کد مطلب : ۲۶۴۳۲
اظهارنظر محسن تنابنده درباره فیلم «محمد رسولالله (ص)»؛
مجیدی فیلمهای دیدنی میسازد نه شنیدنی!
به گزارش روابط عمومی فیلم محمد(ص) ، محسن تنابنده درباره فیلم میگوید: «به یاد دارم اولین تماس برای حضور در فیلم محمد رسولالله (ص) را آقای سیروس حسنپور با من گرفت. آن زمان درگیر بازی در سریال پایتخت (سیروس مقدم) بودم و آقای حسنپور به من گفت قراری با آقای مجیدی بگذاریم تا در مورد نقش ساموئل با هم صحبت کنیم. از آن تلفن تا اولین قرار، چیزی حدود دو ماه طول کشید، چون من باید بازی در سریال پایتخت را تمام میکردم. بعد از پایان فیلمبرداری سریال آقای مقدم، قراری با آقای مجیدی گذاشتیم و در جلسهای که آقای رضا میرکریمی هم حضور داشت، شرکت کردم و توافقم را برای بازی در این نقش اعلام کردم.»
در همان ملاقات اولیه روی چهرهی او تست گریم هم انجام میشود و همهچیز برای حضور تنابنده آماده میشود. اما تنابنده به یاد میآورد که در جلسات تحلیل نقش، شخصیت ساموئل تغییراتی کرد: «در ابتدا، ساموئل صرفا فردی ستیزنده و جنگاور بود، اما بهتدریج ضمن این که او را جنگجو میدیدیم، یک بازرگان یهودی را هم میدیدیم که در شبی ستارهباران، خواب حضور پیامبری را میبیند که شرایط دین یهود را تغییر میدهد. با تغییر این نگرش، تغییراتی نیز در چهرهپردازی ساموئل انجام شد.» و اینگونه بود که تنابنده هفت ماه قبل از شروع فیلمبرداری به گروه فیلم محمد رسولالله (ص) پیوست.
تنابنده دربارهی همکاری با مجیدی میگوید: «به نظرم کارگردانی قبل از هر ویژگی فنی، متاثر از تدبیر است و آقای مجیدی جز کارگردانان مدبری هستند که من با آنها کار کردهام. ایشان گام اول را که انتخاب بازیگران است، معمولا خیلی خوب و بهدرستی انجام میدهد و در واقع تلاش میکند با انتخابهای درست، سر صحنه خیلی عذاب نکشد! اینگونه نیست که بازیگری را به صرف داشتن گیشه انتخاب کند، معمولا انتخابهای او با توجه به فضای قصه و نوع کار است و به خاطر همین است که بیننده همیشه در آثار ایشان، وحدت و انسجام خوبی میبیند. ایشان سکانسهای حسی و عاطفی را به عمیقترین شکل ممکن درک میکند و به تصویر میکشد و میتوانم بگویم زبان سینما را به شکل تصویریتری نسبت به بسیاری که من با آنها کار کردهام، میشناسد و بار مفاهیم فیلمهایش عمدتا روی تصاویر است و بنابراین، فیلمهایی واقعا دیدنی میسازد، آن هم در سینمایی که عمدتا فیلمها شنیدنی هستند تا دیدنی!»
او البته به یک نکتهی مهم در پروژهی محمد رسولالله (ص) هم اشاره میکند؛ اینکه ضرورت ساخت فیلمی مثل ساختهی مجید مجیدی در چیست: «برخی میگویند به جای صرف هزینهی چند دهمیلیاردی در پروژهای مثل محمد رسولالله (ص) میشود این پول را به ساخت چندین فیلم محدود اختصاص داد. اما ماجرا را میشود طور دیگری هم دید؛ مثلا اینکه اگر تا امروز فیلمهایی در مقیاس فیلم آقای مجیدی ساخته نشده، چه چیزهایی جای آنها ساخته شده؟ واقعا چه اتفاق شگرفی در سینمای ایران رخ داده؟ من ساخت و تولید فیلمهایی مثل محمد رسولالله (ص) را در سینمای ایران الزامی میبینم، چون تصور میکنم به نوعی نگهدارندهی سینما و سینماساز است.
به نظر من، هنر هفتم رسالتهایی هم دارد که یکی از آنها تولید اندیشه است. استنباط من این است که ساخت و تولید فیلمهایی مثل محمد رسولالله (ص) جزو مفاخر و گنجینههای سینمای یک کشور است، چون میتوان به واسطهی تولید چنین آثاری، تبادل دیدگاهی بسیار سازنده با سینمای روز دنیا داشت. ما برای این کار، چه در حوزه بازیگری و چه در حوزههای فنی دیگر، آموزشهای بسیاری دیدیم. من دیدم که برخی از عوامل فنی ما در کنار عوامل برجستهی سینمای جهان، چه چیزهایی یاد میگیرند و بعدها که در پروژههای دیگر باز با هم کار کردیم، به عینه مشاهده کردم که چقدر تراز کاریشان تفاوت کرده است. به همه اینها، این را اضافه کنید که برای ساخت این فیلم، چه میزان تجهیزات فنی خریداری شد که الان سینمای ایران میتواند از آنها استفاده کند، مثل دوربین، تجهیزات نوری و ابزار فیلمبرداری که پیش از این در سینمای ایران موجود نبود، یا شهرک و دکورهایی که از این فیلم باقی مانده و جزو سرمایههای سینمای ایران به شمار میآید.»
در همان ملاقات اولیه روی چهرهی او تست گریم هم انجام میشود و همهچیز برای حضور تنابنده آماده میشود. اما تنابنده به یاد میآورد که در جلسات تحلیل نقش، شخصیت ساموئل تغییراتی کرد: «در ابتدا، ساموئل صرفا فردی ستیزنده و جنگاور بود، اما بهتدریج ضمن این که او را جنگجو میدیدیم، یک بازرگان یهودی را هم میدیدیم که در شبی ستارهباران، خواب حضور پیامبری را میبیند که شرایط دین یهود را تغییر میدهد. با تغییر این نگرش، تغییراتی نیز در چهرهپردازی ساموئل انجام شد.» و اینگونه بود که تنابنده هفت ماه قبل از شروع فیلمبرداری به گروه فیلم محمد رسولالله (ص) پیوست.
تنابنده دربارهی همکاری با مجیدی میگوید: «به نظرم کارگردانی قبل از هر ویژگی فنی، متاثر از تدبیر است و آقای مجیدی جز کارگردانان مدبری هستند که من با آنها کار کردهام. ایشان گام اول را که انتخاب بازیگران است، معمولا خیلی خوب و بهدرستی انجام میدهد و در واقع تلاش میکند با انتخابهای درست، سر صحنه خیلی عذاب نکشد! اینگونه نیست که بازیگری را به صرف داشتن گیشه انتخاب کند، معمولا انتخابهای او با توجه به فضای قصه و نوع کار است و به خاطر همین است که بیننده همیشه در آثار ایشان، وحدت و انسجام خوبی میبیند. ایشان سکانسهای حسی و عاطفی را به عمیقترین شکل ممکن درک میکند و به تصویر میکشد و میتوانم بگویم زبان سینما را به شکل تصویریتری نسبت به بسیاری که من با آنها کار کردهام، میشناسد و بار مفاهیم فیلمهایش عمدتا روی تصاویر است و بنابراین، فیلمهایی واقعا دیدنی میسازد، آن هم در سینمایی که عمدتا فیلمها شنیدنی هستند تا دیدنی!»
او البته به یک نکتهی مهم در پروژهی محمد رسولالله (ص) هم اشاره میکند؛ اینکه ضرورت ساخت فیلمی مثل ساختهی مجید مجیدی در چیست: «برخی میگویند به جای صرف هزینهی چند دهمیلیاردی در پروژهای مثل محمد رسولالله (ص) میشود این پول را به ساخت چندین فیلم محدود اختصاص داد. اما ماجرا را میشود طور دیگری هم دید؛ مثلا اینکه اگر تا امروز فیلمهایی در مقیاس فیلم آقای مجیدی ساخته نشده، چه چیزهایی جای آنها ساخته شده؟ واقعا چه اتفاق شگرفی در سینمای ایران رخ داده؟ من ساخت و تولید فیلمهایی مثل محمد رسولالله (ص) را در سینمای ایران الزامی میبینم، چون تصور میکنم به نوعی نگهدارندهی سینما و سینماساز است.
به نظر من، هنر هفتم رسالتهایی هم دارد که یکی از آنها تولید اندیشه است. استنباط من این است که ساخت و تولید فیلمهایی مثل محمد رسولالله (ص) جزو مفاخر و گنجینههای سینمای یک کشور است، چون میتوان به واسطهی تولید چنین آثاری، تبادل دیدگاهی بسیار سازنده با سینمای روز دنیا داشت. ما برای این کار، چه در حوزه بازیگری و چه در حوزههای فنی دیگر، آموزشهای بسیاری دیدیم. من دیدم که برخی از عوامل فنی ما در کنار عوامل برجستهی سینمای جهان، چه چیزهایی یاد میگیرند و بعدها که در پروژههای دیگر باز با هم کار کردیم، به عینه مشاهده کردم که چقدر تراز کاریشان تفاوت کرده است. به همه اینها، این را اضافه کنید که برای ساخت این فیلم، چه میزان تجهیزات فنی خریداری شد که الان سینمای ایران میتواند از آنها استفاده کند، مثل دوربین، تجهیزات نوری و ابزار فیلمبرداری که پیش از این در سینمای ایران موجود نبود، یا شهرک و دکورهایی که از این فیلم باقی مانده و جزو سرمایههای سینمای ایران به شمار میآید.»
مرجع : شبستان