کد مطلب : ۹۷۷۱
هر نفس آواز عشق می رسد از چپ و راست
ذبیح الله معصومی
شماره 23 ـ جمادی الاول و جمادی الثانی 1427 ـ خرداد و تیر 1385
مقدمه
مداح جوان امروز شعر میخواند بیآنکه به ظرایف هنری آن آشنا باشد. این حقیقت را از نوع شعرهایی که انتخاب میکند میتوان دریافت. از سوی دیگر شعر را با تکیه بر لحن و صوت میخواند؛ اما آنچه در خواندن او اصلاً یافت نمیشود یا کمتر یافت میشود ظرافت موسیقی است و همهی این حقیقت تلخ به عدم شناخت او از موسیقی و بحث مهم صداسازی بازمیگردد.
آنچه در ذیل میخوانید مقدمهای است نسبتاً مختصر برای زمینهسازی طرح بحث مهم صداسازی و آشنایی ذهنی مداحان با این علم و فن. گفتیم «علم» چون این بحث در مباحث مهم فیزیولوژی و شناخت اندام گفتاری انسان ریشه دارد و گفتیم فن، چون صبغهای آموزشی دارد و اکتسابی است، بنابراین با اندک تمرین و بیتکیه بر آن استعداد ذاتی که در صدای مداحان باید وجود داشته باشد، کشف میشود و سپس پرورش مییابد.
صاحب این قلم با تکیه بر اهمیت صداسازی در این مقاله سعی دارد به مباحث مهمی چون صوت و چگونگی تولید آن، نقش اندامهای تنفسی در تولید صدا، ویژگیها و استعدادهای صوتی، تقسیمبندی صداها، شناخت و معرفی جنس و رنگ صدا، تمرین تحریر و کشش بپردازد و با ارائهی راهکارهایی ساده و قابل تمرین، این فن فراموش شده را به زعم خویش احیا کند.
هرچند تحصیلات نویسنده با موضوع این مقاله به ظاهر ارتباطی ندارد، اما پشتوانهی مباحث مطرح شده توسط او، آموزههایی علمی است که در محضر استاد آواز خویش جناب آقای نوربخش اندوخته و خود بارها در محضر آن استاد فرهیخته درس بازپس داده و تجربه اندوخته است.
امید است عزیزان مداح بویژه جوانان، با مطالعهی این بحث و با به کار بستن آن، زمینهی طرح مباحث جدی از این دست و فراتر از آن را فراهم کنند تا در آیندهای نزدیک شاهد اشتراکات بیشتری میان مداحی و ردیفخوانی مذهبی باشیم. انشاءالله
تحریریهی خیمه
نکاتی پیرامون فنون پرورش صدا
( تکنیکهای صداسازی در آواز)
بخش اول
* ذبیحالله معصومی
چگونگی ایجاد صوت
صوت از ارتعاش دو تیغهی نازک به نام«تارهای صوتی» که در حنجره قرار دارند به وجود میآید. حنجره در عقب زبان و در بخش فوقانی نای قرار دارد. وقتی ماهیچههای تارهای صوتی که حالت ارتجاعی دارند، کشیده میشوند، شکاف باریکی بین آنها ایجاد میشود که با عبور هوای بازدم از این شکاف، تارهای صوتی به ارتعاش درمیآیند. این ارتعاش، هوای داخل حلق، ششها، دهان و حفرههای بینی را نیز مرتعش میکند و بدین ترتیب صوت ایجاد میشود.
نقش مکانیسم تنفسی در تولید صدا
مکانیسم تنفسی موجب بروز دو نوع جریان هوا میشود: 1. جریان هوای دم 2. جریان هوای بازدم. در بیشتر زبانهای دنیا از جمله زبان فارسی از نوع دوم یعنی از جریان هوای بازدم استفاده میشود.
اندامهای صوتی که نقش تولید آواهای صوتی را به عهده دارند عبارتند از:
الف) اندامهای تنفسی ب) اندامهای واکساز ج) اندامهای آواساز
الف) اندامهای تنفسی:
اندامهای تنفسی عبارتند از (ششها، دیافراگم، نای، نایژهها، نایژکها)
1. ششها: دو اندام اسفنجیشکل هستند که در درون قفسهی سینه جای دارند و به وسیلهی دو نایژه به نای متصل میشوند.
2. نایژهها: هریک به لولههای کوچکتری به نام نایژکها تقسیم میشوند.
3. نایژکها: در تمام ششها پراکنده شدهاند.
4. پردهی دیافراگم: در قسمت زیرین ششها یک پردهی ماهیچهای وجود دارد که قفسهی سینه را از شکم جدا میکند. این پرده به شکل یک قوس است که در هنگام انقباض قسمت بیرونی آن به طرف بالا میرود و تا حدودی به شکل گنبد درمیآید و باعث میشود تا حجم قفسهی سینه کم شده، به جدارهی خارجی ششها فشار وارد شود و هوای داخل ششها به بیرون رانده شود. این عمل را «بازدم» میگویند. خاصیت اسفنجی باعث میشود که ششها دوباره به حالت اول برگردند. در این هنگام فشار هوای درون ششها کمتر از هوای بیرون است و در نتیجه هوای خارج به درون ششها مکیده میشود. این عمل «دم» نام دارد.
5. نای: ششها به وسیلهی دو لولهی غضروفی به نام نایژه به نای وصل میشوند. نای خود به گلو وصل میشود. لولههای نای از حلقههای غضروفی تشکیل شدهاند که به وسیلهی بافتهای ماهیچهای به یکدیگر متصل میشوند.
اندامهای واکساز
به طور کلی در حنجره واقع شدهاند. در این بخش محفظهای به نام تیروئید قرار دارد که درون آن دو پردهی ماهیچهای بسیار ظریف به نام تارهای صوتی قرار دارند. یک سر آنها به تیروئید وصل است و سر دیگر آنها به دو غضروف مثلثی شکل به نام «اریتینوئید» متصل است. چرخش این دو غضروف حول قاعدهی خودشان باعث نزدیک شدن تارهای صوتی به یکدیگر یا دور شدن آنها از هم میشود و یک سری امواج صوتی تولید میکند. این امواج پس از عبور از حفرههای بینی، دهان و بینی، تولید صدا(واک) میکنند.
ج) اندامهای آواساز عبارتند از:
1. چاکنای 2. حفرهی حلق 3. حفرهی دهانی 4. حفرهی بینی که همگی بالای حنجره قرار دارند.
1. چاکنای: فاصلهی بین تارهای صوتی را چاکنای میگویند. 2. حفرهی حلق: دیوارههای این حفره خاصیت انعطافپذیری زیادی دارند. حلق در جلو به حفرهی دهان و حفرهی بینی مربوط میشود. دیوارهی حلق را ریشهی زبان تشکیل میدهد. ابعاد حلق را میتوان با جلو یا عقب بردن زبان، کم یا زیادتر کرد.
3. حفرهی دهان: انعطافپذیرترین و پرکارترین بخش اندامهای آواساز حفرهی دهان میباشد. حفرهی دهان از بخشهای زیر تشکیل شده است: ملاز، کام، لثه، زبان، دندانها، لبها
ملاز: ملاز یا زبان کوچک زائدهای است نرم و گوشتی که در انتهای نرمکام قرار دارد. حرکت ملاز به سوی بالا منجر به بسته شدن راه عبور هوا از طریق حفرههای بینی و اتصال دهان و حلق به یکدیگر میشوند.
کام: سقف دهان از پشت دندانهای بالا تا زبان کوچک امتداد دارد. بخش پیشین آن به نام سختکام، استخوانی و بدون حرکت است. ولی بخش پسین آن یعنی نرمکام، گوشتی و متحرک است.
لثه: پشت دندانهای بالا را لثه مینامند که ناحیهای سخت و استخوانی و تا حدودی محدبشکل است.
زبان: اندامی است نرم و گوشتی که دارای قابلیت انعطاف و تحرک فراوان است. بافت ماهیچهای آن طوری است که به تمام جهات چرخش دارد. زبان مهمترین عامل گویایی و تولید آواها است.
دندانها: دندانهای ردیف بالا به فک ثابت متصل میشوند. دندانهای ردیف پایین به فک متحرک متصل هستند و از دندانهای آواساز محسوب میشوند. تعداد دندانها در انسان بالغ سی و دو عدد است. هشت دندان جلو را دندانهای پیشین مینامند. دندانهای پیشین تاجی برنده دارند. در میان آنها چهار دندان نیش که تاجشان مخروطی و تیز است قرار دارد. در فک بالا و پایین هشت دندان آسیای کوچک با تاجی پهن و سپس 12 دندان آسیای بزرگ قرار دارد.
لبها: پس از زبان، مهمترین اندام آواساز لبها هستند. لبها ساختمانی ماهیچهای دارند. لبها هم مانند زبان در تمام جهات حرکت مینمایند. لبها عامل اصلی تولید برخی از آواها بهویژه مصوتها(اَ، اِ، اُ، آ، او، ای) هستند.
حفرهی بینی: این حفرهها در بالای حلق قرار دارند. با پایین آمدن آن، گلوگاه به حفرههای بینی متصل میشود. با بالا کشیده شدن آن، راه عبور هوا از طریق حفرههای بینی مسدود میگردد. اگر راه عبور هوا هنگام ارتعاش تارهای صوتی از طریق دهان مسدود باشد، هوا از حفرههای بینی عبور میکند و موجب ارتعاش هوای داخل حفرههای بینی میگردد. این مکانیسم کیفیت خاصی به صدا میبخشد که به آن خیشومی(غنهای) میگویند. مانند دو صامت (م، ن)
... ادامه دارد
مقدمه
مداح جوان امروز شعر میخواند بیآنکه به ظرایف هنری آن آشنا باشد. این حقیقت را از نوع شعرهایی که انتخاب میکند میتوان دریافت. از سوی دیگر شعر را با تکیه بر لحن و صوت میخواند؛ اما آنچه در خواندن او اصلاً یافت نمیشود یا کمتر یافت میشود ظرافت موسیقی است و همهی این حقیقت تلخ به عدم شناخت او از موسیقی و بحث مهم صداسازی بازمیگردد.
آنچه در ذیل میخوانید مقدمهای است نسبتاً مختصر برای زمینهسازی طرح بحث مهم صداسازی و آشنایی ذهنی مداحان با این علم و فن. گفتیم «علم» چون این بحث در مباحث مهم فیزیولوژی و شناخت اندام گفتاری انسان ریشه دارد و گفتیم فن، چون صبغهای آموزشی دارد و اکتسابی است، بنابراین با اندک تمرین و بیتکیه بر آن استعداد ذاتی که در صدای مداحان باید وجود داشته باشد، کشف میشود و سپس پرورش مییابد.
صاحب این قلم با تکیه بر اهمیت صداسازی در این مقاله سعی دارد به مباحث مهمی چون صوت و چگونگی تولید آن، نقش اندامهای تنفسی در تولید صدا، ویژگیها و استعدادهای صوتی، تقسیمبندی صداها، شناخت و معرفی جنس و رنگ صدا، تمرین تحریر و کشش بپردازد و با ارائهی راهکارهایی ساده و قابل تمرین، این فن فراموش شده را به زعم خویش احیا کند.
هرچند تحصیلات نویسنده با موضوع این مقاله به ظاهر ارتباطی ندارد، اما پشتوانهی مباحث مطرح شده توسط او، آموزههایی علمی است که در محضر استاد آواز خویش جناب آقای نوربخش اندوخته و خود بارها در محضر آن استاد فرهیخته درس بازپس داده و تجربه اندوخته است.
امید است عزیزان مداح بویژه جوانان، با مطالعهی این بحث و با به کار بستن آن، زمینهی طرح مباحث جدی از این دست و فراتر از آن را فراهم کنند تا در آیندهای نزدیک شاهد اشتراکات بیشتری میان مداحی و ردیفخوانی مذهبی باشیم. انشاءالله
تحریریهی خیمه
نکاتی پیرامون فنون پرورش صدا
( تکنیکهای صداسازی در آواز)
بخش اول
* ذبیحالله معصومی
چگونگی ایجاد صوت
صوت از ارتعاش دو تیغهی نازک به نام«تارهای صوتی» که در حنجره قرار دارند به وجود میآید. حنجره در عقب زبان و در بخش فوقانی نای قرار دارد. وقتی ماهیچههای تارهای صوتی که حالت ارتجاعی دارند، کشیده میشوند، شکاف باریکی بین آنها ایجاد میشود که با عبور هوای بازدم از این شکاف، تارهای صوتی به ارتعاش درمیآیند. این ارتعاش، هوای داخل حلق، ششها، دهان و حفرههای بینی را نیز مرتعش میکند و بدین ترتیب صوت ایجاد میشود.
نقش مکانیسم تنفسی در تولید صدا
مکانیسم تنفسی موجب بروز دو نوع جریان هوا میشود: 1. جریان هوای دم 2. جریان هوای بازدم. در بیشتر زبانهای دنیا از جمله زبان فارسی از نوع دوم یعنی از جریان هوای بازدم استفاده میشود.
اندامهای صوتی که نقش تولید آواهای صوتی را به عهده دارند عبارتند از:
الف) اندامهای تنفسی ب) اندامهای واکساز ج) اندامهای آواساز
الف) اندامهای تنفسی:
اندامهای تنفسی عبارتند از (ششها، دیافراگم، نای، نایژهها، نایژکها)
1. ششها: دو اندام اسفنجیشکل هستند که در درون قفسهی سینه جای دارند و به وسیلهی دو نایژه به نای متصل میشوند.
2. نایژهها: هریک به لولههای کوچکتری به نام نایژکها تقسیم میشوند.
3. نایژکها: در تمام ششها پراکنده شدهاند.
4. پردهی دیافراگم: در قسمت زیرین ششها یک پردهی ماهیچهای وجود دارد که قفسهی سینه را از شکم جدا میکند. این پرده به شکل یک قوس است که در هنگام انقباض قسمت بیرونی آن به طرف بالا میرود و تا حدودی به شکل گنبد درمیآید و باعث میشود تا حجم قفسهی سینه کم شده، به جدارهی خارجی ششها فشار وارد شود و هوای داخل ششها به بیرون رانده شود. این عمل را «بازدم» میگویند. خاصیت اسفنجی باعث میشود که ششها دوباره به حالت اول برگردند. در این هنگام فشار هوای درون ششها کمتر از هوای بیرون است و در نتیجه هوای خارج به درون ششها مکیده میشود. این عمل «دم» نام دارد.
5. نای: ششها به وسیلهی دو لولهی غضروفی به نام نایژه به نای وصل میشوند. نای خود به گلو وصل میشود. لولههای نای از حلقههای غضروفی تشکیل شدهاند که به وسیلهی بافتهای ماهیچهای به یکدیگر متصل میشوند.
اندامهای واکساز
به طور کلی در حنجره واقع شدهاند. در این بخش محفظهای به نام تیروئید قرار دارد که درون آن دو پردهی ماهیچهای بسیار ظریف به نام تارهای صوتی قرار دارند. یک سر آنها به تیروئید وصل است و سر دیگر آنها به دو غضروف مثلثی شکل به نام «اریتینوئید» متصل است. چرخش این دو غضروف حول قاعدهی خودشان باعث نزدیک شدن تارهای صوتی به یکدیگر یا دور شدن آنها از هم میشود و یک سری امواج صوتی تولید میکند. این امواج پس از عبور از حفرههای بینی، دهان و بینی، تولید صدا(واک) میکنند.
ج) اندامهای آواساز عبارتند از:
1. چاکنای 2. حفرهی حلق 3. حفرهی دهانی 4. حفرهی بینی که همگی بالای حنجره قرار دارند.
1. چاکنای: فاصلهی بین تارهای صوتی را چاکنای میگویند. 2. حفرهی حلق: دیوارههای این حفره خاصیت انعطافپذیری زیادی دارند. حلق در جلو به حفرهی دهان و حفرهی بینی مربوط میشود. دیوارهی حلق را ریشهی زبان تشکیل میدهد. ابعاد حلق را میتوان با جلو یا عقب بردن زبان، کم یا زیادتر کرد.
3. حفرهی دهان: انعطافپذیرترین و پرکارترین بخش اندامهای آواساز حفرهی دهان میباشد. حفرهی دهان از بخشهای زیر تشکیل شده است: ملاز، کام، لثه، زبان، دندانها، لبها
ملاز: ملاز یا زبان کوچک زائدهای است نرم و گوشتی که در انتهای نرمکام قرار دارد. حرکت ملاز به سوی بالا منجر به بسته شدن راه عبور هوا از طریق حفرههای بینی و اتصال دهان و حلق به یکدیگر میشوند.
کام: سقف دهان از پشت دندانهای بالا تا زبان کوچک امتداد دارد. بخش پیشین آن به نام سختکام، استخوانی و بدون حرکت است. ولی بخش پسین آن یعنی نرمکام، گوشتی و متحرک است.
لثه: پشت دندانهای بالا را لثه مینامند که ناحیهای سخت و استخوانی و تا حدودی محدبشکل است.
زبان: اندامی است نرم و گوشتی که دارای قابلیت انعطاف و تحرک فراوان است. بافت ماهیچهای آن طوری است که به تمام جهات چرخش دارد. زبان مهمترین عامل گویایی و تولید آواها است.
دندانها: دندانهای ردیف بالا به فک ثابت متصل میشوند. دندانهای ردیف پایین به فک متحرک متصل هستند و از دندانهای آواساز محسوب میشوند. تعداد دندانها در انسان بالغ سی و دو عدد است. هشت دندان جلو را دندانهای پیشین مینامند. دندانهای پیشین تاجی برنده دارند. در میان آنها چهار دندان نیش که تاجشان مخروطی و تیز است قرار دارد. در فک بالا و پایین هشت دندان آسیای کوچک با تاجی پهن و سپس 12 دندان آسیای بزرگ قرار دارد.
لبها: پس از زبان، مهمترین اندام آواساز لبها هستند. لبها ساختمانی ماهیچهای دارند. لبها هم مانند زبان در تمام جهات حرکت مینمایند. لبها عامل اصلی تولید برخی از آواها بهویژه مصوتها(اَ، اِ، اُ، آ، او، ای) هستند.
حفرهی بینی: این حفرهها در بالای حلق قرار دارند. با پایین آمدن آن، گلوگاه به حفرههای بینی متصل میشود. با بالا کشیده شدن آن، راه عبور هوا از طریق حفرههای بینی مسدود میگردد. اگر راه عبور هوا هنگام ارتعاش تارهای صوتی از طریق دهان مسدود باشد، هوا از حفرههای بینی عبور میکند و موجب ارتعاش هوای داخل حفرههای بینی میگردد. این مکانیسم کیفیت خاصی به صدا میبخشد که به آن خیشومی(غنهای) میگویند. مانند دو صامت (م، ن)
... ادامه دارد