تاریخ انتشار
شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۱۷
۰
کد مطلب : ۲۰۹۸۷

پرداختی کلیشه‌ای از سرنوشت سفیر امام حسین(ع) در آثار فرهنگی و هنری

پرداختی کلیشه‌ای از سرنوشت سفیر امام حسین(ع) در آثار فرهنگی و هنری
 ۹ ذی‌الحجه، روز عرفه است؛ عرفه را با دعایش می‌شناسند، با معنویت و خلوصی که در این دعا موجود است و از زبان امام‌حسین(ع) در نهایت خضوع و خشوع جاری شده است، این روز با وقوف حاجیان در صحرای عرفات نیز مطرح است، بیتوته در خاکی مقدس که به مشعرالحرام ختم می‌شود و با دمیده شدن فلق صبح روز عید قربان، گویی که مناسک حج به اوج خود و اوج بندگی حاجیان به درگاه الهی می‌رسد.

اما از اینها که بگذریم، ۹ ذی‌الحجه مصادف با رویدادی عظیم و جریان‌ساز در تاریخ اسلام است، رویدادی که شاید بتوان آن را محور آغازین قیام امام‌حسین(ع) در روز عاشورا دانست، واقعه‌ای که همچون ردی خونین خود را به عاشورا و به مسلخ رفتن آل‌الله متصل می‌سازد.

۹ ذی‌الحجه سال ۶۰ هجری و در فاصله یک ماه مانده به واقعه عاشورا در ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری، سفیر و پیام‌رسان امام حسین(ع) و پسرعم ایشان مسلم بن عقیل به دستور عبیدالله بن زیاد به شهادت می‌رسد؛ وی که برای اطمینان از صداقت کوفیان مبنی بر دعوت از امام حسین(ع) برای عزیمت به کوفه از جانب امام رهسپار کوفه شده بود، چون فضای کوفه را مساعد می‌بیند به امام نامه می‌نویسد که همه چیز در کوفه له اوست پس در عزیمت به شهر شتاب کند، غافل از اینکه با تکیه زدن عبیدالله بن زیاد بر سریر ولایت کوفه، ناگهان ورق برمی‌گردد و جوی خفقان ناشی از رعب ایجاد شده از سوی عبیدالله همه کوفه را دربر می‌گیرد.

در چنین شرایطی یاران گردآمده در اطراف مسلم از او روی گردان شده و مسلم یکه و تنها به دست شرطه‌های عبیدالله دستگیر می‌شود که عبیدالله نیز دستور قتل وی را آن هم با سرنگون کردنش از فراز دارالاماره می‌دهد، زمانی خبر شهادت مسلم به خیام امام حسین(ع) می‌رسد که ایشان و همراهانشان در بین راه هستند و در نهایت تصمیم به ادامه راه تا رسیدن به کوفه گرفته می‌شود.

مراد از این یادداشت نقل تاریخ نیست بلکه به این بهانه یعنی روز عرفه قصد داریم تا به این مسئله بپردازیم که در عالم هنر تصویر و نمایش تا چه اندازه ابتدا به موضوع عاشورا و به ویژه شخصیت مسلم بن عقیل(ع) و سرنوشت او که بسیاری از معادلات را در تاریخ اسلام برهم زد پرداخته شده است.

صرفنظر از اهمیت تاریخی موضوع باید گفت براساس آنچه که به شکل اجمال در مورد سرنوشت مسلم گفته شد، این واقعه در مجموعه وقایع منتهی به عاشورا، از بار دراماتیک فراوان و روایتی پرکشش برخوردار است و با وجود دانستن اصل ماجرا از سوی مخاطب، می‌توان در دیالکتیکی هنری از منظر و وجوه دیگری نیز به واقعه شهادت مسلم نگاه کرد و در مخاطب تعلیق نمایشی ایجاد کرد.

حقیقت آن است که از مجموع اقدامات هنری که در بازنمایی عاشورا صورت گرفته است و حاصل آن تولید مجموعه‌ای از فیلم، سریال تلویزیونی و احیاناً نمایش بوده است، یکی از مهمترین فصل‌های پرداخت شده به شهادت مسلم اختصاص داشته است اما نکته مهم اینکه همه آنها براساس یک روایت خطی و آشنا که حتی اگر مخاطب فیلم و نمایش آن را شاهد نبوده باشد، با خواندن مقاتل در جریان ماوقع قرار گرفته است نقل شده‌اند که در ادامه به نمونه‌هایی از آنها می‌پردازیم:

دهه شصت سریالی از رسانه ملی با نام «روایت عشق» پخش می‌شد که کارگردان آن انوشیروان ارجمند بود؛ این سریال روایت مو به مو و طابق نعل به نعل حوادث منجر به عاشورا بر اساس مقاتل عاشورا و از جمله معروفترین آنها «روضة‌الشهدا» ملاواعظ کاشفی و«لهوف» سید بن طاووس بود، در این سریال که در زمان خود اثری قابل تأمل بود و در آن بازی خیره کننده‌ای از سوی برخی بازیگران سینما، تلویزیون و تئاتر را نیز شاهد بودیم، روایت شهادت مسلم همانند آنچه که بارها نقل شده و همگی شنیده‌ایم بازگو می‌شود.

در رسانه ملی تا پیش از تولید مجموعه «مختارنامه» که فصلی از آن به موضوع مسلم و نحوه شهادت وی مربوط می‌شود، سابقه دیگری ثبت نشده است مگر در چند تله‌تئاتر که به موضوع عاشورا پرداخته و در بخشی از آنها نیز موضوع مسلم به شکلی نمادین و گذرا مطرح شده است اما در «مختارنامه» نیز روایتی جذاب از ماجرای مسلم و شهادتش را شاهد نیستیم هر چند که نوع میزانسن و هدایت بازیگران میرباقری در این مجموعه مثال‌زدنی است اما نه در روایت آن نوآوری دیده می شود و نه در انتخاب بازیگر نقش مسلم حساسیتی وجود دارد و بازیگر انتخاب شده برای این نقش چندان همخوان با آنچه که از شخصیت مسلم شنیده و دیده‌ایم همخوانی ندارد.

در مجموعه تلویزیونی «معصومیت از دست رفته» اشاره‌ای کوچک به موضوع قتل مسلم می‌شود و در مجموعه تلویزیونی «دو طفلان مسلم» به کارگردانی سیدمجتبی یاسینی که معمولاً وقایع پس از واقعه عاشورا و به شهادت رسیدن فرزندان مسلم نقل می‌شود نیز هر چند این امکان وجود داشت که در فلاش بک به این موضوع نیز پرداخته شود، تنها لفظاً از کشته شدن مسلم سخن به میان می‌آید.

اما رسانه ملی آن هم در قالب انیمیشن «عاشورائیان» تولید مرکز پویانمایی صبا، داستان تکراری دستگیری و نحوه شهادت مسلم را به تصویر می‌کشد و این مجموعه به کارگردانی ناهید صمدی در قالبی نو، روایتگر داستان مسلم برای مخاطبان کودک و نوجوان است.

در سینما پروژه ناتمام فیلمی عاشورایی ساخته شهریار بحرانی که در مرحله فیلمنامه از سوی مراجع و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، طرد و متوقف شد، با توجه به نگاه متفاوت بحرانی به موضوع و البته از مجموع دکور و صحنه‌ای که برای روایت سینمایی آن در نظر گرفته شده بود و عبدالحمید قدیریان تا حدودی نیز آن را به مرحله اجرا درآورده بود، چنین استنباط می‌شد که با کاری متفاوت در حوزه فرهنگ و هنر عاشورا مواجه هستیم که البته هیچگاه به بار ننشست.

فیلم «روز رستاخیز» احمدرضا درویش هم که همچنان با حاشیه‌هایی همراه است، نقش مسلم را برای بازی به فردی به نام علی عباسی سپرده است، جدای از بازی ضعیف این بازیگر باید گفت که درویش هم در روایت مسلم درگیر همان کلیشه متداول شده است.

در عرصه هنرهای نمایشی نیز به شکلی ویژه به موضوع مسلم اشاره نشده است به غیر از نمایش «طوفان»، نوشته سیدحسین فدایی حسین که یک بار دو سال پیش توسط آرش دادگر روی صحنه رفت که در آن به موضوع مسلم پرداختی درخور شده بود.

به هر تقدیر، روایت تصویری مستقل از شخصیت، زندگی و نحوه شهادت مسلم بن عقیل به عنوان سفیر امام حسین(ع) و فردی که شخصیت او محور آغازین وقایع منجر به عاشوراست باید بیش از پیش از سوی هنرمندان در عرصه‌های مختلف مورد توجه قرار گیرد و همانگونه که فیلم «سفیر» به کارگردانی فریبرز صالح راوی داستان شهادت قیس بن مسهر، یکی دیگر از سفرای امام حسین(ع) است و یا جواد شمقدری با ساخت مجموعه تلویزیونی «فرستاده» روایتگر زندگی سلیمان، یکی دیگر از سفیران امام حسین(ع) به بصره است، جا دارد که به شکل ویژه‌تری به شخصیت مسلم بن عقیل در تولیدات فرهنگی و هنری بپردازیم.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما