کد مطلب : ۸۶۱۵
الهی نامه
شماره پانزدهم ماهنامه خیمه - رجب 1425- شهریور 1383
الهي نامه
حضرت امام خميني (ره)
خداوندا! توجه ما به غير از تو از روي استهزا نيست؛ ما چه هستيم و که هستيم که در محضر قدس ملک الملک علي الاطلاق، استکبار و استهزا کنيم؛ ولي قصور ذاتي و نقص ما، قلوب محجوب ما را از تو مصروف داشته و اگر عصمت و پناه تو نباشد ما در شقاوت خود تا ازل باقي هستيم و راه نجاتي نداريم.
بارالها! ما چه هستيم؟! داود نبي (ع) عرض کرد که اگر عصمت تو نباشد عصيان تو را خواهم کرد.
خدايا! تو مارا لياقت ده که در اين ميهماني که از ما کردي به طور شايسته وارد شويم.
الهي نامه
خواجه عبدالله انصاري
- الهي! تا تو در غيب بودي من همه عيب بودم چون تو از غيب به در آمدي من از عيب به در آمدم.
- الهي! نه ظالمي که گويم زنهار، نه مرا بر تو حقي که گويم بيار چون در اول برداشتي در آخر فرو مگذار.
- الهي! اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به پشّه و مور محتاجم.
- الهي! اگر کاسني تلخ است از بوستان است و اگر عبداللّه است از دوستان است.
- الهي! آمرزيدن مطيعان چه کار است؟ کرمي که همه را نرسد چه مقدار است؟
- الهي! چون آتش فراق داشتي، دوزخ پر آتش از چه افراشتي؟!
- الهي! همتي ده که شوق اطاعت افزون کند و طاعتي ده که به خشنودي تو رهنمون کند.
- الهي! يقين ده که در آن شک و ريا نبود و علمي که بي برق و ضيا نبود.
- الهي! به حق آنکه تو را هيچ حاجت نيست، ببخش بر آنکه او را هيچ حجّت نيست.
- الهي! به درگاه آمدم بنده وار، لب پُر توبه و زبان پراستغفار، خواهي به کرم عزيزدار خواهي خوار، که من خجلم و شرمسار، تو خداوندي و صاحب اختيار.
- الهي! آنچه مرا کام است نه به اندازه ي کام است، چون کرمت عام است؛ اگر نظر کني کار تمام است.
- الهي! همچو بيد مي لرزم که مبادا به هيچ نيرزم.
- الهي! گداي تو به کار خود شاد است، زيرا هر که گداي تو شد در دو عالم سلطان است.
- الهي! فرمودي که در دنيا به همان چشم که در توانگران نگريد در درويشان نگريد، تو کريمي و اولي تر که در آخرت به همان چشم که در مطيعان نگري در عاصيان نگري.
الهي نامه
حضرت امام خميني (ره)
خداوندا! توجه ما به غير از تو از روي استهزا نيست؛ ما چه هستيم و که هستيم که در محضر قدس ملک الملک علي الاطلاق، استکبار و استهزا کنيم؛ ولي قصور ذاتي و نقص ما، قلوب محجوب ما را از تو مصروف داشته و اگر عصمت و پناه تو نباشد ما در شقاوت خود تا ازل باقي هستيم و راه نجاتي نداريم.
بارالها! ما چه هستيم؟! داود نبي (ع) عرض کرد که اگر عصمت تو نباشد عصيان تو را خواهم کرد.
خدايا! تو مارا لياقت ده که در اين ميهماني که از ما کردي به طور شايسته وارد شويم.
الهي نامه
خواجه عبدالله انصاري
- الهي! تا تو در غيب بودي من همه عيب بودم چون تو از غيب به در آمدي من از عيب به در آمدم.
- الهي! نه ظالمي که گويم زنهار، نه مرا بر تو حقي که گويم بيار چون در اول برداشتي در آخر فرو مگذار.
- الهي! اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به پشّه و مور محتاجم.
- الهي! اگر کاسني تلخ است از بوستان است و اگر عبداللّه است از دوستان است.
- الهي! آمرزيدن مطيعان چه کار است؟ کرمي که همه را نرسد چه مقدار است؟
- الهي! چون آتش فراق داشتي، دوزخ پر آتش از چه افراشتي؟!
- الهي! همتي ده که شوق اطاعت افزون کند و طاعتي ده که به خشنودي تو رهنمون کند.
- الهي! يقين ده که در آن شک و ريا نبود و علمي که بي برق و ضيا نبود.
- الهي! به حق آنکه تو را هيچ حاجت نيست، ببخش بر آنکه او را هيچ حجّت نيست.
- الهي! به درگاه آمدم بنده وار، لب پُر توبه و زبان پراستغفار، خواهي به کرم عزيزدار خواهي خوار، که من خجلم و شرمسار، تو خداوندي و صاحب اختيار.
- الهي! آنچه مرا کام است نه به اندازه ي کام است، چون کرمت عام است؛ اگر نظر کني کار تمام است.
- الهي! همچو بيد مي لرزم که مبادا به هيچ نيرزم.
- الهي! گداي تو به کار خود شاد است، زيرا هر که گداي تو شد در دو عالم سلطان است.
- الهي! فرمودي که در دنيا به همان چشم که در توانگران نگريد در درويشان نگريد، تو کريمي و اولي تر که در آخرت به همان چشم که در مطيعان نگري در عاصيان نگري.
