کد مطلب : ۹۹۸۳
عزاداری در دو فضای واقعی و مجازی با مطالعه موردی «حسينيه مجازی»
الهه جعفری
شماره 32-31 - ربیع الاول و ربیع الثانی 1428 - فروردین و اردبیبهشت 1386
كارشناس ارتباطات
بخش عظيمی از حيات مذهبی تشيع، مراسم عزاداری است و به عبارت ديگر، وجدان جمعی تشيع، در مناسك عزاداری تقويت میشود بهطوری كه حتی يك عمل ساده مثل آبخوردن، در فرهنگ شيعه حالت «منسكی» پيدا میكند: «سلام بر حسين، لعنت بر يزيد» در اين بين، مراسم عاشورا نقش ويژهای دارد. در سالهای اخير ما شاهد ورود سبكهای جديدی از عزاداری هستيم، ظهور عزاداری بهسبك مجازی يكی ازاين سبكهای جديد عزاداری است كه در سالهای جديد مرسوم شدهاست. به عقيدهی نگارندهی اين مقاله ظهور سبك جديد در عزاداری نوعی بازسازی دين مردم توسط خودشان است؛ تلاش مردم جهت خروج از سيطرهی قرائت رسمی. اين سبك، نوعی واكنش به فضای اخلاقی و مذهبی جامعه و نشاندهندهی خروج از معيارهای رسمی نيز هست كه بانوعی هنجارشكنی در سبك همراه است. حلقههای اوليه اين مراسمها را جوانان شكل دادهاند
كاركرد مثبت
با باز كردن صفحه مشابه عزاداری روی صفحه كامپيوتر میتوانيد به طور هم زمان از فضای موازی زيادی استفاده كنيد كه در فضای واقعی ممكن نيست.
اينهم بهخاطر ميزان استفاده از اينترنت و فضای مجازی است كه در ميان جوانان بيشتر از ديگر گروههای سنی است. در كل عزاداری در اين سبك جديد به سمت «رسانهای شدن» گام برمی دارد.
تغيير مكانی، ورود لحظات شورانگيز به فرآيند عزاداری از جمله مشخصههای سبك جديد به حساب میآيد. هيأتهای جديد، به نوعی كوچندهاند يعنی از مكانهای رسمی مثل مساجد و حسينيهها جدا شده و به خانههای افراد راه يافتهاند. در اين شيوهی جديد، نمادهای مذهبی تغيير كردهاند يعنی ما در آن شاهد تعابير جديد از شخصيتهای قديمی مذهبیمان هستيم و مشخصهی ديگر آن، كمرنگ شدن مفهوم عقل و همچنين ترويج عشق و ديوانگی است.
چيز ديگری كه در اينجا جالب است «اومانيزه» شدن چهرههای مذهبی است. شخصيتهای مقدس ديروز ما در اين شيوه يك وضعيت متضاد پيدا میكنند. از طرفی آنقدر بالا میروند كه گاه جای خود خدا را نيز میگيرند و از طرف ديگر آنقدر زمينی میشوند كه ما از چشم و زلف و ابرويشان میگوييم. دانستن اين نكته كه دين و مسائل معنوی در زمان بروز و ظهور فناوری مدرن مجازی و عصر اينترنت در جوامع در چه وضعيتی قرار دارند و آيا جايگاه دين و معنويت در جوامع نسبت به دورهی قبل از اين فنآوری ضعيف يا تقويت شده است، میتواند جالب توجه و قابل تأمل باشد و ديدگاه جديدی از جوامع در عصر جديد به ما بنماياند. بر همين اساس آشنايی با نحوهی تعامل اين دو با يكديگر، خالی از لطف نخواهد بود.
جهان امروز كه با واژهی «پسامدرن» (كه بسيار هم مورد سوء استفاده واقع شده) توصيف شده، يعنی «پساصنعتی» نيز هست. فضايی كه در آن، ظاهراً دين و مفاهيم دينی خود را بهگونهای شگفتانگيز تحت تأثير علم و تكنولوژی میبيند ولی آيا واقعاً اينگونه است؟
واقعيت اين است كه ما در جهانی زندگی میكنيم، به نيايش میپردازيم و میگرييم كه دارای نظامهای مخابراتی پيشرفته و تكنولوژی مدرن است، جهانی ديجيتالی و گيجكننده كه در حال تغيير دادن همه چيز است. معنويت و دين، بهسادگی زندگی ديجيتالی و تكنولوژی مدرن را میپذيرد و دين يك همزيستی شگفتآور با «فرهنگ مجازی» را به نمايش میگذارد. شايد، دليل اين امر آن است كه (به دور از تضعيف حساسيتهای دينی) با استفاده از تكنولوژیهای پيشرفتهی ارتباطی تبليغ معارف دينی بسيار آسان گشته و فضايی جديد فراهم آمده است؛ يك فضای سايبرنتيكی برای پنداشت دينی زيرا اگر دين، احساس ما را در خصوص واقعيت تغيير داده و موجب میشود كه احساس از پيش تنظيمشدهی ما در خصوص امر واقعی و امر ممكن بهواسطهی اين كه در معرض چيزی فراواقعی قرار گرفتهايم تغيير كند؛ انقلاب ارتباطاتی نيز توانسته است در مورد «واقعيت مجازی» با ضربه زدن به موس، قدرت «ديدن» پايگاههای اطلاعاترسانی در فضای سايبرنتيكی را به ما ببخشد و بر مفاهيم دينی بيفزايد. ما دگرگونی در احساس خويش را (در مورد آنچه كه واقعی است) آغاز كردهايم.
اما آيا اين، همان چيزی نيست كه هر شخصيت دينی (از انبيای دينی تا مبلغان تلويزيونی) رؤيای تحقق آن را در سر داشتهاند؟ آيا ظهور اين امر پايان تسلط واقعيت مادی و گشودن ديدگان ما (به گونهای ديگر) با گسترهای فراتر از واقعيت، كه محدودههای تحميل شده بر ما بهواسطهی «حضور» و «فعليت» را از بين میبرد، نيست؟ آيا اين همان چيزی نيست كه از هنگامی كه موسی عليهالسلام تبر خويش را به دست گرفت و به سوی گوساله طلايی رفت (چون سامری سعی داشت تعالی خداوند را با موضوعی فيزيكی بيالايد) قصد انجامش را داشتهاست؟ اما چگونه ممكن است كه تا نهايیترين حد، به خدا عشق بورزيم در حالی كه همچنان به تكنولوژی مدرن نيز عشق میورزيم و از مضامين غيرواقعی، مجازی و خيالی تكنولوژی هم لذت میبريم؟
سؤال اصلی من در اين مقاله كه به دنبال پاسخگويی به آن هستم اين است كه آيا وارد شدن دين به عرصه مجازی باعث سطحیشدن دين شده است و يا میتوان به اين نوع از عزاداری به عنوان كاملكنندهی دين نگاهكرد.
من در اين مقاله برآنم كه با استفاده از مقايسهی اين دو شيوهی عزاداری و مطالعه موردی روی يك حسينيه اينترنتی به سؤال خود پاسخ دهم.
برای روشنتر شدن موضوع ابتدا تعريفی از دين مجازی را ارائه میكنم.
دين مجازی
همهی اديان داری يك وجوه عينی، محسوس و با بدن میباشد كه به عنوان مثال در تعاليم اسلامی در شعائر دينی مثل نماز، حج، كمك و احسان به ديگران، پرداخت خمس و ذكات و يا حتی روزه تعيّن پيدا میكند كه البته همه اينها از يك وجه غالب و عميق قلبی و ايمانی نيز برخوردار هستند كه فرد را با عالم غير مادی مرتبط میكند، ولی در و بر همه اعمال فردی و اجتماعی اثر میگذارد. بنابراين میتوان گفت كه محتوای دين ابعاد عينی و واقعی و در عين حال وجوه ذهنی و مجازی دارد. با اين نگاه مجازی بودن امر دينی، قدمتی به بلندای تاريخ دين دارد. اما واقعيت مجازی شدن دين، پديدهای است جديد كه با آميختگی كامپيوتر با امور دينی، به وجود آمده است كه تلاش میكند تمامی حس دينی اعم از اعتقادات دينی، مراسم و شعائر دينی، انديشههای آزادیبخش دينی و مبارزات دينی را به فضای واقعی مجازی منتقل كند.
حسينيه مجازی
ما در فضای مجازی با شبيهسازی زندگی واقعی و عناصر آن، زندگی واقعی خود را در فضای مجازی بازسازی میكنيم. در عزاداری هم عناصری وجود دارد كه ما با شبيهسازی آن در فضای مجازی، اين فضا را هرچه بيشتر شبيه دنيای واقعی خود میكنيم. عزاداری نياز به يك مكان دارد. فضايی كه اين حال و هوای عزاداری را در ما ايجادكند. در اين حسينيه مجازی قالب سايت بهگونهای طراحی شده كه فضای حسينيه و مساجد را برای ما تداعی می کند.
حاشيه قالب سايت را همانند كاشیكاریهای مساجد و معماری اسلامی طراحی كردهاند.
در وسط كادر شعر معروف «باز اين چه شورش است...» را نوشته بههمان صورت كه در مساجد و حسينيهها پارچهی مشكی میزنند. ايجاد چنين فضايی سبب شده است كه دنيای مجازی ما نيز رنگ و بويی عاشورايی داشته باشد. ما با هرچه شبيهتر كردن فضای مجازی به زندگی واقعی خود احساس نزديكی بيشتری با اين فضا میكنيم.
اين حسينيه نيز مثل حسينيههای واقعی قبل از شروع محرم برای خود تبليغاتی را بهراهانداخته و از يك هفته قبل در سايت تبليغات خود را آغازكرده و درمورد برنامههايش اطلاعرسانی میكند.
اما در مورد محتوا و متن سايت و اين حسينيه اينترنتی! اگر شما در مراسم مذهبی محرم شركت كرده باشيد، میدانيد كه ابتدا سخنرانی در مورد مسائل مرتبط با عاشورا به سخنرانی میپردازد و بعد مداحان به روضهخوانی و مداحی میپردازند. دراين حسينيه نيز برنامه بههمين ترتيباست، ابتدا جدول سخنرانیها و بعد جدول نوحهخوانی با عنوان آوای غم قراردارد.
به ترتيب از شب اول تا شب سیام برای هر شب سخنرانی تهيه شدهاست. اين سايت يك حسينيه اينترنتی تمام و كمال است، با انواع سخنرانی، نوحه، مراسم عزاداری و فيلم از حرم امام حسين(ع). اما عزاداری به سبك اينترنتی چه نكات مثبت و منفی را در خود جای دادهاست.
ضعف عزاداری مجازی
منتقدين اعتقاددارند رفتن بهسمت عزاداری مجازی باعث ازبين بردن تقدس مكانهای عزاداری شده و عزاداری را از مساجد و حسينيهها به خانه بردهاست و اين سبب شده كه حس جمعی و كاركرد جمعگرايی دين كمشود. نكته ديگری كه ازآن انتقاد میشود اين است كه فرد را منفعلكرده، چون فرد در جمع قرار نمیگيرد و هنجارهای محيط جمعی او را به حركت وادار نمیكند.
اما عزاداری مجازی كاركردهای مثبت و خاص خود را دارد نهتنها دين را سطحی نكردهاست، بلكه باعث عمقبخشيدن به مطالب آن نيز شدهاست.
البته ذهنيت دينی كه در واقع همان عنصر ذاتی مجازی دينی را تشكيل میدهد، از قدرت و سرعت انتقال بسيار بالا برخوردار است و ويژگی همهجايی و فراگير بودن در آن وجود دارد. اما وقتی به عينيتهای دينی يعنی شعائر و مناسك دينی منتقل میشويم، ظرفيتهای آن محدود به زمان خاص و مكان خاص است. (برای مثال نماز جمعه بايد حتماً در روز جمعه و در مسجد مركزی برگزار شود) در فضای مجازی فرد در هر زمان و هر لحظه بر اساس، «ذوق و علاقه فردی» میتواند وارد فضاهايی دينی شود. (برای مثال شما به غير از ايام محرم میتوانيد وارد سايت شويد و در فضای حرم امام حسين علیهالسلام عزاداری كنيد.) فضای مجازی با استفاده از فضای متصل، فرد را در هر مكانی با هر فاصلهای در جريان اعمال دينی همان لحظه و زمان قرار میدهد و در عين حال امكان تعامل با جمع را خارج از مكان فراهم میآورد.
كاركرد اول: دين همه جا حاضر است
فضای مجازی محدوديتهای زمانی و مكانی را از بين میبرد، لذا عزاداری در مكانهای متفاوت برای عزادارن امكانپذير است. محدوديت و مرزهای مكانی و زمانی يا به حداقل میرسد و يا به طور كامل از بين میرود. (برای مثال شما با حضور در يك مكان در مكان ديگر نمیتوانيد باشيد) با بازكردن صفحه مشابه عزاداری روی صفحه كامپيوتر میتوانيد بهطور هم زمان از فضای زيادی استفاده كنيد.
كاركرد دوم: ايجاد فضا های مجازی موازی
عزاداری مجازی از يك سو يك كاربر را در يك فرايند فعال تعاملی قرار میدهد، چرا كه انتخابگر است، همراهی مشاركتی دارد و پاسخگو است و از يكسو كاربر منفعل است، چرا كه در معرض جمع قرار نمیگيرد و هنجارهای محيط جمعی او را به حركت وادار نمیكند. اگرچه همين خصيصهی در معرض جمع نبودن، میتواند به عنوان يك ظرفيت برای عمل فعال و تقويت حوزهی عمل ارادی انسان محسوب شود، ولی اين محدوديت را هم ايجاد میكند كه در معرض ناخواستههای مجازی و يا هنجارهای مجازی كه دائم بدون درخواست در معرض فرد كاربر قرار میگيرد واقع شود. وجود آگهیهای مجازی و يا ظهورهای ناگهانی كه در قالب آگهی يا پيامهای مجازی در معرض ديد فرد قرار میگيرند، نمونهی فضاهای هنجاری و ناخواستهی مجازی است.
کارکرد سوم: فعال بودن و در عين حال منفعل بودن عزاداری مجازی
در فضای واقعی جماعتهای عزادار در محلهها، تكايا و يا مساجد خاص برای گروه و مكتبی خاص شكل میگيرد. فضای مجازی حصر مكان، زمان و حتی جماعت را میشكند و فضایهای ملی فراگير را برای همگان به وجود میآورد. به اين طريق نگاه غريبانه و رمزآلود به افرادی از مكانها و آداب و سنن ديگر از بين میرود. بنابراين دين مجازی میتواند تعداد پيروان مورد علاقه و در عينحال خارجی دين را افزايش دهد. لذا به تعبير «رولند رابرتسون» (1992) خاصگرايی و عامگرايی دينی در عرصهی جهانی و فراملّی امكانپذير میشود. در اين موارد تنها بخشی از كاركردهای بارز و برجستهی عزاداری مجازی را ذكر كرديم ولی اين عزاداری كاركردهای ديگری مثل آشنايی اقوام و قوميتها با آداب يكديگر، هميشه در دسترس بودن مطالب، امكان استفاده مجدد از يك سخنرانی و يا يك مراسم و... را برای ما فراهم میكند.
کارکرد چهارم: به وجود آمدن جماعتهای فرازمان و فرامکان
حال دوباره به سؤال اوليهی مقاله خود باز میگرديم كه آيا رفتن عزاداری به سمت مجازی و دنيای مجاز باعث از ميان رفتن تقدس عزاداری و مناسك آن شده است؟ و آيا اين نوع عزاداری باعث سطحی شدن عزاداری و فضای مراسم شده است؟ به اعتقاد نگارندهی اين مقاله وارد شدن عزاداری به دنيای مجازی و ادغام آن با تكنولوژیهای جديد ارتباطی باعث شده است كه امكاناتی برای مخاطب فراهم شود كه تا قبل از اين برای او وجود نداشته است. استفادهی مجدد از يك مطلب اين امكان را به مخاطب میدهد كه از مطالب به طور كامل استفادهكند و با توجه به لينكهايی كه در سايت وجود دارد مخاطب میتواند به اطلاعات ديگری از اين موضوع دست پيدا كند و با استفاده از مطالب تكميلی آن مخاطب به عزاداری خود عمق میبخشد. اما بر اساس نظريهی «دوركيم» اين نوع از عزاداری باعث شده كه حس جمعگرايی كه يكی از مهمترين كاركردهای دين است از بين برود و اين بزرگترين نقطه ضعف اين شيوه از عزاداری و مناسك مذهبی میباشد ولی در كل اين دو نوع عزاداری میتوانند برای كاملكردن يكديگر گام بردارند و نقاط ضعف همديگر را در كنار هم پوشش دهند.
منابع و مآخذ:
1. الياده ميرچا (1372)، رساله در تاريخ اديان، ترجمه جلال ستاری، تهران، انتشارات سروش.
2. تامسون كنت (1381)، دين و ساختار اجتماعی، ترجمه علی بهرام پور /حسن محدثی، تهران، انتشارات كوير
3. كاستلز مانوئل (1380)، عصر اطلاعات: قدرت، جامعه، فرهنگ ( قدرت هويت)، ترجمه حسن چاووشيان، تهران، انتشارات طرح نو.
4. گيدنز آنتونی (1376)، مبانی جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، انتشارات نی.
5. عاملی سعيد رضا (1384)، دين مجازی و دو فضايی شدن محيط دينی، تهران، ارائه شده در همايش دين و رسانه.
6. آشنا حسامالدين (1384)، اجتماعمحوری در محيط سايبر دينی، تهران، ارائه شده در همايش دين و رسانه.
7. ناظمزاده سيدعلی (1384)، نگاه جامعهشناختی به نهضت حسينی، نشريه الكترونيكی فصل نو.
8. خانيكی هادی (1384)، دينداری در جامعه شبكهای، تهران، ارائه شده در همايش مؤسسهی گفتوگوی اديان.
كارشناس ارتباطات
بخش عظيمی از حيات مذهبی تشيع، مراسم عزاداری است و به عبارت ديگر، وجدان جمعی تشيع، در مناسك عزاداری تقويت میشود بهطوری كه حتی يك عمل ساده مثل آبخوردن، در فرهنگ شيعه حالت «منسكی» پيدا میكند: «سلام بر حسين، لعنت بر يزيد» در اين بين، مراسم عاشورا نقش ويژهای دارد. در سالهای اخير ما شاهد ورود سبكهای جديدی از عزاداری هستيم، ظهور عزاداری بهسبك مجازی يكی ازاين سبكهای جديد عزاداری است كه در سالهای جديد مرسوم شدهاست. به عقيدهی نگارندهی اين مقاله ظهور سبك جديد در عزاداری نوعی بازسازی دين مردم توسط خودشان است؛ تلاش مردم جهت خروج از سيطرهی قرائت رسمی. اين سبك، نوعی واكنش به فضای اخلاقی و مذهبی جامعه و نشاندهندهی خروج از معيارهای رسمی نيز هست كه بانوعی هنجارشكنی در سبك همراه است. حلقههای اوليه اين مراسمها را جوانان شكل دادهاند
كاركرد مثبت
با باز كردن صفحه مشابه عزاداری روی صفحه كامپيوتر میتوانيد به طور هم زمان از فضای موازی زيادی استفاده كنيد كه در فضای واقعی ممكن نيست.
اينهم بهخاطر ميزان استفاده از اينترنت و فضای مجازی است كه در ميان جوانان بيشتر از ديگر گروههای سنی است. در كل عزاداری در اين سبك جديد به سمت «رسانهای شدن» گام برمی دارد.
تغيير مكانی، ورود لحظات شورانگيز به فرآيند عزاداری از جمله مشخصههای سبك جديد به حساب میآيد. هيأتهای جديد، به نوعی كوچندهاند يعنی از مكانهای رسمی مثل مساجد و حسينيهها جدا شده و به خانههای افراد راه يافتهاند. در اين شيوهی جديد، نمادهای مذهبی تغيير كردهاند يعنی ما در آن شاهد تعابير جديد از شخصيتهای قديمی مذهبیمان هستيم و مشخصهی ديگر آن، كمرنگ شدن مفهوم عقل و همچنين ترويج عشق و ديوانگی است.
چيز ديگری كه در اينجا جالب است «اومانيزه» شدن چهرههای مذهبی است. شخصيتهای مقدس ديروز ما در اين شيوه يك وضعيت متضاد پيدا میكنند. از طرفی آنقدر بالا میروند كه گاه جای خود خدا را نيز میگيرند و از طرف ديگر آنقدر زمينی میشوند كه ما از چشم و زلف و ابرويشان میگوييم. دانستن اين نكته كه دين و مسائل معنوی در زمان بروز و ظهور فناوری مدرن مجازی و عصر اينترنت در جوامع در چه وضعيتی قرار دارند و آيا جايگاه دين و معنويت در جوامع نسبت به دورهی قبل از اين فنآوری ضعيف يا تقويت شده است، میتواند جالب توجه و قابل تأمل باشد و ديدگاه جديدی از جوامع در عصر جديد به ما بنماياند. بر همين اساس آشنايی با نحوهی تعامل اين دو با يكديگر، خالی از لطف نخواهد بود.
جهان امروز كه با واژهی «پسامدرن» (كه بسيار هم مورد سوء استفاده واقع شده) توصيف شده، يعنی «پساصنعتی» نيز هست. فضايی كه در آن، ظاهراً دين و مفاهيم دينی خود را بهگونهای شگفتانگيز تحت تأثير علم و تكنولوژی میبيند ولی آيا واقعاً اينگونه است؟
واقعيت اين است كه ما در جهانی زندگی میكنيم، به نيايش میپردازيم و میگرييم كه دارای نظامهای مخابراتی پيشرفته و تكنولوژی مدرن است، جهانی ديجيتالی و گيجكننده كه در حال تغيير دادن همه چيز است. معنويت و دين، بهسادگی زندگی ديجيتالی و تكنولوژی مدرن را میپذيرد و دين يك همزيستی شگفتآور با «فرهنگ مجازی» را به نمايش میگذارد. شايد، دليل اين امر آن است كه (به دور از تضعيف حساسيتهای دينی) با استفاده از تكنولوژیهای پيشرفتهی ارتباطی تبليغ معارف دينی بسيار آسان گشته و فضايی جديد فراهم آمده است؛ يك فضای سايبرنتيكی برای پنداشت دينی زيرا اگر دين، احساس ما را در خصوص واقعيت تغيير داده و موجب میشود كه احساس از پيش تنظيمشدهی ما در خصوص امر واقعی و امر ممكن بهواسطهی اين كه در معرض چيزی فراواقعی قرار گرفتهايم تغيير كند؛ انقلاب ارتباطاتی نيز توانسته است در مورد «واقعيت مجازی» با ضربه زدن به موس، قدرت «ديدن» پايگاههای اطلاعاترسانی در فضای سايبرنتيكی را به ما ببخشد و بر مفاهيم دينی بيفزايد. ما دگرگونی در احساس خويش را (در مورد آنچه كه واقعی است) آغاز كردهايم.
اما آيا اين، همان چيزی نيست كه هر شخصيت دينی (از انبيای دينی تا مبلغان تلويزيونی) رؤيای تحقق آن را در سر داشتهاند؟ آيا ظهور اين امر پايان تسلط واقعيت مادی و گشودن ديدگان ما (به گونهای ديگر) با گسترهای فراتر از واقعيت، كه محدودههای تحميل شده بر ما بهواسطهی «حضور» و «فعليت» را از بين میبرد، نيست؟ آيا اين همان چيزی نيست كه از هنگامی كه موسی عليهالسلام تبر خويش را به دست گرفت و به سوی گوساله طلايی رفت (چون سامری سعی داشت تعالی خداوند را با موضوعی فيزيكی بيالايد) قصد انجامش را داشتهاست؟ اما چگونه ممكن است كه تا نهايیترين حد، به خدا عشق بورزيم در حالی كه همچنان به تكنولوژی مدرن نيز عشق میورزيم و از مضامين غيرواقعی، مجازی و خيالی تكنولوژی هم لذت میبريم؟
سؤال اصلی من در اين مقاله كه به دنبال پاسخگويی به آن هستم اين است كه آيا وارد شدن دين به عرصه مجازی باعث سطحیشدن دين شده است و يا میتوان به اين نوع از عزاداری به عنوان كاملكنندهی دين نگاهكرد.
من در اين مقاله برآنم كه با استفاده از مقايسهی اين دو شيوهی عزاداری و مطالعه موردی روی يك حسينيه اينترنتی به سؤال خود پاسخ دهم.
برای روشنتر شدن موضوع ابتدا تعريفی از دين مجازی را ارائه میكنم.
دين مجازی
همهی اديان داری يك وجوه عينی، محسوس و با بدن میباشد كه به عنوان مثال در تعاليم اسلامی در شعائر دينی مثل نماز، حج، كمك و احسان به ديگران، پرداخت خمس و ذكات و يا حتی روزه تعيّن پيدا میكند كه البته همه اينها از يك وجه غالب و عميق قلبی و ايمانی نيز برخوردار هستند كه فرد را با عالم غير مادی مرتبط میكند، ولی در و بر همه اعمال فردی و اجتماعی اثر میگذارد. بنابراين میتوان گفت كه محتوای دين ابعاد عينی و واقعی و در عين حال وجوه ذهنی و مجازی دارد. با اين نگاه مجازی بودن امر دينی، قدمتی به بلندای تاريخ دين دارد. اما واقعيت مجازی شدن دين، پديدهای است جديد كه با آميختگی كامپيوتر با امور دينی، به وجود آمده است كه تلاش میكند تمامی حس دينی اعم از اعتقادات دينی، مراسم و شعائر دينی، انديشههای آزادیبخش دينی و مبارزات دينی را به فضای واقعی مجازی منتقل كند.
حسينيه مجازی
ما در فضای مجازی با شبيهسازی زندگی واقعی و عناصر آن، زندگی واقعی خود را در فضای مجازی بازسازی میكنيم. در عزاداری هم عناصری وجود دارد كه ما با شبيهسازی آن در فضای مجازی، اين فضا را هرچه بيشتر شبيه دنيای واقعی خود میكنيم. عزاداری نياز به يك مكان دارد. فضايی كه اين حال و هوای عزاداری را در ما ايجادكند. در اين حسينيه مجازی قالب سايت بهگونهای طراحی شده كه فضای حسينيه و مساجد را برای ما تداعی می کند.
حاشيه قالب سايت را همانند كاشیكاریهای مساجد و معماری اسلامی طراحی كردهاند.
در وسط كادر شعر معروف «باز اين چه شورش است...» را نوشته بههمان صورت كه در مساجد و حسينيهها پارچهی مشكی میزنند. ايجاد چنين فضايی سبب شده است كه دنيای مجازی ما نيز رنگ و بويی عاشورايی داشته باشد. ما با هرچه شبيهتر كردن فضای مجازی به زندگی واقعی خود احساس نزديكی بيشتری با اين فضا میكنيم.
اين حسينيه نيز مثل حسينيههای واقعی قبل از شروع محرم برای خود تبليغاتی را بهراهانداخته و از يك هفته قبل در سايت تبليغات خود را آغازكرده و درمورد برنامههايش اطلاعرسانی میكند.
اما در مورد محتوا و متن سايت و اين حسينيه اينترنتی! اگر شما در مراسم مذهبی محرم شركت كرده باشيد، میدانيد كه ابتدا سخنرانی در مورد مسائل مرتبط با عاشورا به سخنرانی میپردازد و بعد مداحان به روضهخوانی و مداحی میپردازند. دراين حسينيه نيز برنامه بههمين ترتيباست، ابتدا جدول سخنرانیها و بعد جدول نوحهخوانی با عنوان آوای غم قراردارد.
به ترتيب از شب اول تا شب سیام برای هر شب سخنرانی تهيه شدهاست. اين سايت يك حسينيه اينترنتی تمام و كمال است، با انواع سخنرانی، نوحه، مراسم عزاداری و فيلم از حرم امام حسين(ع). اما عزاداری به سبك اينترنتی چه نكات مثبت و منفی را در خود جای دادهاست.
ضعف عزاداری مجازی
منتقدين اعتقاددارند رفتن بهسمت عزاداری مجازی باعث ازبين بردن تقدس مكانهای عزاداری شده و عزاداری را از مساجد و حسينيهها به خانه بردهاست و اين سبب شده كه حس جمعی و كاركرد جمعگرايی دين كمشود. نكته ديگری كه ازآن انتقاد میشود اين است كه فرد را منفعلكرده، چون فرد در جمع قرار نمیگيرد و هنجارهای محيط جمعی او را به حركت وادار نمیكند.
اما عزاداری مجازی كاركردهای مثبت و خاص خود را دارد نهتنها دين را سطحی نكردهاست، بلكه باعث عمقبخشيدن به مطالب آن نيز شدهاست.
البته ذهنيت دينی كه در واقع همان عنصر ذاتی مجازی دينی را تشكيل میدهد، از قدرت و سرعت انتقال بسيار بالا برخوردار است و ويژگی همهجايی و فراگير بودن در آن وجود دارد. اما وقتی به عينيتهای دينی يعنی شعائر و مناسك دينی منتقل میشويم، ظرفيتهای آن محدود به زمان خاص و مكان خاص است. (برای مثال نماز جمعه بايد حتماً در روز جمعه و در مسجد مركزی برگزار شود) در فضای مجازی فرد در هر زمان و هر لحظه بر اساس، «ذوق و علاقه فردی» میتواند وارد فضاهايی دينی شود. (برای مثال شما به غير از ايام محرم میتوانيد وارد سايت شويد و در فضای حرم امام حسين علیهالسلام عزاداری كنيد.) فضای مجازی با استفاده از فضای متصل، فرد را در هر مكانی با هر فاصلهای در جريان اعمال دينی همان لحظه و زمان قرار میدهد و در عين حال امكان تعامل با جمع را خارج از مكان فراهم میآورد.
كاركرد اول: دين همه جا حاضر است
فضای مجازی محدوديتهای زمانی و مكانی را از بين میبرد، لذا عزاداری در مكانهای متفاوت برای عزادارن امكانپذير است. محدوديت و مرزهای مكانی و زمانی يا به حداقل میرسد و يا به طور كامل از بين میرود. (برای مثال شما با حضور در يك مكان در مكان ديگر نمیتوانيد باشيد) با بازكردن صفحه مشابه عزاداری روی صفحه كامپيوتر میتوانيد بهطور هم زمان از فضای زيادی استفاده كنيد.
كاركرد دوم: ايجاد فضا های مجازی موازی
عزاداری مجازی از يك سو يك كاربر را در يك فرايند فعال تعاملی قرار میدهد، چرا كه انتخابگر است، همراهی مشاركتی دارد و پاسخگو است و از يكسو كاربر منفعل است، چرا كه در معرض جمع قرار نمیگيرد و هنجارهای محيط جمعی او را به حركت وادار نمیكند. اگرچه همين خصيصهی در معرض جمع نبودن، میتواند به عنوان يك ظرفيت برای عمل فعال و تقويت حوزهی عمل ارادی انسان محسوب شود، ولی اين محدوديت را هم ايجاد میكند كه در معرض ناخواستههای مجازی و يا هنجارهای مجازی كه دائم بدون درخواست در معرض فرد كاربر قرار میگيرد واقع شود. وجود آگهیهای مجازی و يا ظهورهای ناگهانی كه در قالب آگهی يا پيامهای مجازی در معرض ديد فرد قرار میگيرند، نمونهی فضاهای هنجاری و ناخواستهی مجازی است.
کارکرد سوم: فعال بودن و در عين حال منفعل بودن عزاداری مجازی
در فضای واقعی جماعتهای عزادار در محلهها، تكايا و يا مساجد خاص برای گروه و مكتبی خاص شكل میگيرد. فضای مجازی حصر مكان، زمان و حتی جماعت را میشكند و فضایهای ملی فراگير را برای همگان به وجود میآورد. به اين طريق نگاه غريبانه و رمزآلود به افرادی از مكانها و آداب و سنن ديگر از بين میرود. بنابراين دين مجازی میتواند تعداد پيروان مورد علاقه و در عينحال خارجی دين را افزايش دهد. لذا به تعبير «رولند رابرتسون» (1992) خاصگرايی و عامگرايی دينی در عرصهی جهانی و فراملّی امكانپذير میشود. در اين موارد تنها بخشی از كاركردهای بارز و برجستهی عزاداری مجازی را ذكر كرديم ولی اين عزاداری كاركردهای ديگری مثل آشنايی اقوام و قوميتها با آداب يكديگر، هميشه در دسترس بودن مطالب، امكان استفاده مجدد از يك سخنرانی و يا يك مراسم و... را برای ما فراهم میكند.
کارکرد چهارم: به وجود آمدن جماعتهای فرازمان و فرامکان
حال دوباره به سؤال اوليهی مقاله خود باز میگرديم كه آيا رفتن عزاداری به سمت مجازی و دنيای مجاز باعث از ميان رفتن تقدس عزاداری و مناسك آن شده است؟ و آيا اين نوع عزاداری باعث سطحی شدن عزاداری و فضای مراسم شده است؟ به اعتقاد نگارندهی اين مقاله وارد شدن عزاداری به دنيای مجازی و ادغام آن با تكنولوژیهای جديد ارتباطی باعث شده است كه امكاناتی برای مخاطب فراهم شود كه تا قبل از اين برای او وجود نداشته است. استفادهی مجدد از يك مطلب اين امكان را به مخاطب میدهد كه از مطالب به طور كامل استفادهكند و با توجه به لينكهايی كه در سايت وجود دارد مخاطب میتواند به اطلاعات ديگری از اين موضوع دست پيدا كند و با استفاده از مطالب تكميلی آن مخاطب به عزاداری خود عمق میبخشد. اما بر اساس نظريهی «دوركيم» اين نوع از عزاداری باعث شده كه حس جمعگرايی كه يكی از مهمترين كاركردهای دين است از بين برود و اين بزرگترين نقطه ضعف اين شيوه از عزاداری و مناسك مذهبی میباشد ولی در كل اين دو نوع عزاداری میتوانند برای كاملكردن يكديگر گام بردارند و نقاط ضعف همديگر را در كنار هم پوشش دهند.
منابع و مآخذ:
1. الياده ميرچا (1372)، رساله در تاريخ اديان، ترجمه جلال ستاری، تهران، انتشارات سروش.
2. تامسون كنت (1381)، دين و ساختار اجتماعی، ترجمه علی بهرام پور /حسن محدثی، تهران، انتشارات كوير
3. كاستلز مانوئل (1380)، عصر اطلاعات: قدرت، جامعه، فرهنگ ( قدرت هويت)، ترجمه حسن چاووشيان، تهران، انتشارات طرح نو.
4. گيدنز آنتونی (1376)، مبانی جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، انتشارات نی.
5. عاملی سعيد رضا (1384)، دين مجازی و دو فضايی شدن محيط دينی، تهران، ارائه شده در همايش دين و رسانه.
6. آشنا حسامالدين (1384)، اجتماعمحوری در محيط سايبر دينی، تهران، ارائه شده در همايش دين و رسانه.
7. ناظمزاده سيدعلی (1384)، نگاه جامعهشناختی به نهضت حسينی، نشريه الكترونيكی فصل نو.
8. خانيكی هادی (1384)، دينداری در جامعه شبكهای، تهران، ارائه شده در همايش مؤسسهی گفتوگوی اديان.