کد مطلب : ۹۹۹۲
سمفونی بزرگ عاشورا
گفتگو با دکتر محمد سعید شریفیان
شماره 32-31 - ربیع الاول و ربیع الثانی 1428 - فروردین و اردبیبهشت 1386
گفتگو با دکتر محمد سعید شریفیان
آهنگساز سمفونی خسوف عاشورا
دکتر محمد سعید شریفیان موسیقیدان و آهنگساز، فارغالتحصیل رشته آهنگسازی از کالج سلطنتی انگلستان و دارنده دکترای فیزیک صوت و الکتروآکوستیک از ایتالیا است.اجرای قسمت اول سمفونی بزرگ عاشورا تحت عنوان (خسوف) از ساختههای سعید شریفیان با همکاری ارکستر سمفونیک تهران، و باصدای مهرداد قربانی و ارکستر فیلارمونیک کرایوا رومانی، یکی از اتفاقات مهم فرهنگی ایران در سال 1382 بود.گفتگو با ایشان در دفتر آقای علی مرادخانی سفارش دهنده سمفونی (طراح و اسپانسر) و ریاست پیشین مرکز موسیقی وزارت ارشاد انجام پذیرفت که قسمتهایی از این مصاحبه در ادامه آمده است.
* از سمفونی خسوف و شکلگیری آن بگویید.
من از دوران دانشجوی خود در انگلیس و چندین سال قبل از انقلاب به دنبال انجام یک اثر ملی بودم و همیشه به این موضوع فکر میکردم و به یاد حماسه عاشورا و تراژدی کربلا میافتادم؛ این روند کماکان ادامه داشت، در حالی که سنگینی پرداختن به این موضوع خود مقولهای دیگر بود.تا این که در سال 1376 که شرایط برای انجام این کار مهیا شد، این بحث عینیت پیدا کرد.در پی مشاورههایی که با مرکز موسیقی در باب موسیقیهای نوحهای انجام گرفت، پس از شش ماه تحقیقات ادبیاتی، موسیقیایی و تاریخی، در مجموع پس از 5/2 سال، آهنگسازی خسوف با یک مقدمه و هفت قسمت به پایان رسید، و روایت عاشورا از حرکت کاروان امام حسین(ع) از مدینه، طواف کعبه، حرکت به طرف کربلا، تاسوعا، شب عاشورا(مناجات)، روز عاشورا و عصر عاشورا در یک قطعه موسیقی 94 دقیقهای به تصویر کشیده شد.
در این اثر از نه نوحه از قدیمترین و اصیلترین نوحههای عاشورایی استفاده شد و به انواع و اقسام قالبها در طول کار پرداخته شده است؛ با توجه به محدودیتهایی که در اشعار قطعه داشتیم، نهایتا با اشعاری از خواجه عبدالله انصاری،حسان و بیژن ترقی اشعار این اثر تنظیم شد در حالی که از بسیاری از موارد موسیقی ایرانی نیز بهره گرفته شد.
مثلا قسمت مقدمه آن در دستگاه اصفهان میباشد و پرداخت کاملا جدیدی در یک سیستم چهارخطه کنترپوانیک انجام میگیرد.و یا قسمت طواف کعبه که با فضای درآمد شور به ساختار پلیفونیک دیگری میپردازد و یا ساختن گامهایی براساس مدهای شرقی و بسیاری از نمونههای دیگر؛ نوحهی شناخته شدهای نیز جهت مشخص کردن هر قسمت به کار گرفته شده است.
به هر حال خسوف برای یک ارکستر سمفونیک کامل به علاوه پیانو و هارپ، گروه کر کامل و سه نفر تکخوان که یکی از آنها خواننده سنتی ایرانی است نوشته شده است.
پس از اتمام کار و به دلیل برخی مشکلات منجمله دشواریهای فنی به خصوص در بخش کرال و یا آواز آن و ضعف گروههای اجرایی در ایران، خسوف سه سال به انتظار اجرا نشست و نهایتا با حمایت مرکز موسیقی وقت در اربعین 82 به وسیله فلارمونیک کرایوا از رومانی و ارکستر کر سمفونیک تهران پنج شب در تالار وحدت به صورت زنده اجرا شد.
حدود دو سال بعد و به دعوت فیلارمونیک اولتنیای رومانی، خسوف در رومانی نیز اجراهای موفقی داشت. از رادیو سراسری آن کشور هم به صورت مستقیم پخش شد و تبلیغات زیادی هم برای آن شده بود و مصاحبههای مختلفی با مسئولان ارکستر انجام شد.
* از لحظات و دقایق و دغداغههای ساخت و ویژگیهای خسوف صحبت کنید.
زمان ساخت دو و نیم ساله خسوف برای آهنگسازی که معمولا در چند ماه یک اثر سمفونیک را مینویسد، خود بیانگر پیچیدگیهای بسیار در پرداختن به این موضوع است.
لحظات و دغدغههای ساخت خسوف آنقدر زیاد و پرحجم بودند که پرداختن به آنها خود مبحثی مجزا میطلبد.
در بسیاری موارد برای بخشهای متعدد آن چندین بار موسیقیهای مختلف نوشته میشد در حالی که همه آنها بسیار خوب بودند؛ وسواس روی موضوع کار آنقدر زیاد بود که باعث میشد همه آنها را دور بریزیم و مجددا کار جدیدی را آغاز نمایم؛ این نوع نگرش و سنگینی موضوع در تمامی طول آهنگسازی وجود داشت.درگیریهای حسی و فکری کار نیز به همین اندازه سنگین ولی در کل زیبا، شیرین و به یاد ماندنی بود.
* آیا تاثیری فراتر از عناصر مادی در کار مشاهده میکنید؟
ـ همانطور که اشاره شد، خسوف به خاطر موضوع آن، یک اثر سمفونیک معمولی نبوده و نیست که صرفا دیدگاه فنی موسیقیایی و مباحث زیباییشناختی و نوآورانه آن مطرح باشد، بلکه اثری است که از عناصر مادی از بدو شروع فکر و نوشتار تا پایان آن در زمان سه ساله انتظار (در تدارکات اجرای آن)، در طول اجراها، و پس از اجراها و تا به امروز بسیار این مسائل نمود و بروز و تاثیری عمیقی در هر بخش کار داشت به گونهای که از بدو شروع نوشتن اثر، مسائل فرامادی را به کرات برای من و بسیاری دیگر به اثبات رساند.
در هر صورت امروز پس از گذشت ده سال از بدو شروع آهنگسازی آن و بروز تحولاتی عظیم در من و بسیاری دیگر، به این نتیجه رسیدم که هر چیزی که به نام آن بزرگواران باشد، همانند خود حماسه کربلا، مظلومانه به نتیجه میرسد.
چه محبتها و از خود گذشتگیها که پس از آشنایی با این اثر و موضوع آن، از طرف افراد غربی در خارج از ایران و عموم مردم ایران در زمان اجرا و پس از آن که دیده نشد؛ حقیقتا کوچکترین نمونههایی از آن را در اغلب مدعیان فرهنگی در ایران شیعه ندیدم.
خود این نشان دهنده آن است که تفکر امام حسین(ع) و مظلومیت و زیبایی آن حماسه، مبحثی فراگیر و فراملیتی است، و من به کرات شاهد آن بودهام که زلالیت وجودی این شخصیت و این حماسه عالم گیر است.
* اجرای گروه و رهبریهای چکناواریان چگونه بود؟
ـ در بحث اجرای خسوف،همان طور که اشاره شد، به دلیل ضعفهای اجرایی، ناچار به استفاده کمکی از گروههای کمکی موسیقی رومانی شدیم؛ در این راستا با گروه کر رومانی که باید سختترین بخش کار را به عهده میگرفت مذاکره کردیم.
نزدیک یک ماه با روزی حداکثر ده ساعت کار و تمرین به آمادگی آنها در کرایوا پرداختم؛ همینطور سه تکخوان مختلف و سولوئیتهای ارکستری و گروههای دیگر را را به کمک رهبر ارکستر و کر رومانی آماده ساختیم.گروههای ایرانی اعم از ارکسترال و کرال نیز بسیار زحمت کشیدند و تمامی توان خود را به کار گرفتند.
در زمان تمرینات با شرکت همه گروههای مختلف، آقای چکناواریان وارد کار گردید و علی رغم پیچیدگیهای فنی و سختی کار، نهایت سعی و توان خود را به کار گرفتند که در نهایت اجرای آبرومند و قابل قبول در تهران انجام گرفت.
* آیا در ارائه عمومی خسوف به صورت صوتی و یا تصویری کاری انجام گرفته است؟
ـ نهایت هدف و رسالت هنری در ارائه عمومی کارهای هنری، مردم است؛ ولی در پاسخ به این سوال باید گفت خیر.
در جهت ضبط و عرضه عمومی کار، تا به حال حمایت و سعیی انجام نگرفته است.ولی اخیرا شخصا با شرایط بسیار استثنایی در خارج از ایران توانستم که ضبط صوتی بسیار مطلوبی از این اثر تهیه کنم و در راستای تکثیر عمومی آن علی رغم توقعات نه فقط قدردانی وجود نداشت بلکه به نظر می رسید کارشکنیهایی در این راستا انجام میگرفت.
گفتگو با دکتر محمد سعید شریفیان
آهنگساز سمفونی خسوف عاشورا
دکتر محمد سعید شریفیان موسیقیدان و آهنگساز، فارغالتحصیل رشته آهنگسازی از کالج سلطنتی انگلستان و دارنده دکترای فیزیک صوت و الکتروآکوستیک از ایتالیا است.اجرای قسمت اول سمفونی بزرگ عاشورا تحت عنوان (خسوف) از ساختههای سعید شریفیان با همکاری ارکستر سمفونیک تهران، و باصدای مهرداد قربانی و ارکستر فیلارمونیک کرایوا رومانی، یکی از اتفاقات مهم فرهنگی ایران در سال 1382 بود.گفتگو با ایشان در دفتر آقای علی مرادخانی سفارش دهنده سمفونی (طراح و اسپانسر) و ریاست پیشین مرکز موسیقی وزارت ارشاد انجام پذیرفت که قسمتهایی از این مصاحبه در ادامه آمده است.
* از سمفونی خسوف و شکلگیری آن بگویید.
من از دوران دانشجوی خود در انگلیس و چندین سال قبل از انقلاب به دنبال انجام یک اثر ملی بودم و همیشه به این موضوع فکر میکردم و به یاد حماسه عاشورا و تراژدی کربلا میافتادم؛ این روند کماکان ادامه داشت، در حالی که سنگینی پرداختن به این موضوع خود مقولهای دیگر بود.تا این که در سال 1376 که شرایط برای انجام این کار مهیا شد، این بحث عینیت پیدا کرد.در پی مشاورههایی که با مرکز موسیقی در باب موسیقیهای نوحهای انجام گرفت، پس از شش ماه تحقیقات ادبیاتی، موسیقیایی و تاریخی، در مجموع پس از 5/2 سال، آهنگسازی خسوف با یک مقدمه و هفت قسمت به پایان رسید، و روایت عاشورا از حرکت کاروان امام حسین(ع) از مدینه، طواف کعبه، حرکت به طرف کربلا، تاسوعا، شب عاشورا(مناجات)، روز عاشورا و عصر عاشورا در یک قطعه موسیقی 94 دقیقهای به تصویر کشیده شد.
در این اثر از نه نوحه از قدیمترین و اصیلترین نوحههای عاشورایی استفاده شد و به انواع و اقسام قالبها در طول کار پرداخته شده است؛ با توجه به محدودیتهایی که در اشعار قطعه داشتیم، نهایتا با اشعاری از خواجه عبدالله انصاری،حسان و بیژن ترقی اشعار این اثر تنظیم شد در حالی که از بسیاری از موارد موسیقی ایرانی نیز بهره گرفته شد.
مثلا قسمت مقدمه آن در دستگاه اصفهان میباشد و پرداخت کاملا جدیدی در یک سیستم چهارخطه کنترپوانیک انجام میگیرد.و یا قسمت طواف کعبه که با فضای درآمد شور به ساختار پلیفونیک دیگری میپردازد و یا ساختن گامهایی براساس مدهای شرقی و بسیاری از نمونههای دیگر؛ نوحهی شناخته شدهای نیز جهت مشخص کردن هر قسمت به کار گرفته شده است.
به هر حال خسوف برای یک ارکستر سمفونیک کامل به علاوه پیانو و هارپ، گروه کر کامل و سه نفر تکخوان که یکی از آنها خواننده سنتی ایرانی است نوشته شده است.
پس از اتمام کار و به دلیل برخی مشکلات منجمله دشواریهای فنی به خصوص در بخش کرال و یا آواز آن و ضعف گروههای اجرایی در ایران، خسوف سه سال به انتظار اجرا نشست و نهایتا با حمایت مرکز موسیقی وقت در اربعین 82 به وسیله فلارمونیک کرایوا از رومانی و ارکستر کر سمفونیک تهران پنج شب در تالار وحدت به صورت زنده اجرا شد.
حدود دو سال بعد و به دعوت فیلارمونیک اولتنیای رومانی، خسوف در رومانی نیز اجراهای موفقی داشت. از رادیو سراسری آن کشور هم به صورت مستقیم پخش شد و تبلیغات زیادی هم برای آن شده بود و مصاحبههای مختلفی با مسئولان ارکستر انجام شد.
* از لحظات و دقایق و دغداغههای ساخت و ویژگیهای خسوف صحبت کنید.
زمان ساخت دو و نیم ساله خسوف برای آهنگسازی که معمولا در چند ماه یک اثر سمفونیک را مینویسد، خود بیانگر پیچیدگیهای بسیار در پرداختن به این موضوع است.
لحظات و دغدغههای ساخت خسوف آنقدر زیاد و پرحجم بودند که پرداختن به آنها خود مبحثی مجزا میطلبد.
در بسیاری موارد برای بخشهای متعدد آن چندین بار موسیقیهای مختلف نوشته میشد در حالی که همه آنها بسیار خوب بودند؛ وسواس روی موضوع کار آنقدر زیاد بود که باعث میشد همه آنها را دور بریزیم و مجددا کار جدیدی را آغاز نمایم؛ این نوع نگرش و سنگینی موضوع در تمامی طول آهنگسازی وجود داشت.درگیریهای حسی و فکری کار نیز به همین اندازه سنگین ولی در کل زیبا، شیرین و به یاد ماندنی بود.
* آیا تاثیری فراتر از عناصر مادی در کار مشاهده میکنید؟
ـ همانطور که اشاره شد، خسوف به خاطر موضوع آن، یک اثر سمفونیک معمولی نبوده و نیست که صرفا دیدگاه فنی موسیقیایی و مباحث زیباییشناختی و نوآورانه آن مطرح باشد، بلکه اثری است که از عناصر مادی از بدو شروع فکر و نوشتار تا پایان آن در زمان سه ساله انتظار (در تدارکات اجرای آن)، در طول اجراها، و پس از اجراها و تا به امروز بسیار این مسائل نمود و بروز و تاثیری عمیقی در هر بخش کار داشت به گونهای که از بدو شروع نوشتن اثر، مسائل فرامادی را به کرات برای من و بسیاری دیگر به اثبات رساند.
در هر صورت امروز پس از گذشت ده سال از بدو شروع آهنگسازی آن و بروز تحولاتی عظیم در من و بسیاری دیگر، به این نتیجه رسیدم که هر چیزی که به نام آن بزرگواران باشد، همانند خود حماسه کربلا، مظلومانه به نتیجه میرسد.
چه محبتها و از خود گذشتگیها که پس از آشنایی با این اثر و موضوع آن، از طرف افراد غربی در خارج از ایران و عموم مردم ایران در زمان اجرا و پس از آن که دیده نشد؛ حقیقتا کوچکترین نمونههایی از آن را در اغلب مدعیان فرهنگی در ایران شیعه ندیدم.
خود این نشان دهنده آن است که تفکر امام حسین(ع) و مظلومیت و زیبایی آن حماسه، مبحثی فراگیر و فراملیتی است، و من به کرات شاهد آن بودهام که زلالیت وجودی این شخصیت و این حماسه عالم گیر است.
* اجرای گروه و رهبریهای چکناواریان چگونه بود؟
ـ در بحث اجرای خسوف،همان طور که اشاره شد، به دلیل ضعفهای اجرایی، ناچار به استفاده کمکی از گروههای کمکی موسیقی رومانی شدیم؛ در این راستا با گروه کر رومانی که باید سختترین بخش کار را به عهده میگرفت مذاکره کردیم.
نزدیک یک ماه با روزی حداکثر ده ساعت کار و تمرین به آمادگی آنها در کرایوا پرداختم؛ همینطور سه تکخوان مختلف و سولوئیتهای ارکستری و گروههای دیگر را را به کمک رهبر ارکستر و کر رومانی آماده ساختیم.گروههای ایرانی اعم از ارکسترال و کرال نیز بسیار زحمت کشیدند و تمامی توان خود را به کار گرفتند.
در زمان تمرینات با شرکت همه گروههای مختلف، آقای چکناواریان وارد کار گردید و علی رغم پیچیدگیهای فنی و سختی کار، نهایت سعی و توان خود را به کار گرفتند که در نهایت اجرای آبرومند و قابل قبول در تهران انجام گرفت.
* آیا در ارائه عمومی خسوف به صورت صوتی و یا تصویری کاری انجام گرفته است؟
ـ نهایت هدف و رسالت هنری در ارائه عمومی کارهای هنری، مردم است؛ ولی در پاسخ به این سوال باید گفت خیر.
در جهت ضبط و عرضه عمومی کار، تا به حال حمایت و سعیی انجام نگرفته است.ولی اخیرا شخصا با شرایط بسیار استثنایی در خارج از ایران توانستم که ضبط صوتی بسیار مطلوبی از این اثر تهیه کنم و در راستای تکثیر عمومی آن علی رغم توقعات نه فقط قدردانی وجود نداشت بلکه به نظر می رسید کارشکنیهایی در این راستا انجام میگرفت.