتمال داد آن هدف اصلي ـ كه ياد شد ـ فراموش شده يا در حال فراموشي است. متأسفانه، امروزه برخي رسم‌ها و شيوه‌هايي در محافل مذهبي بويژه در عزاداري‌ها به عنوان «خُرده فرهنگ» به مستمعان القا و تفهيم مي‌شود كه احتمال دارد بعدها به عنوان يك اصل فراموش ناشدني از آن ياد شود ـ ­مثل «هروله كردن» در سينه‌زني‌ها، يا مجلس «جشن» را به مجلس «سينه‌زني» تبديل كردن(!) و امثال آن ـ و بايد اهل فن و صاحب‌نظران به شدّت در برابر آن، موضع بگيرند و نفي يا اثبات آن را به جوانان به شيوه‌هاي دقيق و منطقي توضيح دهند.(1)

تلاش راقم اين سطور در اين نوشته، آن است كه ـ بي آن كه قصد بي‌حرمتي و جسارت به هيچ هيأت يا مداح خاصي داشته باشد ـ با يادآوري برخي اصول فراموش شده در هيئات ـ كه به صورت كلي در بالا ذكر شد ـ و ارائه برخي معيارهاي مناسب، هيأتي‌هاي عزيز را با اين تفكر همراه كند كه ايشان مي‌توانند با توجه به اصول شناخته شده و معيارهاي مطرح گرديده، خود در برابر اشتباهات و خطاهاي احتمالي مداحان(2) ـ و احتمالاً ـ مديران هيئات مذهبي بايستند و به آنها تذكر لازم را بدهند. مسلّماً هيأتي‌هاي عزيز و خردمند و آگاه ـ اين سرمايه‌هاي گرانقدر اسلام ناب محمدي و مكتب متعالي شيعه ـ خواهند توانست با درايت و هوشمندي، ميراث‌دار قابلي باشند و سنّت فخيم و گرانقدر ابراز ارادت به اهل‌بيت(ع) در هيئات را ـ به شيوه‌هاي معقول ـ‌ پاس دارند. ان‌شاءالله.

اگر معيارهايي كه ـ به صورت خلاصه ـ مطرح مي‌شود، مورد دقت نظر عزيزان هيأتي و خود مديران محترم هيئات مذهبي قرار گيرد، چند هدف مهم و ارزشمند تحقق مي‌يابد:

1ـ همه افراد ـ كوچك و بزرگ ـ آن هنگام كه زير خيمه‌ي عشق به اهل‌بيت جمع مي‌شوند، وظيفه‌اي بزرگ بر دوش دارند و آن هم اعلاي «حقيقت» است. همه بايستي در برابر سخن حق ـ كه بايستي برپا داشته شود ـ تسليم باشيم. مسلماً ذكر اهل‌بيت و بزرگداشت سيره و رفتار نوراني ايشان ـ و نيز مرور مصائب و مظلوميت‌هاي ايشان ـ دقيقاً در راستاي دفاع از يك حقيقت تاريخي و يك اصل مهم، آن هم ولايت اهل‌بيت(ع) است؛ حقيقتي كه همگان بايستي در بزرگداشت آن كوشا باشند و در برابر انحرافات ـ چه محتوايي (نقل تاريخ اهل‌بيت به دروغ) و چه اجتماعي (شيوه‌هاي غلط ابراز ارادت) موضع بگيرند.

2ـ تجربه نشان داده است كه هر گاه «نقد» ‌به معني واقعي در عرصه زندگي ظهور نكرده و بروز نيافته، شكست‌ها و خسارت‌هاي غير قابل جبراني بر ما تحميل شده است؛ بهترين هنرها آنگاه «تعالي» مي‌يابد كه با «نقد» ـ جدا كردن سَرِه از ناسَرِه ـ همراه باشد. اگر قرار باشد فقط با مداح برخورد تعارف‌آميز داشته باشيم و «طَيِّبَ‌الله» بگوئيم، مسلماً به دستگاه ابراز ارادت به اهل‌بيت خيانت كرده‌ايم، چرا كه مداح ـ مثل منبري ـ زبان گوياي اهل‌بيت بايد باشد و با زبان هنري، سيره اهل‌بيت، رفتار و گفتار ايشان را به نسل امروز منتقل كرده، با چاشني عواطف و احساس، اين باورها را عمق و بسط دهند؛ اگر قرار است اين هدف تحقق يابد، الزاماً بايستي كاركردِ هنري «مداحِ هيأت» به صورت جدّي و بي‌هيچ تعارفي نقد، و قوت‌ها و ضعف‌هاي آن ـ البته با دقت در شئونات و رعايت حريمهاي اخلاقي، اجتماعي ـ به ايشان گوشزد شود.

3ـ با نقد برنامه مداحي، هيأت از لحاظ محتوا، جاذبه و تعالي خاصي مي‌يابد؛ مسلماً جاذبه يك هيأت به سفره‌هاي طويل انداختن و غذاهاي رنگارنگ دادن نيست. اطعام، بخشي غير‌الزامي در برنامه هيئات است آنچه به هيئات «روح» مي‌دهد و به آن «جاذبه» مي‌بخشد، محتواي عالي و حساب شده و ارائه برنامه عاطفي و جريان‌ساز و شورآفرين است. الزاماً براي نيل به اين هدف، «نقد» يك ضرورت تلقي مي‌شود.

4ـ توجه به مواردي كه در ذيل‌ مي‌آيد در امر فرهنگ‌سازي در محافل ابراز ارادت به ‌اهل‌بيت نقش فعّالي دارد هيئات مذهبي مي‌توانند با زمينه‌سازي اين امر و ميدان دادن به اهل ذوق و فن، بويژه جوانان ـ در امر نقد برنامه‌ها ـ نقش خاصي در پرورش استعدادها داشته باشند؛ بسترسازي در اين امر، مسلماً، هيئات را به سمتي سوق مي‌دهد كه مردم ابراز ارادت به اهل‌بيت را صرفاً در «باني شدن» و «سفره انداختن» يا «پاكت مداح را متقبل شدن» ندانند و بپذيرند كه حتماً «نقد» مجالس اهل‌بيت مي‌تواند نوعي خدمت به اهل‌بيت به شمار آيد. دورنماي اين حركت را ـ اگر با موفقيت همراه باشد ـ مي‌توان اين گونه تصور كرد:

در يك هيأت، افرادي پرورش مي‌يابند كه:

ـ تخصص آنها نقد برنامه مداحي يا منبر باشد و پس از تمام شدن برنامه، هر كدام در كنار پاكت، پاكتي از معنويت به ايشان دهند و تمام نكات منبر يا مداح ـ ذكر ضعف‌ها و قوت‌ها ـ را به ايشان تقديم دارند، بر اساس «احّبُ اخواني مَن اَهدي اليَّ عُيوبي...»

ـ افرادي حاضر شوند باني خير در زمينه‌هاي فرهنگي شوند؛ مثلاً مبلغ قابل توجهي را جهت برگزاري كلاسهاي آموزشي و غيره، برنامه‌هاي خاص هيأت برگزار كنند.

6ـ هيأتي‌ها ـ مدير محترم و اعضاي هيأت ـ ديگر شكوه و عظمت مراسم هيأت خود را وابسته به حضور يك مداح خاص نمي‌دانند و به جاي آن كه دنبال‌روي خواسته‌ها ـ و به تعبيري: «نازهاي» ـ برخي مداحان باشند، فرهنگي ايجاد مي‌شود كه «مداح»، عطش شركت در آن هيأت و اجراي برنامه پيدا كنند و رفتار و گفتار خود را با آرمانها و ارزشهاي آييني آن هيأت وفق دهند، كما اين كه در برخي هيئات ـ كه البته انگشت‌شمارند ـ اين واقعيت با تدبير و روشنگري مدير محترم هيأت ايجاد شده است.

7ـ برخي از مردم هوشيار و نكته سنج، بسياري از برنامه‌هاي هيئات ـ از جمله ضعف‌هاي فرهنگي آنها را ـ متوجه مي‌شوند؛ اما به دلايلي ـ حال‌، ترس از خدا و پيمبر و پشت پا خوردن از امام حسين، كه به صورت فرهنگ غلط رايج شد، و زبان اهل نقد را بناچار بسته است و يا رعايت حريمها ـ تذكرات خود را بيان نمي‌كنند و گاهي نيز به اين شيوه‌ها ابراز مي‌دارند:

1ـ ديگر در آن هيأت شركت نمي‌كنند، در اين صورت صاحب هيأت، دليل عدم شركت آنها را نمي‌داند و به ضعف كار خود پي نمي‌برد.

2ـ به جاي بيان ضعف‌ها و تلاش در رفع مشكل، در غياب مدير و مسؤولان هيئات و در پشت سر به نقد مي‌پردازند، كه حركت ناشايست و غير انساني است. مع‌الاسف اين شيوه به صورتي عيني وجود د ارد و البته مولود همان فرهنگهاي غلط است كه ذكر شد.



براي آن كه به اهدف ياد شده، دست يابيم، لازم است الگوهاي شناخت را ترسيم كنيم تا به واسطه آن:

الف) مدير هيأت بتواند بواسطه آن، لياقت و شايستگي يك مداح را بررسي كند؛ به عبارت ديگر، معياري براي انتخاب و دعوت از آنها داشته باشد.

ب) مستمع هيأت، كه نگران ارزشهاي فرهنگي و محتوايي هيأت است، بتواند به ارزيابي مداح هيأت خود بپردازد و صاحب هيئات را در اين كار به عنوان پشتوانه، رهنمون باشد.



آنچه در اين بخش مطرح مي‌شود برخي معيارها ـ به صورت مختصر ـ جهت ارزيابي برنامه هنري يك مداح است انتظار مي‌رود كه هيئاتي‌هاي عزيز كه در حال و هواي محافل مذهبي باليده‌اند و در اين فضاي مقدس و معنوي نفس كشيده‌اند، با دقت نظر و تأمل بر راه‌كارهاي ارائه شده، و كاربرد آن يكي از بزرگترين گامهاي ارزشمند خود را در تقويت و ارتقاي سطح فكري، محتوايي، و حتي هنري هيئات خود بردارند... انشاءالله.



معيارهاي مورد نظر جهت ارزيابي:

در بررسي يك برنامه‌ي مداحي، بايستي به موارد زير توجه خاصي داشت از جمله:

1ـ سطح ادبي با دقت نظر در موارد زير:

(1-1) سلامت شعري: شعر انتخاب شده توسط مداح، از نظر «دستوري»، «موسيقايي»، يعني رديف و قافيه و وزن، محتوايي و... بي‌نقص و عيب باشد. طبيعي‌ست عيب‌ها و ضعف‌هاي موجود در شعري كه ارائه مي‌شود، نمايان‌گر ميزان درك مداح از شعر و سطح تأمل او در اين زمينه خواهد بود.

(1-2) بهره‌مندي شعر از محتواي قوي: شعر انتخابي بايستي داراي درون‌مايه و مضموني قوي، همراه با پيامي هدفمند و جريان‌ساز باشد تا ضمن شور، شعور را در مستمع برانگيزد. بديهي است اشعاري كه در آنها ابعاد زير متجلّي شده باشد، در تكوين محتواي برنامه مداحي و تعميق آن نقش بسزايي دارد.

ـ توجه به سيره‌ي اهل‌بيت و معرفي فرهنگ متعالي زندگي با ذكر رفتار و گفتار ايشان.

ـ بهره‌مندي از مضامين عالي قرآني يا ادعيه، احاديث و روايات نقل شده از معصومين(ع).

(1-3) هنري بودن شعر: محتواي شعر، بايستي در قالبي هنري ارائه شده باشد تا ميزان تأثيرگذاري آن بر مستمع، عميق و مداوم باشد.

(1-4) شورآفريني: شعر بايستي داراي بار عاطفي قوي باشد تا مداح بتواند احساس مستمع را برانگيزد و باخود همراه كند. بنابراين انتخاب اشعار حماسي، حسي و عاطفي ـ كه هر كدام به نحوي دل و جان مخاطب را به تحريك وامي‌دارند ـ مي‌توانند برنامه مداح را پرشور و بانشاط بدارند.

(1-5) انتخاب شعر به اقتضاي مجلس: معمولاً آناني را كه صرفاً در مداحي به تقليد مي‌پردازند مي‌توان از اين منظر شناخت، چرا كه براحتي در اين مواقع ـ اصطلاحاً ـ مشت‌شان در پيش اهل فن باز مي‌شود. وقتي مداح، از لحاظ شعري آگاهي لازم را نداشته، صرفاً به تقليد بپردازد، نمي‌تواند اقتضاي مجلس را بشناسد و به ميزان نياز و خواسته مستمع، شعر را انتخاب و ارائه كند.

(1-6) درست‌خواني شعر: گاه مداح، شعر خوبي انتخاب مي‌كند اما از عهدة خوب خواندن آن برنمي‌آيد. پياده كردن يك شعر، خوب نياز به هنرها و شگردهاي خاص مداحي دارد كه بسياري از هيأتي‌ها ـ گرچه خواننده و مداح نيستند ـ امّا براحتي مي‌توانند ميزان موفقيت مداح را در اين‌باره، به صورت حسي درك كنند و ميان ضعف‌ها و قوت‌ها تمايز ايجاد نمايند.

(1-7) تناسب ميان شعر (يا نوحه و سرود) و سبك: تناسب ميان فضاي محتوايي و حسي شعر، با سبك انتخاب شده توسط مداح، از مواردي است كه قوت و ضعف يك مداح را مشخص مي‌كند.

(1-8) حتي‌الامكان از شاعري كه شعر او را مي‌خواند ياد كند.

(1-9) به سليقه خود شعر هيچ شاعري را دست كاري‌ نكند.

(1-10) به اقتضاي مجلس ـ گاه ـ به ظرايف شعر، در شعري كه مي‌خواند، اشاره‌اي داشته باشد.

(1-11) شعري را بخواند كه تمام مفاهيم آن را فهميده، از عهده ارائه و اجراي آن برآيد.

(1-12) از برخواندن شعر، به نوعي تسلط شاعر بر شعر را ثابت مي‌كند.

2ـ تاريخ اسلام و ميزان توجه مداح به آن:

(1-2) محتوايي:

الف) توجه به مستندات تاريخي در نقل مراثي:

لازم است مداح، تاريخ اسلام را در مرثيه‌هايي كه مي‌خواند، به طور دقيق و با رعايت امانت مطرح كند و از ذكر روضه‌ها و مرثيه‌هاي غلط و غير‌واقعي ـ و حتي مشكوك ـ پرهيز داشته باشد.

ب) توجه به استنادهاي عقلي: در برخي موارد ـ گاه ـ برخي فرازهاي تاريخي به صورتي مستند وجود دارد، كه عقل سليم باور چنداني به صحت آن ندارد، در اين موارد نيز دقت نظر مداح و احتياط عقلي او در اين امر، قابل تحسين است.

ج) رعايت شؤون اهل‌بيت: ذكر نام اهل‌بيت با رعايت احترام، پرهيز از ذكر مواردي كه شأن اهل‌بيت را زير سؤال ببرد (مثل جريان غير واقعي گريبان چاك زدن حضرت زينب و ...‌) از جمله مواردي است كه هيئاتي‌هاي محترم بايستي نسبت به آن حساسيت به خرج دهند.

د) لازم است مواردي را از تاريخ نقل كند كه بار محتوايي داشته باشد، تا سطح فكري مستمع را ارتقا بخشد.

(2-2) فني و هنري: شناخت شيوه‌هاي كاربرد تاريخ در مداحي به صورت هنري و كاربرد آن مثل:

ـ روايت.

ـ توصيف و صحنه‌پردازي.

ـ ارائه مرثيه ذوقي.

ـ ارائه مرثيه تحليلي.

ـ توجه به فراز و فرود مرثيه.

ـ گريز مناسب ( عقلاني و ذوقي)

ـ سطح‌بندي مرثيه از نظر زماني، مكاني، اقتضاي مجلس.

ـ عدم جزئي نگاري در مرثيه و پرهيز از ارائه روضه‌هاي مكشوف.

ـ و ....

3ـ مجلس سنجي و مخاطب‌شناسي:

توجه به مواردي چون: انتخاب شعر مناسب با سطح فكري مستمعان مجلس، انتخاب سبك، تقسيم‌بندي زمان برنامه و رعايت حوصله و توان مستمع، توجه به برنامه‌‌هاي اجرا شده پيش از او، و....

معروف است كه برخي مداحان در ساليان گذشته به هم سفارش مي‌كردند كه «كم بخوان تا عزيز بماني، اگر بد خواندي بگويند خدا پدرش را بيامرزد اگر بد خواند لااقل كم خواند و اگر خوب خواندي، بگويند حيف شد كاش بيشتر مي‌خوانْد و بعد از آن با عطش و نياز بيشتري پاي منبرت بيايند».

4ـ موسيقي، سبك و لحن:

مواردي چون:

ـ لحن مداح متناسب با موضوع برنامه و فضاي موجود در مجلس باشد (مثلاً جريان جنگ حضرت ابالفضل و شجاعت او را با تكيه بر لحن مرثيه نخواند!)

ـ سبك بر مبناي يك هارموني و نظم خاص انتخاب و ارائه شود.

ـ سبك نوحه و سرود، متناسب با شأن مجلس اهل‌بيت باشد.

ـ حتي‌الامكان از رديف‌هاي آوازي استفاده شود.

ـ در انتخاب گامها و پائين و بالا بردن صدا، به هنجار مجلس و اقتضاي حال مستمعان توجه داشته باشد. به عبارت ساده‌تر از داد زدن و نعره‌زدن‌هاي بيهوده پرهيز كند!

5ـ محتواي برنامه:

ـ مستمع بايد بعد از هر برنامه مداحي ـ چه عزاداري و چه جشن ـ از خود بپرسد كه در مجلس امروز چه چيزي آموختم و به عبارت ساده‌تر، اگر براي مداح محترم هزينه زيادي از جمله وقت گران‌بها و فرصت جواني خود را صرف كردم در قبال آن چه چيزي بدست آوردم؟!

و:

ـ مداح محترم تا چه اندازه به نيازهاي روزمره مستمعان ـ بويژه جوانان ـ توجه داشته و به اقتضاي آن برنامه تدارك ديده و اجرا كرده است؟

ـ با نقل تاريخ اسلام، چه نكته‌هايي از لحاظ اجتماعي و اخلاقي استخراج و ارائه كرده است؟

ـ با برنامه مداحي، به چه ميزان سيرة اهل‌بيت(ع) را به صورت حسي و عيني، نمايانده و شناسانده است؟

ـ در اراية محتوا، به كلي گويي پرداخته يا جزئي‌نگري كرده است؟

ـ در اراية تاريخ به چه ميزان به اعتماد مستمع احترام گذاشته و آيا به ذكر نام سند و راوي نيز پرداخته يا خير؟

ـ از شخصيت‌هاي تاريخي (مثل اصحاب امام حسين) در ذهن مستمع چه الگوهايي ترسيم كرده است؛ مظلوم يا مبارز؟

ـ چه ميزان از برنامه مداحي را به مرثيه اختصاص داده است؟ آيا بيشتر يك چهارم برنامه را؟!

ـ هدف او از مداحي چيست گرياندن و شورانگيزي يا شورانگيزي و هدف بخشي؟!



6ـ ويژگي‌هاي هنري:

از جمله:

ـ تنوع بخشي در انتخاب شعر و مرثيه يا نحوه ارايه مجلس.

ـ تسلط مداح بر كنترل مجلس و توجه به حالات و عكس‌العمل‌هاي مستمعان در قبال برنامه او.

ـ مضمون‌سازي در اشعار، جهت رفع خلأهاي محتوايي شعر يا ايجاد زمينه ذهني در مخاطب.

ـ تقسيم‌بندي برنامه با توجه به شيوه‌هاي موجود، مثل ارايه غزل مدحي، قصيده‌خواني، ارايه مرثيه، اراية نوحه و...

ـ تنظيم برنامه و ايجاد طرح كلي دربارة آنچه قرار است در هر يك از قالب‌هاي مداحي ـ كه در گزينه قبل مطرح شد ـ ارايه شود.

ـ توجه به خلاقيت‌هاي هنري ـ كه سبك شخصي را زمينه‌ساز است. خلاقيت مي‌تواند در تمامي زمينه‌هاي مداحي صورت گيرد و جلوه‌گري شود. از جمله در نحوه شعر‌خواني يا اجراي مرثيه،‌ساخت گريزهاي تازه، استفاده از تكيه‌كلامهاي خاص، اراية زبان حالهاي جديد، و ...)

ـ بهره‌مندي از سبك شخصي ـ به گونه‌اي كه اگر توسط ديگران از آن سبك تقليد شد ـ شيوه اصلي صاحب سبك در ذهن‌ها تداعي ‌شود ـ .

ـ استفاده از موقعيت‌ها و وضعيت‌هاي پيش‌آمده در مجلس، به نحو مطلوب به گونه‌اي كه بر مستمع تأثيرگذار باشد و در خدمت نيل به هدف قرار گيرد.

ـ و ....

7ـ جنبه‌هاي اجتماعي و اخلاقي:

ـ وفاي به عهد و قول‌هاي داده شده.

ـ تواضع در برابر مستمعان.

ـ ميدان دادن به ديگر مداحان حاضر در جلسه و حفظ حريم ايشان.

ـ رعايت ادب رفتاري و گفتاري در تمامي مواقع.

ـ اختصاص وقت مفيد و كامل براي برنامه زمان‌بندي شده.

ـ توجه به مسائل معنوي و تلاش براي رسيدن به حالات روحاني و ملكوتي.

ـ پذيرش نقدهاي سالم و سازنده مستمعان و اعضاي هيئات.

ـ تلاش براي كسب رضايت اهل‌بيت، نه صاحب‌ بيت، يا باني و مسؤول هيئات.

ـ پرهيز از دلبستگي به مسائل دنيوي و مادي.

ـ پذيرش كمترين برنامه‌هاي مداحي و اختصاص بيشترين وقت و همت و دقت براي هر برنامه جهت ارايه برنامه مطلوب و شايسته محفل اهل‌بيت.



موارد ذكر شده ـ كه به صورتي خلاصه و گزينشي مطرح شد ـ تعداد محدودي از معيارهاي بي‌شمار و فراواني است كه براي بررسي يك برنامه مداحي بايد بدان توجه داشت. تلاش راقم اين سطور بر آن بود كه عزيزان هيئاتي را بر اين باور و حقيقت بدارد كه از اين به بعد‌ ـ ان‌شاءالله ـ بي‌تأمل و بيهوده، «طيب‌الله»ها و «تحسين»‌‌هاي خود را خرج مداحان نكنند و اميد است كه اين فرهنگ راستين و متعالي ـ اگر چه در ميان برخي مداحانِ كم التفات به مسائل محتوايي، هنري و اجتماعي در مداحي تا به حال تعريف نشده و جا نيفتاده است ـ در ميان هيئاتي‌هاي عزيز بخصوص جوانان ـ اين سرمايه‌هاي معنوي و ارزشمند انقلاب و مكتب الهي شيعه ـ به عنوان يك «اصل»‌معرفي شود و هر هيئاتي خود را در نقد برنامه‌هاي هيئات بويژه مداحي ـ كه امروزه بيشترين وقت هيئات را به خود اختصاص داده ـ موظف و مسؤول بداند. پر واضح است ـ همان‌گونه كه پيشتر ذكر شد ـ اگر اين فرهنگ ـ خواستن، پرس و جو، نقد ـ جاي گمشده و فراموش شده خود را باز يابد، مداحان غافل يا بي‌تفاوت و احتمالاً جسور را به خود خواهد آورد و آنان را به آگاهي، يا درنگ و خويشتن‌داري و دقت بيشتري وادار خواهد نموده در آن زمان و موقعيت است كه مي‌توان با قاطعيت گفت كه جريان مردمي هيئات مذهبي ـ كه سيري تاريخي، مثبت و روشنگر داشته ـ نقش فعال خود را بازيافته و در برابر بي‌توجهي‌ها و غفلت‌ها ـ كه گاه منجر به انحراف فكري يا محتوايي مي‌شود ـ عكس‌العمل‌ به خرج داده از اصل كلي مكتب شيعه ـ كه همان احقاق حق و اعلاي كلمه‌الله است ـ دفاع كرده است، به اميد آن روز.



پی‌نوشت‌ها:

1. يكي از دلايل ايجاد فاصله و شكاف ميان نسل قديم و امروز، افراط و تفريط‌هايي است كه از دو طرف ديده شده است. اگر پيش‌كسوتان، جوانان را با مهرباني خاص و منطقِ دقيق توجيه كنند، و جوانان نيز حرمت پيران و پيش‌كسوتان قوم را بدارند مطمئناً اين ارتباط به صورتي قوي، دوباره ايجاد خواهد شد.

2. برخي مداحان جوان و جوياي نام ـ كه به زعم خود راه چند ساله را طي يكي دو دهه عزاداري و مداحي ـ در پيداش و تقويت برخي رفتارهاي حاشيه‌اي و برنامه‌هاي جوان پسند ـ و احتمالاً انحرافي ـ در مداحي نقش بسياري دارند. استفاده از سبك‌هاي مبتذل، قرائت شعرهاي سطحي و عوام پسند، خواندن نوحه‌هايي با زبان عاميانه، كاربرد اصطلاحات و كلمات سخيف و ... در مداحي از جمله مواردي است كه نشان مي‌دهد «برخي مداحان»‌نيز از آنجا كه بنية علمي و فني قوي ندارند به جاي آن كه مستمع را با خود همراه كنند و تأثيرگذار باشند، از مستمع تأثير گرفته، تمام سعي‌شان به جاي كسب رضايت اهل‌بيت، خشنود كردن مستمع و صاحب‌مجلس مي‌باشد. تعبير «گرفتن مجلس»‌ در بسياري موارد دقيقاً به همين معني ـ يعني رضايت مردم ـ به كار مي‌رود!
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما