کد مطلب : ۱۶۱۱۳
عاشورا حرکتي براي نفي ظلم و اجراي عدالت
گفتوگو با مرضیه محمدزاده
عاشورا در شعر معاصر و فرهنگ عامه حاصل چندين سال تلاش وي ميباشد. با ايشان مصاحبهاي انجام دادهايم که در ادامه ميخوانيد:
خیمه: به نظر شما آيا دغدغههايي که ائمه (ع) در آموزش و پرورش و همينطور در ترويج دين اسلام داشتند در متن نوشتاري نويسندگان و خود شما در اين دوره وجود دارد؟
بايد ديد که از نظر محتوايي چه نوع کتابهايي هستند. برخي از کتابها تربيتي هستند و در آنها احاديث رسول گرامي اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) که در مواقع مختلف براي مسائل تربيتي عنوان ميکردند، وجود دارد؛ مثلاً آقاي سيدجعفر شهيدي کتابي درباره حضرت زهرا (س) مينويسد و در آن نکات تربيتياي را که حضرت زهرا (س) بيان کردهاند را عنوان ميکند يا در بخش انتهايي کتاب ديگر خود که با موضوع امام جعفر صادق (ع) ميباشد احاديثي از ايشان با موضوع تربيت بيان ميکند.
من نيز کتابهايي با موضوع ائمه (ع) به رشته تحرير درآوردهام؛ مثلاً در مورد امام حسين (ع)، امام رضا (ع) و امام حسن (ع) که در همه موارد بخشي از کتاب من همراه است با طبقهبندي کردن احاديث آن امامان عزيز و بخشي ديگر مربوط به ميراث معنوي آنهاست.
اين کتاب با نام «عاشورا در شعر معاصر و فرهنگ عامه» به موضوع عاشورا و اشعار شاعران در دوران معاصر و همينطور فرهنگ عامه پرداخته است و به نظرم اين با اينکه داستان زندگي يک امام و مسائل مختلف تربيتي-جامعهشناسي و همينطور مسائل مربوط به اجتماع در زندگي آن امام مورد بررسي قرار گيرد، متفاوت است.
خیمه: لطفاً مختصري درباره موضوع کتابتان و همچنين در مورد چگونگي روش تنظيم آن و اينکه آيا همه اطلاعات کتاب بر اساس اسناد رسمي و مکتوب گردآوري شده است توضيح دهيد؟
اين کتاب را که نتيجه سالها تلاش و تحقيق است در ادامه کتاب «دانشنامه شعر عاشورايي» که به عنوان کتاب سال ولايت هم برگزيده شد، نوشتم. همه اين کتاب تحقيقي است و براي افرادي که در حال انجام تحقيقاتي هستند مناسب است.
در کتاب «عاشورا در شعر معاصر و فرهنگ عامه» از ۴۰۸ منبع فارسي و عربي مختلف استفاده کردهام؛ مثلاً از بحارالانوار که ۱۱۰ جلد است يا از منابع انگليسي-روسي-تاجيک استفاده کردهام.
در ابتداي اين کتاب سه نويسنده محترم آقاي هادي عالمزاده، آقاي گرمارودي و آقاي خرمشاهي بر اين کتاب مقدمه نوشتهاند؛ همچنين آقاي سنگري نيز پس از مطالعه کتاب، مطلبي را در مقدمه اين کتاب اضافه کردند.
اين کتاب داراي پيشگفتاري بسيار کامل است که در آن راجع به مرثيهها و همينطور منابع رجالي، حديثي، تاريخي، ادبي صحبت شده است همچنين منابع اين کتاب از قرن اول کاملاً تشريح شده است با ذکر اينکه چه کتابهايي در اين زمينه به نگارش درآمده است.
اين کتاب داراي دو فصل مجزاست که فصل اول آن «کتاب اول» نام دارد و چون در اين فصل ميخواهم به طور مفصل شعر معاصر را تشريح کنم و براي اينکه خواننده پيشنه درستي از کتاب داشته باشد؛ ابتدا بايد شرحي درباره عاشورا و پيدايش مرثيه و همينطور شعر کلاسيک به خواننده کتاب بدهم؛ بنابراين در ابتداي کتاب به اين موضوع پرداختهام.
اصليترين بخش کتاب بخش سوم در «کتاب اول» با عنوان «عاشورا در شعر معاصر ايران» است.
شعر معاصر از دوره مشروطه شروع ميشود و تا هم اکنون نيز ادامه دارد؛ البته در اين کتاب اشعار تا ۲ سال پيش مورد بررسي قرار گرفتهاند و مقولههاي مختلف؛ مثل قوالب شعري و عناصر عاشورايي و همينطور ايرادهايي که به اشعار برخي از شاعران گرفته شده است که به نظرم به علت کمبود اطلاعات آنهاست که باعث شده اشعار آنها با واقعه عاشورا همخواني نداشته باشد، وجود دارد. بررسي تحريفات شعر عاشورايي نيز بخش ديگري از کتاب است.
در اين بخش همچنين به بررسي ويژگيهاي خاص قالبهاي شعري، مثل غزل، قصيده و مثنوي در عصر معاصر پرداختهام.
در «کتاب دوم» با عنوان «عاشورا در فرهنگ عامه»، تعزيه، نمايش، پردهخواني و شمايلنگاري را مورد مطالعه قرار دادهام. بيشتر از همه اينها به تعزيه پرداختهام به اين علت که تعزيه توانسته است در ميان مردم و در فرهنگ عامه جايگاه خاصي براي خود داشته باشد؛ همچنين به چگونگي ورود تعزيه به کشور و اينکه زمان شروع و اوج آن براي چه دورهاي بوده است، پرداختهام. در اين کتاب تعزيه به سه بخش تعزيه دروغ، تعزيه متوسط و تعزيه راستين تقسيمبندي شده است؛ مثلاً تعزيه عروسي حضرت قاسم (ع) از تعزيههايي است که مسائل دروغين را مطرح ميکند با اينکه بسيار زيبا و اشعار زيبايي دارد؛ ولي چنين تعزيهاي نميتواند صورت گرفته باشد و اين تعزيه دروغين به حساب ميآيد.
دسته ديگر تعزيههاي متوسط هستند؛ مثلاً تعزيه حضرت علياکبر (ع) که در قسمتهايي از اين تعزيه نکتهها و وقايع درست و تاريخي وجود دارند؛ ولي در برخي قسمتهاي آن تحريف وارد شده است؛ مثل حضور مادر ايشان.
تعزيههاي راستين تقسيمبندي ديگري است که از ابتدا تا انتهايش مطالب صحيح و درستي بيان ميشود؛ مثل تعزيه حر يا تعزيه سليمان بن خزاعي که تحريفات تاريخي کمي در آنها وارد شده است.
در بخش ديگري از اين کتاب به مطالعه پردهخواني، شمايلنگاري و عزاداري پرداختهام و به اين علت که مبحث عزاداري بسيار مهم است و تقريباً در بيشتر کشورهاي جهان برگزار ميشود بخشي را به اينکه محورهاي آن، چه بوده است که با سياهپوش شدن افراد شروع ميشود و تا نکتههاي منفي آن مثل قمهزني، قفلزني، استفاده از علم، کتل، بيرق و تابوت و حالتهاي سينهزني و زنجيرزني ادامه پيدا ميکند.
نکته مهم ديگري که در اين کتاب آمده تکلمهاي است که بر اين کتاب نوشتهام. من بر اين تلکمه اهميت بسياري قايل هستم؛ زيرا ضرورت پالايش فرهنگ عزاداري عاشورا اين است که به محتوا درست نگاه کنيم و همچنين درستترين عزاداري بر امام حسين (ع) چه نوع عزادارياي است؟، چه گريهاي انسان را به اوج ميرساند و او را به راه اهل بيت (ع) هدايت ميکند؟ و حسينبنعلي (ع) از شهادتش از زن و مرد شيعه چه خواستهاي دارد؟. اين بخش، اگرچه صفحات زيادي از کتاب را شامل نميشود؛ ولي پيام امام حسين (ع) که ايستادگي و دفاع از حق در برابر هر ظلمي و اينکه شهادت پرافتخار بهتر از زندگي ننگبار است را متذکر ميشود.
در پايان نيز تصاويري از اولين تعزيهخانهها، هيئتها، مراسم عزاداري و ... از کتب و منابع مختلف جمعآوري شده است.
خیمه: پردههايي در تعزيهخواني وجود دارند که صورت واقعي ندارند؛ با توجه به اين مطلب آيا اين موضوع قدسي بودن واقعه کربلا را به خطر نمياندازد؟
اگر کسي بخواهد از واقعه کربلا، شخصيتها و اتفاقات آن شناخت پيدا کند بايد به کتابهاي معتبر تاريخي مثل ارشاد شيخ مفيد مراجعه کند.
اما آيا تعزيهاي مثل تعزيه حضرت قاسم (ع) ميتواند به دين خدشه وارد کند يا خير؟ من معتقدم، اگر اطلاعات قبلي نسبت به تعزيه نداشته باشيم که متأسفانه عدهاي از بينندههاي تعزيه اينگونهاند، ميتواند خدشه وارد کند؛ ولي نه شکل خود تعزيه.
تعزيه باعث نگهداري سنتهاي قبلي و وقايع عاشورايي ميشود که بايد تلاش کنيم تا رو به رشد و ترقي قدم بگذارد؛ البته امروز شاهد هستيم که مطالب زننده و تحريفات از تعزيه حذف ميشوند و بايد تلاش کرد که به افراد آگاهيهاي لازم و درست داده شود تا اين افراد نسبت به شخصيتهاي عاشورايي آگاهي و شناخت کامل را پيدا کنند؛ مثلاً در تعزيه حضرت قاسم (ع) از شجاعت ايشان و اينکه در دوران نوجواني با همه آمال و آرزوهاي خود قدم در جبهه جنگ گذاشت و کشته شد و اينکه از مرگ هيچگونه ترسي در دل نداشت، سخن به ميان بياوريم تا بتوانيم کمکم مبحث ازدواج او را از تعزيهها حذف کنيم.
خیمه: با توجه به اينکه ميدانيم تعزيه ديگر در بين مردم جايگاه پيشين خود را ندارد؛ آيا بايد گذاشت اين روند همينطور ادامه پيدا کند با توجه به اينکه در گذشته در حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ جايگاه براي برگزاري تعزيه داشتيم؟ و اينکه تأثيرگذاري آن بر مردم زياد است؟
خير؛ البته امروز تعزيه مثل گذشته اجرا نميشود؛ مثلاً در گذشته ۱۰ شب تعزيه برپا بود که هر يک از شبها به نام يکي از اين بزرگان نامگذاري شده بود. بعد از ناصرالدين شاه و حکومت قاجار در زمان پهلوي اول تعزيه کاملاً از بين رفت؛ ولي در زمان پهلوي دوم دوباره رونق يافت و در دوره جمهوري اسلامي به جز سالهاي اوليه دوباره شروع به کار کرد و در سالهاي اخير شاهد به ثبت جهاني رسيدن تعزيه هستيم که بسيار نکته مهمي است.
معتقدم فيلمهاي تعزيهوار مثل فيلم شب دهم که با انتخاب درست و کمتر تحريفشده تعزيهها همراه بود کمک زيادي به نگهداري تعزيه و اضافه شدن به مکانهاي اجراي تعزيه و عموميت دادن آن در بين مردم ميکنند؛ زيرا ميتوان در قالب تعزيه آرمانهايي که حسينبنعلي (ع) به علت آنها قيام کرد را به مردم معرفي کنيم.
خیمه: به نظرتان برجستهترين نکته در تعزيه چيست؟
ارتباطي که با تماشاگر برقرار ميشود برجستهترين نکته در تعزيه است؛ زيرا بيننده تعزيه در سرتاسر تعزيه حس ميکند که از افراد تعزيه است؛ مثلاً زماني کف ميزند، زماني ديگر اشک ميريزد. اينها باعث ايجاد ارتباط قوي بين تماشاگر و تعزيهگردان ميشود.
خیمه: با توجه به اينکه شما در کتاب اول به بررسي قالبهاي مختلف شعري پرداختهايد و در کتاب دوم به بررسي تعزيهخواني و پردهخواني، به نظرتان اين دو تأثيرگذار و ماندگارترند يا داستاننويسي؟
اينها مقولههايي جدا از هم، ولي هر دو تأثيرگذار هستند؛ يکي در قالب داستان به يکي از شخصيتهاي عاشورايي ميپردازد، مثل داستان حر. کتاب در قالب داستان براي عدهاي تأثيرگذار است و اين تأثيرگذاري تا مدتها در اذهان باقي ميماند.
کتاب من کتاب داستاني نيست؛ بلکه کتاب دانشگاهي و کاملاً تحليلي است که افراد مختلف دانشگاهي از آن استفاده ميکنند که البته ممکن است، همه اين کتاب مورد نياز يک نفر نباشد و فقط قسمتي از آن را مورد استفاده قرار دهد.
هر کدام از اينها به نوبه خود ميتوانند به پيشرفت علم در اين زمينه کمک کنند.
خیمه: خطر رواج يافتن خرافات و تحريفهاي زياد و شاخ و برگ دادنهاي اضافي و غيرواقعي به روايات تاريخي- مذهبي را چگونه ارزيابي ميکنيد و راهحل توصيهشده شما براي جلوگيري از آن چيست؟
به نظرم موضوع تحريفات چه تحريفات عاشورايي باشد يا تحريفات در هر زمينه ديگري واقعاً وحشتناک است و همچنين با اين تحريفات به جلو رفتن واقعاً عذابآور است.
اينکه چگونه اين تحريفات را از خود دور کنيم؟ بايد بگويم همه اين مشکلات با آگاهي دادن برطرف ميشوند. مردم بايد با کتاب اخت پيدا کنند و با کتابهاي معتبر و آنهايي که در قرون اول نوشته شدهاند و داراي تحريفات کمتري هستند رابطه برقرار کنند.
خیمه: لطفاً به اين سؤال پاسخ دهيد که چرا و چگونه يک نهضت يا يک فرد ميتواند به يک نماد ارزشمند تبديل شود؟
فردي ميتواند براي هميشه تاريخ به يک نماد تبديل شود که کاري که انجام ميدهد خالصانه باشد؛ حتي اگر مذهبش اسلام نباشد، به علت خلوص نيتي که دارد خداوند کار وي را براي هميشه جاودان نگه ميدارد.
نيت و همه وجود حسينبنعلي (ع) خدا بود و براي خدا قدم برميداشت و به هيچوجه در فکر پيروزي يا شکست نهضتش نبود و چون به راهي که ميرفت اعتماد و اعتقاد داشت و نيت و خلوص کامل نسبت به حضرت حق، خداوند نيز او را جاودانه کرد.
شعر و مرثيهسرايي و به طور کلي نوشتن درباره حادثه کربلا از چه زماني وارد ادبيات ما شد و شما کدام دوره را قويتر ميبينيد؟
شعر عرب از عصر روز عاشورا شروع شد و تا دوران معاصر نيز ادامه دارد؛ به اين معنا که اهل بيت (ع) از عصر عاشورا شعر گفتن را شروع کردند؛ مثلاً حضرت زينب (س) که جمله معروف «يا جدا ملائکه آسمان بر تو درود فرستند»؛ البته اوج اشعار عرب در دوران معاصر است که همه ابعاد عاشورا از جمله ابعاد فرهنگي، تاريخي و مرثيهسرايي را دربرميگيرد.
پيام رساندن در شعر معاصر عرب با شعرهايي که در دوران گذشته سروده شده است غيرقابل مقايسه است؛ اما در زبان فارسي با وجود اينکه زباني بسيار پررونق بوده و شاعران بسيار زيادي در آن دوران ميزيستهاند اشعار عاشورايي، کمتر ديده ميشود که دليل آن حضور حاکمان ظالم در شهرهاي مختلف از طرف مالکان بنياميه و بنيعباس بود. اولين اشعار عاشورايي را کساييمروزي سروده است.
بعد از گذشت آن دوران، وقتي شعرا شروع به سرودن شعر در اين زمينه کردند، ديگر ما کمتر شاهد ديواني هستيم که در آن مرثيهاي راجع به اهل بيت (ع) وجود نداشته باشد. اين روند تا عصر صفويه ادامه مييابد و چون شاهان صفوي شيعه را مرسوم کردند رثا و مرثيهسرايي در اين زمان رونق يافت؛ مثل ترجيعبند معروف محتشم کاشاني «باز اين چه شورش است ...» که تا امروز و تا هميشه تاريخ زنده ميماند. در عصر حاضر نيز قيصر امينپور شعرهاي عاشورايياش را با بياني خاص سروده است.
به نظرم شعر معاصر نسبت به اشعار گذشتگان همه ابعاد را دربرميگيرد. شاعران، شعرهايي با موضوعهاي مختلف عارفانه، بيدارگر، انقلابي و اجتماعي ميسرايند و در اشعار خود همه ابعاد عاشورا را در نظر ميگيرند؛ بنابراين شاهد اوج آن در عصر معاصر هستيم؛ اما متأسفانه همين شعرا به دليل کمبود اطلاعات، اشعارشان با تاريخ عاشورا مغايرت دارد؛ مثلاً از دختري به نام صغري يا رقيه صحبت ميکنند که امام حسين (ع) چنين دختري نداشته است يا از ورود ام ليلا دختر ابي حر مادر علياکبر (ع) صحبت به ميان ميآورند که در کربلا حضور نداشته است.
خیمه: «عاشورا، حرکتي براي نفي ظلم و اجراي عدالت» است که البته امروز شاهد آن هستيم که اين موضوع تبديل به يک شعار زيبا شده است. به نظر شما براي اجراي واقعي آن در جامعه چه بايد کرد؟
درست است. صحبتهاي مختلف امامان ما به صورت يک شعار درآمده است و واقعيت آن، اين است که آيا اجرا ميشود؟! وقتي در جامعه عدالت وجود ندارد، چه راهکاري ميتوان داشت؟ عدالتي که آنها مدنظرشان بوده است وجود داشته باشد؛ مثل نگاه قاضي به حضرت عليبنابيطالب (ع) و فردي ديگر از انسانهاي عادي که بايد يکسان باشد.
ولي چون کلام، کلام حضرات معصوم (ع) است براي هميشه در تاريخ باقي ميماند. اميدواريم آنچه قرآن و ائمه اطهار (ع) ميگويند در همه حکومتها اجرا شود.