کد مطلب : ۸۴۶۷
نور علی نور در ذاکر و مذکور
سید محمدرضا خلیل نژاد
شماره بیست و هفتم و بیست و هشتم ماهنامه خیمه - ذی الحجه 1427 - آذر و دی 1385
«مفتاحالفلاح» اثر شیخ بهایی، ترجمهی علی بن طیفور بسطامی، به ضمیمهی رسالهی «نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور».
نوشتهی آیتالله حسن حسنزاده آملی، مؤسسه انتشارات حکمت، چاپ ششم: ۱۳۸۴
دعا، خالصترین، پاکترین، مقبولترین، نزدیکترین و عاطفیترین رابطهی بنده با معبود خویش است. گفتوگویی صریح و بیریا، ساده و صادقانه است. اظهار و بیان تذکر و توجه قلبی داشتن عبد است به معبود. دعا، سخن گفتن، گاه با زبان است و گاه با دل. با زبان ذکر گفتن و با دل متذکر او بودن و در محضر و منظر او زیستن است. وقتی تقوا به درجهای رسد که انسان در هر حال، خود را در بارگاه او داند، این نهایت درجهی تذکر قلبی و ارتباط باطنی بنده با معبود خویش است. اظهار ذلیلترین مرتبهی عجز و فقر و نیازمندی عبد است در برابر معبود غنی و بینیاز.
آدمی جهت تقرب به خدا و به دست آوردن آرامش روحی و تحصیل مکارم اخلاق و دوری از معاصی و رذایل، و زدودن کدورات روانی، و وسوسههای شیطانی، و تقویت اراده و نیروی تعقل و فکر، و قضای حوائج مادی و معنوی، نیاز به دعا و نیایش به درگاه پروردگار متعال داشته و دارد، ولذا بخش وسیعی از تعلیمات انبیا را عموماً و پیامبر بزرگوار و ائمهی معصومین علیهمالسلام را خصوصاً دعا و نیایش تشکیل میدهد.
در مکانت و منزلت دعا و مقامات آن، آیات قرآنی را لسان مبین است، و روایاتی در اسرار و آداب دعا از پیشوایان دین است که مشایخ علم را برانگیختند و بر آن داشتند تا در دعا کتابها نوشتهاند، و صحیفهها گرد آوردهاند، و در پیرامون آن با تنویع موضوعات عدیده، بحثها پیش کشیدهاند، و درهایی از رحمت به سوی نفوس مستعده گشودهاند. «مفتاحالفلاح» نیز چنان که از نام دلنشین، طربانگیز و جانفزایش پیداست، یکی از مائدههای پرفایدهی آسمانی است که نوشتهی شیخ بهایی به زبان عربی است که علی بن طیفور بسطامی آن را به فارسی ترجمه کرده.
«مفتاحالفلاح» یکی از ارزندهترین کتب ادعیه در فرهنگ شیعی است. اهمیت این اثر یکی به لحاظ جلالت قدر و مقام رفیع علمی و معنوی گردآورندهی این اثر است که با شناخت دقیق و فهم عمیق خود از معارف معصومین علیهمالسلام مجموعهای از احادیث متقن وارده در این باب را گردآوری نموده است. اهمیت و ویژگی دیگر این مجموعه، در این است که یک برنامهی روحی و روانی برای تمام اوقات شبانهروز است. بدین معنا که انسان در هر ساعتی از ساعات که حال دعا و استغاثه داشته باشد، می تواند با مضامینی عالی با معبود و معشوق یگانهی خود راز و نیاز نموده و روح خود را در معرض اشراقات و انوار قدسیهی الهی قرار دهد.
با توجه به جهات فوق، مؤسسهی انتشارات حکمت از دیرباز مترصد فرصتی برای انتشار این اثر به فارسی بود. از «مفتاحالفلاح» چند ترجمهی فارسی توسط علمای پیشین به عمل آمده که نسخ آنها به فراوانی موجود است که از جملهی آنها میتوان ترجمهی مرحوم آقاجمال گلپایگانی را نام برد. ولی هیچ یک از ترجمهها با توجه به زبان فارسی کنونی، ترجمهای گویا و روان محسوب نمیشود؛ جز این که ترجمهی علی بن طیفور بسطامی که از دانشمندان قرن یازدهم است در میان آنها از موقعیت ویژهای برخوردار است. نثر شیوا و گویا و نیز توضیحات مفید و بجای مترجم بر متن کتاب، روی هم رفته یک «مفتاحالفلاح» فارسی را در اختیار خواننده گذاشته است.
حضرت آیتالله حسنزاده آملی در مقدمهای بر این کتاب، نکاتی پیرامون «دعا در معارف اسلامی» به رشتهی تحریر درآوردهاند که حاصل آن، «رسالهی نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور» است که خود بحثی بدیع دربارهی دعاست. استاد کتاب «مفتاحالفلاح» را یکی از مائدههای پرفایدهی آسمانی برشمردهاند. که عائد نفوس مشتاق و شیفتهی کمال میگردد:
«مفتاحالفلاح تألیف منیف ابوالفضائل مشتهر آفاق علامه شیخ بهاءالمله والدین است که در وظایف اهل دیانت به آداب و اعمال واجب و مندوب روز و شب به بهترین نظم و اسلوب تدوین فرموده است. محاسن آن عریز، و مطالب آن عزیز است. هم مشحون به حقایق لطایف منطق سفرای الهی درگاه راز و نیاز با خداوند بینیاز است، و هم حافل دقایق معانی در بیان اسرار متیسر آیات قرآنی، و ادعیه و اذکار ماثوره است. کوتاهی سخن: انسان آگاه و زباندان و گوهرشناس باید بدان انس بگیرد تا قداست و نفاست، چنان درّ یتیم را دریابد، وگرنه زبان قلم در وصف و تحریر آن زبون است. معلم بزرگ مرحوم آیتالله ملاحسینقلی همدانی رحمهاللهعلیه که به فرمودهی بعضی از مشایخ ما، سیصد تن از اولیاءالله در محضر انور او تربیت شدهاند، میفرمود: کتاب «مفتاحالفلاح» شیخ بهائی برای عمل کردن خوب است...».
انتشارات حکمت به خود ببالد که سعادت نشر چنین اثر جسیم و تراث علمی عظیمنصاب نصیب آن گردیده است که بلاشک مایهی برکات معنوی متوالی وی خواهد بود».
در نظر معظمله شایسته است «مفتاح الفلاح» شیخ بهائی در عداد کتب درسی حوزههای علمیه درآمده و کسانی در مقام تدریس آن برآیند که زبانفهم و اهل دعا و سیر و سلوک بوده و به قولی راه رفته و راه نمایند.
اثر مذکور در دو بخش تنظیم یافته است که بخش اول آن، رسالهی «نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور» به قلم آیتالله حسنزاده آملی است و بخش دوم مشتمل بر شش باب کتاب مفتاحالفلاح است. رسالهی نور علی نور، شامل یک مقدمه و یازده فصل در دعا و ذکر و مناجات است. مقدمه آن، مشتمل بر کلماتی چند حول مکانت و منزلت دعا بوده و یازده فصل این رساله در بیان بعضی از اسرار ذکر و دعا، عدد مأثور در بعضی ادعیه و اذکار، اوقات و امکنه، طهارت داعی، احتراز از دعای ملحون، دعای مأثور و غیرمأثور، ادب معالله و سرّ اجابت دعا تنظیم یافته است.
استاد حسنزاده آملی در مقدمهی رسالهی مذکور با نثری شیوا و گویا و با زبانی بدیع، بیاناتی بس عمیق و مؤثر دربارهی دعا مطرح کردهاند که خود جلوهای دلنشین از این مائدهی آسمانی بر صفحه ذهن و دل مخاطب تصویر نموده و انگیزهی او را برای دریافت جرعههایی معنوی از رساله آماده مینماید؛ دریافتی طربانگیز و جانفزا برای استفادهای عمیقتر از دعا و ذکر و مناجات. ایشان با ذکر دعا به عنوان کلید عطا و وسیلهی قرب الی الله، کوبهی باب رحمت رحیمیه، موجب رسوخ حب ذکر الهی در دل، توشهی سالکان حرم کبریای لایزال، سیر شهودی و کشف وجودی اهل کمال، معراج عروج نفس ناطقه به اوج وحدت، مرقات ارتقای انسان به مقام ولایت، واسطهی اسم اعظم گردیدن انسان، کاسر قلب و جابر آن و یاد دوست در دل راندن خواندهاند و دل بیدعا را بیبها نامیدهاند.
شیخ بهائی در مقدمهی کتابش ذکر مینماید که تألیف «مفتاحالفلاح» به نوعی استجابت درخواست جمعی از برادران دینی و دوستان یقینی بوده است که از وی استدعای تألیف کتابی مشتمل بر عبادات واجب و اعمال مستحب و آداب و اذکار شبانهروزی نموده بودند.
عناوینی که وی برای شش باب کتابش برگزیده است به ترتیب عبارتند از:
باب اول در بیان آنچه از طلوع صبح صادق تا برآمدن آفتاب به عمل باید آورد.
باب دوم در آنچه از وقت طلوع آفتاب تا هنگام زوال، مرعی باید داشت.
باب سوم در آنچه از وقت زوال تا غروب آفتاب، قیام به آن باید نمود.
باب چهارم در آنچه از وقت غروب آفتاب تا وقت خواب مبادرت به آن باید نمود.
باب پنجم در آنچه از وقت خواب تا نصف شب مشغول به آن باید بود.
باب ششم در آنچه از نصف شب تا طلوع صبح عمل به آن باید کرد.
نیایش برای انسان هدفهای متعددی را در بر دارد:
۱. انسان برای تکامل مادی و معنوی آماده شده و از خداوند آگاهی میخواهد تا بتواند علل محاسبه نشده را که از هر سو به طرفش سرازیر میگردند، به حساب درآورده و هرچه بیشتر بتواند موانع را از پیش پا بردارد و مقتضیات را انجام دهد. اگر هم نتواند از عهدهی علل ناشناخته برآید، خداوند عنایتی فرماید و تسلیم به مشیت را چراغ راه انسان نماید تا در زندگانی خلایی احساس نکند.
۲. نیرو گرفتن از ماورای طبیعت و بهرهبرداری از آن در برآورده شدن نیازهای مادی و معنوی
۳. تماس بینهایت کوچک با بینهایت بزرگ است که نهایت آمال و ایدهآل بشری است. با این تماس است که جهان درونی و برونی و جهان مادی و معنوی هماهنگ میشوند و هستی آدمی، معنای حقیقی خود را برای انسان آشکار میسازد.
۴. تحلیل آرامش روحی در هنگام اضطرابهای مختلف.
۵. به دست آوردن نیرو برای کوششهای بامحتوا
از زیربنا تا روبنای جهان هستی، نظامی باز به عوامل فوق طبیعی دارد که نیایش، نیروی تغییر آن است و میتواند تأثیرگذار باشد. اگرچه جهان، نمایش نظام بسته را دارد، ولی دارای نظامی باز به فوق طبیعت است. مؤلف، مقدمهی باب اول را به فضیلت بینالطلوعین، تحقیق در تشخیص فجر ثانی و عبادات متعلق به فجر ثانی اختصاص داده است.
«مفتاحالفلاح» اثر شیخ بهایی، ترجمهی علی بن طیفور بسطامی، به ضمیمهی رسالهی «نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور».
نوشتهی آیتالله حسن حسنزاده آملی، مؤسسه انتشارات حکمت، چاپ ششم: ۱۳۸۴
دعا، خالصترین، پاکترین، مقبولترین، نزدیکترین و عاطفیترین رابطهی بنده با معبود خویش است. گفتوگویی صریح و بیریا، ساده و صادقانه است. اظهار و بیان تذکر و توجه قلبی داشتن عبد است به معبود. دعا، سخن گفتن، گاه با زبان است و گاه با دل. با زبان ذکر گفتن و با دل متذکر او بودن و در محضر و منظر او زیستن است. وقتی تقوا به درجهای رسد که انسان در هر حال، خود را در بارگاه او داند، این نهایت درجهی تذکر قلبی و ارتباط باطنی بنده با معبود خویش است. اظهار ذلیلترین مرتبهی عجز و فقر و نیازمندی عبد است در برابر معبود غنی و بینیاز.
آدمی جهت تقرب به خدا و به دست آوردن آرامش روحی و تحصیل مکارم اخلاق و دوری از معاصی و رذایل، و زدودن کدورات روانی، و وسوسههای شیطانی، و تقویت اراده و نیروی تعقل و فکر، و قضای حوائج مادی و معنوی، نیاز به دعا و نیایش به درگاه پروردگار متعال داشته و دارد، ولذا بخش وسیعی از تعلیمات انبیا را عموماً و پیامبر بزرگوار و ائمهی معصومین علیهمالسلام را خصوصاً دعا و نیایش تشکیل میدهد.
در مکانت و منزلت دعا و مقامات آن، آیات قرآنی را لسان مبین است، و روایاتی در اسرار و آداب دعا از پیشوایان دین است که مشایخ علم را برانگیختند و بر آن داشتند تا در دعا کتابها نوشتهاند، و صحیفهها گرد آوردهاند، و در پیرامون آن با تنویع موضوعات عدیده، بحثها پیش کشیدهاند، و درهایی از رحمت به سوی نفوس مستعده گشودهاند. «مفتاحالفلاح» نیز چنان که از نام دلنشین، طربانگیز و جانفزایش پیداست، یکی از مائدههای پرفایدهی آسمانی است که نوشتهی شیخ بهایی به زبان عربی است که علی بن طیفور بسطامی آن را به فارسی ترجمه کرده.
«مفتاحالفلاح» یکی از ارزندهترین کتب ادعیه در فرهنگ شیعی است. اهمیت این اثر یکی به لحاظ جلالت قدر و مقام رفیع علمی و معنوی گردآورندهی این اثر است که با شناخت دقیق و فهم عمیق خود از معارف معصومین علیهمالسلام مجموعهای از احادیث متقن وارده در این باب را گردآوری نموده است. اهمیت و ویژگی دیگر این مجموعه، در این است که یک برنامهی روحی و روانی برای تمام اوقات شبانهروز است. بدین معنا که انسان در هر ساعتی از ساعات که حال دعا و استغاثه داشته باشد، می تواند با مضامینی عالی با معبود و معشوق یگانهی خود راز و نیاز نموده و روح خود را در معرض اشراقات و انوار قدسیهی الهی قرار دهد.
با توجه به جهات فوق، مؤسسهی انتشارات حکمت از دیرباز مترصد فرصتی برای انتشار این اثر به فارسی بود. از «مفتاحالفلاح» چند ترجمهی فارسی توسط علمای پیشین به عمل آمده که نسخ آنها به فراوانی موجود است که از جملهی آنها میتوان ترجمهی مرحوم آقاجمال گلپایگانی را نام برد. ولی هیچ یک از ترجمهها با توجه به زبان فارسی کنونی، ترجمهای گویا و روان محسوب نمیشود؛ جز این که ترجمهی علی بن طیفور بسطامی که از دانشمندان قرن یازدهم است در میان آنها از موقعیت ویژهای برخوردار است. نثر شیوا و گویا و نیز توضیحات مفید و بجای مترجم بر متن کتاب، روی هم رفته یک «مفتاحالفلاح» فارسی را در اختیار خواننده گذاشته است.
حضرت آیتالله حسنزاده آملی در مقدمهای بر این کتاب، نکاتی پیرامون «دعا در معارف اسلامی» به رشتهی تحریر درآوردهاند که حاصل آن، «رسالهی نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور» است که خود بحثی بدیع دربارهی دعاست. استاد کتاب «مفتاحالفلاح» را یکی از مائدههای پرفایدهی آسمانی برشمردهاند. که عائد نفوس مشتاق و شیفتهی کمال میگردد:
«مفتاحالفلاح تألیف منیف ابوالفضائل مشتهر آفاق علامه شیخ بهاءالمله والدین است که در وظایف اهل دیانت به آداب و اعمال واجب و مندوب روز و شب به بهترین نظم و اسلوب تدوین فرموده است. محاسن آن عریز، و مطالب آن عزیز است. هم مشحون به حقایق لطایف منطق سفرای الهی درگاه راز و نیاز با خداوند بینیاز است، و هم حافل دقایق معانی در بیان اسرار متیسر آیات قرآنی، و ادعیه و اذکار ماثوره است. کوتاهی سخن: انسان آگاه و زباندان و گوهرشناس باید بدان انس بگیرد تا قداست و نفاست، چنان درّ یتیم را دریابد، وگرنه زبان قلم در وصف و تحریر آن زبون است. معلم بزرگ مرحوم آیتالله ملاحسینقلی همدانی رحمهاللهعلیه که به فرمودهی بعضی از مشایخ ما، سیصد تن از اولیاءالله در محضر انور او تربیت شدهاند، میفرمود: کتاب «مفتاحالفلاح» شیخ بهائی برای عمل کردن خوب است...».
انتشارات حکمت به خود ببالد که سعادت نشر چنین اثر جسیم و تراث علمی عظیمنصاب نصیب آن گردیده است که بلاشک مایهی برکات معنوی متوالی وی خواهد بود».
در نظر معظمله شایسته است «مفتاح الفلاح» شیخ بهائی در عداد کتب درسی حوزههای علمیه درآمده و کسانی در مقام تدریس آن برآیند که زبانفهم و اهل دعا و سیر و سلوک بوده و به قولی راه رفته و راه نمایند.
اثر مذکور در دو بخش تنظیم یافته است که بخش اول آن، رسالهی «نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور» به قلم آیتالله حسنزاده آملی است و بخش دوم مشتمل بر شش باب کتاب مفتاحالفلاح است. رسالهی نور علی نور، شامل یک مقدمه و یازده فصل در دعا و ذکر و مناجات است. مقدمه آن، مشتمل بر کلماتی چند حول مکانت و منزلت دعا بوده و یازده فصل این رساله در بیان بعضی از اسرار ذکر و دعا، عدد مأثور در بعضی ادعیه و اذکار، اوقات و امکنه، طهارت داعی، احتراز از دعای ملحون، دعای مأثور و غیرمأثور، ادب معالله و سرّ اجابت دعا تنظیم یافته است.
استاد حسنزاده آملی در مقدمهی رسالهی مذکور با نثری شیوا و گویا و با زبانی بدیع، بیاناتی بس عمیق و مؤثر دربارهی دعا مطرح کردهاند که خود جلوهای دلنشین از این مائدهی آسمانی بر صفحه ذهن و دل مخاطب تصویر نموده و انگیزهی او را برای دریافت جرعههایی معنوی از رساله آماده مینماید؛ دریافتی طربانگیز و جانفزا برای استفادهای عمیقتر از دعا و ذکر و مناجات. ایشان با ذکر دعا به عنوان کلید عطا و وسیلهی قرب الی الله، کوبهی باب رحمت رحیمیه، موجب رسوخ حب ذکر الهی در دل، توشهی سالکان حرم کبریای لایزال، سیر شهودی و کشف وجودی اهل کمال، معراج عروج نفس ناطقه به اوج وحدت، مرقات ارتقای انسان به مقام ولایت، واسطهی اسم اعظم گردیدن انسان، کاسر قلب و جابر آن و یاد دوست در دل راندن خواندهاند و دل بیدعا را بیبها نامیدهاند.
شیخ بهائی در مقدمهی کتابش ذکر مینماید که تألیف «مفتاحالفلاح» به نوعی استجابت درخواست جمعی از برادران دینی و دوستان یقینی بوده است که از وی استدعای تألیف کتابی مشتمل بر عبادات واجب و اعمال مستحب و آداب و اذکار شبانهروزی نموده بودند.
عناوینی که وی برای شش باب کتابش برگزیده است به ترتیب عبارتند از:
باب اول در بیان آنچه از طلوع صبح صادق تا برآمدن آفتاب به عمل باید آورد.
باب دوم در آنچه از وقت طلوع آفتاب تا هنگام زوال، مرعی باید داشت.
باب سوم در آنچه از وقت زوال تا غروب آفتاب، قیام به آن باید نمود.
باب چهارم در آنچه از وقت غروب آفتاب تا وقت خواب مبادرت به آن باید نمود.
باب پنجم در آنچه از وقت خواب تا نصف شب مشغول به آن باید بود.
باب ششم در آنچه از نصف شب تا طلوع صبح عمل به آن باید کرد.
نیایش برای انسان هدفهای متعددی را در بر دارد:
۱. انسان برای تکامل مادی و معنوی آماده شده و از خداوند آگاهی میخواهد تا بتواند علل محاسبه نشده را که از هر سو به طرفش سرازیر میگردند، به حساب درآورده و هرچه بیشتر بتواند موانع را از پیش پا بردارد و مقتضیات را انجام دهد. اگر هم نتواند از عهدهی علل ناشناخته برآید، خداوند عنایتی فرماید و تسلیم به مشیت را چراغ راه انسان نماید تا در زندگانی خلایی احساس نکند.
۲. نیرو گرفتن از ماورای طبیعت و بهرهبرداری از آن در برآورده شدن نیازهای مادی و معنوی
۳. تماس بینهایت کوچک با بینهایت بزرگ است که نهایت آمال و ایدهآل بشری است. با این تماس است که جهان درونی و برونی و جهان مادی و معنوی هماهنگ میشوند و هستی آدمی، معنای حقیقی خود را برای انسان آشکار میسازد.
۴. تحلیل آرامش روحی در هنگام اضطرابهای مختلف.
۵. به دست آوردن نیرو برای کوششهای بامحتوا
از زیربنا تا روبنای جهان هستی، نظامی باز به عوامل فوق طبیعی دارد که نیایش، نیروی تغییر آن است و میتواند تأثیرگذار باشد. اگرچه جهان، نمایش نظام بسته را دارد، ولی دارای نظامی باز به فوق طبیعت است. مؤلف، مقدمهی باب اول را به فضیلت بینالطلوعین، تحقیق در تشخیص فجر ثانی و عبادات متعلق به فجر ثانی اختصاص داده است.