کد مطلب : ۱۵۲۷۵
استفاده از مقاتل در داستان نیازمند احاطه بر موضوع است
محمدحسین مهدوی (م. موید) از شمار شاعران موج نو است که در نجف اشرف دیده به جهان گشوده و در دوران نوجوانی به ایران میآید و از همان سالها در شمال ایران ساکن میشود. او سالهای زیادی از عمر خود را به سرایش و پژوهش پرداخته که بخشی از مطالعات وی در زمینه واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش است.
اشاره مختصری که به زندگی این شاعر پیشکسوت شد بدین دلیل بود که بگوییم نمیشود درباره سوژه مقاتل و ارتباط آنها با ادبیات معاصر کار کرد و سراغ چهرهای چون م.موید نرفت.
پرسش نخست را که با موضوع «ظرفیت ادبی مقاتل برای رویکرد ادبیات معاصر بدانها» مطرح میکنم، آغاز سخن میکند و اینگونه گفتگو با م. موید شکل میگیرد.
شاعر «سیمابهای سیمین» با تاکید بر اینکه متونی چون مقاتل قطعا میتوانند در ادبیات معاصر مورد توجه قرار گیرند، بیان میکند: آنچه از گذشته به دست ما رسیده است همچون حال میتواند طرحی برای آینده باشد و تاریخی که مدخلی برای باورمندی است و با ژرفای روح آدمی تماس پیدا میکند تا تبدیل به باور میشود چگونه نمیتواند آبشخور ادبیات روز باشد؟
موید ادامه داد: البته این رویکرد یک شرط مهم دارد و آن هم چیرگی نویسنده است چراکه در نگارش اولیه این متون قلم در دست ایرانیان نبوده و برای اینکه بتوانیم قلم راست را پیدا کنیم باید چیره و از گزارههای مختلف مطلع باشیم تا پی ببریم راستا کجاست و راستیها کجایند.
وی با اشاره به مسیری که در پژوهش درباره واقعه عاشورا داشته است تشریح کرد: من به عنوان فرزند خانواده باورمند شیعی که در شهر نجف به عنوان کانون تابش این مفاهیم به روح و روان، زاده شدهام و در همه عمرم با آدمهای بزرگ رو به رو شده و سخنان بزرگ را شنیده و کتابهای زیادی در این زمینه خواندهام وقتی به دنبال منابع و مراجع مختلف درباره این موضوع بودم و نگاهی پیرامونی و محاط به ماجرا داشتم به وضعیتهای غریبی پی بردم که گویی آدم غریبی هستم در این وادی.
شاعر «پروانه بیخویشی من» با اشاره به اینکه در این مسیر برای نخستینبار با مطالبی مواجه میشده است تاکید کرد: در این مواجه در نهایت به این تصمیم رسیدم که برخی مطالب را میتوان مورد استناد قرار داده و در نوشتههای جدید آورد و از سوی دیگر نیز برخی مطالب را نیاوردم.
موید تاکید کرد: آنچه من از آن به «باور» نام میبرم و کلیتر از موضوعی است که شما مطرح کردید و دریای بیکران و بیپایان برای ادبیات است که میتوان هر روز مدخل جدیدی را پیش روی ادیبان بگشاید . این اتفاق منحصر به نظم یا نثر نیست بلکه هر دو را شامل میشود.
این پژوهشگر درباره پرسش دیگر مبنی بر اینکه برخورد نویسنده با مقاتل که از لحاظ سندیت تاریخی چندان مورد اعتبار نیستند، چگونه باید باشد؟ توضیح داد: چیرگی ادیب که در ابتدای صحبت بدان اشاره کردم شرطی است که در برخورد با مقاتل باید وجود داشته باشد. ادیب باید نگاه پیرامونی و احاطه کامل به کل ماجرا داشته باشد تا بتواند از بین نقلهای کج و ناکج به درک مستقیمی از فضا برسد.
وی با ذکر مثالی درباره اتفاقی که در برخی مقاتل افتاده است عنوان کرد: ما در مقاتل درباره قمر بنی هاشم(ع) گزارههای بسیاری داریم ولی درباره برادرهای مادری حضرت ابوالفضل(ع) گزاره چندانی نیست که دلیل آن این بوده که ایشان برای پاسداری از حضرت امام حسین(ع) از ابتدای نبرد وارد میدان نشده بودند و زمانی آنها به شهادت میرسند که امام حسین(ع) نیز به شهادت میرسد و شهادت آنها در روایت مقاتل تحت تاثیر شهادت سیدالشهدا قرار میگیرد.
شاعر «گلی اما آفتابگردان» همچنین گفت: این مقاتل برپایه چند شخصیت شکل گرفته که درباره آنها نیز گزارههای مختلفی روایت شده است.
مرجع : خبرگزاری مهر