کد مطلب : ۱۳۴۸۸
دکتر راود راد در گفتگوی اختصاصی با خیمه
رسانه دولتی نمیتواند دینی باشد
دکتر راود راد در تشریح این وضعیت گفت: یک رسانه دولتی نمیتواند رسانه دینی باشد. وقتی رسانه دولتی است دین تحتالشعاع آن قرار می گیرد و ابزاری میشود برای توجیه دولت و حکومت بر جامعه. در حالیکه اگر ما در کنار رسانههای دولتی رسانههای خصوصی هم داشتیم که به سراغ ترویج دین در جامعه بروند این شائبه کمتر پیش میآمد.
وی افزود: در تلویزیون حکومتی دینی یا همان دینی- ایدئولوژیک، تمایل به حفظ نظام سیاسی موجود به رواج دین ارجحیت پیدا میکند و این تصور برای مخاطب ایجاد میشود که حفظ دین منوط به حفظ نظام سیاسی موجود است.
راود راد در مورد کارکردهای ضد دینی اقدامات به ظاهر دینی تلویزیون هشدار داد و گفت: به عنوان نمونه، نمایش مستقیم مناسک مذهبی از تلویزیون مثلاً روضهخوانی، ضد دین است چون هر کاری فضا و مکان متناسب با خود را لازم دارد. مسلماً ارتباط و برخورد با روضه در مورد کسی که در خانه در حال خواب و استراحت است، یا در میهمانی یا در حال غذا خوردن و فعالیتهای مختلف است با کسی که در فضای مذهبی روضه یعنی در حسینیه و مسجد است و با خواست و نیت قلبی رفته که بشنود و گریه کند تفاوت دارد.
روضهای که از تلویزیون در این فضای متفاوت پخش میشود تاثیرات متفاوتی هم خواهد داشت. روضهای که در مسجد میتواند روی مخاطب اثر بگذارد در خانه باعث خنده و تمسخر میشود.
ضمن اینکه هر نظری مخاطب نسبت به حکومت و دولت داشته باشد روی نظر او نسبت به دین هم تاثیر میگذارد. اگر فرد به آن رسانه دولتی اعتماد نداشته باشد، با برنامههای دینی هم با بی اعتمادی مواجه میشود. پس غیر از اینکه جای مناسک آئینی در تلویزیون نیست، در مورد تلویزیون ما این آسیب هم وجود دارد.
دکتر اعظم راود راد انتخابگری مخاطب را در تاثیرگذاری برنامههای دینی بر او مهم دانست و گفت: ما الان مخاطبان برنامههای دینی تلویزیون نیستیم. ما مخاطبِ مجبور شده آنیم. چون چارهای جز تماشای همینها که هست نداریم. اگر مخاطبان قدرت انتخاب داشته باشند، تعدادشان کم میشود اما کیفیتشان بالا میرود.
این متخصص رسانه، به تفاوت رادیو و تلویزیون در قابلیت ساخت برنامه دینی اشاره کرد و گفت: در تلویزیون نمیتوان بحث و نشست دینی یا سخنرانی دینی داشت. برای اینکه تلویزیون رسانه تصویر است نه رسانه سخن. بحثهای فکری را میتوان در رادیو مطرح کرد. در تلویزیون باید احساسات مخاطب را با نمایش مناسک آئینی برانگیخت. برای همین در تلویزیون تبلیغ دینی به روش غیرمستقیم با نمایش مناسک آئینی و برنامههای سرگرم کننده ممکن است نه با استفاده از پخش سخنرانی و روضه و دعا.
وی افزود: منظور من این نیست که باید برانگیختن احساسات را در تبلیغ دین کنار گذاشت. آنهم جزئی از آموزش دینی است. اما احساس و عقل باید در توازن باشند. مشکل تلویزیون ما این است که الان بیشتر به برانگیختن احساس تکیه میکند. البته برنامههای تلویزیون دولتی ما تا پیش از جنگ تحمیلی بیشتر مبتنی بر عقلانیت و استدلال بود.
کسی از طرح سخنان مخالف در تلویزیون نمیترسید چون اشخاصِ قوی بودند که جواب آنها را بدهند. مردمی هم با شوق و ذوق گوش میکردند و سخن بهتر را انتخاب میکردند. ولی بعد به خاطر جنگ تحمیلی، برای اینکه مردم هم به پشت جبهه کمک کنند و هم به جنگ بروند حالت تهییج احساسات در تلویزیون ایجاد شد. بعد از جنگ، محتوا به سمت استدلال عقلانی بازنگشت. شاید چون آن تهییج احساسات جواب داد. درحالیکه در دوران غیرجنگ شرایط دیگری هست و نمیشود با این روش ادامه داد.
این استاد دانشگاه تهران از ساخت سریالهای دینی ضعیف انتقاد کرد و گفت: الان سریال «کلید اسرار» و کپی ایرانی آن «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» سریال دینی ماست که نشان دهنده ضعف برنامهسازی دینی ماست. چطور میشود سریال «کیف انگلیسی» و «در چشم باد» که تاریخی- ایدئولوژیک هستند، قوی هستند اما وقتی پای دین به میان میآید کمترین خلاقیت و کار هنرمندانهای نمیبینیم؟ من بعید میدانم برای سریالهای دینی بودجه خوبی هم بگذارند.
وی افزود: در صدا و سیمای ما محدودیتها آنقدر زیاد شده است که کسانی که میخواهند با تلویزیون کار کنند از ترس، خودشان را سانسور میکنند. فیلمساز یک سال وقت میگذارد تا این فیلم را بسازد بعد موقع پخش میگویند به خاطر فلان مسئله غیرقابل پخش است. آنچه با معیارهای مدیران و سیاستگذاران رسانه ما جور در میآید فعلاً «کلید اسرار» است که نشان میدهد هر بلایی سر کسی بیاوری یک دقیقه دیگر سر خودت میآید! این عامه پسند کردن دین است و وقتی فرد میبیند هر بلایی سر هر کسی خواست آورد و آب هم از آب تکان نخورد، این سریال ضد دین میشود.