تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۲ ساعت ۱۴:۰۰
۰
کد مطلب : ۸۵۸۲

حاج آقا دعا بفرمایید

شماره پنجم ماهنامه خیمه - جمادی الاول و الثانی1424 - مرداد 1382

ای کاش می شد هر هفته مهمون هیأت شما می شدیم. دلمون می خواد اما آدرس هیأت شما را نداریم این آرزو موند به دلمون که یه هیأت خوب و هفتگی، یک دعوت نامه برای این هیأت مکتوب بفرسته؛ آره بابا، بچه های خیمه را هم دعوت کنید به خدا می آیند نگید که دعوت نمی خواند! به خدا علم غیب نداریم!

ولی ای کاش می شد بی سر و صدا آمد و رفت. دست چای ریز قدیمی هیأت شما را بوسید کنارش نشست و یه چای قند پهلو خورد، بعدش هم یک گپ با حال زد. نه اینکه فکر کنید این حرفا فقط بازی با لفظ و واژه هاست به خدا حسرت به دلامون موند که بیایم کنار ریش سفید او پیر غلام های دستگاه سیدالشهدا بشینیم و یک عمر خاطره ی نوکریشون را تو دلامون ضبط کنیم.

از پرچم های قدیمی و کتبه های نیم قرن و یک قرن گذشته گرفته، تا هیأت هایی که پارسال، و حتی امسال، تازه سفارش پرچم دادن، دیدنشون خاطرمون رو آروم می کنه.

دلمون می خواد وقتی تو اوج سینه زنی و حال و گریه و ندبه و توسل اید، بی سر و صدا بیایم و کفشهای شما را جفت کنیم. دوست داریم وسط دسته های شما شربت آبلیمو و زعفران بدیم، کوزه ها و مشک های قدیمی را پر از آب یخ کنیم بدیم دست شما بخورید و بگید «فدای لب تشنه ت یا ابا عبدالله».

چکار کنیم، دسته ها فقط ده پانزده روز از سال بیرون می یان و سنج و دمام و طبل، فقط یک روزای خاصی به صدا می یان.

درست می گم؟ فقط ده روز از سال تمام دلا به هم گره می خوردن و تو دسته های منظم و با عشق، عاشقانه عزاداری می کنن. نه درست نگفتم؛

مولودی ها و ولادتها یادم رفته حق با شماست!

یک روزای خوبی از سال، مثل نیمه شعبان و نیمه رمضان و سیزدهم رجب هم، دور هم جمع می شید؛ شادی می کنید و اشک می ریزید.

بخدا حیفمون می یاد از جمع شما دور باشیم. نه تنها ما دوست داریم که خیلی از بچه هیأتی ها یی که خیمه رو می خونن، دوست دارن برنامه ی هیأت شما رو بدونن، چه عیبی داره؟ شما هم بیایید

هیأت خودتون رو معرفی کنین!

هیأت شما خیلی قدیمی، خوب چهار تا عکس قدیمی و یک گپ و گفت و گو با دو تا ریش سفید و پیرغلام بگیرین و برای ما ارسال کنین.

هیأت شما دانش آموزی، چه عیبی داره؟! بنویس از کی راه اندازی شده و تا حالا چه کار کردین؛ برنامه های جدیدتون رو برای ما بفرستین زحمت نمی شه یک عکس قشنگ هم از پرچم هیأت و مراسم هایی که تا حالا بر گزار کردین، ارسال کنید.

جدیداً دو صفحه از خیمه را گذاشتیم برای دانشجو ها به نام (خیمه دانشجو) به خدا حیف مجلس های با حالی رو که تو انشگاهها بر گزار می کنین، بقیه خبر نداشته باشن.

خودتون برامون می گفتین جاتون خالی، فلان منبری اومد چه حرف های نابی می زد. خوب جوون رعنا! قلمت رو بردار چند تا از پا منبری های خوب اون روز هم صدا بزن، بسم الله! شروع کنید نکته های منبر را از یک تا هر چند تا که دلتون می خواد بنویسین؛ حالا شد یک گزارش از یک هیأت دانشجویی؛ بفرستید برای خیمه؛ تا اگه ویراسدار دقیق و حساسمون از شالوده ی کار شما خوشش اومد، دستور تایپ رو صادر کنه...!

بخدا شما می دونین که چه قدر دلمون می خواد اگه خودمون رو دعوت نمی کنید به مجلس امام حسین اهل بیت، بیایید نشریه ی خودتون را به دیگران معرفی کنید؛ به بچه هیأتی ها، به پیر غلام ها، به منبری ها و به مداح ها. باور کنید که ثواب این کار کمتر از خیلی کارهای دیگر نیست.

دل ما، دل شماست. حرف ما، حرف شما ها ست. عشق ما عشق شماهاست.

پس دلامون و حرف هامون عاشقونه رو برای یه عشق خدایی خرج کنیم.

شما حرف هاتون بفرستید بعداً گله کنید که چرا چاپ نشد. شما گزارش رو ارسال کنید، شوخی کردم ویراستار نشریه اونقدر هم دنبال شالوده و ساختار نیست، دستور تایپ و چاپ رو می ده! دیگه گله نکنید این هم یک دعوت خیلی ساده و خودمونی. دست همه ی قلم بدستای دستگاه سیدالشهدا رو می بوسیم؛ کفش های هم دلی همه بچه هیأتی ها را جفت می کنیم. نوکر تمام منبری ها و مداح های با اخلاص و با عشق و ادب، ما رو به دفتر و محل کار و منزل خودشون راه می دن گرفته تا اون بزرگوارایی که برای گفت و گو و مصاحبه، با قدم های خودشون سری به دفتر خیمه می زنن.

عشق و ادب و اخلاص قیمت نداره؛ اما هر کس هم که چند تا چیزرو تو دستگاه سیدالشهدا داره، قیمت نداره.

بعضی اسم ها و چهره های قدیمی، مثل طلای زیر خاک می مونن که هر وقت نگاهشون می کنی و یا حرف ها و قصه هاشون رو می شنوی، لذت می بری. خدا کنه بتونیم طلای زیر خاک بشیم، قیمت دار بشیم و به قول بعضی ها (دردخور باشیم). نمی دونم راه و حرف زدن با هیأتی ها به این روش خوبه یا نه؟ جواب این سوال رو هم لطف کنین برامون بفرستید. لطف کنید، جواب این سوال را هم با آدرس برنامه های هیأت تون برای ما ارسال کنید.

وقتی از کوچه باغ های کربلایی، که بوی عطر سیب می ده و بوی یاس های سفید، رد می شید و دلتون هوای حرم آقاتون می کنه، یادما باشید. اگر دلنوشته ای دارید که دل خودتون رو می لرزونه واسه خیمه بفرستید، تا دل همه رو بلرزونه.

مشتری شب های چهارشنبه و شب های جمعه جمکران هستید یا حرم عبدالعظیم حسنی؟ فرق نمی کنه خاطره و سفرنامه های این سفر های کوتاه و بلندتون رو برای ما بفرستید.

اگه کربلا مشرف شدید یا دارید با بچه های هیأت، برنامه ی سفر به عتبات عالیات رو می ریزد، شروع کنید به نوشتن، حدیث سفرهای شما، حدیث باب عشقی می شه که اهل خیمه با خوندنش حال می کنن، درس می گیرند و از تجربه هاش کوله بار سفرهای زیارتی شون رو پر می کنن.

گاهی که زمزمه می کنید و با دلتون نجوا، قلمتون رو بسپارید به کاغذ تا ما هم با زمزمه های شما زمزمه کنیم. خیلی وقت ها دور هم می شینین و خاطره ها تون را تعریف می کنین. خدا خیر تون بده خاطره های کوتاه را برای ما بفرستین. دلتون پر از شکوه و گله است، دست به قلم بشید و گله تون رو برای خیمه بفرستید، با ما درد دل کنید حرف ها تون رو بنویسید؛ اگر قابل بودیم جواب می دهیم، برای اونهایی که انتقاد ازشون دارید می ستیم؛ یا اگر دلتون خواست چاپ می کنیم.

خیمه هم یک هیأت اما مکتوب، یعنی (نوشتنی)ما هم حرف هاتون رو روی کاغذ آوردیم اگر ما رو به هیأت خودتون نمی برید، نشریه خودتون رو به هیأت تون دعوت کنید.

دلمون می خواهد یک گزارش کامل از وضعیت خیمه، یعنی هیأت مکتوب حسینی،براتون آماده کنیم که ایشاالله تو اولین فرصت، تقدیم تون صفا و اخلاصتون!

چشم انتظار زیارت دستخط با صفای همه تون...

ارادتمند سردبیر

نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما