کد مطلب : ۸۷۴۰
گفتگو با دكتر شمس الدين استاد دانشگاه صوفياى بلغارستان
شماره شانزدهم ماهنامه خیمه - محرم الحرام 1426- اسفند 1383
دكتر الكساندروسيون شمس الدين از بلغارستان به هشت زبان زنده دنيا مسلط است و فارسى هم خوب صحبت مى كند. هم اكنون در دانشگاه صوفياى بلغارستان ادبيات عرب و عرفان اسلامى تدريس مى كند، مقاله ى ايشان در خصوص انسان كامل، شور خاصى در همايش ملاصدرا برپا كرد دكتر شمس الدين كه يك مسيحى كاتوليك بود بيست سال است كه مسلمان شده و از ميان تمام فرقه هاى اسلامى تشيع را برگزيده است. ترجمه ى صحيفه ى سجاديه، دعاى كميل، تاريخ فلسفه ى اسلام هانرى كربن، قرآن مجيد، ويرايش كتاب عرفا در اسلام نيكلسون و حكيم مسلمان سيد حسين نصر و... به زبان بلغارى از جمله كارهايى است كه شمس الدين پس از مسلمان شدن به جهت نشر اسلام به انجام رسانيده است. آن چه در پى مى آيد مصاحبه ايى است با دكتر شمس الدين كه با هم مى خوانيم.
از نحوه ى مسلمان شدن تان برايمان توضيح دهيد؟
من در خانواده اى مسيحى متولد شده ام و هيچ اطلاعى از اسلام نداشتم، نمى دانستم اسلام چيست، وقتى در دانشگاه صوفيا زبان عربى مى خواندم، طى خواندن اين زبان با قرآن و كتاب هاى عرفانى و حكمت اسلامى آشنا شدم و با مطالعه ى دقيق و تعمق در آنها به اين نتيجه رسيدم كه اسلام دين حق است و هيچ ترديدى به خود راه ندادم كه آيا اسلام را قبول كنم يا نه؛ و مسلمان شدم.
چرا از ميان فرقه هاى اسلامى شيعه را انتخاب كرديد؟
نبايد درباره ى دين تقليدى صحبت كنيم، پس از پذيرفتن اصول از حيث معرفت درونى و تحقيقى امام على (ع) را بزرگترين نمونه ى انسان كامل يافتم كه بعد از محمد(ص) آمد و حضرت محمد(ص) به او معرفت كامل را داد، و درباره ى ايشان فرمود كه من شهر علم هستم و على (ع) باب اين مدينه است، از طرفى مطالعه در نهج البلاغه و سخنان امام على(ع) در اين كتاب هم شكى براى اهل تحقيق باقى نمى گذارد كه ايشان بزرگترين نمونه ى انسان كامل هستند. در عرفان اسلامى هم نام امام على (ع) آمده است و تمام عرفا متفق القول خود را شاگرد او مى دانند. تشيع تحقيقى معرفت خيلى بالايى را طلب مى كند و الحمد لله كه من براى درك تشيع از كتاب هاى اسلامى زيادى استفاده كرده ام.
اولين جرقه ى اسلام در وجود شما چگونه زده شد؟
ما نمى دانيم در جوهر و نفس ما چه مى گذرد، در يك لحظه جرقه زده مى شود و اين كار خداوند است ما در اين مورد هيچ نمى دانيم؛ روايتى مى فرمايد: مردم خوابيده اند، وقتى مى ميرند، بيدار مى شوند، يعنى ما زندگى مى كنيم وقتى كه مى ميريم انگار بيدار مى شويم به اين سبب در عرفان از حضرت محمد (ص) مى فرمايند: بميريد، قبل از آنكه بميريد. يعنى بايد بميريد تا به زندگى جديد برسيد.
اولين بار كه نماز خوانديد چگونه بود؟
تقريباً پانزده سال قبل بود، اول نمى دانستم در نماز چه بگويم، در مسجد اموى «شام» در نماز شركت كردم، يعنى نمى دانستم كه چه بايد بكنم، مثل ديگران حركت مى كردم ولى احساس مى كردم چيز نويى در زندگى من است.
وضعيت مساجد در بلغارستان چگونه است؟
متأسفانه وضعيت مناسب نيست، در بلغارستان بيش از يك ميليون نفر مسلمان داريم، وظيفه ى ما الان اين است كه براى مسلمانان و مسيحيان از طريق گفتگو كار كنيم، حقيقت اسلام را تشريح كنيم و زيبايى هاى اسلام را كه چيزى جز محبت و رأفت و عشق به نوع انسان است را نشان دهيم، و جهالت ها را برطرف كنيم تا اينكه جنگ نشود براى اينكه كسى كه چيزى را نمى شناسد از آن احساس نفرت دارد و اگر ما از اين جاهليت خلاص نشويم حتماً به جنگ مى رسيم. بهترين وسيله براى جنگ جاهليت است.
انقلاب اسلامى و امام خمينى(ره) چه تأثيرى بر مسلمانان آنجا داشته است؟
امام خمينى يك شخصيت بزرگ است، يك بار كه مشهد رفته بودم يك فرانسوى كتابى درباره ى امام خمينى به نام امام خمينى يك عارف غير معروف در قرن بيستم به من هديه داد، اين فرد در سوربون پاريس از امام خمينى دفاع كرد و نشان داد كه امام خمينى يكى از بزرگترين عرفاى اسلام در قرن بيستم است.
شما چه ويژگى هايى از امام خمينى (ره) را دوست داريد؟
امام خمينى هم يك شخصيت بزرگ سياسى بود و هم عرفان خيلى بالايى داشت، خصوصاً به آراء «ابن عربى» و «سهروردى» و «ملاصدرا» آشنا بود و من از اين جهت خيلى از افكار ايشان استفاده مى كردم.
آينده ى اسلام در غرب را چگونه پيش بينى مى كنيد؟
ان شاء الله اميدوارم كه هم در غرب و هم در شرق اسلام گسترش پيدا كند، و ما نه به ايمان تقليدى بلكه به ايمان تحقيقى برسيم، اگر در يك دين هستيم بايد همديگر را بفهميم و به يك لغت مشترك برسيم به زبان واحد كه همان تجربه ى وحيانى و تعبير كتاب سرمدى است برسيم.
قشنگ ترين جمله اى كه از حضرت امير به ياد داريد، برايمان بخوانيد؟
خدايا تو را عبادت مى كنم نه براى اينكه از دوزخ تو مى ترسم و نه براى جنّت تو، تو را عبادت مى كنم براى اينكه تو حق هستى و سزاوار پرستش.
نظر ادورادگيبون (1737-1794)درباره ى امام حسين(ع)
صحنه ى مصيبت بار مرگ حسين همدردى بى عاطفه ترين خواننده را حتى در يك اقليم و زمان دور بر مى انگيزد.(1)
با آنكه مدتى از واقعه كربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هموطن نيستيم، مع ذلك (حضرت) حسين(ع) تحمل نموده، احساسات سنگ دل ترين خواننده را بر مى انگيزد، چندان كه يك نوع عطوفت و مهربانى نسبت به آن حضرت در خود مى يابد.
پى نوشت:
تاريخ و ادبيات ايران ؛ ج 4 ؛ ص 187 ؛ انتشارات مرواريد.
دكتر الكساندروسيون شمس الدين از بلغارستان به هشت زبان زنده دنيا مسلط است و فارسى هم خوب صحبت مى كند. هم اكنون در دانشگاه صوفياى بلغارستان ادبيات عرب و عرفان اسلامى تدريس مى كند، مقاله ى ايشان در خصوص انسان كامل، شور خاصى در همايش ملاصدرا برپا كرد دكتر شمس الدين كه يك مسيحى كاتوليك بود بيست سال است كه مسلمان شده و از ميان تمام فرقه هاى اسلامى تشيع را برگزيده است. ترجمه ى صحيفه ى سجاديه، دعاى كميل، تاريخ فلسفه ى اسلام هانرى كربن، قرآن مجيد، ويرايش كتاب عرفا در اسلام نيكلسون و حكيم مسلمان سيد حسين نصر و... به زبان بلغارى از جمله كارهايى است كه شمس الدين پس از مسلمان شدن به جهت نشر اسلام به انجام رسانيده است. آن چه در پى مى آيد مصاحبه ايى است با دكتر شمس الدين كه با هم مى خوانيم.
از نحوه ى مسلمان شدن تان برايمان توضيح دهيد؟
من در خانواده اى مسيحى متولد شده ام و هيچ اطلاعى از اسلام نداشتم، نمى دانستم اسلام چيست، وقتى در دانشگاه صوفيا زبان عربى مى خواندم، طى خواندن اين زبان با قرآن و كتاب هاى عرفانى و حكمت اسلامى آشنا شدم و با مطالعه ى دقيق و تعمق در آنها به اين نتيجه رسيدم كه اسلام دين حق است و هيچ ترديدى به خود راه ندادم كه آيا اسلام را قبول كنم يا نه؛ و مسلمان شدم.
چرا از ميان فرقه هاى اسلامى شيعه را انتخاب كرديد؟
نبايد درباره ى دين تقليدى صحبت كنيم، پس از پذيرفتن اصول از حيث معرفت درونى و تحقيقى امام على (ع) را بزرگترين نمونه ى انسان كامل يافتم كه بعد از محمد(ص) آمد و حضرت محمد(ص) به او معرفت كامل را داد، و درباره ى ايشان فرمود كه من شهر علم هستم و على (ع) باب اين مدينه است، از طرفى مطالعه در نهج البلاغه و سخنان امام على(ع) در اين كتاب هم شكى براى اهل تحقيق باقى نمى گذارد كه ايشان بزرگترين نمونه ى انسان كامل هستند. در عرفان اسلامى هم نام امام على (ع) آمده است و تمام عرفا متفق القول خود را شاگرد او مى دانند. تشيع تحقيقى معرفت خيلى بالايى را طلب مى كند و الحمد لله كه من براى درك تشيع از كتاب هاى اسلامى زيادى استفاده كرده ام.
اولين جرقه ى اسلام در وجود شما چگونه زده شد؟
ما نمى دانيم در جوهر و نفس ما چه مى گذرد، در يك لحظه جرقه زده مى شود و اين كار خداوند است ما در اين مورد هيچ نمى دانيم؛ روايتى مى فرمايد: مردم خوابيده اند، وقتى مى ميرند، بيدار مى شوند، يعنى ما زندگى مى كنيم وقتى كه مى ميريم انگار بيدار مى شويم به اين سبب در عرفان از حضرت محمد (ص) مى فرمايند: بميريد، قبل از آنكه بميريد. يعنى بايد بميريد تا به زندگى جديد برسيد.
اولين بار كه نماز خوانديد چگونه بود؟
تقريباً پانزده سال قبل بود، اول نمى دانستم در نماز چه بگويم، در مسجد اموى «شام» در نماز شركت كردم، يعنى نمى دانستم كه چه بايد بكنم، مثل ديگران حركت مى كردم ولى احساس مى كردم چيز نويى در زندگى من است.
وضعيت مساجد در بلغارستان چگونه است؟
متأسفانه وضعيت مناسب نيست، در بلغارستان بيش از يك ميليون نفر مسلمان داريم، وظيفه ى ما الان اين است كه براى مسلمانان و مسيحيان از طريق گفتگو كار كنيم، حقيقت اسلام را تشريح كنيم و زيبايى هاى اسلام را كه چيزى جز محبت و رأفت و عشق به نوع انسان است را نشان دهيم، و جهالت ها را برطرف كنيم تا اينكه جنگ نشود براى اينكه كسى كه چيزى را نمى شناسد از آن احساس نفرت دارد و اگر ما از اين جاهليت خلاص نشويم حتماً به جنگ مى رسيم. بهترين وسيله براى جنگ جاهليت است.
انقلاب اسلامى و امام خمينى(ره) چه تأثيرى بر مسلمانان آنجا داشته است؟
امام خمينى يك شخصيت بزرگ است، يك بار كه مشهد رفته بودم يك فرانسوى كتابى درباره ى امام خمينى به نام امام خمينى يك عارف غير معروف در قرن بيستم به من هديه داد، اين فرد در سوربون پاريس از امام خمينى دفاع كرد و نشان داد كه امام خمينى يكى از بزرگترين عرفاى اسلام در قرن بيستم است.
شما چه ويژگى هايى از امام خمينى (ره) را دوست داريد؟
امام خمينى هم يك شخصيت بزرگ سياسى بود و هم عرفان خيلى بالايى داشت، خصوصاً به آراء «ابن عربى» و «سهروردى» و «ملاصدرا» آشنا بود و من از اين جهت خيلى از افكار ايشان استفاده مى كردم.
آينده ى اسلام در غرب را چگونه پيش بينى مى كنيد؟
ان شاء الله اميدوارم كه هم در غرب و هم در شرق اسلام گسترش پيدا كند، و ما نه به ايمان تقليدى بلكه به ايمان تحقيقى برسيم، اگر در يك دين هستيم بايد همديگر را بفهميم و به يك لغت مشترك برسيم به زبان واحد كه همان تجربه ى وحيانى و تعبير كتاب سرمدى است برسيم.
قشنگ ترين جمله اى كه از حضرت امير به ياد داريد، برايمان بخوانيد؟
خدايا تو را عبادت مى كنم نه براى اينكه از دوزخ تو مى ترسم و نه براى جنّت تو، تو را عبادت مى كنم براى اينكه تو حق هستى و سزاوار پرستش.
نظر ادورادگيبون (1737-1794)درباره ى امام حسين(ع)
صحنه ى مصيبت بار مرگ حسين همدردى بى عاطفه ترين خواننده را حتى در يك اقليم و زمان دور بر مى انگيزد.(1)
با آنكه مدتى از واقعه كربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هموطن نيستيم، مع ذلك (حضرت) حسين(ع) تحمل نموده، احساسات سنگ دل ترين خواننده را بر مى انگيزد، چندان كه يك نوع عطوفت و مهربانى نسبت به آن حضرت در خود مى يابد.
پى نوشت:
تاريخ و ادبيات ايران ؛ ج 4 ؛ ص 187 ؛ انتشارات مرواريد.