تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۲ ساعت ۰۵:۱۰
۰
کد مطلب : ۸۹۳۰

فرهنگ هاى عزادارى زنان

فاطمه محمدی
 شماره پنجم ماهنامه خیمه - جمادی الاول و الثانی1424 - مرداد 1382


من غم عشق حسين با شير از مادر گرفتم

روز اول كآمدم دستور تا آخر گرفتم

به دو دليل اساسى، زنان نقش مهمى در شكل گيرى فرهنگ عزادارى دارند:

1- به دليل رقّت قلب زنان: بسيارى از حوادث كربلا و عاشورا و مصائب اهل بيت - عليهم السلام - براى زنان معنا و مفهوم ديگرى و شايد واضحترى دارد.

2- زنان به دليل جايگاه تربيتى ويژه، نقش مهمى در انتقال اين مفاهيم به نسل آينده دارند.

اين دو موضوع، اهميت خاصى به عزادارى زنان بخشيده است كه در لسان اهل بيت - عليهم السلام - به كرّات اشاره شده است.

سيره ى امام صادق(ع) بوضوح به ما درس مى دهد؛ وقتى امام صادق عليه السلام پرده اى بين زنان و مردان نصب مى نمودند تا زنان، بدون دغدغه و با آرامش، در مجالس عزادارى حضور داشته باشند. جدى گرفتن اهميت حضور زن در مجالس عزادارى - آن هم به سفارش امام معصوم - مى تواند ما را به نكات مهمى رهنمون شود. و يا سفارش پيامبر براى گريه بر حمزه سيّدالشهدا، شايد اين نتيجه را داشته باشد كه با عزادارى خواهر و مادر (يعنى يك زن) بر يك شهيد، نام او جاودان و زنده مى ماند. در طول تاريخ، حوادثى رخ داده كه در طى آن، چه بسا در اثر عزادارى زن داغدار و مصيبت زده اى، حس انتقام گيرى حتّى در غريبه ها زنده شده است. بعضى از صاحبان انديشه قائلند وهابيت به همين دليل با حضور زن در قبرستان ها بشدّت مخالف است.

در بررسى سنت ها و شيوه هاى عزادارى زنان برآنيم تا بدانيم چگونه از قِبَل اين آيين ها، آن فرهنگ عزادارى به نسل بعد منتقل مى شود. اين شيوه ها و آيين ها، مراسمى خاص نيست، يا جداى از عزادارى حسينيه نيست. شايد در هيچ روايتى نيز مأثور نباشد و بيشتر نتيجه ى ابتكاراتى است كه از قلب رقيق زنان سرچشمه مى گيرد و نمودى از سوز دل آنان است.

مثلاً در بعضى نقاط شهرى، در روز عاشورا، دختركانى با لباس هاى مشكى سربندى هاى عربى با تزئينات ساده و رنگى به سر مى كنند و وارد مجلس عزا مى شوند و عروسى حضرت قاسم(ع) را به پا مى كنند. شايد اين مطلب (عروسى حضرت قاسم در طى حوادث عاشورا) صحّت نداشته باشد؛ آنچه در دل اين عزادارى مى بينيم، صرفاً پررنگ تر نشان دادن چند موضوع است:

1- اينكه قاسم(س) بسيار جوان بود.

2- قاسم(س) بجاى مجلس عروسى به جبهه و جنگ رفت و به جاى حجله دامادى به خيمه ى شهدا.

3- سنگ دلى دشمن دون، كه بر جوانى يتيم از بنى هاشم چه مصائبى تحميل نمود.

يا اين كه ديده شده، در مراسم عزادارى در روز اربعين، شبه قبرى1 از مرقد مبارك وشش گوشه ى حضرت اباعبداللّه(ع) مى سازند و كاروان اسرا براى زيارت مضجع شريف، وارد مجلس مى شوند و هر كدام درد دل خود با عزيز از دست رفته مى گويند و به اصطلاح «زبان مى گيرند».2

و يا در بعضى مراسم، روز اربعين تشت آبى بر سر گذارده، وارد مجلس مى شوند و براى شهيد عزيزشان، آنچه كه در هنگام شهادت از آن محروم بوده، مى برند. عزادارى پاى تشت، براى تشنگى حضرت سيّدالشهدا(ع)، براى ساعاتى اين مصيبت را به باور مى رساند كه حضرت زينب - سلام اللّه عليها - پس از واقعه ى عاشورا، نه گريه كرد و نه سخن گفت؛ بلكه اين بانوى داغديده، ساعت هاى متمادى، مات و مبهوت به آب نگاه مى كرد و از هوش مى رفت.

بدين ترتيب زنان با اين نحوه ى عزادارى، به يك مصيبت و روضه، عينيّت مى بخشند و آنرا به شكل يك باور درمى آورند. اين فرهنگها و شيوه ها براى به باور كشيدن يك مصيبت، بعضاً خيلى كوچك يا جزئى هستند؛ مثلاً در بعضى از مجالس عزادارى، براى صديقه ى طاهره - سلام اللّه عليها -، در كنار مجلس عزادارى جانماز و سجاده، به همراه چادر نماز و رحل قرآن قرار مى دهند، شمع وگلى نيز بر روى آن قرار مى دهند تا همه بفهمند روزهايى است كه اين سجاده خالى است و بدين ترتيب، نماز حضرت زهرا - سلام اللّه عليها - در اذهان تداعى مى شود، مادر مهربانى كه وقت اقامه ى نماز، نورى از وجود او جهان را روشن مى ساخت؛ مادر مهربانى كه در نماز شبش همسايه را دعا مى كرد ؛ الجارّ ثم الدّار...

اين نحوه ى عزادارى خاموش و ساده، بين عزادارى و مصيبت، ارتباط برقرار مى كند و نيز بين عزادارى و مفاهيم اساسى تر مثل نماز؛ هر چند، نمادى كه تهيه شده، ابتكارى ساده و جزئى است.

نمونه ى اين ابتكارات ساده، استفاده كردن از غنچه گلى كوچك براى تزيين ديس حلوا است در روز شهادت حضرت زهرا - سلام اللّه عليها - كه غنچه، مظهرى از محسن شهيد، گل نشكفته ى بوستان اهل بيت، است.

سرچشمه ى اين عطوفتها و عزاداريها چيست؟

عزاداريهايى كه تأييدات صريح و يا ضمنى اهل بيت - عليهم السلام - در مورد آنها، جاى شبهه براى ما باقى نمى گذارد. سرچشمه ى اين آيين ها حس همدردى با صاحب عزا مى باشد. به عنوان مثال، در روز اربعين، مردم با شاخه هاى گل به زيارت شبه قبر امام حسين مى آيند؛ همان كارى كه در اربعين درگذشت عزيز خود مى كنند، چرا چنين اهميتى را براى سرور و مولاى خود قائل نشوند؟

اين مراسم و تشريفات و سمبل ها، يادگارهاى ذهنى هر زن و مردى مى شود كه در اين مجالس بزرگ شده است. پسرى را مى شناختم كه در كودكى، در اين چنين مجالس، همراه كاروان اسرا به زيارت شبه قبر امام حسين(ع) مى آمد. حالا پس از سالها هميشه براى او، «اربعين» روز زيارت است و بايد زيارت اربعين بخواند. اين ساده ترين و جذاب ترين شيوه ى انتقال يك گزاره ى دينى به نسل آينده است و انجام آن، جز به دست زنان و مادران ممكن نيست. به همين دليل ما از آن به عنوان يك «فرهنگ» ياد مى كنيم؛ فرهنگى كه بايد از انحرافات آن جلوگيرى شود، بدون اين كه تحقير يا تخطئه شود3 تا همين فرهنگ عزادارى رشد نمايد و فرهنگ «شهادت» و «انتظار» را معرفى كند؛ تا ظهور منتقم مصائب اهل بيت - عليهم السلام -.



پى نوشت:

1- نظير اين موضوع، در زيارت حضرت رسول از بعيد وارد شده است.

2- نوعى عزادارى خاص زنان، كه در هنگام مصيبت سنگين، انجام مى دهند، و در آن با عزيز از دست رفته، سخن مى گويند، خوبيهاى او را يادآورى مى كنند. اين موضوع فقط در زنان و بيشتر در ميان مادران داغديده متداول است.

3- در شهر قم، به دليل تشكيل هيأت هاى مشترك زن و مرد، اين آداب كمتر رشد و بالندگى يافته است؛ شايسته است بانوان علاقه مند از برگزارى اين نحوه عزاداريها در محفل كوچك خانوادگى خود، دريغ نكنند، و ضمن به كار بستن ابتكارات، در رشد و تكوين فرهنگ عزادارى بانوان نقش بسزايى ايفا كنند.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما