تاریخ انتشار
يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۸۵ ساعت ۱۵:۵۵
۰
کد مطلب : ۸۶۲۱

تاریخ سرزمین آسمانی

مهری دهقانی بوزانی قسمت اول
شماره ۲۹-۳۰  ماهنامه خیمه – محرم ۱۴۲۸- بهمن ۱۳۸۵

چكيده

در اين مقاله، مسائل مربوط به تاريخ مرقد امام حسين علیه‌السلام از جمله، ساخت‏وسازها و تعميرات مرقد كه در فاصله‌ی سال‏هاي ۶۱ تا ۱۳۸۸ق، توسط افراد و سلسله‌هاي مختلف حكومتي از جمله:‌ بني‌اميه، مروانيان، عباسيان، آل‌بويه، سلجوقيان، ايلخانيان، صفويان، قاجاريه و پهلوي انجام شده، به ترتيب تاريخ انجام هريك بيان شده‌اند



سير تاريخي بناي مرقد امام حسين علیه‌السلام و ايجاد شهر كربلا

پس از شهادت اباعبدالله الحسين علیه‌السلام، چيزي نگذشت كه بر فراز قبر مطهرش مسجدي بنا شد و درخت سدري در آن محل روئيد، و کم‏کم‏ افراد زیادی جهت زیارت مرقد منور حضرت، به کربلا می‏رفتند. اولین مسجدی که کنار مرقد حضرت ساخته شد، دارای دو در بوده كه يكي از آن‌ها به سمت مشرق باز مي‌شده.(۱)

ابن‏قولويه مي‌نویسد: «آنان كه امام حسين علیه‌السلام را به خاك سپردند، قبر آن حضرت را مشخص نموده ‌و براي آن، نشانه‌اي گذاشتند، و بنایي روي آن ساختند كه آثارش هرگز از بين نمي‌رود».(۲)

در کتاب «تاريخ كربلا» آمده: «باني اين بنا، شناخته‏شده نیست، و هرچه گفته شود، از روي حدس و تخمين است. بعضي نسبت آن را به بني‏اسد كه جسد مطهر را دفن نموده‌اند، مي‌دهند؛ و بعضي به مختار بن ابوعبيده. به هر حال، آن بنا، تا زمان‌ هارون‌الرشيد برپا بود.

بني‌اميه در دوران حكومت خود، نگهباناني را بر مرقد آن حضرت گماشتند تا زائران نتوانند به قبر مطهر دست يابند.(۳)

در دوران حكومت مروانيان، مسجدي بر روی تربت پاك حضرت بنا گرديد.(۴) «عبدالملك بن مروان» و «حجاج بن يوسف»، به مرقد مطهر جسارتی ننمودند، اما به بازماندگان آل‏رسول ظلم و ستم فراوانی نمودند. در زمان «سفاح»، خليفه‌ی اول عباسي، زمینه‏ی مناسب براي زيارت مرقد حضرت فراهم شد و آبادي و عمران قبر مطهر آغاز گرديد. نخستين كسي كه در دوران حكومت عباسيان، به قبر شريف تعرض نمود، «منصور دوانيقي» و پس از او، نواده‏اش «هارون» (۱۷۰ ـ۱۹۳) بود.(۵) «شيخ ‏عباس قمي» در «اربعين‌الحسينيه» آورده است که: «آن‏چه از «مناقب» و «كامل‌التواريخ» و «ارشادالقلوب» و «امالي» طوسي و «كامل‏الزياره» استفاده شده، آن است كه در ايام خلافت هارون، زيارت سيدالشهداء علیه‌السلام، در ميان شيعه و سني شايع شد. چنان‏که بر اساس كامل‏الزياره، حتي زن‏ها نیز هميشه به زيارت آن قبر شريف مي‌رفتند. بر طبق روايتي، مردم در حائر مطهر، از كثرت جمعيت به هم مزاحمت مي‌نمودند. اين كار، سبب ترس هارون‌ بود كه مبادا مردم رغبت كنند به اولاد اميرالمؤمنين علیه‌السلام، و خلافت از عباسيان به علويان منتقل شود. بنابراين در سال ۱۹۳ق كه سال آخر عمرش بود، حكم كرد «موسي بن عيسي عباسي» را كه والي كوفه بود، به خراب كردن قبر سيدالشهداء علیه‌السلام‌ و عمارت آن اطراف و كشت و زرع آن زمين. و او مردي را مأمور اين كار كرد كه نامش «موسي بن عبدالملك» بود، و تمام عمارت و بنيان قبه‌ی شريفه را خراب كرد و تمام زمين حائر را شخم زد و در آن زراعت نمود، و مقصود، محو اثر قبر شريف بود و درخت سدري را كه نزديك قبر شريف قرار داشت، و علامت آن بود نيز از ريشه درآوردند كه بعد از آن هم كسي نتواند قبر را بشناسد. هارون، علاوه بر تخريب قبر، بناهاي اطراف آن را نيز ويران كرد».(۶)

بعد از هارون، خلفاي دیگر عباسي، متعرض به قبر شريف نشدند و دوباره رفت و آمد زوّار در آن مكان مقدس آغاز شد و در اطراف قبر مطهر، عمارت‏هایي ساخته شد كه دلیل آن، علاقه‌ی ظاهری مأمون (۱۹۶ـ ۲۱۸) به تشيع و علويين بود. این ابنیه، تا زمان «متوكل» باقي و برقرار بود، و چون متوکل بر سر کار آمد، ‌زوار را از زيارت قبر امام حسين و اميرالمؤمنين علیه‌السلام‌ منع كرد.(۷)

متوكل، مردي خبيث و بدسرشت بود و با آل‏ابوطالب، سخت دشمني مي‌كرد، و با تهمت و افترا، بعضی از آنان را اسير مي‌نمود و پيوسته در صدد اذيت و آزار ايشان بود. «فتح بن خاقان»، وزير او نيز چنين بود و آن‏چه در دوران او، بر علويين و آل‏ابوطالب گذشت، در دوران هيچ‏يك از خلفای ‌عباسی بر آنان نگذشت.

مرقد مطهر حضرت، از سال ۲۳۶ تا ۲۴۷ق، بارها مورد تعرض متوکل عباسی قرار گرفت. متوکل در سال ۲۳۲ق، همت خود را بر آن گماشت كه نور خدا را خاموش كند و اثری از قبر مطهر حضرت بر جای نماند. لذا امر کرد تا مرقد را شخم بزنند و در آن زراعت نمايد. مأمورانی نیز در راه‏هاي منتهی به كربلا قرار داد تا كساني را كه به زيارت آن حضرت می‏آیند، عقوبت كنند و به قتل برسانند.

دومين جسارت وي به قبر مطهر، در سال ۲۳۶ق روی داد. وي، يكي از اصحاب خود به نام «ديزج»، که مردي يهودي بود و به حسب ظاهر، در کنار قبر شريف حضرت، اسلام آورده بود، براي شخم و شيار و محو آثار قبر آن حضرت و عقوبت كردن زوار آن، به كربلا روانه كرد.(۸)

مسعودي آورده است: «اين واقعه، در سال ۲۳۶ بوده و ديزج با كارگر بسيار، سر قبر شريف رفت و هيچ‏كدام جرأت نكردند كه اقدام كنند بر خراب كردن آن موضع شريف. پس ديزج، بيلي به دست گرفت و قسمت‏هاي بلند قبر شريف را خراب كرد. آن‌گاه ساير كارگران به ويران كردن قبر مطهر اقدام كردند و بنای قبر مطهر را منهدم ساختند».

«ابوالفرج» نیز در اين باره آورده است: هيچ‏كس را جرأت بر اين امر نبود. ديزج، قومي از يهود آورد تا به اين كار شنيع اقدام كردند و گفته است كه تا دويست جريب از اطراف قبر را شخم كردند و آب بر آن زمين جاري كردند و صندوق مطهر را سوزانيده و در اطراف آن زمين، به مسافت هر ميل، نگهباناني گماشته بود كه هركس به قصد زيارت قبر منور آيد، او را دستگير كنند و به نزد او برند تا او را عقوبت كند».(۹)

در سال ۲۳۷ق، خبر به متوكل رسيد كه علماي كوفه، به زيارت قبر حسين بن علي علیه‌السلام مي‌آيند و در آن‌جا اجتماع مي‌نمايند. وي از انقلاب مردم عراق بر ضد خود ترسيد و لشكري مهیا نمود و به نينوا حمله كرد و قبر شريف را خراب نمود،‌ و مردم را نيز از اطراف حرم، متفرق و از زيارت منع كرد. متوکل، در سال ۲۴۷ ق، براي چهارمین بار به قصد نابودي قبر مطهر امام حسين علیه‌السلام لشكري به كربلا فرستاد و تمام زمين‏هاي آن‌جا را به آب بست و زراعت نمود و مردم را نيز از زيارت منع كرد. متوكل عباسي در دوران حكومت چهارده ساله‌ی خود، در مجموع هفده مرتبه، قبر شريف را خراب كرد.(۱۰)

متوكل در شوال سال ۲۴۷ ق، به دست پسرش، «منتصر» كشته شد. منتصر (۲۴۷ـ ۲۴۸ ق)، خود نسبت به خاندان ابوطالب محبت مي‌ورزيد و با آنان رفتاري نيكو داشت و كمك مالي به آنان مي‌نمود و به هيچ وجه متعرض ايشان نمي‌شد و مانع زيارت قبر امام حسين علیه‌السلام نمي‌شد. وي در دوران حكومتش، امر به ساخت مرقدين مطهر نجف و كربلا نمود و آن‌ها را به حالت نخست بازگرداند و دستور داد تا ميلي بلند براي راهنمايي زوار، بر قبر حضرت سيدالشهداء علیه‌السلام نصب كنند.(۱۱)

بنايي كه منتضر بر روی مرقد امام حسين علیه‌السلام بنا كرد، در سال ۲۷۳ ق، رو به ويراني نهاد ‌و در ذي‌الحجه‌ی همان سال، طاق روضه‌ی مقدس به يك‏باره فروریخت و بعضي از زوار كه براي زيارت مخصوصه‌ی عرفه و عيد قربان در آن‏جا اجتماع شده بودند، جان خود را از دست دادند.(۱۲)

بعد از اين خرابي، مرقد مطهر تا حدود ده سال، بدون طاق و رواق بود. در سال ۲۸۳ ق، يكي از زمامداران علوي، ملقب به «داعي صغير» که بعد از برادرش «حسن»، فرمانروای طبرستان شده بود، با «معتضد» عباسي (۲۷۹-۲۸۹ ق)، رابطه برقرار كرده و با جلب نظر او، در حائر،(۱۳) گنبدي عالي، با دو در و دو طاق بنا نهاد و ديواري بر اطراف آن كشيد و خانه‌هايي براي مجاورين آن تربت مقدس ساخت و در زيبایي و استحكام عمارت قبر مقدس، كوشش فراواني به خرج داد. از آن پس، مرقد حضرت به تدريج رو به آباداني نهاد و علويان به سوي آن كوچ كرده و در جوار آن مسكن گزيدند. در رأس این علویان، «سيدابراهيم مجاب» فرزند «محمد عابد»، پسر امام موسي كاظم علیه‌السلام بود كه در سال ۲۴۷ق، به همراه فرزندانش به سرزمين كربلا گام نهاد و آن‌جا را وطن خويش قرار داد.(۱۴)

بعد از مدتي و در دوران حكومت عضدالدوله ديلمي (۳۳۸ـ۳۷۲ ق)،‌ و نیز در سال ۳۶۵ ق، ملعوني به نام «ضبه بن محمد اسدي» كه حاكم «عين‌التّمر» بود، به آن مكان مقدس هجوم برد و غارت فجيعي انجام داد و اموال و موقوفات آن را يك‏سره تاراج نمود و مردم را به اسارت گرفت.(۱۵)

بعد از اين واقعه، عضدالدوله ديلمي، در سال ۳۶۹ ق، بقعه‌اي را كه هارون بر روی مرقد مولا علی علیه‏السلام بنا كره بود، خراب كرد و معماران و بنایان را از اطراف آورد، و براي هر دو مرقد شريف نجف و كربلا، عمارت‏هايي رفيع بنا نمود.(۱۶)

هم‏چنين عضدالدوله ديلمي در سال ۳۷۱ ق، بنايي با رواق‏هاي متعدد بر روی مرقد امام علیه‌السلام بنا كرد و ضريحي از عاج، روي قبر نصب نمود و خانه‌هاي اطراف را تعمير كرد و دور شهر را حصار كشيد. عضدالدوله، تنها كسي بود كه مرقد حضرت را پس از ویرانی‏های متوكل، به حالت اول بازگرداند.(۱۷)

«ابن‏اثير»، در تاريخ خود از اقدامات ارزشمند عضدالدوله و خدمات فراوان وي نسبت به مكه، مدينه، كربلا و نجف داشت، سخن گفته است. عضدالدوله ساختمان‏هايی در اطراف ضريح بنا نمود و گنبد را تعمير کرد و رواق‏هايی در آن بنا ساخت و به تزئين آن‌ها پرداخت. ضريح را با ساج و ابريشم زينت بخشيد و خانه‌هاي اطراف و بازارها را تعمير نمود و دور شهر، حصار بلندي كشيد تا شهر از تعرض دشمنان مصون بماند.(۱۸)

در آن اوقات، «عمران بن شاهين»، يكي از امراي بطایح،‌ كار عضدالدوله را دنبال كرد و رواقي در حرم حضرت امير علیه‌السلام و رواق ديگري نيز در حرم امام حسين علیه‌السلام بنا نهاد و در كنار رواق، مسجدي نيز احداث نمود.(۱۹)

«بحرالعلوم»، در كتاب «سلاسل‌الذهب» مي‌نويسد: «رواق عمران بن شاهين، در سمت غربي حرم قرار دارد كه امروزه به رواق سيدابراهيم مجاب معروف است. ابن‏شاهين در كنار اين رواق، مسجدي نيز بنا كرد كه آن را به نام خود نام نهاد. اين مطلب را ابن‌بطوطه نيز در سفرنامه‌ی خود آورده است. مسجد مزبور تا زمان صفويان باقي بوده و سپس صفویان، مسجد را ضميمه‌ی صحن نمودند و اثر آن تا امروز باقي مانده است. در حال حاضر آن محل، انبار فرش‏هاي روضه‌ی منوّره است كه پشت ايوان معروف به ايوان ناصري قرار دارد. ساختمان اين رواق و مسجد كه به نام مسجد ابن‏شاهين معروف است، در سال ۳۶۷ ق به پايان رسيده است.(۲۰)

در سال ۴۰۷ ق، حرم حضرت دچار آتش‌سوزي شد. اين آتش‌سوزي بر اثر سقوط دو شمع بزرگ در حرم روی داد كه سبب گرديد چوب‏هاي ساج كه حرم را با آن زينت داده بودند، آتش بگيرد و اكثر ابنيّه‌ی حرم مطهر و ديوارهاي آن فرو ريخته و از بين برود.(۲۱)

«ابن‏تغري» اين مطلب را مورد تأييد قرار داده و مي‌گويد: ‌«در بيست و يكمين سال حكومت منصور بر مصر كه سال ۴۰۷ ق بود، حرم مطهر امام حسين علیه‌السلام در كربلا‌، بر اثر سقوط دو شمع كه از آن غفلت شده بود، آتش گرفت».(۲۲) پس از اين آتش‌سوزي، بناي حرم در عهد سلطنت آل‌بويه تجديد بنا گرديد؛ و «فضل بن سهلان»، وزير سلطان‏الدوله‌ی ديلمي (۴۰۳ ـ ۴۱۵ ق)، در همان سال ديواري بر گرد حائر (كه در آن زمان بر همه‌ی عمارات واقع در اطراف قبر مطهر اطلاق مي‌شد، كشيد.(۲۳)

در سال ۴۷۹ ق، «ملكشاه سلجوقي» كه با وزير خود به شكار رفته بود، به زيارت قبر امام حسين علیه‌السلام موفق گرديد و دستور داد ديوار حرم را تعمير كنند.(۲۴)



پی‌نوشت

۱. ميرزا محمد علي معلم حبيب آبادي، مكارم الآثار (اصفهان: كمال، ۱۳۶۲)، ص ۶۰۳، نقل از تاريخ كربلا‌، سيد عبدالجواد كليددار، ص ۱۴۸-۱۸۱.

۲. سلمان هادي آل‏طعمه، ميراث كربلا، [بي جا] : سازمان تبليغات اسلامي، ۱۳۷۳)، ص ۳۰، نقل از كامل الزياره،‌ جعفر بن قولويه، ص ۱۳۳.

۳. سلمان هادي آل‏طعمه، ميراث كربلا‌، ص ۳۰. مكارم الآثار، ميرزا محمد علي حبيب آبادي، ص ۶۰۳، نقل از تاريخ كربلا‌، سيد عبدالجواد كليددار، ص ۱۴۸-۱۸۱.

۴. همان، ص ۳۱، نقل از نزهه اهل الحرمين، سيد حسن صدر، ص ۲۸.

۵. همان، ص ۳۱ / ميرزا محمد علي معلم حبيب آبادي، مكارم الآثار، ص ۶۰۳.

۶. شيخ عباس قمي،‌تتمه المنتهي وقايع ايام خلفا: ج ۳، منتهي الآمال ([تهران] : مهتاب، ۱۳۷۷)، ص ۲۱۹. سلمان هادي آل‏طعمه، ميراث كربلا، ص ۳۲.

۷. ميرزا محمد علي معلم حبيب آبادي، مكارم الآثار، ص ۶۰۴. شيخ عباس قمي، تتمه المنتهي، ص ۲۱۷-۲۱۸.

۸. شيخ عباس قمي، تتمه المنتهي،‌ ص ۲۱۷-۲۱۸. ميرزا محمد علي معلم حبيب آبادي، مكارم الآثار، ص ۶۰۴.

۹. همان، ص ۲۱۸. سلمان هادي آل طعمه، ميراث كربلا‌، ص ۱۷۵.

۱۰. همان، ص ۲۱۹-۲۲۰. سلمان هادي آل طعمه، ميراث كربلا، ص ۳۳.

۱۱. ميراث كربلا، سلمان هادي آل‏طعمه، ص ۳۳. تتمه المنتهي، شيخ عباس قمي، ص ۲۲۲.

۱۲. مكارم الآثار، محمدعلي معلم، ص ۶۰۴.

۱۳. حائر: محل جمع شدن آب، و نام زميني كه مرقد حضرت سيدالشهداء در آن واقع است. (فرهنگ عميد، تهران، اميركبير، ص ۴۹۲).

۱۴. سلمان هادي آل‏طعمه، ميراث كربلا، ص ۳۴ / ميرزا محمد علي معلم حبيب آبادي، مكارم الآثار، ص ۶۰۵.

۱۵. همان، ص ۱۷۵.

۱۶. همان، ص ۳۵. مكارم الآثار، محمدعلي معلم، ص ۶۰۵ . تتمه المنتهي، شيخ عباس قمي، ص ۲۲۰.

۱۷. همان، ص ۳۴. تتمه المنتهي، شيخ عباس قمي، ص ۲۸۵.

۱۸. همان، ص ۳۵، نقل از تاريخ كربلا و حائر الحسين،‌ عبدالجواد كليددار، ص ۱۷۱.

۱۹. همان، ص ۳۶-۳۷،‌ نقل از بحارالانوار، علامه مجلسي، ج ۱۰.

۲۰. همان، ص ۳۶-۳۷، نقل از سلاسل الذهب، سيدمحمدصادق بحرالعلوم.

۲۱. همان، ص ۳۷، نقل از المنتظم، سبط ابن جوزي، ج ۷، ص ۲۸. محمدعلي معلم، مكارم الآثار، ص ۶۰۵.

۲۲. همان،‌ ص ۳۷،‌ نقل از النجوم الزاهره، ابن‏‏‏‏‏تغري، ج ۴، ص ۲۴۱.

۲۳. همان، ص ۳۸. محمدعلي معلم، مكارم الآثار، ص ۶۰۵.

۲۴. همان، ص ۳۸.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما