کد مطلب : ۸۷۸۰
نامه های رسیده
مصطفى رسوليان
شماره شانزدهم ماهنامه خیمه - محرم الحرام 1426- اسفند 1383
مسئول عقيدتى سياسى و روابط عمومى ناحيه مقاومت بسيج على آباد كتول
بسمه تعالى
خيمه جان اى زمزم ولايت سلام خيمه عزيز سالگرد تولدت را در ماه محرم گرامى مى دارم، چه مناسبتى از اين بهتر و چه انتخاب شايسته اى، ماه خيمه هاى سرور و سالار شهيدان حسين بن على(ع). انشاء الله تا ظهور دولت يار زنده باشى.
خيمه جان: در شهر ما غريب نيستى، بى ياور هم نيستى، با اينكه از هر شماره 10جلد برايم مى آيد ولى آن را به صاحبانش مى رسانم به بچه هيئتى ها، دوستداران اهل بيت، عاشقان حسينى.
...خيلى دلم مى خواست زودتر از اين ها برايت نامه اى بنويسم منتهى توفيق حاصل نمى شد تا اينكه شماره يازدهم به دستم رسيد و “ستون حاج آقا دعا بفرمائيد”“ را خواندم و ديگر درنگ را جايز ندانستم و اين چند خط را روى كاغذ سياه كردم.
...اين حقير صبح روز اربعين به ياد 40 شهيد والامقام پاسدار با دعوت از خانواده محترم شهداء، هم كاران و دوستان و همسايگان و قرائت پرفيض زيارت عاشورا، اربعين حسينى را گرامى مى دارم. البته كه حليم برپاست. شما هم منت نهاده و تشريف بياوريد.
زهرا نحكئي
بسمه تعالى
با عرض سلام خدمت اهالى خيمه اميدوارم شهر هم چنان در امن و امان باشد. اما از ظواهر امر پيداست كه اينطور نيست. چند ماه است كه از خيمه خبرى نيست. هر وقت به دكه ى روزنامه فروشى مى روم مى پرسم خيمه آمده يا نه بعد مى شنوم نيامده، فكر كنيد صاحب دكه بگويد مجله هاى بهترى داريم چرا فلان مجله را نمى خريد. اما او نمى داند كه من فقط خيمه را دوست دارم.
خيمه حرف دل مرا زد. باور كنيد سوالات و يا افكارى كه در ذهن داشتم در خيمه آمده است. نمونه اش اينكه چرا در ايام فاطميه سال 83 مراسمى كه از تلويزيون پخش مى شد خيلى با سال هاى ديگر فرق داشت. يعنى كيفيت برنامه ها چندان خوب نبود. ايام فاطميه اول عزادارى شد و از تلويزيون برنامه هايى پخش شد اين مطالب فراموش شد تا فاطميه دوم يعنى از فاطميه اول تا فاطميه دوم (بين آنها) شهادت حضرت فاطمه فراموش شد. كاش توانسته باشم منظورم را به شما برسانم. و يا نمونه ى ديگر، نوارهايى در مورد محرم شنيدم كه اصلاً داراى متن خوبى نبود. حتى لحن خواندن صداى مداح جالب نبود. كه به قول بعضى ها تقليد از آهنگ هاى غربى بوده. وقتى در اردوى جنوب با مجله ى شما آشنا شدم ديدم كسى (يا كسانى) هستند كه به اين امور بپردازند. و بعد از چراهايى در مورد ايام فاطميه در خيمه خواندم كه امسال مثل سال هاى قبل نبود. يعنى همان چيزى كه در ذهن خود داشتم.
من خيمه را دوست دارم چون در بهترين جاى ايران و بهترين قسمت از خاك مقدس ايران با آن آشنا شدم. مناطق جنگى جنوب غرب كشور. پس به من حق بدهيد كه نگران خيمه باشم. كاش مى دانستم مشكلات خيمه چيست؟ مشكل مالى؟ و يا غيره
كاش مى توانستم به شما كمك كنم در اين صورت به خودم كمك كرده ام. اما چطور اين كار را كنم. پس خواهش مى كنم به من بگوييد كه چگونه اين كار را انجام دهم؟ و اينكه آيا اين كار اشكالى دارد يا نه... لطفاً با آقاى حاج محمود كريمى مصاحبه كنيد. و يا مطلبى در مورد ايشان بنويسيد.
به اميد آن روزى كه سرى به دكه ى روزنامه فروشى بزنم و بشنوم خيمه تمام شده دوباره مى آوريم.
با آرزوى موفقيت هر چه بيشتر خيمه
مهدى ابراهيم نژاد
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدمت برادران عزيز و زحمتكش مجله خيمه سلام عليكم
خدمتتان عرض كنم (بطور خلاصه) بنده در سفرى كه عيد نوروز سال 1383 - 1382 به مشهد مقدس داشتم اتفاقى در محل اسكان با مجله خيمه آشنا شدم آن مجله اى كه هميشه نوشته هايش در ذهنم خيمه زده بود و هر زمان كه مى خواستم بر روى كاغذ بياورم يا تنبلى مى كردم و يا خوب جمع و جور نمى شد و گاهى اوقات به شك مى افتادم كه آيا نوشتن و بيان چنين مطالبى درست است يا خير و دنبال منابع و نظريات ديگران بودم، بهرحال بسيار خرسند شدم كه تمام آن چيزى كه در ذهنم بوده است بطور كامل و با منابع محكم در اين مجله گرانبها پيدا كرده ام و در سفرى كه دوستان به قم داشتند مشترك مجله شما شده و سرى كامل مجله را (از پيش شماره تا آخرين چاپ) خريدارى نموده و از مطالعه آن بسيار لذت بردم. و اگر چنين نقدهايى در كليه مسائل مذهبى و فرهنگى (برنامه هاى مساجد، بسيج و...) داشته باشيم مطمئناً اذهان عمومى كمتر به انحراف كشيده مى شود.
انشاءا... تعالى با شما ارتباط خواهم داشت و چنانچه توفيق بود نكاتى را نيز خدمتتان ارائه خواهم كرد.
در انتها به همه عزيزان خسته نباشيد مى گويم.
با تشكر فراوان
مسئول عقيدتى سياسى و روابط عمومى ناحيه مقاومت بسيج على آباد كتول
بسمه تعالى
خيمه جان اى زمزم ولايت سلام خيمه عزيز سالگرد تولدت را در ماه محرم گرامى مى دارم، چه مناسبتى از اين بهتر و چه انتخاب شايسته اى، ماه خيمه هاى سرور و سالار شهيدان حسين بن على(ع). انشاء الله تا ظهور دولت يار زنده باشى.
خيمه جان: در شهر ما غريب نيستى، بى ياور هم نيستى، با اينكه از هر شماره 10جلد برايم مى آيد ولى آن را به صاحبانش مى رسانم به بچه هيئتى ها، دوستداران اهل بيت، عاشقان حسينى.
...خيلى دلم مى خواست زودتر از اين ها برايت نامه اى بنويسم منتهى توفيق حاصل نمى شد تا اينكه شماره يازدهم به دستم رسيد و “ستون حاج آقا دعا بفرمائيد”“ را خواندم و ديگر درنگ را جايز ندانستم و اين چند خط را روى كاغذ سياه كردم.
...اين حقير صبح روز اربعين به ياد 40 شهيد والامقام پاسدار با دعوت از خانواده محترم شهداء، هم كاران و دوستان و همسايگان و قرائت پرفيض زيارت عاشورا، اربعين حسينى را گرامى مى دارم. البته كه حليم برپاست. شما هم منت نهاده و تشريف بياوريد.
زهرا نحكئي
بسمه تعالى
با عرض سلام خدمت اهالى خيمه اميدوارم شهر هم چنان در امن و امان باشد. اما از ظواهر امر پيداست كه اينطور نيست. چند ماه است كه از خيمه خبرى نيست. هر وقت به دكه ى روزنامه فروشى مى روم مى پرسم خيمه آمده يا نه بعد مى شنوم نيامده، فكر كنيد صاحب دكه بگويد مجله هاى بهترى داريم چرا فلان مجله را نمى خريد. اما او نمى داند كه من فقط خيمه را دوست دارم.
خيمه حرف دل مرا زد. باور كنيد سوالات و يا افكارى كه در ذهن داشتم در خيمه آمده است. نمونه اش اينكه چرا در ايام فاطميه سال 83 مراسمى كه از تلويزيون پخش مى شد خيلى با سال هاى ديگر فرق داشت. يعنى كيفيت برنامه ها چندان خوب نبود. ايام فاطميه اول عزادارى شد و از تلويزيون برنامه هايى پخش شد اين مطالب فراموش شد تا فاطميه دوم يعنى از فاطميه اول تا فاطميه دوم (بين آنها) شهادت حضرت فاطمه فراموش شد. كاش توانسته باشم منظورم را به شما برسانم. و يا نمونه ى ديگر، نوارهايى در مورد محرم شنيدم كه اصلاً داراى متن خوبى نبود. حتى لحن خواندن صداى مداح جالب نبود. كه به قول بعضى ها تقليد از آهنگ هاى غربى بوده. وقتى در اردوى جنوب با مجله ى شما آشنا شدم ديدم كسى (يا كسانى) هستند كه به اين امور بپردازند. و بعد از چراهايى در مورد ايام فاطميه در خيمه خواندم كه امسال مثل سال هاى قبل نبود. يعنى همان چيزى كه در ذهن خود داشتم.
من خيمه را دوست دارم چون در بهترين جاى ايران و بهترين قسمت از خاك مقدس ايران با آن آشنا شدم. مناطق جنگى جنوب غرب كشور. پس به من حق بدهيد كه نگران خيمه باشم. كاش مى دانستم مشكلات خيمه چيست؟ مشكل مالى؟ و يا غيره
كاش مى توانستم به شما كمك كنم در اين صورت به خودم كمك كرده ام. اما چطور اين كار را كنم. پس خواهش مى كنم به من بگوييد كه چگونه اين كار را انجام دهم؟ و اينكه آيا اين كار اشكالى دارد يا نه... لطفاً با آقاى حاج محمود كريمى مصاحبه كنيد. و يا مطلبى در مورد ايشان بنويسيد.
به اميد آن روزى كه سرى به دكه ى روزنامه فروشى بزنم و بشنوم خيمه تمام شده دوباره مى آوريم.
با آرزوى موفقيت هر چه بيشتر خيمه
مهدى ابراهيم نژاد
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدمت برادران عزيز و زحمتكش مجله خيمه سلام عليكم
خدمتتان عرض كنم (بطور خلاصه) بنده در سفرى كه عيد نوروز سال 1383 - 1382 به مشهد مقدس داشتم اتفاقى در محل اسكان با مجله خيمه آشنا شدم آن مجله اى كه هميشه نوشته هايش در ذهنم خيمه زده بود و هر زمان كه مى خواستم بر روى كاغذ بياورم يا تنبلى مى كردم و يا خوب جمع و جور نمى شد و گاهى اوقات به شك مى افتادم كه آيا نوشتن و بيان چنين مطالبى درست است يا خير و دنبال منابع و نظريات ديگران بودم، بهرحال بسيار خرسند شدم كه تمام آن چيزى كه در ذهنم بوده است بطور كامل و با منابع محكم در اين مجله گرانبها پيدا كرده ام و در سفرى كه دوستان به قم داشتند مشترك مجله شما شده و سرى كامل مجله را (از پيش شماره تا آخرين چاپ) خريدارى نموده و از مطالعه آن بسيار لذت بردم. و اگر چنين نقدهايى در كليه مسائل مذهبى و فرهنگى (برنامه هاى مساجد، بسيج و...) داشته باشيم مطمئناً اذهان عمومى كمتر به انحراف كشيده مى شود.
انشاءا... تعالى با شما ارتباط خواهم داشت و چنانچه توفيق بود نكاتى را نيز خدمتتان ارائه خواهم كرد.
در انتها به همه عزيزان خسته نباشيد مى گويم.
با تشكر فراوان