تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۱۲:۴۵
۰
کد مطلب : ۸۵۰۲

مکانی شایسته عبادت

شماره بیست و هفتم و بیست و هشتم ماهنامه خیمه - ذی الحجه ۱۴۲۷ - آذر و دی ۱۳۸۵


گفت و گو با غلام رضا معصومی؛ پژوهشگر اساطیر و آیین های باستانی

غلام‏رضا معصومی، متولد سال ۱۳۱۷، دوران تحصیل خود را تا مقطع دیپلم در همدان گذراند و سپس دوران لیسانس و فوق‏لیسانس خود را در رشته‏ی تاریخ هنر و باستان‌شناسی در دانشگاه تهران طی کرد و دکترای خود را از دانشگاه الأزهر مصر کسب کرد.

وی در دوران عمر خویش، علاوه بر ۴۵ سال تدریس در دانشگاه، ۱۷۰ مقاله و کتاب‌هایی چون کاوش‌های علمی و باستان‌شناسی، تاریخچه‏ی علم باستان‌شناسی، تاریخچه‏ی علم باستان‌شناسی در ایران و جهان، باستان‌شناسی ایران و... را در پرونده‏ی کاری خود دارد. علاوه بر این، این روزها در حال گردآوری دایره‏المعارف اساطیر و آیین‌های باستانی جهان در شانزده جلد و نگارش کتاب «سرگذشت زن» می‎باشد. این گفت‎و‎گو به رابطه‏ی نیایش و هنر و پیشینه‏ی نیایش در معماری می‌پردازد.



* در تاریخ زندگی انسان‌ها، نیایش چه جایگاهی داشته است؟

ـ از قدیم‏الایام تا به امروز، رسم بر این بوده که مکان‌هایی برای نیایش در نظر گرفته می‌شد که این مکان‌ها، ابتدا غارها بودند و بعدها کم‏کم به معابد، کنیسه و کلیسا تبدیل شدند.

انسان‌هایی که در دوران اولیه‏ی تاریخ زندگی می‌کردند نیز به چیزهایی اعتقاد داشتند. البته خدایی که آن‏ها می‌پرستیدند، خدایی نبود که ما می‌شناسیم، بلکه خدایانی بودند که امروز بیشتر به آن‏ها نام بُت می‌دهند.

توتم‌ها اشیاء جانداری بودند که مورد پرستش قرار می‌گرفتند، از جمله پلنگ، شیر، عقاب، گاو و... و فتیش‏ها، اشیاء بی‌جانی بودند که ستایش می‌شدند، نظیر سنگ و چوب و...

انسان‌ها از ابتدا مکانی را برای نیایش در معماری‌های خود در نظر می‌گرفتند و نیایش، در زندگی انسان‌ها جاری بود، اما باید این نکته را خاطرنشان شد که با گذشت زمان، هرچه انسان‌ها متمدن‌تر شدند، از خدا هم دورتر شدند. به‏طوری که دیگر امروزه در کشورهای صنعتی، خدا، چندان در زندگی مردم به چشم نمی‌خورد و نیایش و عبادت بیشتر در کشورهای شرقی و خاورمیانه به چشم می‌خورد تا کشورهای صنعتی. بنابراین می‌توان گفت بشر از ابتدا دغدغه‏ی نیایش و ارتباط معنوی را داشته و همیشه در فکر ساختن مکانی برای عبادت بوده است.



* معماری چه جایگاهی در نیایش انسان‌ها داشته؟

ـ امروزه آثار زیادی داریم که نشان‌دهنده‏ی این موضوع است که انسان‌ها در معابد پرستش می‌کردند، چرا که اصولاً معبد به معنای پرستشگاه است و سندها نشان می‌دهد که انسان‌ها در معابد، خدای خود را نیایش می‌کردند و همواره از او چیزی را درخواست می‌کردند. با گذشت زمان، کنیسه‌ها جایی برای عبادت یهودی‌ها شد و کلیساها مکانی برای عبادت مسیحیان و مکانی که خدا را در آن‏جا پرستش می‌کردند. کلیساها مکانی برای یک نیایش همگانی است و در آن‏جا یک عبادت همگانی، همراه با آواز و سرود و موسیقی و بالاخص موسیقی پیانو انجام می‎شود. بعد از کلیسا هم، مساجد مکانی برای نیایش مسلمانان بود. البته باید گفت، تمامی این بناها (معابد، کلیساها، کنیسه‌ها و مساجد) در هر دوره‌ای با توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن دوره ساخته می‌شدند، اما چیزی که در تمام آن‏ها مشترک است، این موضوع است که آن‏ها به سفارش کسانی ساخته می‌شد که می‌خواستند خدا را نیایش کنند و معماران، این بناها را با عظمت و شکوه هرچه تمام‏تر در دوران‏های مختلف با سبک‌های مختلف ساخته‎اند.



* رابطه‏ی نیایش و هنر معماری چیست؟

ـ معماری‌های باعظمتی که به قصد نیایش و عبادت انجام شده‌اند، نشان‏دهنده‏ی این موضوع هستند که نیایش، باعث شده بناهایی با این عظمت ساخته شوند. کنیسه‌ها، کلیساها و معابد و مساجد، هر اندازه با عظمت و بزرگ بنا شوند، عظمت و بزرگی را بیشتر نمایان می‌کنند و خداوند را بیشتر ستایش می‌کنند.

باید گفت علاوه بر مکان‌هایی که صرفاً برای عبادت بنا شده‌اند، در بناهایی با کارکردهای دیگر هم مکانی برای عبادت و نیایش در نظر گرفته شده است. مانند بعضی از کاخ‌ها که در آن‏ها مکانی به عنوان عبادتگاه ساخته می‏شده است؛ برای مثال یکی از بخش‌های پاسارگاد، محوطه‏ی مقدس است که در فاصله‏ی یک کیلومتری کاخ‌نشین قرار دارد و برای نیایش و مراسم قربانی به کار می‌رفته است. پس از هخامنشیان هم در پاسارگاد بناهایی بوده‏اند از جمله، نیایشگاه سلوکیان در نزدیکی محوطه‏ی مقدس. علاوه بر این، در حال حاضر هم این مسأله در معماری ما وجود دارد و امروزه هم در هر مکان عمومی برای مثال ساختمان‌های اداری، مکانی به عنوان عبادتگاه یا نمازخانه در نظر گرفته می‌شود. مکانی که باید در یک جای ساکت و خلوت بنا شود، البته این رسم تنها در اسلام و ساختن نمازخانه نیست، بلکه برای مثال در کاخ پطر کبیر هم مکانی به عنوان عبادتگاه در نظر گرفته شده است. بنابراین باید گفت ساختن مکانی که شایسته‏ی عبادت باشد، منجر به ساختن چنین بناهای باعظمتی شده و نیایش باعث می‌شود انسان به فکر ساختن چنین بناهایی بیفتد. البته درست است که احتمال تظاهر هم در ساختن بناهای باعظمت وجود دارد اما در حقیقت، نیت اولیه و اصلی آن، ساختن بناهایی برای ستایش و نیایش است. مکان‌هایی که برای ساختن آن‏ها از بهترین‌ها استفاده شده است که سال‌های سال دوام پیدا کنند. برای مثال بهترین کاشی‌کاری در مسجد شیخ لطف‌الله دیده می‌شود.



* چه شاخصه‌هایی نشان‌دهنده‏ی یک معماری معنوی است؟

ـ شاخصه‌هایی که نشان‏دهنده‏ی معماری معنوی هستند، یکی داشتن سقف‌های بلند است. هرچه سقف بلندتر باشد، عظمت بیشتر نمایان می‌شود. محراب یا آرک (Arch) هم در اغلب معماری‌ها وجود دارد که نشانه‏ی باشکوه بودن معماری‌هاست.

علاوه بر این، داشتن پنجره‌های مشبک و کوچک که نور ورودی را تنظیم کند. نقوش و رنگ هم یکی دیگر از شاخصه‌های این‏گونه بناها هستند، رنگ‌های آبی و سبز که آرامش‏دهنده هستند. نقوش گل و بوته هم در معماری ایرانی و اسلامی مثل پرنده، درخت و طبیعت، در کاشی‌کاری‌های ما یکی دیگر از نشانه‌های این‏گونه معماری‌هاست. در معماری‌هایی که برای نیایش از آن‏ها کمک گرفته می‌شود و در نقوش این معماری‌ها، اثر انسان کم‏تر به چشم می‌خورد، جز مواردی که قرار باشد نقاشی‌ها و نقوش داستانی را برای عبرت بیان کنند.



* پیشینه‏ی نیایشگاه‌ها در ایران چگونه بوده است؟

ـ قدیمی‌ترین نیایشگاه در ایران، «نوشیجان» بوده که در دوره مادها ساخته شده است. نوشیجان‏تپه در ملایر که دارای معبدی خشتی است که به وسیله‏ی پروفسور استروناخ با همکاری سرفراز از ایران، حفاری شد. البته باید گفت این حفاری، مربوط به یک کاخ در دوره‏ی مادها بوده که در آن‏جا یک معبد بزرگ وجود داشته. بعد از آن هم در کاخ‌های دیگر، ما این معابد را داشتیم، از جمله تخت جمشید. معابدی هم در نهاوند، بیشابور (در نزدیکی کازرون) و کنگاور دیده شده که در آن‏جا آناهیتا مورد پرستش قرار می‌گرفته.

باید گفت در معماری ایرانی، آداب و رسوم، مراسم مذهبی، روحیه، اخلاقیات، اندیشه و عقیده‏ی نسل‌ها به‏خوبی مشهود است. این ویژگی نه تنها در بناهای عظیم بلکه در ابنیه‏ی کوچک نیز نمود دارد. از دوره‏ی اشکانیان در معماری رسمی ایران، ساختن گنبد مرسوم شد. از همان روزگار گنبدها روی چهارطاق گوشه بنا می‌شد. بر اساس اعلام منابع تاریخی، یکی از کهن‌ترین نمونه‌های در خور ذکر از میان بناهای باستانی که در کشور ما شناخته شده، معبد «چغازنبیل» در خوزستان است. این پرستشگاه باشکوه در حدود نود متر از سطح دریا ارتفاع دارد و بزرگ‏ترین اثر معماری خشتی به جای مانده از تمدن ایلامی است.

پس از گذشت سالیان بسیار از خلق آثار ایرانی، درمی‌یابیم که آثار مذهبی، بخشی از آثار تاریخی و معنوی ایران را شامل می‌شوند و اعتقادات، باورها و معنویت، از جمله میراث‌های ماندگاری هستند که از طریق اماکن مذهبی منتقل می‌شوند.

البته باید به این نکته توجه شود که آثار مذهبی سرزمین پهناور ایران، به مساجد و زیارتگاه‌ها ختم نمی‌شود، بلکه اماکن مذهبی سایر ادیان، نظیر مسیحی و یهودی نیز در ایران از جایگاه خاصی برخوردار بوده و ویژگی‌های معماری و معنوی آن‏ها نیز به نوعی مؤید سیر تاریخی معماری و هنر در ایران است.

کلیساها و کنیسه‌های بسیاری در نقاط مختلف کشور به صورت پراکنده وجود دارد که ویژگی‌های اغلب آن‏ها به لحاظ معماری و بافت تاریخی، منحصر به فرد بوده است.

تهران، اصفهان و آذربایجان غربی و شرقی، از جمله مناطقی هستند که اماکن مذهبی یهودیان و مسیحیان یعنی کنیسه‌ها و کلیساهای تاریخی را در خود جای داده‌اند.

نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما