کد مطلب : ۱۸۵۸۵
اشعار و سبک های ویژه شهادت امام موسی کاظم (ع)
زمینه – شهادت امام کاظم علیه السلام
دریافت
یا سیدی موسی بن جعفر ۲بار مددی باب الحوائج
یاس گلستان پیغمبر/ای پسر زهرا و حیدر/سیدی موسی بن جعفر
تا به فلک رفته سوز آهت/گوشه ی زندان شد قتلگاهت
فضل و شرافت بوده گناهت/گوشه ی زندان شد قتلگاهت
یا سیدی موسی بن جعفر۲بار مددی باب الحوائج
دیده شده با یاد تو تر/ای به همه مولا و سرور/سیدی موسی بن جعفر
گوش دلم بشنود صدای/ناله ی جانسوز مادر تو
سندی بن شاهک یهودی/تازیانه زد به پیکر تو
یا سیدی موسی بن جعفر۲بار مددی باب الحوائج
دل تو شد خون ازکینه و/جنایت آن خصم کافر/سیدی موسی بن جعفر
از غم تو محشری به پا شد/حق ّ رسالت چه خوش ادا شد
دست و پا بسته با غل و زنجیر/گوشه ی زندان جانت فدا شد
یا سیدی موسی بن جعفر۲بار مددی باب الحوائج
شور - شهادت امام کاظم علیه السلام
دریافت
دلم داره بهونت/که منم گدای خونت/باب الحوائج موسی بن جعفر
قسم به خودت آقا/ندارم جایی جز اینجا/ باب الحوائج موسی بن جعفر
سرمایه ی اشک و آه آوردم/در محضر تو گناه آوردم
با من تو به جز وفا نکردی/دست گدا رو رها نکردی
یا مولا/ای انیس قلب مضطر/گل یاس ِ گشته پرپر
هفتمین حجّت داور/سیدی موسی بن جعفر
یا مولا سیدی موسی بن جعفر...
دلم میخواد ای آقا/کاظمین بیام ایشالا/ باب الحوائج موسی بن جعفر
خوشم با غمت آقا/فدای حرمت آقا/ باب الحوائج موسی بن جعفر
ای خاک تو عرش کبریایی/دلها میشه اونجا کربلایی
دلداده ی کاظمینم آقا/من زنده به یا حسینم آقا
یا حسین/ای حقیقت خدایی/تو غریب آشنایی
ای شهید کربلایی/تو ذبیح بلقفایی
یا حسین یا حسین غریب مادر...
زمینه آرام/واحد – شهادت امام کاظم علیه السلام
دریافت
شده این دل بی قرارم/ثناخوان موسی بن جعفر
چرا حال زارم نباشد/پریشان موسی جعفر
همان که به زندان بغداد/شده کشته از ظلم هارون
به یاد غم بی حد او/دل عاشقانش بُود خون
به مرثیه هایش/زند ناله زهرا
واویلا واویلا/واویلا واویلا
واویلا واغربتا...
چو آباء و اَجداد پاکش/بتابد ازو نور ایمان
بَرد دل ز کُلّ ملائک/مناجات او بین زندان
بُوَد وارث داغ مادر/همان بی قرین ِ یگانه
شده رزق او وقت افطار/رطب هایی از تازیانه
به جانش رسیده/شراری ز غمها
واویلا واویلا/واویلا واویلا
واویلا واغربتا...
ولیّ خدا را به زندان/نبوده اُمید نجاتی
یهودی شده قاتل او/وَ زنده شده خاطراتی
اسیران دلخون و شام و/عُبور از محلی پر از شر
خورَد سنگ ِ کین از روی بام/سر ِ پاک فرزند حیدر
بسوزم چو شمعی/که جان گشته بر لب
دگر من نگویم/چه ها دیده زینب
واویلا واغربتا...
زمینه سنتی – شهادت امام کاظم علیه السلام
دریافت
ناله زنان اهل سما/گریه کنان اهل زمین
جان داده موسای تو در/زندان هارون لعین
یا فاطمه یا فاطمه...
صاحب عزا گردیده ای/با قامت خمیده ات
بسته غل و زنحیر کین/بر پای نور دیده ات
از سوز غربت میکشید/آتش زبانه از دلش
در کنج زندان بلا/شد یک یهودی قاتلش
بر غصه و مصائبش/اشک ملک روانه بود
بر روی جسم لاغرش/آثار تازیانه بود
جسمش کفن شد عاقبت/ای وای ازین درد و بلا
دلها بسوزد یاد آن/مظلوم دشت کربلا
آن دلبر دور از وطن/آن کشته ی صد پاره تن
مانده به خاک قتلگاه/غرقه به خون و بی کفن
نوحه – حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
دریافت
بیت الاحزان شد خدا ، وادی بغداد
یوسف زهرا شد از ، بند غم آزاد
از جفای اشقیا/شد امام ما فدا/آه و صد واویلتا
آه و صد واویلتا...
جسم و جان او شده ، با بلا درگیر
بسته پایش را عدو ، با غل و زنجیر
قلب عالم سوزد از/نوحه ی ارض و سما/آه و صد واویلتا
آه و صد واویلتا...
خود وصیت کرده که ، مبتلا باشد
پیکرش بین رَه ِ ، کربلا باشد
یاد درد و محنت ِ/آن امام سر جدا/آه و صد واویلتا
آه و صد واویلتا...
دم نوحه – شهادت امام کاظم علیه السلام
دریافت
امام ِ کاظم غریب بغداد/از حبس هارون گردیده آزاد
غصه ها بوده در دل مولا/یک یهودی شد قاتل مولا
آه و واویلا...
امان ز داغ فرزند حیدر/تابوت او شد یک تخته ی در
هر که بود آنجا ناله ها میزد/مادرش زهرا ناله ها میزد
آه و واویلا...
گرچه فدایی دور از وطن شد/موسی بن جعفر آخر کفن شد
دل بسوزد از داغ عاشورا/بی کفن مانده یوسف زهرا
آه و واویلا...
واحد آرام - امام کاظم علیه السلام
دریافت
ای حجت داور موسی بن جعفر آه موسی بن جعفر
گل یاس پرپر موسی بن جعفر آه موسی بن جعفر
اشکم گره خورد با سوز و آهت
زندان بغداد شد قتلگاهت
باب الحوائج موسی بن جعفر...
ای حریم عشقت قبله حاجات آه قبله حاجات
زندان شد برایت طور مناجات آه طور مناجات
بر پیکر دین سرّ الحیاتی
ذکرت چو مادر عجّل وفاتی
باب الحوائج موسی بن جعفر...
با غم تو داریم ناله شبگیر آه ناله شبگیر
خون گردیده جاری از غل و زنجیر آه از غل و زنجیر
روزه بودی و دل پرشرر بود
افطارت هر شب خون جگر بود
باب الحوائج موسی بن جعفر...
سندی بی حیا بر تو جفا کرد آه بر تو جفا کرد
زندان هارون را کرببلا کرد آه کرببلا کرد
غم شد آغشته با جان و روحت
آهن کجا و پای مجروحت
باب الحوائج موسی بن جعفر...
زمینه سنتی - شهادت امام کاظم علیه السلام
دریافت
آه و واویلا صد آه و وایلا/از جفا پرپر شد گل زهرا
دل شده محزون از سوز آه او/کنج زندان شد قتلگاه او
مصطفی بر تن رخت عزا دارد/مادرش زهرا ناله ها دارد
سندی کافر بر پیکرش میزد/پیش چشمان مادرش میزد
روزه بود و وای از حال غمدارش/تازیانه بود قوت افطارش
روضه میخوانم با دیدگان تر/گشته تابوتش تخته ای از در
بسته بود از ظلم ِ خصم رُسوایش/غل و زنجیر ِ کینه بر پایش
در غل و زنجیر شد عاقبت آزاد/کربلایی شد وادی بغداد
زمینه/شور – امام کاظم علیه السلام
دریافت
فرمانروای عالمین موسی بن جعفر
خورشید شهر کاظین موسی بن جعفر
به درد غریبی تو هستی معالج
نوای دل من یا باب الحوائج
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر...
ما جان به کف در راه عشق تو نهادیم
ما سائلان خاکی باب الرادیم
منم عبد مسکین تو بحر عطایی
به باغ ولایت گل مصطفایی
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر...
با ناله تو دشت و هامون گریه کرده
زنجیر غم در پای تو خون گریه کرده
پر از درد و رنج و به شور و نوایی
به زندان بغداد تو گشتی فدایی
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر...
گشتی کفن قربان درد بی طبیبت
دلها بسوزد یاد آن جدّ غریبت
حسین بن حیدر که دور از وطن بود
سرش روی نیزه تنش بی کفن بود
حسین یابن زهرا...
زمینه/شور - امام کاظم علیه السلام
دریافت
به سیاهی زندان حال دل من شد زار
چه جفا ها بر من کرد هارون جنایتکار
در حال مناجات و در موقع رکوع و سجود
سندی لعین میزنه من و با تمام وجود
مظلوم و غریبم من...
ای خدا خلاصم کن از زندان این ملعون
بسکه مصیبت دیدم دل مادرم شد خون
از بسکه شکنجم داده دشمنم دیگه خسته شد
به ساق پای مجروحم غل آهنین بسته شد
مظلوم و غریبم من...
برای رضای تو به راه دین و قرآن
چه مصیبتا دیدم ای خدا تو این زندان
ناسزای سندی شده غصه ی دل خون من
تازیانه میزد همش به بدن کم جون من
مظلوم و غریبم من...
هر زمانی که اینجا میرسه جونم بر لب
گریه میکنم یاد ام المصائب ، زینب
اونی که به هر جا دلش میگیره سراغ حسین
تازیانه و کعب نی قد خم و داغ حسین
سیدنا یا مظلوم...
واحد - امام کاظم علیه السلام
دریافت
واحد - اجرای ساده
دریافت
ما سائلیم و تو کریم عالم ، همیشه به یادت میخونیم
تا ابد آقا به مدد زهرا سینه زن عشقت می مونیم
یبن الزّهرا ، عنایتی بر ما ، حاجت دل ما یه کاظمینه
با مدد از ، کرم تو مولا ، همیشه نوامون حسین حسینه
کربلا کربلا کربلا اللهم الرزقنا...
جنّت الاعلا ، آبروی دنیا ، آرزوی دلها کربلا
میریم ایشالا ، از کاظمین تو ، زیارت شاه نینوا
آقایی که ، با لبای تشنه ، به خاطر اسلام ، جونش فدا شد
پیش چشم ، نگرون زینب ، میون یه گودال ، سرش جا شد
یا حسین یا حسین یا حسین ، یا ابا عبدالله ....
نوحه/واحد - حضرت امام کاظم علیه السلام
دریافت
دیده گریان موسی بن جعفر حق ثنا خوان موسی بن جعفر
سر در خانه ی دل نوشته جان به قربان موسی بن جعفر
ما سائلانت هستیم/دل بر ولایت بستیم/بر خاک تو بنشستیم
یا سیدی یا مظلوم...
لاله ی گلشن هل اتایی تو به درد دو عالم دوایی
کنج زندان به دستان بسته گره از کار خلقت گشایی
باب المراد مایی/آرامش دلهایی/تو یوسف زهرایی
یا سیدی یا مظلوم...
بسکه دشمن نموده جفایت تا به گردون رسیده نوایت
بر تو خون گریه کرده دمادم غل و زنجیر سندی به پایت
از ظلم او افسردی/چون لاله ای پژمردی/بس تازیانه خوردی
یا سیدی یا مظلوم...
گرچه تو سَروَر عالمینی بر نبی روشنای دو عینی
گفته ای که تنت را گذارند در ره زائران حسینی
با نوحه ی عاشورا/شد ذکر تو یا جدّا/با یاد کرببلا
یا سیدی یا مظلوم...
زمینه/شور - امام کاظم علیه السلام
دریافت
در این مصائب شد دل ملائک خون
امام کاظم شد زندانی هارون
به یاد این آقا ارض و سما گرید
هم حیدر وزهرا هم مصطفی گرید
واویلا واویلا...
به خیل مشتاقان قبله ی حاجات است
زندان برای او طور مناجات است
دلها بسوزد از درد عیان او
شکنجه ی سندی قاتل جان او
واویلا واویلا...
ای مهر پاکت در سرشت ما آقا
ای کاظمین تو بهشت ما آقا
اسیر عصیان و اسیر صد ، دردیم
ما آرزو داریم که شیعه ات گردیم
یا مولا یا مولا...
بیا و ما را از کرم هدایت کن
فدایی راه سرخ ولایت کن
یبا و ما را در رهت فدایی کن
دل محبان را کرببلایی کن
یا مولا یا مولا...
زمینه/نوحه - حضرت امام کاظم علیه السلام
دریافت
گل زهرا اسیردرد و بلا وای وای
کنج زندان غم شد کرببلا وای وای
مضطر گشت و نالان/خورشید خراسان
با ناله بگوییم/تسلیت رضا جان
یا موسی بن جعفر باب الحوائج...
بسکه در کنج زندان رنج و بلا کشیده
قامت عمرش از این بار بلا خمیده
از جانش شده سیر/از غصه شده پیر
همدش به غربت/گشته غل و زنجیر
یا موسی بن جعفر باب الحوائج...
عاقبت شیعیان بر وصال او رسیدند
پیکرش را به روی تخته ی در بدیدند
واویلا و فریاد/از این ظلم و بیداد
از زندان بغداد/یوسف گشته زاد
یا موسی بن جعفر باب الحوائج...
نوحه حضرت امام کاظم علیه السلام
دریافت
با دیده گریان و با قلب مضطر ناله دارم در غم موسی بن جعفر
با غل و زنجیر از زندان بغداد یوسف فاطمه(س) گردیده آزاد
واویلا واویلا آه و واویلا...
میان زندان غم ناله ها میزد با اشک دیده رضا را صدا میزد
زمزمه لبش با چشم گریان پسرم پسرم ، رضا رضا جان
واویلا واویلا آه و واویلا...
روزه بود و یوسف حیدر کرّار هر شب با رزق بلا می نمود افطار
روزش در تاریکی همچون شب تار آزرده شد دلش از ظلم و آزار
واویلا واویلا آه و واویلا...
در کنج زندان شده جان او بر لب گریه کند با یاد غربت زینب
او که یار و هوادار حسین است کوفه و شام ، علمدار حسین است
واویلا واویلا آه و واویلا...
ای زندانی کوفه جانها فدایت به قربان ناله های وا اخایت
یتیمان گرسنه دور و برت از تن جدا شد سر برادرت
واویلا واویلا آه و واویلا...
زمینه/نوحه - حضرت امام کاظم علیه السلام
دریافت
یا باب الحوائج ، ای جلوه ی داور
غریب کاظمین ، یا موسی بن جعفر
کنج زندان/جانت فدا گشته/محشر به پا گشته/کرببلا گشته
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر...
امان ز بیداد و ظلم دشمن تو
جای غل و زنجیر مانده بر تن تو
در اسارت/رنج و بلا دیدی/بار غم کشیدی/اهانت شنیدی
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر...
نشانه ها مانده بر روی پیکرت
از ظلم سندی شد، خون ، قلب مادرت
گفتی آقا/با دیده ی گریان/با ناله و افغان/کجایی رضا جان
یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر ، یا موسی بن جعفر...
نوحه/واحد - حضرت امام کاظم علیه السلام
دریافت
عزای حضرت کاظم شعله برروح و روان عاشقان زد
زندانبان درون زندان ستم و جنایتش گذشته از حد
آه...فاطمه شد حزینه/پرپر از ظلم و کینه/شده یاس امامت
آه...ناله های شبانه/طعنه و تازیانه/شده اجر رسالت
آه و واویلا...
ما سینه زنان عشق حرم اللهِ غریب کاظمینیم
سالک در صراط نورِ آن ولیّ و مقتدای عالمینیم
ای...شرف آسمانها/برتری از بیانها/اعظم از بی کرانها
ای...هفتمین حجت الله/یوسف عصمت الله/معنی غیرت الله
آه و واویلا...
زندگی بدون عشق تو به یک لحظه روا نباشد آقا
من هستم بنده ی عاصی تویی فرزند علی ، عزیز زهرا
ما...همه بی دست و پاییم/سائلان شماییم/غرق شور و نواییم
ما در به در های خاک/عرشی نینواییم/زائر کربلاییم
مظلوم حسین جان...
زمزمه - حضرت امام کاظم علیه السلام
دریافت
کشیده شعله در دلها ، عزای حضرت کاظم
بسوز ای دل بسوز ای دل ، برای حضرت کاظم
غریب آقا غریب آقا...
میان محبس هارون ، زغربت ناله ها میزد
به اشک و آه جانسوزش ، رضایش را صدا میزد
فضای تنگ و تاریکی ، انیس سوز و آهش شد
بمیرم من بمیرم من ، که زندان قتلگاهش شد
گرفته سندی شاهک ، ز مولای دو عالم جان
تمام پیکرش نیلی ، شد از شلاق زندانبان
شکنجه دیده و او با ، غمی دیرینه جان داده
به زندان با تنی مجروح ، به زهر کینه جان داده
شهید راه دین گشت و ، تنش تشعیع شد آنجا
بسوز ای دل بسو ای دل ، به یاد روز عاشورا
کفن آورده شد بهر ، ولیّ و حجت افلاک
ولیکن جدّ او مانده ، تنش عریان به روی خاک
مرجع : عقیق