تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۱۰:۵۰
۰
کد مطلب : ۸۴۷۱

نیایش های عاشورایی

علی دژاکام
شماره بیست و هفتم و بیست و هشتم ماهنامه خیمه - ذی الحجه 1427 - آذر و دی 1385


واقعه‎ی کربلا، هم دردناک‎ترين واقعه و هم بزرگ‎ترين نهضت اصلاحي تاريخ اسلام است.

امام سجاد، از کساني است که از ابتدا در اين حرکت حضور داشته و از پيام‎رسانان محوري و فعال بوده و در ساختن ذهنيت مردمان پس از حادثه‎ی کربلا، نقش اساسي و مهم ايفا کرده است.

جاي بسي تأسف است که محققان، نويسندگان و تاريخ‎نگاران، آن‎گونه که شايسته است به شناساندن ايشان نپرداخته و ابعاد وجودي و زندگي ايشان را تبيين نکرده‎اند. آن‎چه در پي مي‎آيد، نگاهي آسيب‎شناسانه به يافته‎ها و گمانه‎هاي نگارنده در خصوص علل مهجوريت حضرت زين‎العابدين علیه‎السلام است.

1. مقتل‎نويسي و تاريخ‎نگاري روايي بيشترين حجم را در واقعه‎ی کربلا به خود اختصاص داده و حتي معاصران، کم‎تر از روش‎هاي جديد براي تحليل وقايع تاريخ اسلام، بخصوص واقعه‎ی کربلا بهره برده و مي‎برند.

يکي از مضرات اين نوع تاريخ‎نگاري، اين است که نقش افراد در شکل‎گيري، تکوين و تداوم يک حرکت اجتماعي هم‎چون حرکت امام حسين علیه‎السلام بخوبي تبيين نمي‎شود؛ زيرا اين نوع نگاه اولاً کميت‎گراست نه کيفيت‎گرا؛ ثانياً ظاهرگراست، نه باطن گرا. با روي‎کرد مقتل‎نويسي و تاريخ‎نگاري روايي، امام سجاد علیه‎السلام فردي ضعيف و بيمار معرفي مي‎شود؛ به‎گونه‎اي که حضرت زينب پرستار اوست و خبرهاي وارده از ميدان جنگ را کنترل و سانسور مي‎کند تا نکند با رسيدن پيامي، امام سجاد علیه‎السلام قالب تهی کند. در هنگام اسارت نيز بيش از کودکان، از او مواظبت مي‎کند و در مجلس ابن‎زياد جان او را نجات مي‎بخشد.

در طول تاريخ مداحان ملانما و منبري‎هاي مداح نيز بسيار بر اين طبل کوبيدند و نتيجه اين شد که چهره‎ی واقعي حضرت پنهان شد و از ايشان چهره‎اي بيمار، ضعيف و منزوي نمايان گردید، به‎گونه‎اي که نسل امروز نمي‎تواند هيچ‎گونه رابطه‎اي با او برقرار کند.

درست است که حضرت زينب سلام‎الله‎علیها در مدت اسارت براي حفظ و از خطر رهانيدن حجت خدا ـ حضرت سجاد علیه‎السلام ـ مي‎کوشيد نقش هدايتي و رهبري خود در کاروان اسيران را بيشتر کند تا حضرت علي بن الحسين علیه‎السلام کم‎تر مورد توجه قرار بگيرد و از خطر مرگ برهد، ولي اين بدين معنا نيست که حضرت زينب سلام‎الله‎علیها رهبري و هدايت تام را به عهده داشته و امام سجاد علیه‎السلام، به کناري نشسته و نظاره‎گر بود؛ بلکه حضرت، امام بود، حتي براي حضرت زينب سلام‎الله‎علیها. به همين علت تمام تصميم‎گيري‎ها و اقدامات، با هدايت، رهبري و نظارت غير علني امام علیه‎السلام شکل مي‎گرفت.

به نظر مي‎رسد نوع تاريخ‎نگاري و عمل‎کرد مداحان و منبري‎ها، نقش اساسي را در اين امر بازي کرده است؛ زيرا مردم با يک زن اسير و بي‎پناه راحت‎تر همگن و هم‎نوا مي‎شوند و او را همراهي مي‎کنند.

2. فضاي پليسي و رعب انگيزي که پس از واقعه‎ی کربلا بخصوص در زمان زندگي حضرت سجاد علیه‎السلام حاکم شد، باعث شد حضرت، نقش اجتماعي و حتي علمي کم‎تري داشته باشد و بيشتر به دعا و نيايش رو آورد.

اگرچه حضرت، بسياري از آن‎چه را که مورد نياز جامعه‎ی خود تشخيص داده‎اند، در بستري از دعا و مناجات به پروردگار عرضه داشته‎اند، ولي تفسيري که از بعد عبادي و نيايشي آن حضرت ارائه شده، به جاي معرفي ايشان، به مهجوريت وي کمک کرده، زيرا بعد منزوي بودن ايشان را تقويت کرده است.

3. بعد علمي، اجتماعي و عرفاني امام علیه‎السلام که در رساله‎ی حقوق، صحيفه‎ی سجاديه و کلمات قصار به يادگار مانده، از ايشان متبلور است، به زبان روز و روش‎هاي جديد معرفي و تبيين نشده است، اگرچه بيش از 60 شرح و چندين ترجمه از صحيفه ارائه شده و رساله‎ی حقوق چندين چاپ مستقل و غيرمستقل و ترجمه داشته است، ولي بخش زيادي از اين‎ها مربوط به گذشته بوده و تحقيق، ترجمه و تفسير جديد و مورد قبولي براي نسل امروز ارائه نشده است.

5. نوع نگاه برخي به واقعه‎ی کربلا نيز بر شدت مهجوريت امام سجاد علیه‎السلام افزوده است، به اين معنا که عده‎اي مي‎پرسند چرا امام سجاد علیه‎السلام پس از واقعه‎ی جان‎گداز و دردناک کربلا به جاي حرکت‎هاي براندازانه و قهري، به دعا و نيايش رو آورد؟

به نظر مي‎رسد، اين سئوال از ناحيه‎ی کساني مطرح مي‎شود که از واقعه‎ی کربلا يک روي سکه را ديده‎اند. ظالم و مظلوم، قاتل و مقتول، شلاق و اسارت، اسب‎هاي تازه نعل کرده و پيکرهاي پاره و برهنه، تير سه‎شعبه و گلوي نازک، عطش و تنهايي و غيره، ولي کم‎تر متوجه چهره‎هاي ديگر کربلا از جمله چهره‎ی عرفاني و انساني کربلا بوده‎اند و عنايت نکرده‎اند که واقعه‎ی کربلا يک حرکت مقطعي و در زمان نيست تا يک چهره و يک روش براي ادامه داشته باشد، بلکه يک حرکت و واقعه‎ی فرازماني و فرامنطقه‎اي است که غفلت از آن و از همه جانبه ديدن واقعه، غفلت از اهداف امام حسين علیه‎السلام و شهيدان و جان‎باختگان کربلاست.

امام سجاد علیه‎السلام اولين کسي است که به اين موضوع وقوف پيدا کرده و صحيفه‎ی سجاديه و نيايش‎هاي ذوبطون و ذوابعاد حضرت، حاصل اين نگاه و توجه است. حضرت، واقعه‎ی کربلا را تراژدي و سياه نمي‎ديد، بلکه از نظر ايشان، اين واقعه يک صحنه‎ی عاشقانه، زيبا، دل‎ربا و ايثارگرانه بود.

حادثه‎ی کربلا براي حضرت عبارت بود از رهيدن از زندان تن، گشودن مخزن اسرار الهي، به نوا رسيدن و به نوا رساندن بي‎نوايان و پريدن سبک‎روحان عاشقي که خواستار رهايي از قفس تن بودند.

از نظر امام، کربلا آخرين منزل سلوک و عروج است که عده‎اي عاشقانه‎ترين نيايش‎ها و نجواها را با معشوق خود داشتند. اين که حضرت زينب سلام‎الله‎علیها فرمود: «ما رأيت الا جميلا»، حقيقت واقعي و انکارناپذيري بود.

امام سجاد علیه‎السلام در کربلا زيباترين چهره‎ها را ديد که در اوج شعور، آگاهي، احساس مسئوليت و فداکاري تا قله‎ی شهادت رفتند و عاجزانه و خاشعانه به خاک افتادند و در مقابل معشوق و محبوب نيايش کردند. امام سجاد علیه‎السلام گوهر واقعه‎ی کربلا را بندگي مي‎ديد و گوهر بندگي را نيايش؛ به همين دليل پس از واقعه‎ی کربلا وجه غالب زندگي ايشان نيايش است.

اگرچه نيايش‎هاي ايشان پر است از مضمون‎هاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اخلاقي، نظامي و غيره که مي‎توان آن را به عنوان شيوه‎ی مبارزه‎ی ايشان معرفي کرد، ولي خود نيايش نيز براي امام موضوعيت دارد نه فقط به عنوان مبارزه با طاغوت که به عنوان پيام اصلي و اساسي امام حسين علیه‎السلام و واقعه‎ی ‎کربلا.

از اين منظر آشکار مي‎شود که زندگي امام، ادامه‎ی کربلا و خود ايشان، پيام‎رسان کربلاست و ايشان در تمام زندگي با نيايش، از گوهر و حقانيت کربلا دفاع کرده‎اند.

نوشته را با چند سخن حکيمانه از ايشان به پايان مي‎بريم.

*

محبوب‎ترين شما نزد خدا کسي است که کردارش بهتر باشد.

آن که رغبتش بدان‎چه نزد خداست بيشتر است، کردار او نزد خدا ارجمندتر است.

آن که (از خدا) بيشتر بترسد، از عذاب خدا زودتر رهانيده شود.

آن که خوش‎خوي‎تر است، به خدا نزديک‎تر است.

آن که نعمت بر زن و فرزند خود گسترده‎تر دارد، خدا از او خشنودتر است

گرامي‎ترين شما نزد خدا، پرهيزگارترين شماست.

پسرک من! خشم خود را بر مردمان، اندک اندک فروخور، که داشتن شتران سرخ‎مو، پدرت را چنان شادمان نمي‎کند که خشم خود را بر مردمان فرو خوردن.

بردباري، ياري بزرگ و ياوري نيرومند است.

پسرک من! بر بلا شکيبا باش و به حقوق ديگران تجاوز مکن و کسي را در کاري ياري مکن که زيان آن براي تو، بيش از سود آن براي اوست.

کسي که بدان‎چه خدا نصيب او کرده قناعت کند، بي‎نيازترين مردمان است.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما