کد مطلب : ۹۹۶۰
حسینیههای معرفت (2)
مرتضی وافی
شماره 32-31 - ربیع الاول و ربیع الثانی 1428 - فروردین و اردبیبهشت 1386
از جمله محوریترین مباحث جامعهی اسلامی مسئلهی وحدت و اتحاد دینی است.1
تشکل یافتگی، انسجام و یگانگی به صرف تجمع افراد و یا انبوه فیزیکی آنها در کنار یکدیگر حاصل نمیشود بلکه محوریتی میطلبد که با وحدتبخشی افکار و اندیشهها و تألیف قلوب و آرا، به ماندگاری و پایداری حرکت بینجامد.2
جامعهی آرمانی نیازمند یکی شدن قلبها و خواستهها، دستهای مددکار، نگاههای به یک سو دوخته شده، نیروهای یاری کننده و ارادههای واحد و همجهت است اما نه فقط با هدف رسیدن به منافع مشترک بلکه برای تحقق ارادهی الهی. چرا که منافع مشترک گاه میتواند به خاطر محدودیتش باعث تعارض و درگیری شود، بر خلاف ایمان و عشق به خدا که به خاطر وسعت و جبران و غفران و محبت نهفته در آن، تعارضها و تزاحمها را راهبری و هدایت مینماید.
در شرایط کنونی جوامع انسانی مؤثرترین و انسانیترین وسیلهی ایجاد وحدت و همبستگی، بالا بردن سطح آگاعی مردم است، تا از آن طریق آنها خود به ارزشهای واقعی پی برده و لزوم وحدت را تشخیص دهند. در این میان تشکلهای دینی یکی از پایههای اصلی انسجام دینی محسوب شده و در طول تاریخ نیز نقاط عطف بسیاری را در این حوزه باعث شدهاند. این تشکلها به دلیل دارا بودن ویژگیهایی از جمله:
1. رواج اندیشههای دینی
2. ارزشساز بودن
3. عملآفرین بودن
4. ظرفیتبخش بودن
5. نظامآفرین بودن
6. جمعیتساز بودن و قدرتپرور بودن (به دلیل تأثیرگذاری بر انگیزه، هدف و روابط)
7. سازمانگرا و تشکلساز بودن
8. سیاستگذار بودن و قدرت رهبری فکری (به دلیل نوع ساختاری آن. فیالمثل منبر به مثابه نماد تفکر کلامی ـ سیاسی شیعه قابلیت یک رسانهی تأثیرگذار را داراست.)
9. تأثیرگذار بر احساس، تخیل و عواطف، میتوانند نقشی پراهمیت و جریانساز را در رساندن جامعه مسلمانان به وحدت فکری ایفا کنند. مؤلفههای مدیریتی و محتوایی این تشکلها (مدیر هیأت، مداح، منبری و مستمع) به عنوان یکی از گروههای مرجع،3 عامل مهمترین و گستردهترین تأثیرگذاری (در بعضی موارد حتی برتر از قدرت رسانههای نوینی چون تلویزیون) میباشند. این تشکلها همواره مهمترین مرکز فرهنگی قابل اعتماد مردم محسوب شده و در زندگی و حیات اجتماعی یک ملت نقش مؤثری ایفا کردهاند. تشکلهای دینی میتوانند با ایجاد یک ساماندهی قوی برای جذب افراد متفکر از بیرون و پرورش نیروهای درونی شرایط به وجود آورندهی فکرها و قدرت تفکر را ایجاد نمایند. البته وجود یک یا چند متفکر که در یک یا حتی اکثر زمینهها به بالاترین حد تفکر رسیده باشند، هدف اصلی و نهایی نیست بلکه باید این شناختهای به دست آمده در زمینههای مختلف علوم در سطح وسیع جامعه انعکاس یابد که ظرفیت این امر نیز به دلیل شاکلهی خاص تشکل دینی در آنها موجود است. بدون شک شناخت کارکردهای تشکلهای دینی به دلیل
1. وجود گروههای مرجع
2. قدرت تولید فکر و ارزشها
3. تبدیل کردن فکر و ارزش به هنجار
و احیای این وظایف، نیازمند پژوهش و برنامهریزی جدید و متناسب با نیاز جامعه است.
پینوشت
1. حضرت علی (ع) در خطبهی 137 نهجالبلاغه میفرماید: «هرکس مردم را به شمار تفرقه و جدایی دعوت کند، او را بکشید، هرچند زیر عمامهی من پناه گرفته باشد.»
یونس امره شاعر قرن هشتم ترکیه این احساس را ایننه بر زبان میآورد:
نمحمد اینگونه فریاد میزند: «ای امت من! ای امت محبوب من!»
2. فراوانی تعداد شما مادامی که افکار (قلوب) شما پراکنده (اندک9 است، سودی ندارد. خطبه 119 نهجالبلاغه.
3. هر جامعه از دو اقلیت صالح مصلح (گروه مرجع مثبت) و فاسد مفسد (گروه مرجع منفی) و یک اکثریت متوسط که از این دو اقلیت تاثیر میگیرد تشکیل شده است. اکثریت متوسط به دلایل مختلف (نظیر احترام، آبرو و فشار هنجاری) عموماً خود را در زمینههایی با عدهای مقایسه و ارزیابی میکنند. در این فرایند، ارزشها و استانداردهای گروههای مرجع به عنوان یک قالب مقایسهای مرجع میگیرد. (آناتومی جامعه، فرامرز رفیعپور).
از جمله محوریترین مباحث جامعهی اسلامی مسئلهی وحدت و اتحاد دینی است.1
تشکل یافتگی، انسجام و یگانگی به صرف تجمع افراد و یا انبوه فیزیکی آنها در کنار یکدیگر حاصل نمیشود بلکه محوریتی میطلبد که با وحدتبخشی افکار و اندیشهها و تألیف قلوب و آرا، به ماندگاری و پایداری حرکت بینجامد.2
جامعهی آرمانی نیازمند یکی شدن قلبها و خواستهها، دستهای مددکار، نگاههای به یک سو دوخته شده، نیروهای یاری کننده و ارادههای واحد و همجهت است اما نه فقط با هدف رسیدن به منافع مشترک بلکه برای تحقق ارادهی الهی. چرا که منافع مشترک گاه میتواند به خاطر محدودیتش باعث تعارض و درگیری شود، بر خلاف ایمان و عشق به خدا که به خاطر وسعت و جبران و غفران و محبت نهفته در آن، تعارضها و تزاحمها را راهبری و هدایت مینماید.
در شرایط کنونی جوامع انسانی مؤثرترین و انسانیترین وسیلهی ایجاد وحدت و همبستگی، بالا بردن سطح آگاعی مردم است، تا از آن طریق آنها خود به ارزشهای واقعی پی برده و لزوم وحدت را تشخیص دهند. در این میان تشکلهای دینی یکی از پایههای اصلی انسجام دینی محسوب شده و در طول تاریخ نیز نقاط عطف بسیاری را در این حوزه باعث شدهاند. این تشکلها به دلیل دارا بودن ویژگیهایی از جمله:
1. رواج اندیشههای دینی
2. ارزشساز بودن
3. عملآفرین بودن
4. ظرفیتبخش بودن
5. نظامآفرین بودن
6. جمعیتساز بودن و قدرتپرور بودن (به دلیل تأثیرگذاری بر انگیزه، هدف و روابط)
7. سازمانگرا و تشکلساز بودن
8. سیاستگذار بودن و قدرت رهبری فکری (به دلیل نوع ساختاری آن. فیالمثل منبر به مثابه نماد تفکر کلامی ـ سیاسی شیعه قابلیت یک رسانهی تأثیرگذار را داراست.)
9. تأثیرگذار بر احساس، تخیل و عواطف، میتوانند نقشی پراهمیت و جریانساز را در رساندن جامعه مسلمانان به وحدت فکری ایفا کنند. مؤلفههای مدیریتی و محتوایی این تشکلها (مدیر هیأت، مداح، منبری و مستمع) به عنوان یکی از گروههای مرجع،3 عامل مهمترین و گستردهترین تأثیرگذاری (در بعضی موارد حتی برتر از قدرت رسانههای نوینی چون تلویزیون) میباشند. این تشکلها همواره مهمترین مرکز فرهنگی قابل اعتماد مردم محسوب شده و در زندگی و حیات اجتماعی یک ملت نقش مؤثری ایفا کردهاند. تشکلهای دینی میتوانند با ایجاد یک ساماندهی قوی برای جذب افراد متفکر از بیرون و پرورش نیروهای درونی شرایط به وجود آورندهی فکرها و قدرت تفکر را ایجاد نمایند. البته وجود یک یا چند متفکر که در یک یا حتی اکثر زمینهها به بالاترین حد تفکر رسیده باشند، هدف اصلی و نهایی نیست بلکه باید این شناختهای به دست آمده در زمینههای مختلف علوم در سطح وسیع جامعه انعکاس یابد که ظرفیت این امر نیز به دلیل شاکلهی خاص تشکل دینی در آنها موجود است. بدون شک شناخت کارکردهای تشکلهای دینی به دلیل
1. وجود گروههای مرجع
2. قدرت تولید فکر و ارزشها
3. تبدیل کردن فکر و ارزش به هنجار
و احیای این وظایف، نیازمند پژوهش و برنامهریزی جدید و متناسب با نیاز جامعه است.
پینوشت
1. حضرت علی (ع) در خطبهی 137 نهجالبلاغه میفرماید: «هرکس مردم را به شمار تفرقه و جدایی دعوت کند، او را بکشید، هرچند زیر عمامهی من پناه گرفته باشد.»
یونس امره شاعر قرن هشتم ترکیه این احساس را ایننه بر زبان میآورد:
نمحمد اینگونه فریاد میزند: «ای امت من! ای امت محبوب من!»
2. فراوانی تعداد شما مادامی که افکار (قلوب) شما پراکنده (اندک9 است، سودی ندارد. خطبه 119 نهجالبلاغه.
3. هر جامعه از دو اقلیت صالح مصلح (گروه مرجع مثبت) و فاسد مفسد (گروه مرجع منفی) و یک اکثریت متوسط که از این دو اقلیت تاثیر میگیرد تشکیل شده است. اکثریت متوسط به دلایل مختلف (نظیر احترام، آبرو و فشار هنجاری) عموماً خود را در زمینههایی با عدهای مقایسه و ارزیابی میکنند. در این فرایند، ارزشها و استانداردهای گروههای مرجع به عنوان یک قالب مقایسهای مرجع میگیرد. (آناتومی جامعه، فرامرز رفیعپور).