کد مطلب : ۹۷۶۳
تقویم روزهای همیشه
سید علی اصغر موسوی
شماره 23 ـ جمادی الاول و جمادی الثانی 1427 ـ خرداد و تیر 1385
هلال ماه جمادیالاول در افق نمایان میشود و نگاههای مؤمن بعد از غروب آفتاب با چهرهی کمرنگ آن جلوهی دیگری مییابند. عدهای عطر «یاسین و صلوات» از لبانشان جاری میشود و عدهای بیتفاوت میگذرند. این ماه نیز مثل ماههای گذشته و آینده در سینهی خود خاطراتی را نهفته است که هرکدام نشاندهندهی برگی از صفحات قطور تاریخاند. برگهایی که گاه جلوهی شادی دارند و گاه غم.
5 جمادیالاول
عطری فضای خانهی حضرت علی علیه السلام را احاطه کرده است؛ عطر صلوات، عطر حضور نوزادی دلانگیز که شور و نشاط دیگری به خانه خواهد آورد.
زینت سلاماللهعلیها در خانهی پدر، آئینهی شکیبایی مادر و همراز کودکانههای برادر. برادری همچون حسن علیه السلام، همچون حسین علیه السلام، حسین.
آسمان مدینه را عطر نفس فرشتگان فرا گرفته است و وجود مبارک خاتم انبیاء، باز هم همان تبسّم آسمانی خویش را به لب دارد.
زینب سلاماللهعلیها نخستین دختر خانهی علی علیه السلام است. دختر، همان مخلوق زیبایی که تا قبل از ظهور آفتاب محمدی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم، وجودش نحس تصور میشد و امروز با حضور زهرای مرضیه سلاماللهعلیها و نوزاد نورانیاش، نام تمام دختران، متبرک به عطر نجابت شده است.
این دختر؛ مادر صبر است، زینب است. زینبی که تمام غمهای عالم در نگاهش حقیرند و عظمت کلامش حتی داغهای تلخ و غریبانهی شهادت را شیرین نشان میدهد. تمام سختیهای کربلا برایش شیرین و تمام تصاویر غمناک عاشورا برایش زیباست. زیبا مثل کلمهی«ما رأیت الاّ جمیلا».
زینبی که پلههای سنگی کاخها از شکوه گامهایش لرزان و ستون دارالامارهها از صولت حیدریاش ترسانند.
زینبی که مدرّس زیباترین ایثار در حضور برادر است. آنگاه که حتی برای دیدن جسم خونین پسر از خیمه بیرون نمیآید تا مبادا داغ فرزند، عنان صبر از او در مقابل مولایش بگیرد.
زینب، زینبی که عقیلهی بنیهاشم است، راوی احادیث حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و امیرالمؤمنین علی علیه السلام، راوی احادیث آسمانی حضرت زهرا سلاماللهعلیها، راوی تمام زخمهای عاشورایی.
زینب، زینبی که امامحسین علیه السلام، هنگام دیدار ایشان از جا برمیخاست و احترامش میکرد.
زینب، بانوی در نهایت فصاحت و بلاغت، وقار و زهد و عفاف، مناعت طبع و شهامت،...
در برابر سیل مصیبتها همچون سدّی استوار، و در برابر طوفان سختیها همچون کوه، پابرجا.
کاروانی که حضرت زینب سلاماللهعلیها به مدد حضرت سجاد علیه السلام در مسیر کوفه و شام هدایت کرد، تاریخ را تغییر داد. در حقیقت کاروان تاریخ بشری را هدایت فرمود.
7 جمادیالاول، 15 خرداد
هفتم جمادیالاولی با غمبارترین روز خرداد مصادف است، روز چهاردهم و سوگ روز رحلت کسی که هیچگاه تاریخ نام و یادش را از خاطر نخواهد برد.
مردی که عظمت نام خداوند را در زمانهای جار زد که اکثر باورها رنگ تردید گرفته بودند. آری او با دست خالی، بزرگترین حماسهی تاریخ ایران را رقم زد.
نامی، نامی و دیرآشنا برای تمام آزادگان و آزاداندیشان مؤمن روزگار: امام خمینی رحمتاللهعلیه، بزرگمردی که بزرگترین تغییر را در جغرافیای اندیشهی اسلامی پدید آورد. درجات ثوابش عالی و نامش بیتالغزل دیوان روزگار باد.
15 جمادیالاول
آنگاه نوبت پانزدهم جمادیالاول میرسد و «نقل قولی» از ولادت سیدالساجدین و امام عابدین علیه السلام، سیدی از سلالهی پاکان که عطر نام مبارکش را میتوان از تربت خونین کربلا استشمام کرد. عطری که غربت همیشگی «بقیع»، سحرگاهان آن را در سراسر عالم میپراکند. امام بزرگواری که در«صحیفهی سجادیه»اش زیباترین ارتباط بشر با خداوند را ترسیم کرده است، امامی که وقار سجدههایش سبب حیرت خاکیان بود و سرور افلاکیان.
13 جمادیالاول
کم کم به شب 13 جمادیالاول نزدیک میشویم و از رفتار غروب مشخص است که غمی بس سترگ در سینه دارد! غمی که با تلنگر هر مرثیهاش، دیدگان عرش به گریه میافتد.
تنها 75 روز از خاموشی آفتاب دین ـ حضرت خیرالمرسلین صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ـ گذشته است. پیراهن سیاه طوبی که هنوز غبار غم به دامان دارد، باید داغ دیگری را به مرثیه بنشیند، این بار دیگر چلچراغ خانهی اهل کساء خاموش شده است. این بار دیگر این مصیبت را تا قیامت باید نالید.
چه نابهنگام است شهادتت، دخت رسول اللهصلیاللهعلیهوآلهوسلّم! یا زهرا سلاماللهعلیها!...
دیگر به پایان«جمادیالاول» نزدیک میشویم و آغاز رخ نمایاندن هلال«جمادیالثانی».
3 جمادیالثانی
و اینک «سوم جمادیالثانی» است و نوبت اندوهی دیگر از داغ آلالله.
باز هم همنوایی با مرثیههای «ایام فاطمیه»ای دیگر و قول 95 روزهی سوگ حضرت زهرا سلاماللهعلیها! بانویی که با دلی مجروح از تماشای بیعدالتی و تنی رنجور از ستم جاهلان در سنّی پیک اجل را پاسخ گفت که حدیث داغش حتی دل سنگ را خواهد سوزاند.
بانویی که عصمت نامش، چنان اهالی آسمان و زمین را محو خویش ساخته که در مقابل عظمتش زانوی ادب بر زمین میزنند.
13 جمادیالثانی
آنگاه، غم ادامه مییابد و 13 جمادیالثانی را با سوگ حضرت ام البنین سلاماللهعلیها به اتمام مینشینند. بانویی که در عظمت و وقارش این نکته بس که به مولا فرمود: دیگر مرا «فاطمه» صدا مزن تا که باعث رنجش فرزندان حضرت زهرا سلاماللهعلیها نگردد. بانویی که فرزندان بینظیر خویش را فدای فرزندان بیبدیل زهرا سلاماللهعلیها کرد. بانویی در نهایت شجاعت و فضل که به دامان، «ابوفاضل» پرورد. بانویی در نهایت ایمان و صداقت، وفا و نیکویی، تا جایی که حتی قبل از این که سراغ فرزندان شهید خویش از «بشیر» بگیرد، سراغ از امام حسین علیه السلام میگیرد، سراغ از مولای شهیدان.
15 جمادیالثانی
گویی باز هم باید با غم ادامه داد. این بار غمی که در طول تاریخ بر دل مولا علی علیه السلام سنگینی کرده است، غمی به وسعت «جنگ جمل». جنگی که دست نفاق، اولین شکاف را با شمشیر جاهلان در صفوف مسلمانان ایجاد کرد. غمی که حتی آثارش بسیار سختتر از نتیجهی«سقیفه» بود. «15 جمادیالثانی» و یادآوری جنگ ناکثین با قرآن ناطق، جنگ زیادهخواهان با عدالت مجسم الهی در زمین، جنگ بیخردان با خردمندترین مخلوق خداوند در قرون و اعصار، جنگی که هم غم در آن موج میزند، هم شادی. شادی برای پیروزی مولعلیه السلام و غم برای چگونگی شکلگیری آن جنگ و کوتهفکری عدهای از مسلمانان. مسلمانانی که به جای استحکام حکومت اسلامی، تیشه بر ریشهی آن گذاشتند.
20 جمادیالثانی
... و سرانجام روز و شبی بسیار شکوهمند، «بیستم جمادی الثانی» و سال روز ولادت زهرهی زهرا، میوهی عصمت، آئینهی بهشت در عالم خاک، فروغ خانهی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و خدیجهسلاماللهعلیها: «حضرت فاطمهی زهرا».
میآید و یادآور عظمت نام «زن» در عالم و شکوه آسمانی «مادر» در خاک و افلاک میشود.
سال پنجم بعثت حضرت رسول است و هلال جمادی الثانی در افق نورانی آسمان، رخ مینمایاند و عظمت این ماه با شکوه نامی بلند رقم میخورد، نامی که در عالم خاک و افلاک، آیت عصمت و عفت، حیا و شرافت و صداقت و کرامت است! نامی که از شرافت تولد آن، جمادی الثانی جلوهی ربیع میگیرد و از بهار قدمش، نه تنها خانهی پیامبر صلیاللهعلیهوآله که بهشت حتی مشتاقتر از حضرت خدیجه سلاماللهعلیها به انتظار تبسم نخستینش مینشیند!
زهرهی زهرا! ستارهای که آسمان نظرها را از پرتو خویش، شگفتزده خواهد کرد و در عصر جُمود و تبعیض، شرافت پایمال شدهی دختران حجاز را به آنان باز خواهد گرداند!
زهرا آیینهی معصومیتی که از عطر چادر نمازش مشام عرش الهی به هیجان خواهد آمد و فرشتگان عروج نمازش را با احترامی خاص به مظهر حضرت پروردگار تقدیم خواهند کرد.
زهرا؛ چکیدهی علم نبوت و امامت. بانویی که سبب پیوند نبوت و امامت خواهد شد تا در دامان مطهرش «ولایت» پرورش یابد. ولایتی که همچون انگشتان یک دست، گردونهی هدایت زمین را در اختیار خواهد گرفت و ظلالت و زبونی را از جان زمینیان خواهد زدود.
زهرا یعنی کمال، کمال انسان در رسیدن به عصمت آسمانی؛ به حیای ربانی.
زهرا یعنی: نجابتی جاودانه که در سایهی مکارم اخلاقش«زن و مرد» به سعادتی ابدی میرسند.
جای تعجب ندارد اگر چنین کودکی قبل از تولّد با مادر همسخن شود.
جای تعجب ندارد اگر چنین دختری را پدر، آن هم پدری همچون وجود گرامی حضرت ختمی مرتبت صلیاللهعلیهوآلهوسلّم، مادر خویش و اُمّابیها بنامد.
بیستم جمادیالثانی سال پنجم از بعثت حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و حرم امن الهی شاهد نزول فرشتگان است، فرشتگانی که برای یاری حضرت خدیجه آمدهاند. بگذار زنان قریش، غرق در افزونی جهالت خویش باشند. برای خدیجه سلاماللهعلیها کودکی متولّد میشود که چلچراغ زیبای عرش است و گلستان نامیرای عرش.
فاطمه، زهره، زهرا، بتول، راضیه، مرضیه، محدثه، صدیقه، عالمه،...
زهرا یعنی: همسر علی. یعنی مادر حسن، مادر حسین، پرورندهی زینب و ام کلثوم. تربیتدهندهی کریم آلالله علیهمالسلام و معلّم حماسهساز جاوید عاشورا...
شکیباییبخش دل بیقرار زینب، و همراز چهار تربت غریب بقیع.
زهرا یعنی زهرا.
روزی بیهمانند در گردش گیتی، روز فاطمه سلاماللهعلیها، «روز زن»، «روز مادر»، روز شادمانی ولایت و روز تولد امام خمینی رحمتاللهعلیه، فرزند راستین زهرا سلاماللهعلیها. گویی دلها با یاد دخت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و یادآوری«مقام مادر» بوی بهشت گرفتهاند.
درخششی غریب بر نگاهها مینشیند و عطر بهشت از تبسمها فرو میبارد.
26 جمادیالثانی
و عاقبت:« 26 جمادیالثانی» و قول و روایتی از خاموشی کهکشانی بیبدیل، چلچراغ هدایت، سید مظلوم «سامرا»، حضرت امام هادی النقی علیه السلام!
شهادت امام هدایت، امسال غریبانهتر از تمامی سالهاست. غربتی که از گنبد و گلدستههای ویران «سامرا» به خوبی حس میشود و نگاههای اشکبار را روانهی «بقیع» میکند. بقیع و پیوند با یاد«سیّد» مظلومی دیگر که نخستین روز ماه«رجب» با نامش عطرآگین شده است.
هلال ماه جمادیالاول در افق نمایان میشود و نگاههای مؤمن بعد از غروب آفتاب با چهرهی کمرنگ آن جلوهی دیگری مییابند. عدهای عطر «یاسین و صلوات» از لبانشان جاری میشود و عدهای بیتفاوت میگذرند. این ماه نیز مثل ماههای گذشته و آینده در سینهی خود خاطراتی را نهفته است که هرکدام نشاندهندهی برگی از صفحات قطور تاریخاند. برگهایی که گاه جلوهی شادی دارند و گاه غم.
5 جمادیالاول
عطری فضای خانهی حضرت علی علیه السلام را احاطه کرده است؛ عطر صلوات، عطر حضور نوزادی دلانگیز که شور و نشاط دیگری به خانه خواهد آورد.
زینت سلاماللهعلیها در خانهی پدر، آئینهی شکیبایی مادر و همراز کودکانههای برادر. برادری همچون حسن علیه السلام، همچون حسین علیه السلام، حسین.
آسمان مدینه را عطر نفس فرشتگان فرا گرفته است و وجود مبارک خاتم انبیاء، باز هم همان تبسّم آسمانی خویش را به لب دارد.
زینب سلاماللهعلیها نخستین دختر خانهی علی علیه السلام است. دختر، همان مخلوق زیبایی که تا قبل از ظهور آفتاب محمدی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم، وجودش نحس تصور میشد و امروز با حضور زهرای مرضیه سلاماللهعلیها و نوزاد نورانیاش، نام تمام دختران، متبرک به عطر نجابت شده است.
این دختر؛ مادر صبر است، زینب است. زینبی که تمام غمهای عالم در نگاهش حقیرند و عظمت کلامش حتی داغهای تلخ و غریبانهی شهادت را شیرین نشان میدهد. تمام سختیهای کربلا برایش شیرین و تمام تصاویر غمناک عاشورا برایش زیباست. زیبا مثل کلمهی«ما رأیت الاّ جمیلا».
زینبی که پلههای سنگی کاخها از شکوه گامهایش لرزان و ستون دارالامارهها از صولت حیدریاش ترسانند.
زینبی که مدرّس زیباترین ایثار در حضور برادر است. آنگاه که حتی برای دیدن جسم خونین پسر از خیمه بیرون نمیآید تا مبادا داغ فرزند، عنان صبر از او در مقابل مولایش بگیرد.
زینب، زینبی که عقیلهی بنیهاشم است، راوی احادیث حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و امیرالمؤمنین علی علیه السلام، راوی احادیث آسمانی حضرت زهرا سلاماللهعلیها، راوی تمام زخمهای عاشورایی.
زینب، زینبی که امامحسین علیه السلام، هنگام دیدار ایشان از جا برمیخاست و احترامش میکرد.
زینب، بانوی در نهایت فصاحت و بلاغت، وقار و زهد و عفاف، مناعت طبع و شهامت،...
در برابر سیل مصیبتها همچون سدّی استوار، و در برابر طوفان سختیها همچون کوه، پابرجا.
کاروانی که حضرت زینب سلاماللهعلیها به مدد حضرت سجاد علیه السلام در مسیر کوفه و شام هدایت کرد، تاریخ را تغییر داد. در حقیقت کاروان تاریخ بشری را هدایت فرمود.
7 جمادیالاول، 15 خرداد
هفتم جمادیالاولی با غمبارترین روز خرداد مصادف است، روز چهاردهم و سوگ روز رحلت کسی که هیچگاه تاریخ نام و یادش را از خاطر نخواهد برد.
مردی که عظمت نام خداوند را در زمانهای جار زد که اکثر باورها رنگ تردید گرفته بودند. آری او با دست خالی، بزرگترین حماسهی تاریخ ایران را رقم زد.
نامی، نامی و دیرآشنا برای تمام آزادگان و آزاداندیشان مؤمن روزگار: امام خمینی رحمتاللهعلیه، بزرگمردی که بزرگترین تغییر را در جغرافیای اندیشهی اسلامی پدید آورد. درجات ثوابش عالی و نامش بیتالغزل دیوان روزگار باد.
15 جمادیالاول
آنگاه نوبت پانزدهم جمادیالاول میرسد و «نقل قولی» از ولادت سیدالساجدین و امام عابدین علیه السلام، سیدی از سلالهی پاکان که عطر نام مبارکش را میتوان از تربت خونین کربلا استشمام کرد. عطری که غربت همیشگی «بقیع»، سحرگاهان آن را در سراسر عالم میپراکند. امام بزرگواری که در«صحیفهی سجادیه»اش زیباترین ارتباط بشر با خداوند را ترسیم کرده است، امامی که وقار سجدههایش سبب حیرت خاکیان بود و سرور افلاکیان.
13 جمادیالاول
کم کم به شب 13 جمادیالاول نزدیک میشویم و از رفتار غروب مشخص است که غمی بس سترگ در سینه دارد! غمی که با تلنگر هر مرثیهاش، دیدگان عرش به گریه میافتد.
تنها 75 روز از خاموشی آفتاب دین ـ حضرت خیرالمرسلین صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ـ گذشته است. پیراهن سیاه طوبی که هنوز غبار غم به دامان دارد، باید داغ دیگری را به مرثیه بنشیند، این بار دیگر چلچراغ خانهی اهل کساء خاموش شده است. این بار دیگر این مصیبت را تا قیامت باید نالید.
چه نابهنگام است شهادتت، دخت رسول اللهصلیاللهعلیهوآلهوسلّم! یا زهرا سلاماللهعلیها!...
دیگر به پایان«جمادیالاول» نزدیک میشویم و آغاز رخ نمایاندن هلال«جمادیالثانی».
3 جمادیالثانی
و اینک «سوم جمادیالثانی» است و نوبت اندوهی دیگر از داغ آلالله.
باز هم همنوایی با مرثیههای «ایام فاطمیه»ای دیگر و قول 95 روزهی سوگ حضرت زهرا سلاماللهعلیها! بانویی که با دلی مجروح از تماشای بیعدالتی و تنی رنجور از ستم جاهلان در سنّی پیک اجل را پاسخ گفت که حدیث داغش حتی دل سنگ را خواهد سوزاند.
بانویی که عصمت نامش، چنان اهالی آسمان و زمین را محو خویش ساخته که در مقابل عظمتش زانوی ادب بر زمین میزنند.
13 جمادیالثانی
آنگاه، غم ادامه مییابد و 13 جمادیالثانی را با سوگ حضرت ام البنین سلاماللهعلیها به اتمام مینشینند. بانویی که در عظمت و وقارش این نکته بس که به مولا فرمود: دیگر مرا «فاطمه» صدا مزن تا که باعث رنجش فرزندان حضرت زهرا سلاماللهعلیها نگردد. بانویی که فرزندان بینظیر خویش را فدای فرزندان بیبدیل زهرا سلاماللهعلیها کرد. بانویی در نهایت شجاعت و فضل که به دامان، «ابوفاضل» پرورد. بانویی در نهایت ایمان و صداقت، وفا و نیکویی، تا جایی که حتی قبل از این که سراغ فرزندان شهید خویش از «بشیر» بگیرد، سراغ از امام حسین علیه السلام میگیرد، سراغ از مولای شهیدان.
15 جمادیالثانی
گویی باز هم باید با غم ادامه داد. این بار غمی که در طول تاریخ بر دل مولا علی علیه السلام سنگینی کرده است، غمی به وسعت «جنگ جمل». جنگی که دست نفاق، اولین شکاف را با شمشیر جاهلان در صفوف مسلمانان ایجاد کرد. غمی که حتی آثارش بسیار سختتر از نتیجهی«سقیفه» بود. «15 جمادیالثانی» و یادآوری جنگ ناکثین با قرآن ناطق، جنگ زیادهخواهان با عدالت مجسم الهی در زمین، جنگ بیخردان با خردمندترین مخلوق خداوند در قرون و اعصار، جنگی که هم غم در آن موج میزند، هم شادی. شادی برای پیروزی مولعلیه السلام و غم برای چگونگی شکلگیری آن جنگ و کوتهفکری عدهای از مسلمانان. مسلمانانی که به جای استحکام حکومت اسلامی، تیشه بر ریشهی آن گذاشتند.
20 جمادیالثانی
... و سرانجام روز و شبی بسیار شکوهمند، «بیستم جمادی الثانی» و سال روز ولادت زهرهی زهرا، میوهی عصمت، آئینهی بهشت در عالم خاک، فروغ خانهی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و خدیجهسلاماللهعلیها: «حضرت فاطمهی زهرا».
میآید و یادآور عظمت نام «زن» در عالم و شکوه آسمانی «مادر» در خاک و افلاک میشود.
سال پنجم بعثت حضرت رسول است و هلال جمادی الثانی در افق نورانی آسمان، رخ مینمایاند و عظمت این ماه با شکوه نامی بلند رقم میخورد، نامی که در عالم خاک و افلاک، آیت عصمت و عفت، حیا و شرافت و صداقت و کرامت است! نامی که از شرافت تولد آن، جمادی الثانی جلوهی ربیع میگیرد و از بهار قدمش، نه تنها خانهی پیامبر صلیاللهعلیهوآله که بهشت حتی مشتاقتر از حضرت خدیجه سلاماللهعلیها به انتظار تبسم نخستینش مینشیند!
زهرهی زهرا! ستارهای که آسمان نظرها را از پرتو خویش، شگفتزده خواهد کرد و در عصر جُمود و تبعیض، شرافت پایمال شدهی دختران حجاز را به آنان باز خواهد گرداند!
زهرا آیینهی معصومیتی که از عطر چادر نمازش مشام عرش الهی به هیجان خواهد آمد و فرشتگان عروج نمازش را با احترامی خاص به مظهر حضرت پروردگار تقدیم خواهند کرد.
زهرا؛ چکیدهی علم نبوت و امامت. بانویی که سبب پیوند نبوت و امامت خواهد شد تا در دامان مطهرش «ولایت» پرورش یابد. ولایتی که همچون انگشتان یک دست، گردونهی هدایت زمین را در اختیار خواهد گرفت و ظلالت و زبونی را از جان زمینیان خواهد زدود.
زهرا یعنی کمال، کمال انسان در رسیدن به عصمت آسمانی؛ به حیای ربانی.
زهرا یعنی: نجابتی جاودانه که در سایهی مکارم اخلاقش«زن و مرد» به سعادتی ابدی میرسند.
جای تعجب ندارد اگر چنین کودکی قبل از تولّد با مادر همسخن شود.
جای تعجب ندارد اگر چنین دختری را پدر، آن هم پدری همچون وجود گرامی حضرت ختمی مرتبت صلیاللهعلیهوآلهوسلّم، مادر خویش و اُمّابیها بنامد.
بیستم جمادیالثانی سال پنجم از بعثت حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و حرم امن الهی شاهد نزول فرشتگان است، فرشتگانی که برای یاری حضرت خدیجه آمدهاند. بگذار زنان قریش، غرق در افزونی جهالت خویش باشند. برای خدیجه سلاماللهعلیها کودکی متولّد میشود که چلچراغ زیبای عرش است و گلستان نامیرای عرش.
فاطمه، زهره، زهرا، بتول، راضیه، مرضیه، محدثه، صدیقه، عالمه،...
زهرا یعنی: همسر علی. یعنی مادر حسن، مادر حسین، پرورندهی زینب و ام کلثوم. تربیتدهندهی کریم آلالله علیهمالسلام و معلّم حماسهساز جاوید عاشورا...
شکیباییبخش دل بیقرار زینب، و همراز چهار تربت غریب بقیع.
زهرا یعنی زهرا.
روزی بیهمانند در گردش گیتی، روز فاطمه سلاماللهعلیها، «روز زن»، «روز مادر»، روز شادمانی ولایت و روز تولد امام خمینی رحمتاللهعلیه، فرزند راستین زهرا سلاماللهعلیها. گویی دلها با یاد دخت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و یادآوری«مقام مادر» بوی بهشت گرفتهاند.
درخششی غریب بر نگاهها مینشیند و عطر بهشت از تبسمها فرو میبارد.
26 جمادیالثانی
و عاقبت:« 26 جمادیالثانی» و قول و روایتی از خاموشی کهکشانی بیبدیل، چلچراغ هدایت، سید مظلوم «سامرا»، حضرت امام هادی النقی علیه السلام!
شهادت امام هدایت، امسال غریبانهتر از تمامی سالهاست. غربتی که از گنبد و گلدستههای ویران «سامرا» به خوبی حس میشود و نگاههای اشکبار را روانهی «بقیع» میکند. بقیع و پیوند با یاد«سیّد» مظلومی دیگر که نخستین روز ماه«رجب» با نامش عطرآگین شده است.