تاریخ انتشار
يکشنبه ۱ شهريور ۱۳۸۳ ساعت ۰۰:۵۱
۰
کد مطلب : ۸۵۴۰

استراتژي اسلام اجتماعي: «جماعت» در مقابل «جمعيت»

محمدرضا زائری
شماره پانزدهم ماهنامه خیمه - رجب 1425- شهریور 1383

  شما چند نفر هستيد؟

مکتب متعالي و حياتبخش اسلام از آغاز حيات خويش حضوري پويا و زنده در متن اجتماع را براي پيروان حريمش رقم زد و ايشان را از هرگونه انزوا و پراکندگي برحذر داشت امر «أن تقوموا للَّه مثني و فُرادي» که سرمشق قيام الهي امام و انقلاب اسلامي امت ما بود به تأييد «ان تنصرواللَّه ينصرکم و يثبت اقدامکم» مسير و جهت پويايي و تلاش اجتماعي انسان هايي را مشخص مي کند که براساس آموزه هايي چون «من اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم» نمي توانند بي تفاوت و بي اعتنا از کنار مسائل اجتماعي بگذرند.

چنين است که اين دين «اجتماعي» زنده و باتحرک در طول قرن ها همچنان پاينده و مستحکم برقرا ماند و هم کتاب آسماني اش به مصداق «ان هذا القرآن في کل زمان غضّ جديد» همچنان و تا روز قيامت کتاب روز است و هم امام و پيشوايش «امام زمان» و حجت بر همه بندگان که «صاحب هذا الامر يتردد بينهم، بمشي في اسواقهم و يطأ فرشهم».

در چنين ديدگاه و مکتبي که به تقدير و سنت الهي همواره با ياران و همراهان اندک آيين خود را برپا نگه داشته است. شمارگان و تعداد پيروان، ملاک ارزيابي اين حضور اجتماعي نيست و نقش و حضور اجتماعي را شماره حاضران رقم نمي زند، بلکه چون همه ي موضوعات اعتقادي و الهي ديگر «کيفيت بر «کميت» و «چگونگي» بر «چندگانگي» رجحان مي يابد، گاه تني چند اندک و کم شمار، جهاني به شمار مي روند. آمدنشان، آمدن جهاني است و «جهاني است بنشسته در گوشه اي» و رفتنشان، که «ثلمه» است، «از شمار دو چشم يک تن کم، وز شمار خُرد هزاران بيش» خوانده مي شود.

بدين گونه قرآن کريم با تعليم «ان ابراهيم کان امه» مکتبي مي سازد که پيروانش شهيد بهشتي را يک ملت مي دانند چرا که «ان يکن منکم عشرون صابرون يغلبوا مأتين» و... و همچنان هر يک نفر انسان متعهد و معتقد مي تواند هزار و هزاران و ميليون ها نفر باشد.

اين استراتژي جمعيت کم شمار دين براي جبران شمارگان محدود است. در دنيايي که بايد براي اثبات حقانيت و ماندن، تلاش کرد و به «جهادي بزرگ با همه ي لوازم آن متعهد بود، «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه». امروز و در شرايطي اجتماعي جديد، ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، براي ماندن و نتيجه گرفتن نمي توانيم هر کدام فقط يک نفر باشيم. جهاد ما اين است که هر يک تا آنجا که مي توانيم خود را به شمارگان بيشتري تکثير کنيم و اين تبيين حقيقتي است که در آموزش هاي اجتماعي اسلام به عنوان استراتژي «جماعت در مقابل جمعيت» وجود دارد.

مؤمنان آگاه و هوشيار و معتقد که با اخلاص و بصيرت قدم در راه گذاشته اند خود «جماعت» خوانده مي شوند و اين همان جماعتي است که بايد بدان ملتزم بود و از آن نبايد جدا شد. اگر بخواهيم هر کدام يک نفر باشيم، شکست ونابودي ما حتمي است، چرا که در جبهه ي مقابل، عده و عُدّه فراوان تر با همراهي شياطن صف کشيده است. جبران اين تعداد کم تنها با تقويت کيفي آن ممکن است.

آيا تاکنون انديشيده ايد که شما چند نفر هستيد؟ آيا فقط خودتان به مسجد مي رويد؟ آيا فقط خودتان در نماز جمعه حضور پيدا مي کنيد؟ آيا فقط خودتان در راهپيمايي روز قدس حاضر مي شويد؟ اگر چنين است شما فقط يک نفر هستيد ولي اگر چون شهيد مطهري هستيد وقتي که براي هم حجره ي خود آب مي آورد تا وضو بگيرد و نماز شب بخواند، شما دو نفر به شمار مي آييد و اگر چون شهيد مطهري هستيد وقتي که با سخنان آتشي و آگاهي بخش خود در دل هزاران نفر شور و حرارت و درد و بينش مي افريد و در سخن و کلام و نوشتار و حضورتان آتش و شور و حرارت هست به تعداد کساني که برمي آشوبيد و به حرکت مي آوريد، شماره مي شويد. شما چند نفر هستيد؟

چند نفر را در اين اوضاع نابسامان فرهنگي و در اين شرايط نابهنجار اجتماعي براي جنگي تحميلي در عرصه ي فرهنگ و اجتماع به صف کشيده ايد و مهيّاي کارزار تهاجم و شبيخون فرهنگي ساخته ايد؟ چند نفر را براي دفاع مقدس در درک و شناخت و مقابله با تهاجم فرهنگي سازمان داده ايد؟ شما يک نفر هستيد؟ ده نفر هستيد؟ يا صد نفر و هزار نفر و....

هيأت هاي مذهبي و تشکل هاي ديني به عنوان ديرپاترين و اصيل ترين نهادهاي اجتماعي شيعه، امروز مطمئن ترين و مستحکم ترين بنيان هاي جهادي و سنگرهاي کدفاعي ما به شمار مي آيند. شما چند سنگر به اين جبهه افزوده ايد و به نگهباني چند سنگر مشغوليد؟ شما به پاسداري از استحکام و بنيان چند سنگر همت گماشته ايد و چند سنگر را از نفوذ و تخريب دشمن مصون داشته ايد؟

اين سنگرهاي مطمئن که به اعتقاد ما «روضه هاي بهشت خداوند» و «بقعه اي از بقعه هاي حرم اهل بيت پيامبر» هستند هر چه گسترده تر شود و هر چه در اين مسجد و آن مدرسه و اين جمع خانوادگي و آن محيط اداري ريشه بدواند ما رااز خطرهاي گسترده تر و بزرگ تر حفظ خواهد کرد. ما اين سنگرها را براي پاسداري از خويش مستحکم مي کنيم و مي دانيم که حفظ اين حريم، مإے؛ے را به آينده اي پيوند خواهد داد که در انتظارش، روزگار مي گذرانيم.

ما شيعه ي منتظريم و شيعه ي منتظر نمي تواند بيهوده وقت بگذراند و بلاتکليف باشد. «شيعه ي منتظر» انتخابگري آگاه است که در مسائل اجتماعي موضعي فعال دارد نه منفعل و بلاتکليف و واخورده. او در پرتو جبر، قهر و اراده ي حق مي کوشد تا عزم، اراده و اختيار خود را در مسير دريافت و درک اعتقادي اش به کار بندد و براي تحقق آرمان هايش «جهاد» کند.

بايد اين تأسف تلخ را بازخورد که در سال هاي گذشته بسياري از ما به اعتقاد دولت اسلامي و حاکميت ديني جامعه و به دلخوشي تلاش و کوشش مقدس متوليان ديني امور جامعه در برخي مسئوليت هاي فردي و اجتماعي خود کوتاهي کرده ايم، غافل از آنکه نقش و کارکرد فعاليت هاي مردمي هرگز با کار و عملکرد اداري مسئولان جبران نمي شود.

هيأت هاي مذهبي واقعي ترين و اصيل ترين نمادهاي حضور مردمي هستند که امروزه تشکل هاي غيردولتي ( )NGOخوانده مي شوند و کارکردهاي ارزشمند و غيرقابل انکار فراوان دارند.

امروزه بايد با آگاهي و هوشياري در جهت توسعه ي هوشمندانه و با برنامه ي اين هيأت ها کوشيد. ما واسطه هايي هستيم که دل هاي آماده ي بندگان را به آسمان لطف و عنايت خداوندگاران و اربابان آسماني خود متصل مي کنيم. کرم و لطف آنان در فضاي قدسي و معنوي مجالس نوراني شان با اين دل هاي آماده و فطرت هاي الهي هر چه بايد و شايد، خواهد کرد. هر چه در گسترش با کيفيت و آگاهانه ي اين مجالس بکوشيم و فرصت اتصال دل ها را به آن عنايت ها بيشتر فراهم کنيم و هر چه براي اين زمين هاي حاصلخيز و تشنه، فرصت بيشتري جهت تابش آن خورشيدهاي درخشان و بارش آن ابرهاي رحمت مهيّا سازيم، خود را بيشتر تکثير کرده ايم. ما اکنون چند نفر هستيم؟ با برقراري يک مجلس کوچک خانوادگي «حديث کسا» پنج نفر هستيم؟ با راه اندازي يک هيئت عزاداري محلي دويست نفريم؟ با برپايي يک محفل پرشور جوانانه هزار نفريم يا بيشتر؟

ما چقدر فرصت اتصال و پيوند را براي تشنگي هاي اين روزگار به آن درياي بي پايان فراهم ساخته ايم و بر «جماعت» خود افزوده ايم؟ راستي ما هر کدام چند نفر هستيم؟
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما