آبشار اجابت
شماره پنجم ماهنامه خیمه - جمادی الاول و الثانی1424 - مرداد 1382
- موانع اجابت نيايش
يكى از عوامل روشنايى جوامع اسلامى، دعا و نيايش است كه همواره باعث طراوت، شادابى و اميدوارى اين جوامع بوده است.
اگر چه «نيايش» در هر شرايطى داراى نتيجه اى است، ولى اگر خواسته باشيم در حد كمال، داراى نتايج مورد نظر باشد، مى بايست علاوه بر در نظر داشتن شرايط و آداب آن، به موانع و امورى كه ممكن است دعا را از اثر بخشى حقيقى دور كند توجه كافى داشته، در حد امكان در رفع آن ها كوشش كنيم.
در اين نوشته ى كوتاه به بخش دوم، يعنى موانع اجابت دعا، اشاره اى گذرا خواهيم نمود. قبل از شمردن موانع اجابت دعا، مناسب است سخنى ارزشمند را از كتاب شريف «الميزان» نقل كنيم، كه فرموده است:
«درخواست حقيقى - با زبان فطرت - هميشه با اجابت همراه بوده و از آن تخطى و تخلف نمى كند و دعاهايى كه به اجابت نمى رسد، فاقد يكى از اين دو امر است:
1- يا در خواست حقيقى در آن ها نيست، بلكه به واسطه ى روشن نبودن مطلب براى دعا كننده - به اشتباه - امرى را خواستار مى شود و يا چيزى را مى خواهد، كه اگر بر حقيقت امر مطلع مى شد، نمى خواست؛ براى مثال، دعا كننده كسى را مريض پنداشته و شفاى او را از خدا مى خواهد، در صورتى كه عمرش تمام شده، شفاى مرض در آنجا مورد ندارد، بلكه بايد زنده كردن او را از خدا خواست و او چون از زنده شدن مرده به واسطه ى دعا مأيوس است، به طور حقيقى آن را خواستار نمى شود و البته اگر كسى مانند پيامبران، چنين اميدى داشته باشد و دعا كند، مستجاب خواهد شد.
2- يا اينكه سؤال و درخواست هست، ولى - به طور واقعى - سؤال و درخواست از خدا نيست؛ مثل اينكه كسى حاجتى را از خدا بخواهد ولى به سبب هاى عادى - يا امور وَهمى كه گمان دارد امرش را كفايت مى كند - دل بسته باشد. در اين صورت خواستن به حسب حقيقت از خدا نيست؛ زيرا خدايى كه دعاها را مستجاب مى كند، كارى را با شركت اسباب و اوهام انجام نمى دهد. پس، اين دو دسته از دعا كنندگان، گرچه با زبان، دعاى خالص مى كنند، ولى در دلشان چنين نيست.1»
موانع اجابت دعا
1- اميد به غيرخدا
بزرگترين مانع پذيرش دعا اين است كه به كسى يا چيزى غير از خدا اميد بسته، يا او را به صورت مستقل مورد نيايش قرار دهيم.
از حضرت صادق(ع) نقل شده است كه فرمود:
«اِذا اَرادَ اَحَدُكُمْ اَنْ لا يَسْأَلَ رَبَّهُ شَيْئا اِلاّ اَعْطاهُ فَلْيَيْأسْ مِنَ النّاسِ كُلِّهِمْ، وَلا يَكُونَ لَهُ رَجاءٌ اِلاّ عِنْدَ اللّه، فَاِذا عَلِمَ اللّه عَزَّوَجَلَّ ذلِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ يَسْأَلِ اللّه شَيْئا اِلاّ اَعْطاهُ،2
هرگاه يكى از شما بخواهد كه هر چه از خداوند درخواست كند به او بدهد؛ بايد از همه ى مردم، چشم اميد قطع كرده، جز به خدا اميد نبندد. پس، چون خداى - عز و جل - دانست كه او براستى چنين است، هر چه از خدا بخواهد به او عطا كند.»
2- گناه و معصيت
يكى ديگر از موانع مهم پذيرش دعا، نافرمانى و سرپيچى از دستورات خداوند است. بندگان خدا با هر قدمى كه به سوى گناه برمى دارند، يك قدم از خداوند فاصله مى گيرند و موجبات محروميت خويش از اجابت الهى را فراهم مى آورند.
امام باقر(ع) در اين باره فرموده است:
«اِنَّ الْعَبْدَ يَسْأَلُ اللّه الْحاجَةَ فَيَكُونُ مِنْ شَأْنِهِ قَضاؤُها اِلى اَجَلٍ قَريبٍ اَو اِلى وَقْتٍ بَطىءٍ فَيُذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْبا فَيَقُولُ اللّه تَبارَكَ وَتَعالى لِلْمَلَكِ: لا تَقْضِ حاجَتَهُ وَاحْرِمْهُ اِيّاها، فَاِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطى وَاسْتَوْجَبَ الْحِرْمانَ مِنّى3
بنده از خداوند، حاجتى را مى خواهد و از شأن خداست كه آن را، در آينده اى نزديك يا با تأخير، برآورده سازد؛ اما بنده مرتكب گناهى مى شود، پس خداوند - تبارك و تعالى - به فرشته مى گويد: حاجت او را برمياور و او را از آن محروم گردان؛ زيرا كه او خود را در معرض خشم من نهاد و مستوجب محروميت از سوى من شد.»
در روايات به برخى از گناهانى كه از پذيرش دعا جلوگيرى مى كنند، اشاره شده است. به عنوان نمونه، يك مورد از اين روايات بيان مى شود.
امام سجاد(ع) فرموده است:
«اَلذُّنُوبُ الَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ، سُوءُ النِّيَّةِ وَخُبْثُ السَّريرَةِ وَالنِّفاقُ مَعَ الْاِخْوانِ وَتَرْكُ التَّصْديقِ بِالْاِجابَةِ وَتَأخيرُ الصَّلَواتِ الْمَفْرُوضاتِ حَتّى تَذْهَبُ اَوْقاتُها وَتَرْكُ التَّقَرُّبِ اِلَى اللّه عَزَّوَجَلَّ بَالْبِرِّ وَالصَّدَقَةِ وَاِسْتِعْمالُ الْبَذاءِ والْفُحْشِ فِى الْقَوْلِ،4
گناهانى كه موجب رد شدن دعا مى شوند، عبارتند از: نيّت بد، پليدى باطن، دو رويى با برادران دينى، باور نداشتن اجابت دعا، به تأخير انداختن نمازهاى واجب، تا آن زمان كه وقتش بگذرد، دورى جستن از نزديك شدن به خداى بزرگ با كار خير و دادن صدقه و به كارگيرى كلمات زشت و ناسزا در گفتار.»
اميرمؤمنان(ع) تأثير گناه در عدم اجابت دعا را اين گونه بيان مى فرمايد:
«لا تَسْتَبْطى اِجابَةَ دُعاؤِكَ وَقَدْ سَدَدْتَ طَريقَهُ بِالذُّنُوبِ5
اجابت دعايت را كُند نخوان، در حالى كه راهش را با گناهان بسته اى.»
پى نوشت:
1- الميزان، ج 2، ص 43، با تصرف.
2- كافى، ج 2، ص148.
3- بحار الانوار، ج 73، ص 329، ح 11.
4- همان، ص 376.
5- غررالحكم، ج 6، ص 302.