آيين هيأتداري (2)
شماره دوم ماهنامه خیمه - صفر1424 - اسفند 1381
دربارهي هيأت
چند نكته كه برخي به عنوان فايده، ضرورت و تعريف است، جمع كردهام كه آن را خدمت شما طرح ميكنم:
امام فرمود: هزار و چهارصد سال است كه با اين منبر و روضه، اسلام حفظ شده است؛ و در مقولهي هيأتهاي مذهبي ميفرمايند: آن كساني كه با اين هيأتها مخالفت ميكنند، نميفهمند.
1. تجمع مؤمنان
يكي از مهمترين عوامل بهسازي جامعه و ديدن همديگر، مجلس امام حسين(ع) است، فضايل همديگر را ببينيم و بديها را نبينيم، اين عامل بازدارنده از گناهان است؛ وقتي شما من را به عنوان هيأتي شناختيد، ديگر من در جلوي شما گناه نخواهم كرد. نابترين و زلالترين تظاهر ديني، اشك است وقتي در هيأت اشك ريخته ميشود، خيلي بر روي افراد، اثر دارد. بعد از اشك، خون بالاترين تأثير را دارد، عملي به اندازهي اين دو تأثير ندارد.
اينكه مؤمنان دور هم جمع شوند چه فايدهاي دارد؟ جواب آن را امام باقر فرمودهاند:
امام باقر(ع) به گروهي از مؤمنان برخورد كردند و به آنها نگاه كردند؛ آنها از نگاه امام به خودشان آمدند كه، امام چه نگاهي به آنها كرد، اين روايت را شيخ صدوق در وسايلالشيعه نقل ميكند؛ حديث مفصل است، در قسمتي از آن است كه امام باقر برگشتند و به شيعيان فرمودند: «واللّه لاُحِبُّ ريَحكُمْ وَ اَرْواحَكُم»، به خدا قسم بوي شما و جانهاي شما را دوست دارم.
در روايت ديگري هست كه حضرت فرمودند آيا شما شيعيان، دور هم جمع ميشويد؟ گفتند آري. حضرت، آرزو كردند اي كاش من بين شماها بودم. بعد فرمودند: از ما هم حرف ميزنيد؟ اين را اهلبيت، خودشان، موضوعيت دادهاند كه دور هم جمع شويد و از ما سخن بگوييد.
فوايد تجمع مؤمنان براي تعاون بر «برّ» و «تقوي» زياد است. چرا خداوند در قرآن دستور ميدهد كه مؤمنان با هم رابطه داشته باشند؟ نفس اين رابطه، مقدس است و اگر شما اين رابطه را در ظرف ديني قرار دهيد چند برابر خواهد شد. لذا هيأت اگر محل تجمع مؤمنان است، فوايد زيادي دارد. در تجمع مؤمنان به جاي آن كه كسي را خراب كنند تا آدم شود، بهترين رفتارها را نشان ميدهند و لذا مفاسد، ضعيف خواهد شد. اگر ما دقيق بحث كنيم در خواهيم يافت كه بهترين صورت استفاده از تجمع مؤمنان، هيأتهاي مذهبي است.
2. شركت داوطلبانه
براي تربيت، اقدام خود فرد لازم است؛ ما در بحث آداب داريم كه كسي كه به ذكر امام حسين جواب ميدهد و آن كه جواب نميدهد و خود را سنگين ميگيرد، اثر پذيري آنها متفاوت است.
در بعضي هيئآت، افراد گوشهي ديوار، تكيه زدهاند و سرْ سنگين نشستهاند. در برخي ديگر، همه اول صفوف جلو را پر كرده و به ترتيب تا آخر مجلس. اين دو نوع شركت را ميرساند. مرحوم قدوسي در درس اخلاق خود ميفرمودند مگر آنها كه مكروه انجام ميدهند و مستحبات را ترك ميكنند مرض دارند؟ خداوند فرموده است من مستحب را دوست دارم. آن چيزي كه هيئآت مذهبي را رونق ميدهد اين حركت داوطلبانه است و همين است كه يك نفر پس از مدّتي كه به هيأت آمده تربيت ميشود. اين حركت داوطلبانه هم اثر تربيتي اجتماعي دارد هم فردي.
3. دوام هيئآت مذهبي
گاهي به هيأت رفتن، فايده ندارد. مدام رفتن سود دارد. انسان، خوب است همهي جلسات هيأت را شركت كند و اگر گريه هم ندارد، تفكر كند و كمبودهاي خود را بيابد. تفكر در امام حسين و... تفكر در اينكه چرا حال خوب ندارد. اينها از بركات مدام رفتن است كه انسان حال خوب بقيه را ببيند و از خدا بخواهد به او هم عطا كند.
از بركات ديگر دوام، اين است كه حس تجدّد گرايي، مطلق كه از آثار شوم فرهنگ بيگانه است، از بين ميرود. انسان با اذكار و شعارهاي دائمي، كه از هزار سال پيش به يادگار مانده، روبرو ميشود. خلاصه تربيت بادوام، امكانپذير است.
4. برنامه ريزي و آموزش
آموزشهاي مداوم و اندك، بسيار مؤثرتر از آموزشهاي ناگهاني و زياد است.
معلومات زياد و ناگهاني، بصيرت نميدهد. آموزش دين، اگر در متن هيأت باشد، خيلي اثر دارد. چون تداوم دارد.
ادامه دارد...