کد مطلب : ۸۶۵۲
شرح زیارت جامعه کبیره
سید محمدمهدی حسینی ایمنی قسمت چهارم
شماره 29 - 30 ماهنامه خیمه – محرم 1428- بهمن 1385
... و مَعدِنِ الرَّحمَه؛ ... و درود بر شما که معدن رحمت خداوندید ...!
وقتی به معصومین میگویی «معدنالرحمه»، میدانی که به محل استقرار چیزی، همراه با رضایتمندی ظرف و مظروف، معدن میگویند؛ مگر نه این که به بهشت، از این رو که مقرّ بهشتیان است و هم بهشت و هم بهشتی، از این استقرار راضیاند، «جنّات عدن» میگویند؟!
اگر هم از معانی عامی که برای رحمت گفتهاند، همچون رأفت و عاطفه و محبت و ... ـ که در واقع مقدمهی رحمتند، نه خودِ رحمت ـ بگذری، به معنای فراگیر رحمت که هم بشود آن را به خدا نسبت داد و هم به غیر خدا، میتوانی برسی. آری! رحمت، همان اعطا و افاضهای است که هدف آن، برآورده شدن نیاز نیازمندان است؛(1) مگر جز این است که رسالت، امامت، کتابهای آسمانی و ... مصادیق رحمت الهیاند؟!
پس امامان معصوم علیهمالسلام نیز سرچشمههای رحمت خداوند و وارثان «رحمه للعالمین»اند. تنها از مکتب اهلبیت علیهمالسلام، میشود درس گذشت و مهربانی بیمنت و بیچشمداشت، آموخت. مگر جز این است که انسانهای دیگر، در احسان خویش به دیگران، امید تلافی و مقابله به مثل، یا دستکم، انتظار تشکر و قدردانی دارند؟!
ولی رحمت اهلبیت و معصومین علیهمالسلام، تنها برای رضایت خداوند است و از هیچ کسی، انتظار مقابله به مثل و یا سپاسگذاری ندارند؛ مگر در قرآن نخواندهای: «بگو از شما هیچ مزدی بر این [رسالت] نمیخواهم»؟! (2)
و مگر نمیدانی که این شعار معصومین و پیامبر صلیاللهعلیهوآله، تنها برای رسالت نیست؟! مگر جز این است که اهلبیت علیهمالسلام، حتی در احسان و اطعامشان نیز چنیناند؟ گواهی روشنتر از این میخواهی که: «ما تنها برای رضای خدا، شما را طعام میکنیم و از شما نه امید پاداش داریم و نه امید سپاسگزاری»؟(3)
اگر کسی چنین سخن گفت و پرسید: مگر پیامبر صلیاللهعلیهوآله «مودّت قربی» را مزد رسالت خویش ندانسته است؟ با صلابت و محکم خواهی گفت که سود بیواسطه «مودّت قُربی» به خود مردم برمیگردد؛ مگر نه این که اهلبیت علیهمالسلام، «چراغهای هدایت» و «کشتیهای نجات» مردماند؟ مگر پیامبر واپسین نفرموده است که: «مَثَل اهلبیت من در میان شما، مَثَل کشتی نوح است؛ هرکس سوار آن شد، نجات مییابد و هرکس از آن تخلف کرد و به آن پشت کرد، غرق میشود»؟! (4)
نکتهها
1. رحمتی که از معصومین علیهمالسلام، به مردم میرسد، از دو سنخ است؛ رحمت عاطفی و رحمت عقلی. البته رحمت از نوع نخست را دیگران هم کم و بیش دارند و از آن بهرهمندند؛ معصومین تنها در نقطهی اوج رحمت عاطفی قرار دارند و از این جهت هم قافلهسالارند. اما آنچه که معصومین را بر دیگران ممتاز و برجسته میکند، رحمت عقلی است که محصول وحی نیز میباشد. این رحمت، رحمت عقلی است که معصومین علیهمالسلام را به رغم بار سنگین و کمرشکن رسالت و هدایت [الَّذی أَنقَضَ ظَهرَک؛ بار سنگین رسالت، پشت تو را شکست] وا میدارد که صبوری کنند و دست از هدایت بشر برندارند؛ هرچند به بهای سنگ خوردنها و دندان شکستنها.
تازه، حتی نفرینهای آنها نیز از روی رحمت بوده است. مگر نه این است که نفرین شدگان، سنگ راه هدایت دیگران میشدند، و افزون بر این که خود، هدایت میشدند و ایمان نمیآوردند، راه را برای ایمان دیگران نیز میبستند؟ مگر «هم دیگران را از ایمان آوردن باز میدارند و هم خودشان از ایمان آوردن دوری میجویند» (5) نخواندهای؟!
افزون بر این، نفرین معصومین علیهمالسلام، به سود خود کافران نیز هست. مهلت دادن به کافران، مگر سودی برای آنها دارد؟ آیا جز این است که فقط باری بر بار گناهانشان میافزاید و بارشان را سنگین میکند؟
2. تو میدانی که هر خاکی، استعداد و قابلیت آن را ندارد که طلا شود و هر مکانی، نمیتواند طلاساز شود. خاکی ویژه، باید در جایی ویژه قرار گیرد تا قابلیت طلا شدن داشته باشد و بتواند معدنی ارزشمند شود. پس این را هم بدان که رحمت خداوند نیز باید از مجرای ویژه عبور کند تا بشر بتواند از آن بهرهمند شود. مگر جای تردید است که مجرای ویژهی رحمت الهی، معصومین علیهمالسلام و اهل بیت پیامبرند؟
پی نوشت:
1. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج 1، ص 280.
2. انعام / 90.
3. انسان / 9.
4. بحارالانوار، ج 23، ص 105.
5. انعام / 26.
... و مَعدِنِ الرَّحمَه؛ ... و درود بر شما که معدن رحمت خداوندید ...!
وقتی به معصومین میگویی «معدنالرحمه»، میدانی که به محل استقرار چیزی، همراه با رضایتمندی ظرف و مظروف، معدن میگویند؛ مگر نه این که به بهشت، از این رو که مقرّ بهشتیان است و هم بهشت و هم بهشتی، از این استقرار راضیاند، «جنّات عدن» میگویند؟!
اگر هم از معانی عامی که برای رحمت گفتهاند، همچون رأفت و عاطفه و محبت و ... ـ که در واقع مقدمهی رحمتند، نه خودِ رحمت ـ بگذری، به معنای فراگیر رحمت که هم بشود آن را به خدا نسبت داد و هم به غیر خدا، میتوانی برسی. آری! رحمت، همان اعطا و افاضهای است که هدف آن، برآورده شدن نیاز نیازمندان است؛(1) مگر جز این است که رسالت، امامت، کتابهای آسمانی و ... مصادیق رحمت الهیاند؟!
پس امامان معصوم علیهمالسلام نیز سرچشمههای رحمت خداوند و وارثان «رحمه للعالمین»اند. تنها از مکتب اهلبیت علیهمالسلام، میشود درس گذشت و مهربانی بیمنت و بیچشمداشت، آموخت. مگر جز این است که انسانهای دیگر، در احسان خویش به دیگران، امید تلافی و مقابله به مثل، یا دستکم، انتظار تشکر و قدردانی دارند؟!
ولی رحمت اهلبیت و معصومین علیهمالسلام، تنها برای رضایت خداوند است و از هیچ کسی، انتظار مقابله به مثل و یا سپاسگذاری ندارند؛ مگر در قرآن نخواندهای: «بگو از شما هیچ مزدی بر این [رسالت] نمیخواهم»؟! (2)
و مگر نمیدانی که این شعار معصومین و پیامبر صلیاللهعلیهوآله، تنها برای رسالت نیست؟! مگر جز این است که اهلبیت علیهمالسلام، حتی در احسان و اطعامشان نیز چنیناند؟ گواهی روشنتر از این میخواهی که: «ما تنها برای رضای خدا، شما را طعام میکنیم و از شما نه امید پاداش داریم و نه امید سپاسگزاری»؟(3)
اگر کسی چنین سخن گفت و پرسید: مگر پیامبر صلیاللهعلیهوآله «مودّت قربی» را مزد رسالت خویش ندانسته است؟ با صلابت و محکم خواهی گفت که سود بیواسطه «مودّت قُربی» به خود مردم برمیگردد؛ مگر نه این که اهلبیت علیهمالسلام، «چراغهای هدایت» و «کشتیهای نجات» مردماند؟ مگر پیامبر واپسین نفرموده است که: «مَثَل اهلبیت من در میان شما، مَثَل کشتی نوح است؛ هرکس سوار آن شد، نجات مییابد و هرکس از آن تخلف کرد و به آن پشت کرد، غرق میشود»؟! (4)
نکتهها
1. رحمتی که از معصومین علیهمالسلام، به مردم میرسد، از دو سنخ است؛ رحمت عاطفی و رحمت عقلی. البته رحمت از نوع نخست را دیگران هم کم و بیش دارند و از آن بهرهمندند؛ معصومین تنها در نقطهی اوج رحمت عاطفی قرار دارند و از این جهت هم قافلهسالارند. اما آنچه که معصومین را بر دیگران ممتاز و برجسته میکند، رحمت عقلی است که محصول وحی نیز میباشد. این رحمت، رحمت عقلی است که معصومین علیهمالسلام را به رغم بار سنگین و کمرشکن رسالت و هدایت [الَّذی أَنقَضَ ظَهرَک؛ بار سنگین رسالت، پشت تو را شکست] وا میدارد که صبوری کنند و دست از هدایت بشر برندارند؛ هرچند به بهای سنگ خوردنها و دندان شکستنها.
تازه، حتی نفرینهای آنها نیز از روی رحمت بوده است. مگر نه این است که نفرین شدگان، سنگ راه هدایت دیگران میشدند، و افزون بر این که خود، هدایت میشدند و ایمان نمیآوردند، راه را برای ایمان دیگران نیز میبستند؟ مگر «هم دیگران را از ایمان آوردن باز میدارند و هم خودشان از ایمان آوردن دوری میجویند» (5) نخواندهای؟!
افزون بر این، نفرین معصومین علیهمالسلام، به سود خود کافران نیز هست. مهلت دادن به کافران، مگر سودی برای آنها دارد؟ آیا جز این است که فقط باری بر بار گناهانشان میافزاید و بارشان را سنگین میکند؟
2. تو میدانی که هر خاکی، استعداد و قابلیت آن را ندارد که طلا شود و هر مکانی، نمیتواند طلاساز شود. خاکی ویژه، باید در جایی ویژه قرار گیرد تا قابلیت طلا شدن داشته باشد و بتواند معدنی ارزشمند شود. پس این را هم بدان که رحمت خداوند نیز باید از مجرای ویژه عبور کند تا بشر بتواند از آن بهرهمند شود. مگر جای تردید است که مجرای ویژهی رحمت الهی، معصومین علیهمالسلام و اهل بیت پیامبرند؟
پی نوشت:
1. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج 1، ص 280.
2. انعام / 90.
3. انسان / 9.
4. بحارالانوار، ج 23، ص 105.
5. انعام / 26.