تاریخ انتشار
جمعه ۱ مهر ۱۳۸۴ ساعت ۰۷:۴۵
۰
کد مطلب : ۹۶۸۰

اللهم عجل لولیک الفرج

شماره 21 ـ رمضان 1426 ـ مهر 1384

تا یادمان نرفته:

1- چند ماهی است دوباره پخش کیوسکی خیمه توسط نمایندگی های روزنامه ی اطلاعات در سراسر کشور به راه افتاده؛ «دستشان درد نکند». خالی از لطف نیست که هرماه سری هم به دکه های روزنامه فروشی و مجلات بزنید و سؤال کنید: خیمه دارید؟ اگر نداشت تشویقش کنید بیاورد، (گناهش گردن خودتان) و اگر داشت و توانستید کمی صبر و تحمل کنید تا از زیر مجله های زرد و روزنامه های نارنجی و پفک و آجیل، خیمه را پیدا کند. برای تشویقش یک نسخه بخرید. خودتان مشترکید؟ خوب، این نسخه را به یکی از دوستان خوب و هیأتی تقدیم کنید. خدا را چه دیدید، شاید خوشش آمد و مشترک شد. آن وقت شما هم در ثوابش شریکید.

البته چند وقت پیش، یکی از دوستان نقل می کرد که از کیوسکی، خیمه را خریدم و تا آمدم تشویقش کنم و برایش از ویژگی های مجله حرف بزنم، گفت: ببخشید، خوب می شناسم. و همیشه اولی آن را خودم می خرم و بعد، خیمه را نشان داد که بهترین جا در جلوی نگاه مشتری قرار داده بود!

2- در هر محله ای که هستید چند هیأت را می شناسید؟ می توانید مسئولان هیأت را ببینید و نشریه را به آنها هم معرفی کنید، در کنار آن همه نذر و خرج از آنها بخواهید تا از نمایندگی های ما یا از دفتر مرکزی هر ماه تعدادی نشریه بخرند و به هیأتی هایشان هدیه کنند. هم خدمت به هیأت است هم حمایت از تنها نشریه ی هیأتی ها.

3- راستی، مدتی است ارتباط خوانندگان با نشریه کم شده است. زحمت بکشید و همین الآن، کاغذ و قلمی بردارید و چند جمله ای برایمان بنویسید. از هر چه می خواهید. اگر خبری دارید، مطلب مهمی را می دانید، انتقاد یا پیشنهادی دارید، و مطالبی که دوست دارید در نشریه بخوانید و... خلاصه منتظریم

4- و حرف آخر اینکه، یک روز در خدمت آیت الله بهجت در راه حرم حضرت معصومه (س) کسی پرسید: کی دعا بخوانیم؟ ایشان فرمود: هر وقت حال دعا دارید! پس هر وقت حال و حوصله ی دعا پیدا کردید، ما را هم فراموش نکنید. محتاج دعاییم. دست حق نگهدارتان و عنایات ارباب، یار و مددکارتان.



پیشگفتار

این فقیر در سن یازده سالگی همراه پدرم در شب های ماه مبارک رمضان، در یکی از جلسات معروف مذهبی تهران شرکت می کردم. در آن جلسه، مرحوم آیت الله حاج سید محمد مهدی لاله زاری که عالمی عامل و وارسته بود، با بیانی سحرانگیز معارف الهی را جهت هدایت مردم بیان می کرد و شب های جمعه دعای شریف کمیل را با لحن ملکوتی و قلبی سوزان و چشمی اشک ریزان در تاریکی مطلق قرائت می کرد؛ به صورتی که کسی در آن دعا شرکت نداشت، مگر اینکه تحت تأثیر آن دعای معنوی و لحن پرشور و پرسوز آن مرد خدا قرار می گرفت.

من هم مانند دیگر مردم از طریق عاشقانه خواندن او مجذوب این دعای با عظمت شدم. دعایی که از افق قلب مولای عارفان و امام عاشقان برای تصفیه ي جان مردم و زمینه سازی برای توبه ي گنهکاران، طلوع کرده است.

اول باری که این دعا را در آن مجلس شنیدم؛ پس از سه روز به توفیق حق، حفظ نمودم و شب های جمعه، در میان خانواده یا جمع دوستان همکلاسی خود می خواندم.

پس از آنکه به حوزه ي علمیه ي قم مشرف شدم و مدتی از تحصیلاتم گذشت و به عنایت خدای سبحان به عرصه ي تبلیغ وارد شدم، برخود لازم دانستم که شب های جمعه جلساتم را به خواندن این دعا برگزار کنم و پس از گذشت مدتی اندک، جلسات دعایم در همه ي ایران و خارج از کشور، خواستاران زیادی پیدا کرد و شرکت مردم بیش از حد تصور شد و مردم، نتایج مهمی هم از این جلسات گرفتند که سخن گفتن از آن نتایج، کتاب جدایی می طلبد.

در شب ولادت مولای متقیان، جناب حجت الاسلام والمسلمین رحیمیان از من درخواست نمود که جهت استفاده ي مردم، شرحی بر این دعا بنویسم تا مردم با خواندن این شرح با معرفتی بیشتر به این دعا توجه کنند و با بصیرت، در جلسات مربوطه به این دعا شرکت نمایند.

اینجانب به لطف حضرت حق به شرح این دعا در حد بضاعت موفق شدم و اینک این شرح دعای کمیل و این همّت شما در استفاده از آن.

در پایان از زحمات دوستان واحد تحقیقات مؤسسه ي دارالعرفان که زحمات ویراستاری و آماده سازی این شرح را برای چاپ متقبل شده اند، تشکر می نمایم.

فقیر حسین انصاریان
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما