کد مطلب : ۱۸۷۴۲
مادرانی که چشم به راه همایش نیستند!
۸ سال دفاع مقدس یادگارهای بسیاری را از خود بر جای گذاشت. جنگ تحمیلی مملو از کسانی بود که برای حفظ کیان کشور و دفاع از آرمانهای خود، دل از دنیا کنده و هر چه را داشتند، بر طبق اخلاص نهادند و به دفاع از کشور پرداختند. اقشار مختلف مردم از تمامی صنوف، اقوام و مذاهب با هر آنچه در اختیار داشتند، به سوی جبههها رفتند.
شهدایی که جانشان را فدا کردند و جاویدالاثر شدند و کسانی که رفتند و پلاکشان بازگشت، تنها گوشهای از این حماسه بزرگاند. اما در این میان بسیارند کسانی که با گذشت ۲۵ سال از پایان جنگ تحمیلی، هنوز هم هیچ خبری از آنان نیست. بسیارند مادرانی که تنها به بازگشت تکه استخوانی از فرزاندانشان نیز راضی هستند، چشمهایی که نزدیک به سه دهه است به در دوخته شده تا خبری از مسافرشان را بشنوند.
در این میان بعد از مدتها شهرداری تهران به فکر تکریم از مقام شامخ این مادران افتاده و همزمان با سالروز میلاد حضرت علیاکبر(ع) همایش «مادران چشم به راه» را در ۴۰ فرهنگسرای سطح شهر تهران برگزار کرد.
اهمیت تکریم مادران شهدا تا به اندازهای بود که مقام معظم رهبری با دستخط خود، دلنوشتهای خطاب به این اسوههای صبر و استقامت مرقوم فرمودند و بر لزوم ارج نهادن به این قشر از جامعه تأکید کردند.
عصر دیروز جای جای تهران شاهد حضور مسئولان لشکری و کشوری در این همایشها و برپایی سخنرانیهای متعدد در زمینه جایگاه شهدا و خانوادههایشان بود. برگزاری این همایش اگرچه اقدامی خوب در تجلیل از این مادران صبور است، اما ضعفهایی نیز در نحوه برگزاری آن مشهود بود.
پراکنده بودن و کیفیت پایین همایش
این همایشها به میزبانی فرهنگسراها برپا شد و هر منطقه و محله، مادران شهدای آن منطقه را دعوت کرده بود؛ همچنین هر کدام از فرهنگسراها یک یا چند سخنران داشت که به طور کلیشهای تنها به بیان لزوم پاسداشت و جایگاه شهدا پرداختند.
اولین سؤال درباره نحوه برگزاری این همایش این است که دلیل پراکندگی مراسم و برگزاری آن در ۴۰ فرهنگسرا و موزه چه بود؟ آیا بهتر نبود این مراسم پراکنده که مجموعاً ۲۵۰ مادر شهید در آن تجلیل شدند، به صورت متمرکز و با شکوه بیشتر برگزار میشد؟
از سویی نیز برگزاری پراکنده این همایش باعث شده بوده کیفیت فدای کمیت شود. در برخی از فرهنگسرا از ۴ مادر شهید که تنها یکی از آنان مادر شهید گمنام بود، تجلیل شد و در فرهنگسرای دیگر ۲۰ مادر شهید گمنام، تجلیل شدند آن هم با اهدای لوحی مزین به دست خط مقام معظم رهبری. البته در خبرها آمده بود که سفر زیارتی مشهد به همراه دو نفر از بستگان نیز برای این بزرگواران درنظر گرفته شده است.
پای درد دلهای مادران شهدای گمنام بنشینید
بر اساس آمارها، در بازه زمانی یکسال گذشته، قریب ۳۰۰ مادر شهید چشم به راه، به فرزندان شهیدشان ملحق شدهاند؛ این در حالی بود که کمتر کسی سراغی از آنان میگیرد و پای درد دل آنان مینشیند. کم نیستند مادرانی که به دلیل کهولت سن، با مشکلات عدیدهای مواجهند. آیا بهتر نبود به سخنان آنان گوش فراداد، به جای آنکه سخنرانی مدعوین را گوش کرد؟
۲۵۰ مادر شهید بهانهای برای همایشی شد که هزاران نفر را دور هم جمع کرد و همانند گذشته، سخنانی را در وصف ایثار و شهادت به میان آمد اما هیچ دردی از این نمادهای استقامت درمان نشد.
شاید بگویند این بزرگواران هیچ چشمداشتی ندارند؛ شاید شنیدن خبر پیدا شدن جگرگوشههایشان التیامبخش دردشان باشد، شاید این اسوهها در کنج خانههایشان نشسته و به هیچ وجه نیازی به دلجویی کسی ندارند، اما آیا ما نیز وظیفه نداریم که پای صحبتهایشان بنیشینم؟ آیا نباید نیازهایشان را شناسایی کنیم و در راستای برطرف کردن آن اقدام کنیم؟ مسئولانی که وقتی سخن از شهید میشود، حرفهای بسیاری دارند که در جمع عدهای از مردم بگویند اما وقتی پای رفع نیازهای آنان میشود، پا عقب میکشند.
در مجموع این ۴۰ برنامهای که برگزار شد، مسئولان کشوری و لشکری زیادی به سخنرانی پرداختند و بسیاری نیز حضور داشتند و نامشان در مراسم ذکر شد، اگر روزی یکی از این مادران شهدا درخواست دیدار با آن بزرگواران را کرده و یا مشکلشان را با آنان مطرح کنند، چگونه رفتار خواهند کرد؟
لزوم تسریع در تفحص پیکر شهدا
نکته مهمتر این که نزدیک به سه دهه از جنگ تحمیلی میگذرد و شاهد پیشرفتهای بسیاری در تمامی عرصههای علمی و پژوهشی بودهایم اما تا کنون نتوانستهایم بانک اطلاعات ژنتیکی کاملی از خانوادههای شهدا جمعآوری کنیم تا مواقعی که پیکر شهیدی یافته شد، با بهرهگیری از همین ابزار به راحتی آن را شناسائیم کنیم.
زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا و برگزاری همایشها اقداماتی ارزنده هستند اما تفحص و یافتن پیکر شهدا و رساندن آنان به آغوش همین مادرانی که با آرزوی یک خبر از فرزندانشان ترک دنیا میکنند، از اوجب واجبات است.
مرجع : ایکنا