کد مطلب : ۲۵۰۳۳
شعر دینی بیارجاع، دوام ندارد/ اعتدال؛ شرط ماندگاری
حسین شنوایی(شهاب) شاعر آیینی کشورمان و مدیر انجمن ادبی سبزوار با بیان اینکه اساس انقلاب اسلامی ما مذهب بود و بنابراین وجهه دینی در آن غلبه داشت، اظهار کرد: شعر دینی و انقلاب اسلامی برای ماندگاری و تاثیرگذاری باید وارد عرصههای فرامتنی شود. در دهه ۶۰ اشعار انقلاب اسلامی بیشتر درباره موضوعاتی چون امام، شهادت، نبرد با قدرتهای برتر و دعوت به روشنایی و ارزشهای متعالی بود و در آن دوره به جنبههای ملی گرایانه کم لطفی میشد. به تدریج با ورود به دهه ۷۰ فضا تلطیف و ارجاعات ملی و دینی در کنار یکدیگر وارد زبان شاعرانه و فرامتن میشوند که این روند تا زمان ما ادامه دارد.
وی افزود: دو عنصر زمان و مکان در خلق اثر شاعرانه موثرند؛ در عین حال برخی اشعار محدود به زمان و مکان خودشان هستند و حتی قبل از خالق خود میمیرند و دستهای نیز فرازمانی و فرامکانی هستند.
شنوایی با بیان اینکه اغلب اشعار حافظ و مولانا کاملا فرامکانی و فرازمانی هستند، گفت: در شعری از حافظ با مطلع «روز هجران و شب فرقت یار آخر شد/ زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد» شاعر با اینکه به زوال حکومت ظالمانه و شکلگیری حکومت عادلانه اشاره دارد میتوان شعرش را به زمانها و مکانهای دیگر هم مرتبط کرد.
شاعر باید زبان زمانش باشد
وی افزود: اشعار دینی و اجتماعی باارزش و با صلابت فرامتنی و فرازمانی هستند و از دوره خود قرنها جلوتر حرکت میکنند.
مدیر انجمن ادبی سبزوار اظهار کرد: در بحث سرایش شعر فرازمانی نباید این اصل را نادیده بگیریم که شعر نباید بر خلاف جریان زمان حرکت کند. به عنوان نمونه در دوره افشاریه و زندیه و حتی نمونههایی در دوره قاجار با بازگشت ادبی روبهرو شدیم که شاعران به تاسی از زبان گذشتگان برخاستند و اشعارشان در قالب و زبان چند قرن قبل پس رفت. اکنون هم متاسفانه نمونههای زیادی از بازگشت ادبی را مشاهده میکنیم.
هنجارگریزیهای تعمدی و افراطی به ادبیات دینی لطمه زده است
شنوایی با بیان اینکه ماندگاری شعر به عوامل متعدد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی وابسته است، افزود: زبان پدیده اجتماعی است و جلوتر از ادبیات حرکت میکند. گاهی شاعران به هنجارگریزی و فرار از نرمهای زبانی اقدام میکنند که در شعر بزرگانی چون مولانا و حافظ نتیجه فوران اندیشه و احساس است که مضمون شعری در ظرف زبان نمیگنجد و حتی نمیتوان یک قالب برای آن تشخیص داد. به عنوان نمونه شعر مولانا در غزلیات شمس با مطلع «بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود/ داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود» هم غزل است و هم غزل نیست.
وی بیان کرد: انحراف از نرم در پنج عنصر احساسات و عواطف، زبان، موسیقی، قالب و صور خیال دیده میشود و مولانا ۵۵ وزن شعری مختلف را در غزلیات شمس ارائه کرده به نمونههای زیبایی را از هنجارگزیری در اختیار قرار داده است که به عنوان نمونه میتوان به بیت «کوه کمینه لقمهام بحر کمینه شربتم/ من چه نهنگم ای خدا بازگشا مرا رهی» اشاره کرد.
شنوایی در عین حال تصریح کرد: هنجارگریزی لازمه شعرسرودن است ولی اگر تعمدی و به شکل افراطی آن گونه که گاه در نسل جوان امروز میبینیم رخ دهد، آفت زبان و ادبیات است.
وی افزود: دو عنصر زمان و مکان در خلق اثر شاعرانه موثرند؛ در عین حال برخی اشعار محدود به زمان و مکان خودشان هستند و حتی قبل از خالق خود میمیرند و دستهای نیز فرازمانی و فرامکانی هستند.
شنوایی با بیان اینکه اغلب اشعار حافظ و مولانا کاملا فرامکانی و فرازمانی هستند، گفت: در شعری از حافظ با مطلع «روز هجران و شب فرقت یار آخر شد/ زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد» شاعر با اینکه به زوال حکومت ظالمانه و شکلگیری حکومت عادلانه اشاره دارد میتوان شعرش را به زمانها و مکانهای دیگر هم مرتبط کرد.
شاعر باید زبان زمانش باشد
وی افزود: اشعار دینی و اجتماعی باارزش و با صلابت فرامتنی و فرازمانی هستند و از دوره خود قرنها جلوتر حرکت میکنند.
مدیر انجمن ادبی سبزوار اظهار کرد: در بحث سرایش شعر فرازمانی نباید این اصل را نادیده بگیریم که شعر نباید بر خلاف جریان زمان حرکت کند. به عنوان نمونه در دوره افشاریه و زندیه و حتی نمونههایی در دوره قاجار با بازگشت ادبی روبهرو شدیم که شاعران به تاسی از زبان گذشتگان برخاستند و اشعارشان در قالب و زبان چند قرن قبل پس رفت. اکنون هم متاسفانه نمونههای زیادی از بازگشت ادبی را مشاهده میکنیم.
هنجارگریزیهای تعمدی و افراطی به ادبیات دینی لطمه زده است
شنوایی با بیان اینکه ماندگاری شعر به عوامل متعدد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی وابسته است، افزود: زبان پدیده اجتماعی است و جلوتر از ادبیات حرکت میکند. گاهی شاعران به هنجارگریزی و فرار از نرمهای زبانی اقدام میکنند که در شعر بزرگانی چون مولانا و حافظ نتیجه فوران اندیشه و احساس است که مضمون شعری در ظرف زبان نمیگنجد و حتی نمیتوان یک قالب برای آن تشخیص داد. به عنوان نمونه شعر مولانا در غزلیات شمس با مطلع «بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود/ داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود» هم غزل است و هم غزل نیست.
وی بیان کرد: انحراف از نرم در پنج عنصر احساسات و عواطف، زبان، موسیقی، قالب و صور خیال دیده میشود و مولانا ۵۵ وزن شعری مختلف را در غزلیات شمس ارائه کرده به نمونههای زیبایی را از هنجارگزیری در اختیار قرار داده است که به عنوان نمونه میتوان به بیت «کوه کمینه لقمهام بحر کمینه شربتم/ من چه نهنگم ای خدا بازگشا مرا رهی» اشاره کرد.
شنوایی در عین حال تصریح کرد: هنجارگریزی لازمه شعرسرودن است ولی اگر تعمدی و به شکل افراطی آن گونه که گاه در نسل جوان امروز میبینیم رخ دهد، آفت زبان و ادبیات است.
مرجع : ایکنا