تاریخ انتشار
شنبه ۱ شهريور ۱۳۸۲ ساعت ۰۰:۳۶
۰
کد مطلب : ۸۶۰۸

خطبه

مرتضى وافى
شماره ششم ماهنامه خیمه - رجب المرجب1424 - شهریور1382 

شيعه ى على بودن، ادعايى است كه اثبات مى خواهد و ثابت شدنش با عمل است و پرهيزكارى. گفته اند شيعه يعنى «پيرو». شيعه، قدم جاى پاى مولايش مى گذارد. نه فقط در گفتار كه در كارهايش نيز پيرو و مطيع است. بعضى ديگر مى گويند شيعه از شيوع مى آيد؛ شيوع يعنى «پخش كردن» و «گسترش دادن»؛ شيعه ى على هر كجا كه برود و هر جا بنشيند، فكر و راه رهبرش را منتشر مى كند. هدف و آرمان على به دست شيعه اش در جانها و فرهنگ ها منعكس مى گردد.

و معناى سوم شيعه، نويدى است براى همه ى آنها كه على و راه على را خواسته اند. در روايتى است كه امام معصوم فرمود: «مى دانيد چرا به محبّان ما شيعه مى گويند؟! انّهم خلقوا من شعاع نورنا؛ براى آنكه آنها از پرتو نور ما اهل بيت، آفريده شده اند» خوشا به حال آنكه وجودش از نور اهل بيت است و آن پرتو نورانى را در حباب گناه و حجاب نافرمانى خدا محبوس نكرده است. خوشا به حال آن كه مصداق كلام امام صادق(ع) است كه فرموده:

«فانما شيعة على مَن عَفَّ فَرْجُه و بَطْنُه و اشتَّه جهادُه و عَمِلَ لحالِقه و رجا ثَوابه و خاف عِقابُه؛ همانا شيعه ى على كسى است كه شكمش را از حرام نگه دارد؛ هوا و هوس و شهوات او را از پاكى مياندازد. با همت و تلاش گام بردارد، كارش براى رضاى خدا، چشم اميدش به ثواب و پاداش اوست و از عقاب و عذاب خداى عالميان بيمناك باشد».

آيا ما اينگونه ايم؟ و خدا كند كه باشيم.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما