تاریخ انتشار
شنبه ۱ آذر ۱۳۸۲ ساعت ۰۴:۰۰
۰
کد مطلب : ۹۰۱۶

خودم از يك مدّاح معروف شنيدم!

ر. درويشى
شماره نهم ماهنامه خیمه - شوال1424 - آذر1382

بحثى پيرامون روضه ‏هاى ساختگى و تحريفات در رسوم عزادارى


قال الصادق (ع): اَلْحَمدُ لِلّهِ الَّذى جَعَلَ فِى النّاس مَنْ يَفد اِلَيْنا و يَمدحُنا و يَرْثى لنا.

خدا را سپاس كه در ميان مردم، كسانى را قرار داده كه به سوى ما مى‏آيند و ما را مدح و مرثيه مى‏گويند.(1)

در همه‏ى جوامع انسانى، مرسوم است كه انسانها به نوعى از حوادث گذشته، ياد مى‏كنند و آنها را بزرگ شمرده، به آنها احترام مى‏گذارند؛ خواه مربوط به اشخاص باشد، كه در پيشرفت جامعه ى خود مؤثر بوده‏اند - مثل دانشمندان و مخترعان - و خواه مربوط به كسانى باشد كه از جنبه‏ى سياسى و اجتماعى در رهايى ملّت خود، نقش مؤثرى داشته قهرمان ملّى بوده‏اند.

اين‏كار بر اساس يكى از مقدّس ‏ترين خواسته‏ هاى فطرى است كه خداوند همه‏ى انسانها قرار داده است و ما از آن به حسّ حق‏شناسى تعبير مى‏كنيم.

حادثه‏ى عظيم عاشورا، كه نقش تعيين كننده‏اى درسعادت مسلمانها و روشن شدن راه هدايت مردم داشته، بايد هميشه زنده و جاويد باقى بماند.

البته نيت عزادارى، مخصوص شهر و كشور ما نيست. بلكه برخى از افراد در دورترين نقطه‏هاى جهان، مراسمى شبيه مراسم ما دارند. حتّى در كشورهاى سنى‏نشين هم،چنين مراسمى برگزار مى‏شود، البته بيشتر به‏خاطر اداى اجر رسالت كه قران مى‏فرمايد:

«قل لا اسئلكم عليه اجراً الا المودة فى القربى»(2)

البته توصيه هايى را پيشاپيش، رسول اكرم و ائمه‏ى اطهار(ع) در به پا كردن مراسم ماتم و عزادارى، داشته و بر آنها تأكيد نموده‏اند. مثلا به كسانى كه مرثيه مى‏گفتند و شعر مى‏سرودند، صله‏هاى فراوان مى‏دادند و از آنها بسيار تمجيد و احترام مى‏نمودند.

امّا تحريفهايى در اين بين، درباره‏ى شخصيت انبياء و اولياى خدا رواج يافته كه در زمان حيات آنان به عنوان ابهام، مطرح بوده و بعد از وفاتشان براين ابهام‏ها افزوده شده است و چنين شد كه حضرت فرمود:«قد كثرت علىَّ الكذابه واستكثر؛ دروغ بستن بر من زياد شده و بزودى بعد از من كسان زيادى به دروغ، احاديثى را از قول من نقل مى‏كنند.»(3)

مردم به لطف الهى و به خاطر عشق و علاقه به خاندان اهل بيت عصمت و طهارت به مناسبت‏هاى گوناگون مجالسى را بر پا مى‏كنند و در اين بين، بانوان سهم عظيمى را دارا مى‏باشند؛ امّا با كمال تأسف به دلايل گوناگون، روضه‏هايى كه هيچگونه پايه و اساس عقلى و نقلى ندارد در اين مجالس، مطرح مى‏گردد وعده‏اى افراد سودجو، از احساسات پاك مردم سوءاستفاده كرده، مطالب كذبى را تحويل مردم مى‏دهند و گاه مشاهده شده كه برخى از اين مطالب پوچ و بى‌اساس، نسل به نسل به ديگران انتقال داده شده است كه در اين جا به چند مورد اشاره مى‏شود:

برپايى مجالسى به نام سفره‏ى «بى‏بى سه‏شنبه» يكى از اين موارد است كه طبق قانون خاصى بايد حلواى آن به نام «كاچى» پخته شود. از 7 منزل كه دختر به نام فاطمه دارند، آرد گرفته مى‏شود و بايد پختن آن در فضاى باز و زير آسمان باشد؛ ضمنا از جنس مذكر نبايد كسى كه آنرا بخورد (!) و اين حركت با داستانسرايى‏هايى همراه است كه باعقل و نقل هماهنگ نيست. وقتى پرسيده مى‏شود كه «بى‏بى سه‏شنبه» كيست؟ در پاسخ مى‏گويند بى‏بى‏حور است! وقتى مى‏پرسيم: بى‏بى‏حور كيست؟ مى‏گويند: حضرت زهرا (س) مى‏باشد! مى‏گوييم اگر قرار است كه اين بى بى، همان حضرت زهرا باشد، پس بايد گفته شود بى بى يكشنبه؛ چرا سه شنبه؟! چون از ايام هفته روز يكشنبه متعلق به حضرت زهرا(س) مى‏باشد...

*

گاه ديده شده كه بعضى از اين مدّاحان جلسات زنانه، مى‏خواهند از فضيلت حضرت زهرا (س) بگويند، درباره‏ى مقام عبادت حضرت، بيش از حد غلوّ مى‏كنند و با زبان گريه و مرثيه مى‏گويند: حضرت آنقدر در محراب عبادت به راز و نياز با خدا مشغول مى‏شد كه از زير پاى ايشان، خون جارى مى‏گشت!!

*

شخصى، در توصيف عظمت مصيبتى كه بر امام حسين (ع) وارد گشته، مى‏گفت: (البته با عرض پوزش از مقام مقدّس سالار شهيدان) آن چنان در روز عاشورا بدن حضرت، مورد تير و نيزه‏ى دشمن و زير سم اسب‌ها واقع شد، مثل گوشت چرخ‏كرده شده بود! وقتى به ايشان اعتراض شد كه اين مطلب را از كجا بيان و مطرح نموديد، در جواب گفت خودم از يك مدّاح معروف شنيدم!!

با كمال تأسف بايد گفت، درخواندن ذكر مصيبتها - بدون تحقيق و تفحص در اصل مطلب - به شنيده‏ها بسنده مى‏گردد.

*

روزى به يكى از مجالس زنانه رفتم. ديدم خانم‌ها يك به يك وضو دارند مى‏گيرند. براى من جاى سؤال بود، كه چه شده؟! گفتند: خانم جلسه‏اى، دخترى را با خود به همراه آورده كه ديشب امام حسين را در خانه‏اش ديده و شالى را كه امام به او هديه داده فعلاً دور گردنش انداخته. آن خانم جلسه‏اى دستور داده، بدون وضو كسى به اين دختر دست نزند!

البته هيچ كس منكر عنايات اهل بيت به شيعيان و محبّان آن حضرت نيست؛ ولى مطمئنا كسانى كه اين كرامات، شامل حالشان مى‏شود، در هر جايى آن را مطرح نمى‏كنند.

*

برخى از اين افراد براى بزرگ جلوه دادن كار امام حسين (ع) و در نتيجه گرفتن اشك بيشتر و مويه كردن خانم‌ها، مطالبى را به اين عنوان مطرح مى‏كنند كه در روز عاشورا، زمين كربلا آنقدر داغ داغ بود كه وقتى خون امام حسين بر آن مى‏ريخت، قُل و قُل مى‏جوشيد (!) با ذكر اين نكته، مطمئنند كه چندين نفر در مجلس، غش خواهند نمود(!) در يكى مجالس خواهران، مدّاح براى جمع كردن صدقات و نذورات مردم، احساسات پاك آنها را فوق العاده جريحه‌دار نموده، اينگونه اعلام كرد كه صدقات شما مستقيماً به دست خود امام زمان مى‏رسد؛ چون حضرت، هفته‏اى چند بار به حضور من مى‏آيد (!) و با گرفتن صدقات شما از دست من، مشكلات شيعيان را مرتفع مى‏نمايد!!

*

از ديگر موارد شنيدنى امّا اسف‏انگيز اين كه، برخى از اين افراد با ياد دادن غسلها و نمازها و اذكار عجيب و غريب به افرادى كه براى گرفتن حوائج خود به هر درى مى‏زنند، آنها را ترغيب و تشويق به انجام امورى خاص مى‏نمايند. از جمله‏ى اين موارد، دستور خواندن نماز عريان آنهم بالاى پشت بام، با تأكيد فراوان بر اين كه كه قبولى اين نماز، رد خور ندارد (!) وهر كه تا حال خوانده، به حوائج خود دست يافته است!

موارد بسيارى از اين گونه مسايل و مطالب مشابه، وجود دارد و جا دارد كه مركزى معين و مشخص بر گفتار و رفتار كسانى نظارت داشته باشد كه با تحريف مطالب و اعمال ناشايست، قلب قطب عالم امكان امام زمان را مكدّر مى‏نمايند. به اين اميد كه مجالس اهل بيت به شايسته‏ترين وجه، اداره گردد. ان شاءاللّه.



پی نوشت:

1- وسايل الشيعه؛ چاپ اسلاميه، ج 10، ص 469.

2- شورى / 23.

3- بحار الانوار، ج 2، ص 225.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما