کد مطلب : ۸۷۳۷
... خیمه تعطیل شد!
مرتضی وافی
شماره شانزدهم ماهنامه خیمه - محرم الحرام 1426- اسفند 1383
بسم الله الرحمن الرحیم
... خیمه تعطیل شد!
... خیمه از نظر مالی دچار بحران شده است!
... مجوز خیمه دچار مشکل شده است!
... مسئول خیمه فرصت اداره کردن مجله را ندارد!
... خیمه در توزیع و فروش مشکل پیدا کرده است و ...
... شما را به خدا نگذارید خیمه تعطیل شود، این مجله تنها مجلهی هیأتیهاست.
... خجالت نمیکشید، پرچمی که سیدالشهدا دستتان داده، زمین میگذارید.
... اگر لیاقت داشتید، این توجه و لطف را از شما نمیگرفتند.
... ما از اول میدانستیم پس از چند شماره خیمه تعطیل میشود، آخر نمیشود با دست خالی و جیب خالیتر یک نشریه را اداره کرد، هیأتیها را به مجله راه انداختن چه کار!!...
با توقف موقت انتشار ماهنامهی خیمه، همهی این حرف و حدیثها به سرعت در میان دوستان و ارادتمندان و مخاطبان خیمه زبان به زبان چرخید و حرفهای دیگر ... و هرچه بود، این چند ماه گذشت و امسال در آستانهی ماه محرم الحرام و در ماههای پایانی سال 83 دوباره میهمان شماییم با شماره شانزدهم خیمه.
از همهی آنها که در این مدت از سر دلسوزی ما را تشویق کردهاند، دلداری دادهاند یا ترساندهاند و از عواقب کار برحذرمان داشتهاند، ممنونیم، و همهی آنها را که حرف و حدیث بسیار پشت سرمان داشتهاند و بعضی از آنها را ما هم شنیدهایم، حلال میکنیم و چنان چه در این مدت از ما قصور و کوتاهی سر زده است از همهی آنها و صاحب خیمه عذرخواهیم.
و امّا امروز، که خیمه میهمان دستان پرمهر شماست، بدانید که در این چندماه خیلی کارها انجام شد. بررسی دیدگاهها و نظرات خوانندگان پرو پا قرص نشریه، ساماندهی کادر تحریریه، تشکیل هیأت علمی و ترمیم خط تولید و توزیع نشریه، انجمن خبرنگاران خیمه، ایجاد پایگاه اطلاع رسانی و خبرگزاری خیمه، راه اندای نشر الکترونیک خیمه از جمله فعالیتهای انجام گرفته شده است، میماند دو مطلب:
اول آن که هنوز از نظر مالی و امکانات در مضیقهایم و نیازمند کمک و بذل توجه دوستان و البته به عنایت سیدالشهدا امیدوار و مصمم.
و دوم آن که با ایجاد مرکز مطالعات راهبردی هیئات و مجالس مذهبی خیمه، نشریه از این به بعد با پشتیبانی و حمایت علمی و معنوی این مرکز ادامهی فعالیت خواهد داد و در شناسنامه خیمه نام این مرکز نیز خواهد آمد.
و در آخر کلامی هم با آنها که گیر میدهند و اشکال میگیرند و نق میزنند و بهانه میآورند و ...
روشن و صریح باید گفت که ما مذهبیها خیلی وقتها تحمل یکدیگر را نداریم، ضعفهای اخلاقی، حسادت، دورویی و تنگ نظریها بیچارهمان کرده، تا یک نفرمان خطایی مرتکب میشود به جای آنکه کمکش کنیم، داد میزنیم و آبرویش را میبریم، و تا میبینیم یک نفر در میان آن همه اخلاقهای خوب یک ضعف دارد، ضعفش را عَلَم میکنیم و هوار میکشیم!.
و خلاصه اگر بدتان نیاید، دافعهمان به جاذبهمان میچربد و البته برای کارمان، دلیل و سند و آیه و روایت هم میتراشیم و چرا از خوبیها و محاسن یکدیگر کمتر میگوییم و دائم دور خودمان خط میکشیم و برای سلایق، حریم درست میکنیم؟ سؤالی است که جوابش را باید خیلیها بدهند.
و از جملهی آنهاست، قضیهی صاحب امتیازی خیمه، و اینکه بعضیها با جناب زائری مشکل دارند. و بعد نوبت مدیر مسئول است که این اشکال را دارد و آن ضعف را و بعد نوبت دیگر دوستان تحریریه است و بعد هم نوبت محتوا و قالب بندی و چه و چه!؟...
عزیزان، هیأتیها، دوستان مذهبی و متدین، بس است!، بگذارید ماهنامه کارش را بکند، با حذف نام این و اسم آن یکی، چیزی درست نمیشود.
بگذارید در همین شماره حرف آخر را بزنم، از سفر کربلا که برگشتم و با عنایت حضرت سیدالشهدا در سال امام حسین ـ سال 81 ـ خواستم تا خدمتی در مسیر سیدالشهدا انجام دهم، این برادر عزیزم جناب حجت الاسلام زائری بود که راه خیمه را برایم گشود و مرا تشویق به انتشار چنین ماهنامهای نمود و در زمانی که خیلیها با امتیاز و مجوز نشریه کاسبی میکنند، مجوز نشریهی خود را به اینجانب واگذار کرد، و در مراحلی که خیلیها فقط احسنت گفتند و آفرین! و فقط سری تکان دادند که انشاء الله دعایتان میکنیم!! ایشان با حوصله آمد و نشست و از پول شخصیاش، در اوج گرفتاری گذشت و دوستان خیمه را ارام آرام با یک کار حرفهای مطبوعاتی آشنا کرد و هرجا نشست و برخاست از خیمه حرف زد و به دوستان گفت: باید بگوییم نشریهمان، نه نشریهتان تا کارها درست شود و ... ترس دارم که اگر بیشتر بگویم، ایشان و دوستانشان رنجیده خاطر شوند...
و آنها که به خاطر اسم من و ایشان و اختلاف سلیقهها بهانه میگیرند و میگویند که اگر چنین بشود و چنان، فلانی باشد و آن یکی نباشد ما کمک میکنیم و حمایت، بدانند که نه ما احتیاجی به لطف و عنایت آنها داریم! و نه آنها میتوانند اینگونه ادامه دهند، اگر خیمه بر حق است و اگر اخلاصی در کار باشد، خیلی از مسایل در آیندهای نه چندان دور روشن خواهد شد. والعاقبه لاهل التقوی
بسم الله الرحمن الرحیم
... خیمه تعطیل شد!
... خیمه از نظر مالی دچار بحران شده است!
... مجوز خیمه دچار مشکل شده است!
... مسئول خیمه فرصت اداره کردن مجله را ندارد!
... خیمه در توزیع و فروش مشکل پیدا کرده است و ...
... شما را به خدا نگذارید خیمه تعطیل شود، این مجله تنها مجلهی هیأتیهاست.
... خجالت نمیکشید، پرچمی که سیدالشهدا دستتان داده، زمین میگذارید.
... اگر لیاقت داشتید، این توجه و لطف را از شما نمیگرفتند.
... ما از اول میدانستیم پس از چند شماره خیمه تعطیل میشود، آخر نمیشود با دست خالی و جیب خالیتر یک نشریه را اداره کرد، هیأتیها را به مجله راه انداختن چه کار!!...
با توقف موقت انتشار ماهنامهی خیمه، همهی این حرف و حدیثها به سرعت در میان دوستان و ارادتمندان و مخاطبان خیمه زبان به زبان چرخید و حرفهای دیگر ... و هرچه بود، این چند ماه گذشت و امسال در آستانهی ماه محرم الحرام و در ماههای پایانی سال 83 دوباره میهمان شماییم با شماره شانزدهم خیمه.
از همهی آنها که در این مدت از سر دلسوزی ما را تشویق کردهاند، دلداری دادهاند یا ترساندهاند و از عواقب کار برحذرمان داشتهاند، ممنونیم، و همهی آنها را که حرف و حدیث بسیار پشت سرمان داشتهاند و بعضی از آنها را ما هم شنیدهایم، حلال میکنیم و چنان چه در این مدت از ما قصور و کوتاهی سر زده است از همهی آنها و صاحب خیمه عذرخواهیم.
و امّا امروز، که خیمه میهمان دستان پرمهر شماست، بدانید که در این چندماه خیلی کارها انجام شد. بررسی دیدگاهها و نظرات خوانندگان پرو پا قرص نشریه، ساماندهی کادر تحریریه، تشکیل هیأت علمی و ترمیم خط تولید و توزیع نشریه، انجمن خبرنگاران خیمه، ایجاد پایگاه اطلاع رسانی و خبرگزاری خیمه، راه اندای نشر الکترونیک خیمه از جمله فعالیتهای انجام گرفته شده است، میماند دو مطلب:
اول آن که هنوز از نظر مالی و امکانات در مضیقهایم و نیازمند کمک و بذل توجه دوستان و البته به عنایت سیدالشهدا امیدوار و مصمم.
و دوم آن که با ایجاد مرکز مطالعات راهبردی هیئات و مجالس مذهبی خیمه، نشریه از این به بعد با پشتیبانی و حمایت علمی و معنوی این مرکز ادامهی فعالیت خواهد داد و در شناسنامه خیمه نام این مرکز نیز خواهد آمد.
و در آخر کلامی هم با آنها که گیر میدهند و اشکال میگیرند و نق میزنند و بهانه میآورند و ...
روشن و صریح باید گفت که ما مذهبیها خیلی وقتها تحمل یکدیگر را نداریم، ضعفهای اخلاقی، حسادت، دورویی و تنگ نظریها بیچارهمان کرده، تا یک نفرمان خطایی مرتکب میشود به جای آنکه کمکش کنیم، داد میزنیم و آبرویش را میبریم، و تا میبینیم یک نفر در میان آن همه اخلاقهای خوب یک ضعف دارد، ضعفش را عَلَم میکنیم و هوار میکشیم!.
و خلاصه اگر بدتان نیاید، دافعهمان به جاذبهمان میچربد و البته برای کارمان، دلیل و سند و آیه و روایت هم میتراشیم و چرا از خوبیها و محاسن یکدیگر کمتر میگوییم و دائم دور خودمان خط میکشیم و برای سلایق، حریم درست میکنیم؟ سؤالی است که جوابش را باید خیلیها بدهند.
و از جملهی آنهاست، قضیهی صاحب امتیازی خیمه، و اینکه بعضیها با جناب زائری مشکل دارند. و بعد نوبت مدیر مسئول است که این اشکال را دارد و آن ضعف را و بعد نوبت دیگر دوستان تحریریه است و بعد هم نوبت محتوا و قالب بندی و چه و چه!؟...
عزیزان، هیأتیها، دوستان مذهبی و متدین، بس است!، بگذارید ماهنامه کارش را بکند، با حذف نام این و اسم آن یکی، چیزی درست نمیشود.
بگذارید در همین شماره حرف آخر را بزنم، از سفر کربلا که برگشتم و با عنایت حضرت سیدالشهدا در سال امام حسین ـ سال 81 ـ خواستم تا خدمتی در مسیر سیدالشهدا انجام دهم، این برادر عزیزم جناب حجت الاسلام زائری بود که راه خیمه را برایم گشود و مرا تشویق به انتشار چنین ماهنامهای نمود و در زمانی که خیلیها با امتیاز و مجوز نشریه کاسبی میکنند، مجوز نشریهی خود را به اینجانب واگذار کرد، و در مراحلی که خیلیها فقط احسنت گفتند و آفرین! و فقط سری تکان دادند که انشاء الله دعایتان میکنیم!! ایشان با حوصله آمد و نشست و از پول شخصیاش، در اوج گرفتاری گذشت و دوستان خیمه را ارام آرام با یک کار حرفهای مطبوعاتی آشنا کرد و هرجا نشست و برخاست از خیمه حرف زد و به دوستان گفت: باید بگوییم نشریهمان، نه نشریهتان تا کارها درست شود و ... ترس دارم که اگر بیشتر بگویم، ایشان و دوستانشان رنجیده خاطر شوند...
و آنها که به خاطر اسم من و ایشان و اختلاف سلیقهها بهانه میگیرند و میگویند که اگر چنین بشود و چنان، فلانی باشد و آن یکی نباشد ما کمک میکنیم و حمایت، بدانند که نه ما احتیاجی به لطف و عنایت آنها داریم! و نه آنها میتوانند اینگونه ادامه دهند، اگر خیمه بر حق است و اگر اخلاصی در کار باشد، خیلی از مسایل در آیندهای نه چندان دور روشن خواهد شد. والعاقبه لاهل التقوی