کد مطلب : ۱۳۰۱۶
نقدی بر نمایش «خورشید جاودان»
شاید این ابهام از آنجا ناشی میشود که تئاتر هنری است که آفرینش هنری به طور مستقیم در حضور تماشاگر صورت میپذیرد و زنده و جاری است. یا از دیگر مسایلی که منجر به مشخص نشدن چگونگی اجرای تئاتر براساس شعائر دینی شده تعریف نشدن تفاوت «تاثیر ماندگار تئاتر» و «تبلیغ به روش نمایشی» است.
برای تبیین این دو موضوع باید گفت «تاثیر ماندگار تئاتر» بر این اساس است که تئاتر، هنر کشف و شناسایی زوایای پنهان روح انسان و مشارکت دادن مخاطب در این سفر بسیار پرفراز و نشیب است. به گونهای که در لحظه لحظه خلق اثر هنری، تفکر و تعقل را به مدد جسته، با خلق اشخاصی منحصر به فرد که ما به ازای دقیق بیرونی ندارند و نیز با ایجاد مواجهه و کشمکش و تضاد، برای هر چه روشن تر کردن ابعاد پنهان و تاریک روح بسیار گسترده انسان، منجر به زایش هنری میشود.
به تعبیر دیگر در هنر تئاتر، هنرمند در ضمنی که خودش میآموزد و در مییابد، به مخاطب نیز نشان میدهد و آگاهی میرساند. این درحالی است که « تبلیغ با شیوههای نمایشی» درست برعکس فرایند یاد شده، مبتنی بر تهییج احساسات و با برانگیختن عواطف مخاطب شکل میگیرد و پیش میرود. در این شرایط است که مناقشه «تئاتر فی نفسه مذهبی است» و «تئاتر مذهبی» شکل میگیرد.
به نظر نگارنده آنچه دراین میان فراموش شده، ویژگیهای بومی و ملی مخاطبان ایرانی است. به دیگر سخن، در هر دو شیوه آن چه بسیار حیاتی است ارایه مفاهیم به مخاطب است و نکته مهم در این مورد نیز جایگاه هنرمند برای ارایه مفاهیم به مخاطب است.
به عبارتی هنرمندان باید براساس شناخت عمیق و دقیقی که از قاطبه مخاطبان خود دارند آنها را ارتقا دهند و نه تنها براساس خواستههای نه چندان عمیق آنها عقب نشینی نکنند، بلکه باید براساس همان خواستهها (به عنوان قاعده)، نکتهها و ظرایفی دقیق را به آنها یادآوری کنند تا جور دیگر و والاتر، به داشتههای خود بنگرند و یا با «زیباییها» آشنا شده و ارزشهای خود را دریابند تا در تمام ابعاد بهتر زندگی کنند.
به نظر این قلم، نویسنده و کارگردان نمایش «خورشید جاودان» * سعی کرده بر این اساس، یعنی ارایه آگاهی به مخاطبان امروزی، با استفاده از شیوههایی که آنها میپذیرند و باور دارند، در تعزیت حضرت زهرا(س) مشارکت کند. در این جهت، یعنی بهرهگیری هر چه بهتر از تئاتر و عناصر آگاهی بخش این هنر و نیز داشتههای مردم، به خصوص با استفاده از شیوه نقالی که برآمده از فرهنگ کهن مردم کشورمان است، موفق هم بوده است.
این چارچوب هم به وضوح در نمایش دیده میشود؛ یعنی در اغلب فرازهای مهم، سعی در به تفکر واداشتن تماشاگر داشته و برای موفقیت در این موضوع، در لحظاتی نیز دست بر احساسات مخاطب گذارده است.صحنه و نور و موسیقی نیز، با بهرهگیری از شیوههای نمادین تئاتر، در این جهت طراحی و اجرا شده است، اما اگر به همه اینها ظرایف و دقایق بیشتری، به ویژه در بهره گیری از هنر بازیگری نیز افزوده میشد، این اجرا در نوع خود اثری تجربه گرا و قابل توجه میشد.
برای نمونه در برخی لحظات نمایش به نظر میرسد اشخاص بازی در صحنه رها شدهاند و خیلی تفاوتی نمیکند که چه بکنند، درحالی که در تئاتر لحظه به لحظه هر اثری باید مبتنی بر اتخاذ روشهای مشخص، برای رساندن مخاطب به سمت و سوی مورد نظر باشد. گویا گروه آن چنان که باید تمرین و ظریف شدن در دقایق اشخاص را مدنظر قرار ندادهاند و این هم دلایل متعددی دارد که یکی از آنها کم کاری گروه است و ... .
به هر حال بهرهگیری از زندگی امروزی در ضمن کشف لحظات نانوشته در تاریخ اسلام، با استفاده از روشهای اصیل ایرانی (نقالی) تجربهای است که ارزش آزمودن در عرصههای مختلف را داشته مخاطب ایرانی را بیش از پیش با خود واقعیاش آشنا میکند.
مضاف بر اینکه نمایشهای اینچنینی که برای عرضه در مناسبتهایی خاص همچون شهادت حضرت زهرا(س) ساخته و به نمایش در میآیند، فینفسه دارای ارزشی هنری هستند چرا که فضا و فرم هنر را برای بیان یک مفهوم عمیق دینی و باور مردمی انتخاب کردهاند که بیتردید عرصهای سخت و پیچیده است.
* این نمایش در تالار ماه حوزه هنری تا ۲۷ اردیبشهت ماه به کارگردانی علیرضا غنچی روی صحنه میرود.
مرجع : خبرآنلاین