کد مطلب : ۸۶۰۵
شعر آیینی، دنباله پیامبری
ملیحه پژمان
شماره 29-30 ماهنامه خیمه – محرم 1428- بهمن 1385
تعریف شعر آیینی از نگاه صاحب نظران
اشاره
از آنجا که دین در همهی ابعاد فکری و عملی مسلمانان نقش دارد و همهی حوزهها را در بر میگیرد، ادبیات هم خصوصاً در زمینهی شعر از این قاعده مستثنی نبوده است. سالهاست که پرداختن به مضامین دینی در قالب شعر برای شاعران برجستگی خاصی دارد. اشعار آیینی تأثیرگذاری که از دیرباز تا کنون نسل به نسل منتقل شدهاند، نشان از تاریخ پر فراز و نشیب دین دارند. اما شعر آیینی باید چه ویژگیای داشته باشد؟
شاعر آیینی کیست و چه آفتهایی اشعار آیینی را در حال حاضر تهدید میکنند؟
**احد ده بزرگی
در گذشته در زمینهی اهلبیت کاری صورت نمیگرفت. بیشتر اشعار جنبهی شعاری داشتند چرا که در قبل آشنایی با شعر مذهبی وجود نداشت. اما در حال حاضر به این نقطه رسیدهایم که اگر کسی اشعار مذهبی در دفتر شعرش نباشد. برایش ننگ محسوب میشود. جایگاه امروز شعر مذهبی و آیینی به عنوان یک هنر ناب دینی، بسیار برجسته است. با حرکت جریان شب شعر عاشورا ثابت میشود که شعر در همهی انواع ادبی میتواند خودنمایی کند. اگر بگوییم شعر بیان احساس و عاطفه است، در حق آن کم لطفی کردهایم. شعر آیینی شعری است که از جان و دل شاعر متعهد ریشه میگیرد. به عقیده من اگر کسی ناشناخته وارد این حیطه شود آسیبپذیر خواهد بود، حالا عدهای از دوستان که بدون پشتوانه شناخت و معرفت دست به خلق شعر میزنند، ماندگاری چندانی ندارد. شاعر باید برای سرودن شعر آیینی با دو بال حرکت کند، احساس و اندیشه.
** حمید سبزواری
شعر آیینی و مذهبی جایگاه ویژهای در میان مخاطبان دارد. شعر آیینی وصف حال تاریخ دین و بزرگان دین است و نمونه آن را میتوانیم در اشعار عاشورایی جستوجو کنیم. مثل اشعار محتشم کاشانی و آن ترکیببند مشهور:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است...
شعر آیینی بیانگر حزن و اندوه است. از دیرباز تاکنون ایرانیان جزء ملتهایی بودهاند که در خلق اشعار عارفانه آیینی دستی توانا داشتهاند و دارند. یکی از اهداف سرودن اشعار آیینی در گذشته انتقال پیام و مفاهیم دینی به مردم بوده است. این نوع شعر به گونهای مطرح میشود که گویی دنبالهروی از کار پیامبران بوده است. شعر آیینی میتواند عاملی مهم در جهت بیداری و راهنمایی مردم باشد که این جای تأمل بسیار دارد.
** علی موسوی گرمارودی
ادب آیینی فارسی از دورترین روزگار، یعنی از زمان قبل از رودکی شروع شد و تا امروز هم ادامه دارد و همهی شاعران، اعم از شیعه و سنی ادب آیینی را داشتهاند. کم و بیش هم شاعران سنی مثل سیف فرغانی شعرهایی در زمینهی ادبیات دینی داشتهاند از جمله آثار این شاعر؛ شعری در مدح امام حسین علیهالسلام است که بسیار پخته بیان شده است. و یا این که مولوی با توجه به این که اهل تسنن بوده، برای حضرت، شعر سروده است. حال آن که شیعیان در جای خود نیز آثار بسیاری در زمینه آیینی و مذهبی سرودهاند و ادبیات دینی را گسترش دادهاند.
**محمد رضا سنگری
شعر آیینی ترکیبی است از شعر و آیین؛ یعنی هم باید شاخصهها و ویژگیهای ممتاز یک شعر را در آن ببینید چه از نظر جذابیت تأثیرگذاری و چه از نظر ساخت و بافت منسجم. وقتی صحبت از آیین میشود یعنی باید نمادهای ارزشی و فرهنگی آیین که در اینجا به طور مشخص دین است، در آن باشد. طبیعی است یک شعر موفق آیینی باید با کسب پشتوانههایی از درک درست تاریخی، ارزشها و نگرشهای دینی همراه داشته باشد. و اگر فاقد این ویژگیها باشد، شعر آیینی موفقی عرضه نکردهایم. این ترکیب بین شعر و آیین است، یعنی شعری که ترجمان و فرایند اندیشه و ارزشهای دینی است.
اما شاعر آیینی، کسی است که خالق و آفریننده شعر آیینی است. او باید به چند عنصر مسلح باشد. اول این که شعر را بشناسد و با همهی ویژگیهای شعری اعم از ویژگیهای ساختار و درونمایه و مضمون آشنایی داشته باشد. دوم این که به تاریخ شعر فارسی اشراف داشته باشد و بداند که میراثدار کدام فرهنگ است. شاعری که گسسته و بریده از گذشته بخواهد شعر بگوید، قطعاً شعر او تأثیرگذار نخواهد بود. اما نکتهی سوم این که آشنایی با فرهنگ و درونمایهی دینی به خصوص در قلمرو شیعی داشته باشد. اگر شاعری بخواهد در خصوص واقعهی عاشورا شعر بگوید باید با تاریخ کربلا و تحریفهای ادبی که در آن وارد شده آشنا باشد. بهترین اشعار در این زمینه اشعاری از محتشم کاشانی، عمان سامانی و... است.
اما در اینگونه شعر، آفتهایی هم دیده میشوند مثل: 1ـ فقدان پالایش حوادث تاریخی و در نتیجه، درآمیختن تاریخ به تحریف. 2ـ فقدان توجه همه سونگرانه به فرهنگ آیینی مثلاً پرداختن به سوگ و مرثیه بدون توجه به ارزشهای دینی.
3ـ اقبال بیش از اندازه شاعران از شعر محاوره که گاهی اوقات افق شعر را تنزل میدهد.
**عبدالجبار کاکایی
شعر مذهبی، در مجموع ادبیات دینی و نگرش به موضوعات دینی تا قبل از شروع دوران معاصر دینی هم بوده. همزمان با نهضت نوگراها، زمینه تفکراتی در این زمینه مطرح میشود که به نوعی با معارف دینی فاصله دارد. درک شاعران دوره مدرنیسم، به پیروی از مکاتب بشری غرب شکل گرفته ولی مضامینی مثل عاشورا، غدیر و... که مورد علاقه مردم بود، نیز مورد توجه شاعران در این دوره بود. ادبیات، پس از دوران بازگشت در این زمینه پیشرفت چندانی نداشت و در حد تقلید از دیگران و مدایح ائمه و پیروی از سبک خراسانی و عراقی بود و شیوه سخن بسیار نازل و ضعیف چهرههای شاخص در بین شاعران این سبک، در آن زمان دیده نمیشد و ادبیات روشنفکری میداندار در این زمینه بود. مدح ائمه علیهمالسلام در حاشیه و بین علوم مطرح میشد. اما از دهه 50 به بعد همزمان با جنبش روشنفکری اسلامی، توجه به ادبیات مذهبی در بین اقشار مختلف بیدار شد. طرح مضامین مذهبی که ادبیات انقلاب سال 57 را شکل داد. وارد حوزه روشنفکری مذهبی شد. قبل از انقلاب رگههای شعر مذهبی را در آثار استاد علی موسوی گرماروی، نعمت میرزاده و... شاهد بودیم، اما در حال حاضر اوضاع خیلی متفاوت شده و شاعران به اینگونه شعر بیشتر توجه دارند و اشعار ماندگاری را در این زمینه شنیده و میشنویم.
** پرویز بیگی حبیب آبادی
ادبیات آیینی حرفی نیست که امروز در میان شاعران و مخاطبان مطرح شده باشد بلکه از گذشته بوده و آثار بزرگان و قدما نشان از جاری بودن این گونه در ادبیات ما دارد.
در این دو دهه 60 و 70 و آغاز دهه 80 شاعران به ادبیات و اشعار آیینی رویکرد بیشتری نشان دادهاند. هرچند که در گذشته ادبیات آیینی بیشتر در قالبهای کلاسیک مطرح میشد، اما حالا در قالبهای سپید، نیمایی و نو هم مطرح میشود و آثار بسیاری در این زمینه در دست داریم مثل کتاب گنجشک و جبرئیل زندهیاد سید حسن حسینی. اما آسیبهایی که به ادبیات دینی ما در حال حاضر وارد میشود در بحث قرائت است و شاعران استناد میکنند به مواردی که دچار اشکال است. متأسفانه این شکل در حوزهی نوحهسرایی اتفاق میافتد. اما هر شاعری که با گذشته آشناست و به خوبی شعر گذشته را میشناسد و در حال و هوای آن زندگی کرده، تأثیرپذیری لازم را داشته است.
تعریف شعر آیینی از نگاه صاحب نظران
اشاره
از آنجا که دین در همهی ابعاد فکری و عملی مسلمانان نقش دارد و همهی حوزهها را در بر میگیرد، ادبیات هم خصوصاً در زمینهی شعر از این قاعده مستثنی نبوده است. سالهاست که پرداختن به مضامین دینی در قالب شعر برای شاعران برجستگی خاصی دارد. اشعار آیینی تأثیرگذاری که از دیرباز تا کنون نسل به نسل منتقل شدهاند، نشان از تاریخ پر فراز و نشیب دین دارند. اما شعر آیینی باید چه ویژگیای داشته باشد؟
شاعر آیینی کیست و چه آفتهایی اشعار آیینی را در حال حاضر تهدید میکنند؟
**احد ده بزرگی
در گذشته در زمینهی اهلبیت کاری صورت نمیگرفت. بیشتر اشعار جنبهی شعاری داشتند چرا که در قبل آشنایی با شعر مذهبی وجود نداشت. اما در حال حاضر به این نقطه رسیدهایم که اگر کسی اشعار مذهبی در دفتر شعرش نباشد. برایش ننگ محسوب میشود. جایگاه امروز شعر مذهبی و آیینی به عنوان یک هنر ناب دینی، بسیار برجسته است. با حرکت جریان شب شعر عاشورا ثابت میشود که شعر در همهی انواع ادبی میتواند خودنمایی کند. اگر بگوییم شعر بیان احساس و عاطفه است، در حق آن کم لطفی کردهایم. شعر آیینی شعری است که از جان و دل شاعر متعهد ریشه میگیرد. به عقیده من اگر کسی ناشناخته وارد این حیطه شود آسیبپذیر خواهد بود، حالا عدهای از دوستان که بدون پشتوانه شناخت و معرفت دست به خلق شعر میزنند، ماندگاری چندانی ندارد. شاعر باید برای سرودن شعر آیینی با دو بال حرکت کند، احساس و اندیشه.
** حمید سبزواری
شعر آیینی و مذهبی جایگاه ویژهای در میان مخاطبان دارد. شعر آیینی وصف حال تاریخ دین و بزرگان دین است و نمونه آن را میتوانیم در اشعار عاشورایی جستوجو کنیم. مثل اشعار محتشم کاشانی و آن ترکیببند مشهور:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است...
شعر آیینی بیانگر حزن و اندوه است. از دیرباز تاکنون ایرانیان جزء ملتهایی بودهاند که در خلق اشعار عارفانه آیینی دستی توانا داشتهاند و دارند. یکی از اهداف سرودن اشعار آیینی در گذشته انتقال پیام و مفاهیم دینی به مردم بوده است. این نوع شعر به گونهای مطرح میشود که گویی دنبالهروی از کار پیامبران بوده است. شعر آیینی میتواند عاملی مهم در جهت بیداری و راهنمایی مردم باشد که این جای تأمل بسیار دارد.
** علی موسوی گرمارودی
ادب آیینی فارسی از دورترین روزگار، یعنی از زمان قبل از رودکی شروع شد و تا امروز هم ادامه دارد و همهی شاعران، اعم از شیعه و سنی ادب آیینی را داشتهاند. کم و بیش هم شاعران سنی مثل سیف فرغانی شعرهایی در زمینهی ادبیات دینی داشتهاند از جمله آثار این شاعر؛ شعری در مدح امام حسین علیهالسلام است که بسیار پخته بیان شده است. و یا این که مولوی با توجه به این که اهل تسنن بوده، برای حضرت، شعر سروده است. حال آن که شیعیان در جای خود نیز آثار بسیاری در زمینه آیینی و مذهبی سرودهاند و ادبیات دینی را گسترش دادهاند.
**محمد رضا سنگری
شعر آیینی ترکیبی است از شعر و آیین؛ یعنی هم باید شاخصهها و ویژگیهای ممتاز یک شعر را در آن ببینید چه از نظر جذابیت تأثیرگذاری و چه از نظر ساخت و بافت منسجم. وقتی صحبت از آیین میشود یعنی باید نمادهای ارزشی و فرهنگی آیین که در اینجا به طور مشخص دین است، در آن باشد. طبیعی است یک شعر موفق آیینی باید با کسب پشتوانههایی از درک درست تاریخی، ارزشها و نگرشهای دینی همراه داشته باشد. و اگر فاقد این ویژگیها باشد، شعر آیینی موفقی عرضه نکردهایم. این ترکیب بین شعر و آیین است، یعنی شعری که ترجمان و فرایند اندیشه و ارزشهای دینی است.
اما شاعر آیینی، کسی است که خالق و آفریننده شعر آیینی است. او باید به چند عنصر مسلح باشد. اول این که شعر را بشناسد و با همهی ویژگیهای شعری اعم از ویژگیهای ساختار و درونمایه و مضمون آشنایی داشته باشد. دوم این که به تاریخ شعر فارسی اشراف داشته باشد و بداند که میراثدار کدام فرهنگ است. شاعری که گسسته و بریده از گذشته بخواهد شعر بگوید، قطعاً شعر او تأثیرگذار نخواهد بود. اما نکتهی سوم این که آشنایی با فرهنگ و درونمایهی دینی به خصوص در قلمرو شیعی داشته باشد. اگر شاعری بخواهد در خصوص واقعهی عاشورا شعر بگوید باید با تاریخ کربلا و تحریفهای ادبی که در آن وارد شده آشنا باشد. بهترین اشعار در این زمینه اشعاری از محتشم کاشانی، عمان سامانی و... است.
اما در اینگونه شعر، آفتهایی هم دیده میشوند مثل: 1ـ فقدان پالایش حوادث تاریخی و در نتیجه، درآمیختن تاریخ به تحریف. 2ـ فقدان توجه همه سونگرانه به فرهنگ آیینی مثلاً پرداختن به سوگ و مرثیه بدون توجه به ارزشهای دینی.
3ـ اقبال بیش از اندازه شاعران از شعر محاوره که گاهی اوقات افق شعر را تنزل میدهد.
**عبدالجبار کاکایی
شعر مذهبی، در مجموع ادبیات دینی و نگرش به موضوعات دینی تا قبل از شروع دوران معاصر دینی هم بوده. همزمان با نهضت نوگراها، زمینه تفکراتی در این زمینه مطرح میشود که به نوعی با معارف دینی فاصله دارد. درک شاعران دوره مدرنیسم، به پیروی از مکاتب بشری غرب شکل گرفته ولی مضامینی مثل عاشورا، غدیر و... که مورد علاقه مردم بود، نیز مورد توجه شاعران در این دوره بود. ادبیات، پس از دوران بازگشت در این زمینه پیشرفت چندانی نداشت و در حد تقلید از دیگران و مدایح ائمه و پیروی از سبک خراسانی و عراقی بود و شیوه سخن بسیار نازل و ضعیف چهرههای شاخص در بین شاعران این سبک، در آن زمان دیده نمیشد و ادبیات روشنفکری میداندار در این زمینه بود. مدح ائمه علیهمالسلام در حاشیه و بین علوم مطرح میشد. اما از دهه 50 به بعد همزمان با جنبش روشنفکری اسلامی، توجه به ادبیات مذهبی در بین اقشار مختلف بیدار شد. طرح مضامین مذهبی که ادبیات انقلاب سال 57 را شکل داد. وارد حوزه روشنفکری مذهبی شد. قبل از انقلاب رگههای شعر مذهبی را در آثار استاد علی موسوی گرماروی، نعمت میرزاده و... شاهد بودیم، اما در حال حاضر اوضاع خیلی متفاوت شده و شاعران به اینگونه شعر بیشتر توجه دارند و اشعار ماندگاری را در این زمینه شنیده و میشنویم.
** پرویز بیگی حبیب آبادی
ادبیات آیینی حرفی نیست که امروز در میان شاعران و مخاطبان مطرح شده باشد بلکه از گذشته بوده و آثار بزرگان و قدما نشان از جاری بودن این گونه در ادبیات ما دارد.
در این دو دهه 60 و 70 و آغاز دهه 80 شاعران به ادبیات و اشعار آیینی رویکرد بیشتری نشان دادهاند. هرچند که در گذشته ادبیات آیینی بیشتر در قالبهای کلاسیک مطرح میشد، اما حالا در قالبهای سپید، نیمایی و نو هم مطرح میشود و آثار بسیاری در این زمینه در دست داریم مثل کتاب گنجشک و جبرئیل زندهیاد سید حسن حسینی. اما آسیبهایی که به ادبیات دینی ما در حال حاضر وارد میشود در بحث قرائت است و شاعران استناد میکنند به مواردی که دچار اشکال است. متأسفانه این شکل در حوزهی نوحهسرایی اتفاق میافتد. اما هر شاعری که با گذشته آشناست و به خوبی شعر گذشته را میشناسد و در حال و هوای آن زندگی کرده، تأثیرپذیری لازم را داشته است.