تاریخ انتشار
سه شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۵
۰
کد مطلب : ۱۹۸۰۲

جَهل همیشه به معنای بی سوادی نیست

جَهل همیشه به معنای بی سوادی نیست
مراسم مناجات در سومین شب از لیالی قدر و شب بیست و سوم ماه رمضان در مسجد حضرت امیر علیه السلام برگزار شد. در این مراسم که با قرائت دعای جوشن کبیر آغاز شد، پیش از منبر، حاج ذبیح الله ترابی مداحی کرد، سپس حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علوی تهرانی به سخنرانی پرداخت، بعد از ایشان حاج حسن خلج روضه خواند و در پایان حجت الاسلام علوی تهرانی مراسم قرآن به سر گرفتن را برگزار کرد. در ادامه گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام علوی را بخوانید: * خداوند مدلی از زندگی را برای ما ترسیم می کند و آن حیات طیبه است، بستری که این حیات طیبه در آن فراهم می شود، عمل صالح و ایمان است، ایمان به آخرین دینی که رسول اکرم آورنده آن بوده اند. * در کنار این دین هیچ بنیاد فکری دیگری اعتبار ندارد، نه یهودیت، نه زرتشتی گری و نه نصرانیت. هیچ کدامش اعتبارندارد، چه برسد به این که بت پرستی باشد یا شعوب دیگر پرستش ها باشد. مکاتب فکری که دارای یک نحوه جهان بینی هستند، هیچ اعتباری در کنار اسلام ندارند. * جَهل همیشه به معنای بی سوادی نیست، جَهل همیشه به معنای عدم علم نیست، چرا این نکته را می گویم، برای اینکه بدانید دوران جاهلیت به معنای دوران عدم علم و بی سوادی نیست، قرآن کریم کلمه جاهل را استفاده می کند ولی مرادش که بی سواد نیست. * مثلا در سوره مبارکه یوسف آیه 33 حضرت یوسف بیانش این است: « قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ ۖ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُنْ مِنَ الْجَاهِلِينَ » خدایا زندان برای من محبوب تر است از آنچه که این زنان مرا به آن دعوت می کنند، و اگر تو حیله و مکر آنان را از من برنگردانی و کمکم نکنی که من اسیر حیله آنان نشوم، من تمایل به آنان پیدا می کنم، اگر تمایل پیدا کردم « وَأَكُنْ مِنَ الْجَاهِلِينَ » این جا واژه جاهل آمده اما به معنای بی سواد نیست، جاهلین یعنی اینکه اگر من تمایل پیدا کردم به زن از طریق نا مشروع، انتخاب لذت آنی است، که انتخاب لذت آنی یعنی گناه، و اگر گناه کار شدم یعنی جاهل شدم. در عین حالی که سواد دارم دچار جهالت می شوم، اینجا جاهلین به معنای انتخاب لذت آنی است، یعنی گنه کار شدن. پس جاهل همواره به معنای بی سواد نیست. * کسانی هستند در برخی جلسات نمی دانم به آنها وحی می شود یا چه می شود، احساس می کنند می توانند و عجیب هم هست که مرید پیدا می کنند. من واقعا تعجب می کنم از مردم قرن بیست و یک که طرف ادعای خدایی می کند و می پذیرید، ولی پیامبر عظیم الشان اسلام ادعای نبوت کرد و نپذیرفتند. * قرآن کتابی نیست که همینطوری خوانده شود. این علم می خواهد یک آیه را نگاه می کنی، مثلا نوشته « لا اکراه فی الدین » می گوید: پس اجباری در دین نیست، اینطور نیست، اگر کسی اینطور خدمت قرآن برود که اول انحراف و بدعت است. حضرات مفسرین می گویند برای تفسیر پانزده علم لازم است، شش تا از آن در ادبیات است.
مرجع : عقیق
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما