کد مطلب : ۲۲۳۳۸
مسیر امام حسین(ع) راه میان بر تعالی است
مراسم عزاداری شب اربعین با سخنرانی حجت الاسلام ناصری پور و مداحی حاج عبدالرضا هلالی، حاج روح الله بهمنی، کربلایی محمد حسین حدادیان و دیگر ذاکرین اهل بیت علیه السلام با مشارکت هیئت الرضا علیه السلام و هیئت عشاق العباس علیه السلام برگزار شد.
در ادامه می توانید خلاصه ای از سخنان حجت الاسلام ناصری پور را بخوانید:
خداوند برای اینکه بنده اش را به خود برساند راه های مختلفی را برایش نگه داشته است و معرفی کرده و حرف های خوبی زده است و اگر کسی تقدیرات الهی را دقت کند می بیند که چه تقدیراتی خداوند برای انسان دیده است. یکی از آن چیزهایی که می تواند انسان را نسبت به زندگی و هدف آن متوجه کند این است که به مقدرات الهی توجه کند. در خیلی از مقدرات الهی اختیاری نداریم، می خواهیم بیمارستان برویم ترافیک است و برای ترافیک بی اختیاریم. گاهی برخی از مسائل در قلب ریشه دارد مثلاً به خود می گوییم: بروم حرم امام رضا علیه‌السلام سلامتی پدر و مادرم را بخواهم به حرم که رفتیم می گوییم: یا امام رضا علیه‌السلام می شود کربلا به ما بدی! یعنی خداوند در درونتان هم تقدیرات را عوض می کن.
مهم ترین مساله ای که برای تقدیرات الهی است راجع به جمله حضرت زینب سلام‌الله علیها است، عبیدالله توهین های زیادی به اباعبدالله علیه‌السلام کرد و به خاندان عصمت و طهارت فحاشی کرد و گفت: خانمی که در دروازه کوفه صدا زد شما مرا می شناسید و من مفسر قرآنم کیست؟ همه توجهات به سمت حضرت زینب سلام‌الله علیها جلب شد و گفتیم: دیدید چه کردیم و چقدر خوار شدید؟ حضرت محکم گفت: هر چه دیدم زیبایی بود، مخاطب حضرت زینب سلام‌الله علیها اصلاً و ابداً عبیدالله نبود او فقط شنونده کلام حضرت بود! مخاطب خود خدا بود.
مهم ترین عامل در مقدرات الهی امتحان است. خداوند می فرمایند: مرگ و حیات شما را در آزمون قرار دادم. همه باید بدانیم که در امتحان هستیم. به آقای دولابی گفتند: چه زمانی درجات حکمت برایتان باز شد؟ فرمودند: از مکه آمده بودم که قبل از رفتن به منزل به شهر ری برای زیارت رفتم بین راه خبر دادند که پسر ۱۸ ساله ام از دنیا رفت آمدم آه بکشم گفتم خدایا شکرت خودت دادی و خودت هم گرفتی من راضی ام ، از فردا دیدم که درهای حکمت به رویم باز شد. مرحوم آقا سیدعلی قاضی می فرمایند: مردم بدانید اگر کسی آه بکشد و بر داغش صبر داشته باشد خداوند درهای رحمت و حکمت را بر او باز می کند.
راه اینکه ما در کربلا موفق باشیم و با دستگاه امام حسین علیه‌السلام به تعالی برسیم که میانبر رسیدن به تعالی همین دستگاه امام حسین علیه‌السلام است اما راهش این است که مَحرم شویم.
چگونه می توانیم مَحرم باشیم؟ قرآن می فرماید: اگر می خواهی با من مَحرم شوی باید وضو داشته باشیم و باید قرآن را بفهمیم و اگر اینگونه نباشد حق نداریم مَحرمش شویم! کربلایی کاظم مَحرم قرآن شده بود و بیسواد بود و کتاب به او می دادند و می گفتند کجا قرآن نوشته شده؟ بین جملات عربی قسمت هایی که قرآن نوشته شده است را به طور دقیق نشان میداد. آیات قرآن نور دارد کربلایی کاظم مَحرم قرآن شده بود.
ما ۱۰ سال یا ۱۵ سال به این هیئت ها می آییم و از کجا می خواهیم به درجات بالا برسیم؟ اقدامی باید کرد! راهش محبت است، محبت را خداوند در دنیا به دو گونه می دهد یکی محبت مقدماتی که به همه عالم و انسان ها دادند که برای تمام موجودات است، محبتی داده است که برای شیعیان است که اصطلاحاً می گوییم محبت شکل یافته. وقتی به این محبت رسیدیم اقداماتی انجام می دهیم که محورش این محبت و حب است. در برابر اتفاقاتی که می افتد ساده از کنارش نمی گذریم.
در حدیثی آمده: شخصی نزد امام باقر علیه‌السلام می رسند و می فرمایند: من می خواهم به درجاتی از معرفت برسم که کانون محبت شما باشید آقا فرمود: (قسم جلاله خوردند) محبت مقدمه ای است برای تولی و معرفت، محبت ما به کسی داده نمی شود مگر خود خدا قلب او را تطهیر کند تا به درجه "سلم" نرسد خداوند و محبت و تولی ما را به او نمی دهد.
خداوند قلب کسی را تطهیر می کند که بداند در این دنیا آزمون است و خدا را می شناسد و بین بد و خوب در این عالم تشخیص درستی است.
در ادامه می توانید خلاصه ای از سخنان حجت الاسلام ناصری پور را بخوانید:
خداوند برای اینکه بنده اش را به خود برساند راه های مختلفی را برایش نگه داشته است و معرفی کرده و حرف های خوبی زده است و اگر کسی تقدیرات الهی را دقت کند می بیند که چه تقدیراتی خداوند برای انسان دیده است. یکی از آن چیزهایی که می تواند انسان را نسبت به زندگی و هدف آن متوجه کند این است که به مقدرات الهی توجه کند. در خیلی از مقدرات الهی اختیاری نداریم، می خواهیم بیمارستان برویم ترافیک است و برای ترافیک بی اختیاریم. گاهی برخی از مسائل در قلب ریشه دارد مثلاً به خود می گوییم: بروم حرم امام رضا علیه‌السلام سلامتی پدر و مادرم را بخواهم به حرم که رفتیم می گوییم: یا امام رضا علیه‌السلام می شود کربلا به ما بدی! یعنی خداوند در درونتان هم تقدیرات را عوض می کن.
مهم ترین مساله ای که برای تقدیرات الهی است راجع به جمله حضرت زینب سلام‌الله علیها است، عبیدالله توهین های زیادی به اباعبدالله علیه‌السلام کرد و به خاندان عصمت و طهارت فحاشی کرد و گفت: خانمی که در دروازه کوفه صدا زد شما مرا می شناسید و من مفسر قرآنم کیست؟ همه توجهات به سمت حضرت زینب سلام‌الله علیها جلب شد و گفتیم: دیدید چه کردیم و چقدر خوار شدید؟ حضرت محکم گفت: هر چه دیدم زیبایی بود، مخاطب حضرت زینب سلام‌الله علیها اصلاً و ابداً عبیدالله نبود او فقط شنونده کلام حضرت بود! مخاطب خود خدا بود.
مهم ترین عامل در مقدرات الهی امتحان است. خداوند می فرمایند: مرگ و حیات شما را در آزمون قرار دادم. همه باید بدانیم که در امتحان هستیم. به آقای دولابی گفتند: چه زمانی درجات حکمت برایتان باز شد؟ فرمودند: از مکه آمده بودم که قبل از رفتن به منزل به شهر ری برای زیارت رفتم بین راه خبر دادند که پسر ۱۸ ساله ام از دنیا رفت آمدم آه بکشم گفتم خدایا شکرت خودت دادی و خودت هم گرفتی من راضی ام ، از فردا دیدم که درهای حکمت به رویم باز شد. مرحوم آقا سیدعلی قاضی می فرمایند: مردم بدانید اگر کسی آه بکشد و بر داغش صبر داشته باشد خداوند درهای رحمت و حکمت را بر او باز می کند.
راه اینکه ما در کربلا موفق باشیم و با دستگاه امام حسین علیه‌السلام به تعالی برسیم که میانبر رسیدن به تعالی همین دستگاه امام حسین علیه‌السلام است اما راهش این است که مَحرم شویم.
چگونه می توانیم مَحرم باشیم؟ قرآن می فرماید: اگر می خواهی با من مَحرم شوی باید وضو داشته باشیم و باید قرآن را بفهمیم و اگر اینگونه نباشد حق نداریم مَحرمش شویم! کربلایی کاظم مَحرم قرآن شده بود و بیسواد بود و کتاب به او می دادند و می گفتند کجا قرآن نوشته شده؟ بین جملات عربی قسمت هایی که قرآن نوشته شده است را به طور دقیق نشان میداد. آیات قرآن نور دارد کربلایی کاظم مَحرم قرآن شده بود.
ما ۱۰ سال یا ۱۵ سال به این هیئت ها می آییم و از کجا می خواهیم به درجات بالا برسیم؟ اقدامی باید کرد! راهش محبت است، محبت را خداوند در دنیا به دو گونه می دهد یکی محبت مقدماتی که به همه عالم و انسان ها دادند که برای تمام موجودات است، محبتی داده است که برای شیعیان است که اصطلاحاً می گوییم محبت شکل یافته. وقتی به این محبت رسیدیم اقداماتی انجام می دهیم که محورش این محبت و حب است. در برابر اتفاقاتی که می افتد ساده از کنارش نمی گذریم.
در حدیثی آمده: شخصی نزد امام باقر علیه‌السلام می رسند و می فرمایند: من می خواهم به درجاتی از معرفت برسم که کانون محبت شما باشید آقا فرمود: (قسم جلاله خوردند) محبت مقدمه ای است برای تولی و معرفت، محبت ما به کسی داده نمی شود مگر خود خدا قلب او را تطهیر کند تا به درجه "سلم" نرسد خداوند و محبت و تولی ما را به او نمی دهد.
خداوند قلب کسی را تطهیر می کند که بداند در این دنیا آزمون است و خدا را می شناسد و بین بد و خوب در این عالم تشخیص درستی است.
مرجع : عقیق
