خدا این مرض قند لعنتی را بکشد که کلی مداح و ذاکر امام حسین (ع) را تا امروز ناکار کرده است. خیلیهاشان را کشته و بعضیهایشان را از نعمت بینایی محروم کرده است. البته آنها هم مثل مردم عادی از این بیماری خاموش، حسابی آسیب دیدهاند و اگر خیلی شانس آورده باشند، از این مرض، سهمی معادل قطع عضو یا نابینایی داشتهاند. مرحوم حاج رضا سلیمی، برادران حاج سیداکبر و حاج سیدحسین حاج احمدی و مرحوم حاج حسین محمدی، تنها تعدادی از قربانیان دیابت هستند. عمر آنها به واسطه این بیماری بیسر و صدا، آنقدر کوتاه شده که مرگشان را دردناکتر کرده است.
مثلاً یکی از آنها سیدحسین حاج احمدی، مداح شوخطبع و نمکین بود که خاطرات گشت و گذار و سفرهای ناگهانیاش همیشه نقل محافل مداحان است. او در حالی که در سفر مشهد بود، ابتدا در جنگل آمل، بخشی از بیناییاش را از دست داد و در مقصد، به نابینایی کامل رسید. عاقبت هم با افسردگی و رنج فراوان، دنیا را ترک گفت.
برادر او ـ سیداکبر ـ هم سرنوشتی مشابه داشت.اما یکی از کسانی که این روزها با پیشرفت دیابت و نابینایی دست و پنجه نرم میکند، حاج اصغر نیکدل، پیرغلام و ذاکر پیشکسوت سیدالشهدا (ع) است که اگر زحمات او برای تربیت مداحان و ذاکران جوان را خلاصه شده در فرزندش، حمید نیکدل خلاصه بدانیم، به او و سالها تلاشش برای راهاندازی مجمعی از مداحان جوان در شرق تهران جفا کردهایم.
حاج اصغر نیکدل که به دلیل فعالیتهای مبارزاتی علیه رژیم منحوس پهلوی در وزارت نفت و تبلیغ انقلاب اسلامی، سابقه دستگیری و زندانی شدن در سال منتهی به پیروزی انقلاب را نیز دارد، خود از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس هم هست. او در آن جنگ نابرابر علیه رژیم بعث، به درجه جانبازی هم نائل آمد و بارها و بارها طی سالهای جنگ تحمیلی در بیمارستان بستری شد.
نیکدل پدر، پس از آنکه از وزارت نفت و با مسئولیت مدیر روابط عمومی خطوط لوله و مخابرات بازنشسته شد، بلافاصله کانونی برای تربیت مداحان جوان در شرق تهران تأسیس کرد و هفتهای یک شب آنها را در این محدوده، هم آموزش ادبی داد و هم برای اداره کردن مجالس ذکر مصیبت و نوحهخوانی آماده کرد.
نیکدل اما از حدود 5 سال قبل با بیشتر آشکار شدن عوارض و پیامدهای دیابت، اندک اندک به ضعف بینایی مبتلا شد و تلاش پزشکان برای جلوگیری از پیشرفت این بیماری بینتیجه ماند. تا اینکه از حدود دو سال قبل، میشود گفت که او تقریباً بینایی خود را به صورت کامل از دست داده است و دیگر بدون همراهی دیگران نمیتواند به جلسات و برنامههای خود برود. با این حال، او جلسات هفتگیاش را ولو نه چندان منظم ادامه میدهد و دست از تلاش خود برای احیای معارف اهل بیت (ع) برنداشته است.
حاج اصغر نیکدل که در ایامی مانند محرم و صفر، فاطمیه و اعیاد و مناسبتهای دیگر، حتی ساعتی خالی نداشت و او را برای اداره مجالس بسیار سنگین دعوت میکردند، مدتهاست که حال و روز خوشی ندارد و در ماه مبارک رمضان امسال، تنها چند شب برای حضور در جمع همکارانش به کمک دوستان و آشنایان به جلسات مادحین آمده است. بدتر از همه اینکه نیکدل، تا اندازه زیادی روحیه شاد و بشاش خود را ـ که پیشتر به آن شناخته میشد ـ از دست داده است و میشود گفت که او اینک حتی برای اجرای یک مجلس مداحی کمتر آمادگی دارد. چند شب قبل که او در جامعه ستایشگران بسیجی قرآن و عترت در مسجد حاج ابوالفتح حضور یافت و برای مداحی دعوت شد، دیگر از آن صوت و تسلط قبلی خبری نبود.
حاج اصغر نیکدل این روزها حسابی پژمرده و خستهجان است و علاوه بر بیماری و ناتوانی خودش، همسر خود را نیز به دلیل یک بیماری مغزی روی صندلی چرخدار میبیند. در حالی که روزگاری ذاکران جوان را به نام پدران مداحشان میشناختند، امروز شاید اگر کسی بخواهد این پیرغلام و پیشکسوت مداحی را معرفی کند، بگوید: «پدر حمیدرضا نیکدل»!حاج اصغر نیکدل در این روزهای آخر ماه مبارک رمضان و در آستانه عید سعید فطر، نیازمند دعای خیر همه ماست. بیایید برای سلامتی این ذاکر قدیمی و پیشکسوت ائمه اطهار (س)، مبارز انقلاب اسلامی و جانباز سرفراز دفاع مقدس دست بر آسمان برداریم.