کد مطلب : ۹۸۲۲
محله ی زینبیه
شماره 24 - رجب 1427 - مرداد 1385
این روزها رفتوآمدها بیشتر شده، همه در تدارک هستند، تدارک یک جشن، جشن میلاد، میلاد مولود کعبه، حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام.
کوچه آذینبندی شده، بازار نقل و شیرینی گرم است.
خبر مهمتر اینکه یک جایی هم برای اعتکاف معتکفین در نظر گرفته شده تا طعم شیرین مناجات را هم چشیده و از این چشمهی زلال، روح و روان خود را پاک و شفاف کنند.
اما زینبیه یک غم هم دارد، غم بزرگی که شاید برای خادمان و مشتاقان زینبیه رنگ دیگری داشته باشد. رنگ غریبی و جدایی، رنگ فراق، زینبیه یک روزی در این ماه، سرتاسر سیاهپوشه، هرکسی یک گوشه زانوی غم بغل کرده و نجوا میکند، آخر سالروز عروج شریک سیدالشهدا، عالمهی غیرمعلمه، عابدهی آل علی، حضرت زینب سلاماللهعلیها است. بانویی که این محله مزین به نام ایشان است. غم سنگین وفات عزیز دل زهرا سلاماللهعلیها، به این دلیل بزرگ و جانسوز جلوه میکند که یادآور لحظه لحظهی خاطرات کربلاست. نام زینب، کربلا را به خاطر میآورد. آن روز که خیمههای محرم برپا شد، امید همه به حسین بود و یاران از جان گذشتهاش و روزی که عمود خیمهها یک به یک شکست و دیگر یاوری نبود، امید حسین علیهالسلام به زینب بود.
و کربلا ماندگار شد، چرا که نائبهالحسین با صلابت ایستاد. خیمهی عاشورا هنوز برپاست و عاشقان بر در آن اظهار نیاز میکنند و به انتظار نشستهاند. به انتظار صاحب اصلی و منتقم آل علی که با قدومش خیمهای متبرک به نام عاشورا و به گسترهی تمام هستی برپا کند، انشاءالله.
حرف آخر اینکه: منتظر پیشنهادهای تر و تازه و نظرات سازندهی شما هستیم. باور کنید آدرس زینبیه آنقدر سرراست است که میتوانید به راحتی به آنجا سر بزنید. آدرس ما، پلی است از قلبهای مهربان و افکار سازندهی شما تا محلهی زینبیه. ضمناً به نظر ما بهتر است دوستان خود را هم با زینبیه آشنا کنید، شاید اگر به تنهایی سری به ما بزنید، دوستانتان از شما گله کنند. به هر حال از ما گفتن و صد البته از شما بزرگواران شنیدن و اجابت کردن. پس معطل نکنید، قلم و کاغذ بردارید و آنچه دل تنگتان میخواهد، بگویید. یا علی
این روزها رفتوآمدها بیشتر شده، همه در تدارک هستند، تدارک یک جشن، جشن میلاد، میلاد مولود کعبه، حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام.
کوچه آذینبندی شده، بازار نقل و شیرینی گرم است.
خبر مهمتر اینکه یک جایی هم برای اعتکاف معتکفین در نظر گرفته شده تا طعم شیرین مناجات را هم چشیده و از این چشمهی زلال، روح و روان خود را پاک و شفاف کنند.
اما زینبیه یک غم هم دارد، غم بزرگی که شاید برای خادمان و مشتاقان زینبیه رنگ دیگری داشته باشد. رنگ غریبی و جدایی، رنگ فراق، زینبیه یک روزی در این ماه، سرتاسر سیاهپوشه، هرکسی یک گوشه زانوی غم بغل کرده و نجوا میکند، آخر سالروز عروج شریک سیدالشهدا، عالمهی غیرمعلمه، عابدهی آل علی، حضرت زینب سلاماللهعلیها است. بانویی که این محله مزین به نام ایشان است. غم سنگین وفات عزیز دل زهرا سلاماللهعلیها، به این دلیل بزرگ و جانسوز جلوه میکند که یادآور لحظه لحظهی خاطرات کربلاست. نام زینب، کربلا را به خاطر میآورد. آن روز که خیمههای محرم برپا شد، امید همه به حسین بود و یاران از جان گذشتهاش و روزی که عمود خیمهها یک به یک شکست و دیگر یاوری نبود، امید حسین علیهالسلام به زینب بود.
و کربلا ماندگار شد، چرا که نائبهالحسین با صلابت ایستاد. خیمهی عاشورا هنوز برپاست و عاشقان بر در آن اظهار نیاز میکنند و به انتظار نشستهاند. به انتظار صاحب اصلی و منتقم آل علی که با قدومش خیمهای متبرک به نام عاشورا و به گسترهی تمام هستی برپا کند، انشاءالله.
حرف آخر اینکه: منتظر پیشنهادهای تر و تازه و نظرات سازندهی شما هستیم. باور کنید آدرس زینبیه آنقدر سرراست است که میتوانید به راحتی به آنجا سر بزنید. آدرس ما، پلی است از قلبهای مهربان و افکار سازندهی شما تا محلهی زینبیه. ضمناً به نظر ما بهتر است دوستان خود را هم با زینبیه آشنا کنید، شاید اگر به تنهایی سری به ما بزنید، دوستانتان از شما گله کنند. به هر حال از ما گفتن و صد البته از شما بزرگواران شنیدن و اجابت کردن. پس معطل نکنید، قلم و کاغذ بردارید و آنچه دل تنگتان میخواهد، بگویید. یا علی