کد مطلب : ۲۵۱۳۰
چرا امام خمینی بر سر مداح فریاد کشید؟
حجــتالاسلام محمدحسن رحیمیان در کتاب خاطرات خود از دوران حضور امام در نجف اشرف، تعریف میکند: در ولادت معصومین (ع) نیز جلوس داشتند و گاهی هم مداحان اهل بیت، شعر میخواندند. ظاهرا در ۲۰ جمادی الثانی ۱۳۸۸ قمری که سالروز ولادت حضرت زهرا (س) بود، طبق معمول حضرت امام (ره) در حیاط منزلشان که حدود ۴۰ متر مربع مساحت داشت و آکنده از جمعیت بود، جلوس کرده بودند.
در آن روز یکی از مداحان ایرانی که بسیار خوش صدا بود و تازه به عراق آمده بود، اجازه گرفت و شروع کرد به خواندن قصیدهای درباره حضرت زهرا(س) تا رسید به بیتی که برای بالا بردن مقام حضرت زهرا (س) بوی تحقیر برخی از انبیای عظام از آن استشمام میشد. در حالی که جمعیت سراپا گوش بودند، حضرت امام قبل از آنکه جمله تمام شود، ناگهان با لحنی تند فریاد زدند: "آقا این چه حرفهاییست، میخوانید، آقا این مطالب را نخوان" (نقل به مضمون)
به این ترتیب با وجود علاقه و ارادت فوقالعادهای که به حضرت زهرا (س) داشتند و در ذکر مصیب ایشان حتی یک لحظه نمیتوانستند از گریه و ریختن اشک، خودداری کنند، برای یک لحظه هم نتوانستند شکستن مرزهای الهی را با کوچک شمردن انبیا به خاطر حضرت زهرا (س) تحمل کنند و بدون رودربایستی با این که میزبان جلسه بودند و مداح میهمان بود، بیدرنگ و در میان جمع و در وسط جمله با قاطعیت او را نهی کردند.
در آن روز یکی از مداحان ایرانی که بسیار خوش صدا بود و تازه به عراق آمده بود، اجازه گرفت و شروع کرد به خواندن قصیدهای درباره حضرت زهرا(س) تا رسید به بیتی که برای بالا بردن مقام حضرت زهرا (س) بوی تحقیر برخی از انبیای عظام از آن استشمام میشد. در حالی که جمعیت سراپا گوش بودند، حضرت امام قبل از آنکه جمله تمام شود، ناگهان با لحنی تند فریاد زدند: "آقا این چه حرفهاییست، میخوانید، آقا این مطالب را نخوان" (نقل به مضمون)
به این ترتیب با وجود علاقه و ارادت فوقالعادهای که به حضرت زهرا (س) داشتند و در ذکر مصیب ایشان حتی یک لحظه نمیتوانستند از گریه و ریختن اشک، خودداری کنند، برای یک لحظه هم نتوانستند شکستن مرزهای الهی را با کوچک شمردن انبیا به خاطر حضرت زهرا (س) تحمل کنند و بدون رودربایستی با این که میزبان جلسه بودند و مداح میهمان بود، بیدرنگ و در میان جمع و در وسط جمله با قاطعیت او را نهی کردند.
مرجع : تعامل