کد مطلب : ۸۹۳۳
فرهنگ اصطلاحات مداحى(5)
سید مهدی حسینی
شماره پنجم ماهنامه خیمه - جمادی الاول و الثانی۱۴۲۴ - مرداد ۱۳۸۲
گريز زدن: نقطه ى اوج مرثيه خوانى مداح است كه به صورت تطبيق و پيوند حادثه اى با حادثه كربلا، انجام مى شود.
گريه گرفتن: امروزه، يكى از هدف هاى مداحى هم چنين يكى از شيوه هاى محك زدن ميزان موفقيت يك مداح در مداحى، گرياندن مستمع است. در ميان بسيارى از مداحان، توان "گريه گرفتن" از اهل مجلس، نشان موفقيت مداح به حساب مى آيد!
گوشواره: در پايان هر بند نوحه، مصراعهاى كوتاه يا بلندى است كه بندها را به هم پيوند مى دهد و زمينه ى ذهنى را در مستمع براى پاسخ دادن به ذكرِ نوحه آماده مى كند. به آن مصراع ها، اصطلاحاً "گوشواره" گفته مى شود.
لباس مداحى: از گذشته، رسم بوده است كه مداحان، جهت تمايز از ديگر مردم، كت هاى بلندى مى پوشيده اند و عبايى بر دوش مى افكندند. پوشيدن اين لباس، به مداح، وقار و متانت خاصى مى بخشيده است. متأسفانه به اين رسم، امروزه كمتر توجه مى شود.
لق زدن: اصطلاحى ست در سينه زنى، آن هنگام كه در سينه زنى ميان عزاداران، هماهنگى وجود نداشته باشد، گفته مى شود: "سينه زنى، لق مى زند"
مجلس: همان محفل عزادارى است. مقصود مداحان از اين اصطلاح، معمولا "برنامه ى مداحى" است. مثلا جمله «چند مجلس پياده كردم» يعنى «چند برنامه ى مداحى، اجرا كردم».
مجلس گردانى: كنايه از اداره مجلس عزادارى توسط مداح يا مياندار است.
مجلس گرفتن: اين اصطلاح (يا: گرفتن مجلس) زمانى به كار مى رود كه برنامه مداحى بر روى مستمعان تأثير بگذارد و شور و حال خاصى به مجلس بدهد.
مدّاح: صيغه مبالغه از واژه "مدح" است. اصطلاحا به كسى گفته مى شود كه به كار مدح و منقبت اهل بيت(عليهم السلام) مى پردازد.
مرثيه خوانى: خواندن مراثى اهل بيت(عليهم السلام) با تكيه بر لحن و آهنگ مناسب، جهت تحريك عواطف مستمعان و آگاه كردن آنان با مصائب اهل بيت(عليهم السلام)
مصيبت خوانى: مقصود، همان مرثيه خوانى است. معمولا مداحان با نقل تاريخ اهل بيت(عليهم السلام) مستمعان خود را با مصائب اهل بيت(عليهم السلام) آشنا مى سازند.
مطلع: اصطلاحا به بيت اول - كه آغاز شعر است - گفته مى شود.
مقتل: كنايه از كتابى است كه مصائب اهل بيت(عليهم السلام) در آن بيان شده است.
مقطع: اصطلاحا به بيت آخر شعر گفته مى شود.
مناقب خوان: اصطلاحى قديمى، كه بر گروهى از مداحان اطلاق مى شده است كه به نقل مناقب و فضايل اهل بيت(عليهم السلام) مى پرداخته اند.
ادامه دارد...
گريز زدن: نقطه ى اوج مرثيه خوانى مداح است كه به صورت تطبيق و پيوند حادثه اى با حادثه كربلا، انجام مى شود.
گريه گرفتن: امروزه، يكى از هدف هاى مداحى هم چنين يكى از شيوه هاى محك زدن ميزان موفقيت يك مداح در مداحى، گرياندن مستمع است. در ميان بسيارى از مداحان، توان "گريه گرفتن" از اهل مجلس، نشان موفقيت مداح به حساب مى آيد!
گوشواره: در پايان هر بند نوحه، مصراعهاى كوتاه يا بلندى است كه بندها را به هم پيوند مى دهد و زمينه ى ذهنى را در مستمع براى پاسخ دادن به ذكرِ نوحه آماده مى كند. به آن مصراع ها، اصطلاحاً "گوشواره" گفته مى شود.
لباس مداحى: از گذشته، رسم بوده است كه مداحان، جهت تمايز از ديگر مردم، كت هاى بلندى مى پوشيده اند و عبايى بر دوش مى افكندند. پوشيدن اين لباس، به مداح، وقار و متانت خاصى مى بخشيده است. متأسفانه به اين رسم، امروزه كمتر توجه مى شود.
لق زدن: اصطلاحى ست در سينه زنى، آن هنگام كه در سينه زنى ميان عزاداران، هماهنگى وجود نداشته باشد، گفته مى شود: "سينه زنى، لق مى زند"
مجلس: همان محفل عزادارى است. مقصود مداحان از اين اصطلاح، معمولا "برنامه ى مداحى" است. مثلا جمله «چند مجلس پياده كردم» يعنى «چند برنامه ى مداحى، اجرا كردم».
مجلس گردانى: كنايه از اداره مجلس عزادارى توسط مداح يا مياندار است.
مجلس گرفتن: اين اصطلاح (يا: گرفتن مجلس) زمانى به كار مى رود كه برنامه مداحى بر روى مستمعان تأثير بگذارد و شور و حال خاصى به مجلس بدهد.
مدّاح: صيغه مبالغه از واژه "مدح" است. اصطلاحا به كسى گفته مى شود كه به كار مدح و منقبت اهل بيت(عليهم السلام) مى پردازد.
مرثيه خوانى: خواندن مراثى اهل بيت(عليهم السلام) با تكيه بر لحن و آهنگ مناسب، جهت تحريك عواطف مستمعان و آگاه كردن آنان با مصائب اهل بيت(عليهم السلام)
مصيبت خوانى: مقصود، همان مرثيه خوانى است. معمولا مداحان با نقل تاريخ اهل بيت(عليهم السلام) مستمعان خود را با مصائب اهل بيت(عليهم السلام) آشنا مى سازند.
مطلع: اصطلاحا به بيت اول - كه آغاز شعر است - گفته مى شود.
مقتل: كنايه از كتابى است كه مصائب اهل بيت(عليهم السلام) در آن بيان شده است.
مقطع: اصطلاحا به بيت آخر شعر گفته مى شود.
مناقب خوان: اصطلاحى قديمى، كه بر گروهى از مداحان اطلاق مى شده است كه به نقل مناقب و فضايل اهل بيت(عليهم السلام) مى پرداخته اند.
ادامه دارد...