تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۸۲ ساعت ۰۷:۱۵
۰
کد مطلب : ۸۵۲۳

راز اجابت دعا

خدامراد سليميان

شماره چهارم ماهنامه خیمه - ربیع الثانی1424 - خرداد و تیر 1382

در بحث هاى پشيين گفتيم كه انسان براى انجام دعا، شايسته است كه به آداب آن توجه داشته باشد؛ از جمله آداب همراه با دعا به مواردى چون «شروع دا با نام و ياد خدا»، «مدح و ثناى خداوند و درود بر پيامبر و آل او»، «اعتراف به لغزش ها و گناهان»، «ابراز تواضع و فروتنى» و نيز «اصرار بر دعا و بلند همتى در اين امر» اشاره كرديم.

اينك به ادامه ى بحث مى پردازيم:

6- پنهان داشتن دعا

در دعاهاى پنهانى، خودنمايى كمتر راه پيدا كرده، به اجابت پروردگار نزديك تر است. خداوند در اين باره مى فرمايد: "اُدْعُوا رَبَكُم تَضَرُعا وَ خُفيه(15) پروردگار خود را با زارى و در پنهانى بخوانيد."

در روايتى از امام رضا عليه السلام است كه فرمود: "دعوه العبد سرّا دعوه واحده تَعدِلُ سبعين دعوه عقلانيه(16) يك نيايش بنده، به پنهانى و آهستگى، با هفتاد دعاى ظاهر و آشكار برابر مى كند."

مخفى بودن نيايش - آن هم در سكوت و آرامش - تأثير شگرفى در روح انسان دارد كه غير قابل انكار است.

شايان ذكر است كه، اين روايات با احاديثى كه برخى از ادعيه را در گروهى بودن آنها توصيه نموده اند، به راحتى قابل جمع است؛ به نحو اينكه كه گاهى خلوت كردن با محبوب، مناسب است و گاهى در دعاهاى گروهى و جمعى.



7- دعا براى ديگران

پيامبر اكرم رسول خاتم(ص) فرمودند: "اذا دعا احدكم فليعمم فانه اوجد للدعاء(17) هر گاه يكى از شما دعا مى كند، بايد به طور عمومى دعا كند، به درستى كه آن، براى دعا واجب تر است."

چه، دعا براى ديگران در هنگام دعا براى خود، داراى ارزش فراوانى است. ولى از آن بالاتر و ارزشمندتر اينكه، انسان ديگران را بر خود مقدم داشته، ابتدا براى آنها دعا كند.

امام حسن مجتبى عليه السلام مى فرمايد: در شب جمعه، مادرم را ديدم كه تا صبح در حال ركوع و سجده بود؛ به او گفتم: اى مادر! چرا همانطورى كه براى ديگران دعا كردى، براى خود دعا نكردى؟ فرمود: "الجار ثم الدار؛ اول همسايه، سپس خانه ى خود."(18)

از امام صادق عليه السلام نيز روايت شده است: "مَنْ قَدَمَ اَربعين رَجُلا مِن اخوانِهِ فدعا لَهُم ثُم دعا لنفسه استجيب يهم و فى نفسه" "كسى كه پيش از دعاى براى خود، چهل نفر از برادران مؤمن خود را دعا كند، دعايش هم در حق آنها و هم در حق خودش، مستجاب خواهد شد."(19)

بهر اين فرمود با موسى خدا

وقت حاجت خواستن اندر دعا

كاى كليم الله ز من مى جو پناه

با دهانى كه نكردى تو گناه

گفت موسى: من ندارم آن دهان

گفت: ما را از دهان غير مخوان

از دهان غير، كى كردى گناه؟

از دهان غير، برخوان كاى اله(20)

در دعاهايى كه به دست ما رسيده، دعا براى ديگران به صورت هاى زير است:

دعا براى اوليا، نيكان و بزرگان دين يكى از برترى دعاهاى ممكن، دعا در حق قطب دايره ى امكان، حجت ابن الحسن العسكرى عليه السلام است؛ چه از جهت سلامتى آن وجود شريف و چه از جهت تعجيل در فرج ايشان؛ كه او را حق بسيار بزرگى بر گردن ماست؛ از حق وجود و هستى گرفته كه او سبب متصل بين زمين و آسمان است(21) تا حق بقا در دنيا.(22)

علاوه بر اين دو، حق قرابت و خويشاوندى با پيامبر خاتم(ص) لازم مى شود كه در حق او دعا كنيم؛ چون دعا كردن نيز، نشانه اى از مودّت و دوستى است و بالاخره امام، واسطه ى نعمت و فيوضات الهى است. در بخش از زيارت شريف "جامعه" مى خوانيم:

"به بركت ما، درخت ها بارور گرديده و ميوه ها و نهرها جارى شده و باران از آسمان باريده و گياه از زمين روييده است".

دعا براى پدر و مادر و كسانى كه بر گردن انسان حق دارند:

"ربنا اغفرلى و لوالدى و للمؤمنين يوم يقوم الحساب؛ اى پروردگار ما! مرا و پدر و مادرم را و مؤمنان را، در روزى كه حساب برپا مى گردد، بيامرز."(23)

دعا براى برادران دينى:

"ربنا اغفرلنا و لاخواننا الذين سبقونا بالايمان؛ اى پروردگار ما! ما را بيامرز و برادران ما را، كه در ايمان بر ما پيش گرفتند، بيامرز."(24)

دعا براى فرزندان و نسل هاى آينده:

"رب هَب لى من لدنك ذريه طيبه انك سميع الدعا؛(25) پروردگارا! از رحمت ود بر من نسلى پاكيزده ببخش، همانا كه تو شنواى دعايى".

"رب اجعلنى مقيم الصلاه و من ذريتى و تقبل دعا(26) پروردگارا! مرا و فرزندانم را برپاى دارنده ى نماز قرار ده و دعايم را بپذير".

دعا براى مرزداران:

"بارالها! درود تو بر محمّد و خاندان او باد و سوگند بر عزّتت كه مرزهاى مسلمانان را از بد نگهدار و به نيروى خود، پاسداران آن مرزها را تأييد فرماى و عطاهاى آنان را از عطيه ى خود كامل و سرشار ساز..."(27)



8- دعاى جمعى

دعا نيز همانند بسيارى از كارهاى عبادى، علاوه بر فردى بودن، به نوعى گروهى است. به اين معنا كه دين اسلام علاوه بر اينكه اخلاص را شرط اساسى قبولى اعمال ذكر كرده، توجه به اين نكته را نيز مورد غفلت قرار نداده كه، در جوامع بشرى برخى از اعمال لازم است نمود خارجى داشته باشد. مناسك عظيم حج، نماز پرشكوه جمعه و نمازهاى جماعت، از جمله توصيه هايى است كه بر كارهاى عبادى شده است. امام صادق عليه السلام فرمودند: هيچ گاه، چهار نفر با هم دست به دعا برنمى دارند، جز آنكه وقتى پراكنده شوند، دعاى آنان به اجابت رسيده باشد.(28)



9- بالا بردن دست ها

بلند كردن دست ها به طرف آسمان، در هنگام دعا از جمله آدابى است كه به آن سفارش شده است، كه در ايجاد حالت معنوى و روحى بسيار مؤثر است، همانگونه كه برخى حركات، مانند گردش دور كعبه، ركوع و سجود، در آن عبادات، موضعيت دارد، اگر چه در اينجا تنها مستحب است.

امام حسين عليه السلام در اين باره فرمودند: "وقتى پيامبر اكرم(ص) دعا مى كردند، دست هايشان را بلند مى كردند، همانند مسكينى كه چيزى طلب مى كند."(29)



10- گفتن "ماشاء الله" در پايان دعا

از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: "هر گاه فردى دعا كند و پس از دعا بگويد ماشاءالله لا حول ولا قوه الا بالله" خداوند فرمايد: بنده ى مؤمن، دل به من نهاد و تسليم امر من گرديد، حاجتش را برآوريد."(30)



11- كشيدن دست ها به صورت

آخرين ادب نيايش را مى توان از روايتى از امام صادق عليه السلام اينگونه بيان نمود كه آن حضرت فرمود: "هيچ بنده اى دستش را به سوى خدا نگشايد، مگر اينكه خدا را شرم آيد كه آن را تهى برگرداند؛ پس هنگامى كه يكى از شما دعا مى كند، دست خود را برنگرداند، مگر اينكه بر سر و روى خود بكشد".(31)



پى نوشت ها:

1. محمّدى رى شهرى، محمّد؛ ميزان الحكمه، ترجمه ى حميد رضا شيخى، دارالحديث، اول، 1377، ج 4، ص 1664.

2. پيشين.

3. حكيم ثنايى غزنوى.

4. اصول كافى، ج 4، ص 247، ح 3150.

5. همان، ص 252.

6. مرآه العقول، ج 12، ص 99.

7. اعراف، 53.

8. مولانا جلال الدين بلخى.

9. اصول كافى، ج 4، ص 236، ح 11.

10. مولوى.

11. ميزان الحكمه، ج 4، ص ؟، حديث 5644.

12. مجلسى، محمّد باقر؛ بحارالانوار، ج 93، ص 374.

13. پيشين، ص 375.

14. حافظ.

15. اعراف، 53.

16. حلى، احمد بن محمّد بن فهد، عده الداعى، ص 117.

17. همان، ص 118.

18. بحارالانوار، ج 43، ص 81، روايت 3.

19. همان، ج 93، ص 382، روايت 2.

20. بلخى، جلال الدين محمّد، مثنوى معنوى.

21. در دعاى ندبه مى خوانيم: "اين السبب المتصل بين الارض والسماء".

22. در روايات فراوانى ذكر شده است كه: "اگر زمين بدون حجت بماند، از هم فرو مى پاشد".

23. ابراهيم، 41.

24. حشر، 10.

25. آل عمران، 38.

26. ابراهيم، 40.

27. ر.ك: صحيفه ى سجاديه.

28. صدوق، ثواب الاعمال، ص 357.

29. بحارالانوار، ج 93، ص 294، ح 23.

30. اصول كافى، ج 4، ص 289، حديث 1.

31. عده الداعى، ص 159.

نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما