کد مطلب : ۱۶۸۴
یک شاعر:
سليقه مردم به سمت سليقه مداحان رفته است
خالق اثر «نيمی از خورشيد» گفت: محتوای دينی قابل خلقكردن نيست ولی ما میتوانيم در نحوه ارائه و نوع نگاه به اين محتوا نوآوری داشته باشيم؛ به عبارت ديگر سطح شعر و نحوه ارائه بايد تغيير كند؛ برای مثال «محتشم كاشانی» واقعه عاشورا را به گونهای شگفت تصوير میكند و شاعری ديگر واقعه عاشورا را در سطح پايين و با نگاه به ظواهر تصوير میكند.
بيابانكی تصريح كرد: شعر آيينی بستری بوده كه ما حركت ائمه معصومين(ع) و مذهب را در آن نشان میداديم و متأسفانه در برخی از موارد اين حركت به بيراهه كشيده شده است؛ يعنی با سخيفترين و ضعيفترين مضامين به سراغ توصيف شخصيتها و واقعهها رفتهايم.
وی افزود: شعر و داستان تفاوتی ماهوی دارند؛ شعر عرصهای برای توصيف است و داستان عرصهایست برای بازآفرينی و خلاقيت؛ به نظر من چون داستان كارش خلاقيت و نوآوری است با مخاطب ارتباط بهتری برقرار میكند تا شعر كه عوام مردم نمیتوانند با آن ارتباط چندانی برقرار كنند؛ در نتيجه نوآوری در حوزه داستان راحتتر است.
خالق اثر «ردپايی بر برف» درباره استفاده بيشتر از قالبهای كلاسيك برای شعر آيينی گفت: سايه قالبهای كلاسيك بر شعر آيينی بسيار سنگين است و شاعر آيينیای كه بخواهد در فضای شعر نو كار كند بايد بداند شعرش مخاطب خاص را جذب میكند، نه عام را و در ضمن بيشتر مخاطبان شعر آيينی را عوام تشكيل میدهند كه خيلی با شعر آزاد و نيمايی ارتباط برقرار نمیكنند.
بنا بر گزارش ایکنا، سعيد بيابانكی در پايان به آسيبهای نوآوری در ادبيات دينی پرداخت و تصریح کرد: بزرگترين آسيب برمیگردد به كسانی كه شعر را منتشر میكنند و آن را در سطح جامعه رواج میدهند؛ جامعه مداحان نيز از اين دسته هستند؛ يك مقداری ارتباط شاعران و مداحان كم است و بايد يك همانديشی و نشستهايی بين اين دو جماعت يعنی شاعران و منتشركنندگان شعر ايجاد شود تا ارتباط بهتر و عميقتری بين اين دو جماعت ايجاد شود و آسيبی به شعر آيينی وارد نشود.